۹ دی ۱۳۸۸ روز بسیج نیروهای حکومتی علیه جنبش سبز بود. این روز را ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی دستگیر شده در آن سال، “روز نکبت” نامید؛ نامگذاریای که پربازتاب بود.
حسن روحانی در چهارمین سالگرد ۹ دی سخنانی در تجلیل از حرکت مدافعان حکومت و مخالفان جنبش سبز ایراد کرد. او گفت : « مردم زمانی که احساس کردند به باورها و ارزشهای دینی و اعتقادی آنها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزههای اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند.»
او افزود: «حضور مردم در این روز، برای دفاع از اسلام و مقدسات و ادای احترام به اباعبداللهالحسین (ع) و حمایت از انقلاب و رهبری بود. مردم برای حمایت از جناحی خاص به میدان نیامدند، آنچه مردم را به حرکت در آورد دلدادگی مردم ایران به عاشورا و ارزشهای انسانی برآمده از آن بود، مردم با هدف دفاع از اسلام، اهل بیت (ع) و انقلاب اسلامی به حرکت در آمدند، چون احساس کرده بودند به فرهنگ عاشورا اهانت شده و بیگانگان زمینه را برای مداخله مناسب یافتهاند.»
با توجه به سخنان قبلی روحانی قابل پیشبینی بود که او در جایگاه ریاست جمهور برخورد مثبتی با ۹ دی داشته باشد و با برنامه حکومت در بزرگ کردن این روز به عنوان روزی تاریخساز در جمهوری اسلامی و ستایش آئینی از آن همراهی کند.
روحانی بعد از فراخوان موسوی و کروبی برای راهپیمایی ۲۵ بهمن سال ۸۹ مخالفتش را علنی ساخت و آنها را به همسویی و آب به آسیاب اسرائیل ریختن متهم ساخت.
او همچنین در سومین سالگرد راهپیمایی حکومتی ۹ دی با خبرنگار صدا و سیما مصاحبه کرد و ضمن تجلیل از آن و “مرزبندی با فتنه”، حضور مردم را به معنای دعوت معترضان به قانونگرایی و ارسال پیام ایستادگی بر روی آرمانها به دشمنان تعبیر کرد.
تفسیر متفاوت روحانی از ۹ دی
روحانی سعی کرد تفسیری متفاوت از اصولگرایان افراطی از ۹ دی ارائه دهد و منظور رهبری از بصیرت در روز ۹ دی را ۲۴ خرداد و مشارکت حداکثری در انتخابات تعبیر کند.
او با برجستهساختن “صلح امام حسن” سعی کرد نرمش قهرمانانه را به داخل کشور و عرصه سیاسی نیز بکشاند و با متوجه کردن لبه حملات به خارجیها، فضا را برای مصالحه با موسوی و کروبی مسدود نکند.
تفسیر جدید روحانی متناسب با برنامه سیاسی موسوم به اعتدال است که میکوشد بر فراز دو گانه جنبش سبز و اصولگرایان حاکم پل بزند و راه سومی را با تلفیق عناصر گفتمانی سیاسی دو قطب درگیر و در میانه ریاضی دو راهبرد سیاسی تعریف کند.
او با تجلیل از کلیت ۹ دی تمایز خود را از جنبش سبز اعلام میکند و از آن سوی میدان، با گزینش تفسیر متفاوت میخواهد رویکرد متعادلی در برابر حامیان جنبش سبز و موسوی و کروبی در پیش بگیرد و مخالفتش با برخورد انقباضی و افراطی مدافعان گفتمان سوم تیر نشان دهد.
از اینرو روحانی مخاطب حاضران در مانور دولتی ۹ دی را، بیگانگان و کسانی معرفی کرد که چشم طمع به خاک کشور دارند و در مورد نیروهای داخلی سکوت کرد. روحانى “صلح امام حسن” را با شکوهترین “نرمش قهرمانانه ” تاریخ نامید. او شهامت و شجاعت در صلح را کمتر از جنگ و شهادت ندانست. او همچنین بصیرت را به سخنان رهبرى در استانه انتخابات کشاند و ۲۴ خرداد را ادامه منطقی ۹ دی معرفی کرد.
روحانی افزایش انسجام داخلی و همبستگی ملی در مقطع کنونی را لازمه موفقیت نظام در مذاکره با قدرتهای بزرگ جهانی اعلام کرد.
در مجموع رویکرد روحانی به ۹ دی، به دنبال اهدافی ناهمسان بود که همزمان با نفی جنبش سبز، راهی متفاوت با دیدگاه اصولگرایان افراطی در عرصه حکومت پیاده شود و جریانهای حد وسط و محافظهکار دو جناح اصلی حکومت زمام کار را در دست بگیرند. وی مخاطب حرکت ۹ دی را به خارجیها تقلیل داد و همچنین کوشید تا ۹ دی را از انحصار اصولگرایان “سوم تیر” و افراطی خارج ساخته و بعدی فراگیرتری به ان بدهد.
تنگناهای تفسیر روحانی از ۹ دی
اما تفسیر جدید روحانی از ۹ دی نارسایی و مشکلات زیادی دارد. نخستین و بنیادیترین ایراد آن عدم تطبیق با واقعیت و تلاش برای بر ساختن چیزی است که هیچ جای پایی در دنیای واقعیت ندارد. ۹ دی حرکت سازمان یافته حکومیت برای قلع و قمع و پایان دادن به جنبش اعتراضی وسیع مردمی بود.
در ۹ دی با سیاست تحریف و تصویر پردازی دروغ، راهپیمایی مسالمتآمیز مردم در استفاده از مراسم عاشورا برای ظلمستیزی به هتک حرمت عاشورا تنزل داده شد. در صورتی که رفتار نیروهای امنیتی و مدافعان ولایت در حمله به معترضان و ضرب و جرح آنها و اعمال خشونت با اصول و آرمانهای حرکت امام حسین در عاشورا تعارض داشت.
حسن روحانی همراه با حکومت در این تحریف همراه میشود و ادعای بی اساس و واهی سازماندهی اعتراضات توسط نیروهای خارجی را مطرح میکند.
مشکل بزرگ دیگر روحانی این است که میخواهد بر فراز میدان نبرد سنگینی که یک طرف، ۹ دی را روز نکبت استبداد دینی مینامد و طرف دیگر آن ر ا یوم الفتح و کور کردن چشم فتنه، پل بزند و راهی بینابینی را بگشاید! چنین حرکتی پیشاپیش محکوم به شکست است.
از یک طرف نگاه مثبت روحانی به ۹ دی و همراهی با اصولگرایان و رهبری پیرامون “بصیرت” باعث میشود نیروهای تحولخواه و حاملان جنبش سبز از او فاصله بگیرند. از سوی دیگر تفسیر او در برابر نظر قاطبه نهادهای حکومتی که موسوی و کروبی را دنباله رو و یا عامل غرب در “پروژه براندازی نرم و فتنهگری” میدانند، بازتابی پیدا نمیکند.
البته تجلیل روحانی از اصل راهپیمایی دولتی ۹ دی، ادعای حکومت و برنامه آن در بزرگ کردن روز سرکوب جنبش اعتراضی مردم ایران را تقویت میکند.
در چارچوب ۹ دی ظرفیتی برای حل مشکل حصر خانگی موسوی و کروبی وجود ندارد غیر از آنکه آنان توبه کنند و یا به قول حسامالدین آشنا تعهداتی را قبول نمایند. امری که رهبران نمادین جنبش سبز، تاکنون پذیرای آن نبودهاند.
در بعد خارجی نیز وقتی بیگانگان عامل ناارامی و ایجاد اغتشاش در داخل کشور معرفی میشوند که اشاره تلویحی به دولتهای غربی و در راس آنها آمریکا است، دیگر تعامل و حسن رابطه با آنها معنا نخواهد داشت. این حرفها گفتمان رقیب روحانی در عرصه سیاست خارجی را تقویت میکنند.
البته از روحانی در جایگاه یک رئیس جمهور معتدل در جمهوری اسلامی انتظاری جز این نمیرود که چنین حرفهایی بزند و سعی کند با حداقل تمجید و در عین حال برخورد متمایز با تفسیر رسمی از کنار ۹ دی بگذرد. اما رفتار او، به عنوان پیشانی یک حرکت اجتماعی که ادعای اصلاح امور و تحقق مطالبات ملت را دارد، پذیرفتنی نیست.
این سخنان بار دیگر به شکلی قاطع نشان داد که مسیر جنبش سبز و گفتمان اعتدال کاملا متفاوت است وبه لحاظ راهبردی با هم تقابل دارند. روحانی در جایگاه رئیس جمهور در شرایط کنونی کشور و در قیاس با دیگر رقیبان مطلوبیت دارد، اما به عنوان رهبر جنبش اجتماعی و یا جلو برنده راهبرد سیاسی برای تحقق مطالبات تاریخی ملت جایگاهی ندارد.