بیعت با خامنه ای

نزدیکان به آیت الله سید صادق شیرازی در واشنگتن دی سی خبر داده اند که افراد وابسته به حکومت در پایتخت آمریکا، بیعت با خامنه ای و پس گرفتن دیدگاه های انتقادی به رهبری و نظریه ولایت فقیه را از شروط توقف سخت گیری ها بر شاگردان و مدافعان این مرجع تقلید عنوان کرده اند.

siX0ob_450 (1)

البته معلوم نیست که رایزنی صورت گرفته حتما حاوی پیام مستقیم از بیت رهبری باشد. ممکن است حامیان وی در واشنگتن بر اساس تشخیص فردی خود شان چنین بحثی را مطرح ساخته اند. نماینده رسمی جمهوری اسلامی، دفتر حفاظت منافع است اما معمولا در موضوعات سیاسی مستقیما وارد نمی شود. بخصوص در مسائل مربوط به روحانیت تمایلی در خصوص مداخله ندارد.

اما مرکز تعلمیات اسلامی واشنگتن که در ظاهر یک نهاد مذهبی، فرهنگی و آموزشی است به صورت غیر رسمی ترویج سیاست های خامنه ای را دنبال می کند. ممکن است افرادی از این مجموعه با نزدیکان سید صادق شیرازی که انها نیز در واشنگتن مسجد و مرکز اسلامی دارند، صحبت کرده باشند. بخصوص که افرادی وجود دارند که در هر دو مرکز حضور می یابند. مرکز تعلیمات اسلامی به صورت غیر رسمی به عنوان نماینده رهبری شناخته می شود. این ویژگی دست آنها را برای رایزنی باز می کند.

در حال حاضر متصدی اداره این مرکز حجت الاسلام بحرینی است که در دهه هفتاد مسئول دفتر نمایندگی رهبری در دانشگاه شهید بهشتی بود.

اما صرفنظر از اینکه در دیدار صورت گرفته واقعا پیام بیت رهبری منتقل شده باشد یا اینکه صرفا راه حل ارائه شده نظر اشخاصی شخصی با توجه به شناخت شان از مسئله باشد، انجام بیعت هدف و انگیزه اصلی مداخله های رهبری در امور مذهبی را آشکار می سازد معیار اصلی دوری و نزدیکی وی به مراجع تقلید و شخصیت های روحانی طراز اول، تبعیت آنها از حکمرانی او و تسلیم در برابر فرامینش است.

از همان ابتدا معلوم بود که هدف اصلی در برخورد با مسئولان و برنامه سازان شبکه های تلویزیونی وابسته به آیت الله سید صادق روحانی نگرانی از رویکرد خاص آنها در دامن زدن به اختلاف شیعه و سنی نیست.

برخورد امنیتی و بازداشت گسترده و نقض حقوق شهروندی افراد نشان می داد که اهداف سیاسی و امنیتی در پشت این برخورد وجود دارد. در غیر این صورت حکومت می توانست با تشکیل دادگاه و برخورد قضائی به صورتی باور پذیر ادعایش را ثابت نماید. نیازی به بازداشت و بازجویی های امنیتی نبود.

اما برخورد دوگانه و سکوت در برابر مواضع اختلاف برانگیز مصباح یزدی و آیت الله ناصر مکارم شیرازی بر علیه اهل سنت و تداوم سخت گیری ها بر علمای سنی ایرانی نشان می دهد دغدغه حکومت نگرانی از گسترش تضاد شیعه و سنی نیست. البته حکومت در شرایط کنونی خاورمیانه تمایل ندارد خارج از حوزه نیرو های خودی و یا قابل تحمل بر طبل اخنلافات مذهبی در جهان اسلام کوبیده شود و از این زاویه احساس خطر می کند، اما این مساله اهمیت ثانوی دارد.

خامنه ای برای تثبیت مرجعیت خود نیاز به مهار مراجع غیر همسو و مخالف دارد. جریان شیرازی ها در بین شیعیان خارج از کشور و بخصوص کشور های کویت، عربستان سعودی و سوریه مانعی برای بسط قدرت خامنه ای هستند. علاوه بر این وی نیاز دارد تا ادعایش در خصوص برافروختن آتش نزاع شیعه و سنی توسط دستگاه های اطلاعاتی غرب را ثابت نماید.

این دو عامل باعث شده است تا وزارت اطلاعات از فرصت موجود استفاده کرده و حمله به نزدیکان سید صادق شیرازی را استارت بزند. هدف منفعل کردن و تحمیل سکوت بر جریان شیرازی ها است تا با متوقف کردن مخالف با نظریه ولایت فقیه به تایید مواضع خامنه ای بخصوص نظرات وی در جهان اسلام بپردازند. بدینترتیب یکی از موانع تثبیت مرجعیت کاذب و جاه طلبی خامنه ای در رهبری شیعیان جهان برداشته می شود.

از این رو برخورد امنیتی و تحت فشار قرار دادن بیت سید صادق شیرازی در دستور کار قرار گرفته است. مجتبی رئوفی، مسعود بهنام و حامد تقی پور از روحانیون مدافع سید صادق شیرازی تحت پیگرد قضائی از سوی دادگاه ویژه روحانیت قرار گرفته اند. تقی پور در زندان زیر فشار شدید است و نزدیکانش نگران هستند که او را وادار به اعترافات تلویزیونی نمایند تا ادعا های وزارت اطلاعات و نظر کلی خامنه ای در خصوص منتسب کردن شبکه های تلویزیونی غیر حکومتی شیعه به غرب را تایید نماید و سناریوی حکومت از زبان او تکمیل گردد.

سید صادق شیرازی در ادامه مسیر برادرش آیت الله سید محمد شیرازی همیشه با نظریه ولایت فقیه مخالفت کرده و آن را بر خلاف دیدگاه غالب علمای شیعه بشمار آورده است. او در ماه رمضان امسال نیز سخنرانی در نفی ولایت فقیه داشت.

چنین نظراتی خوشایند خامنه ای نیست و تحمل نمی کند که جریانی در بین نیرو های سنتی مذهبی بخواهد اصل و مبنای مشروعیت حکومت را به چالش بطلبد. تعداد مقلدان و وزن اجتماعی سید صادق شیرازی مانند آیت الله وحید خراسانی نیست تا حکومت محتاطانه برخورد نماید و از برخورد مستقیم احتراز کند. البته آیت اله وحید نیز به صراحت شیرازی ها به انتقاد از پایه های تئوریک و عملکرد رهبری نمی پردازد. همچنین انتقاد ها نسبت به مشی جریان شیرازی ها نیز به طور نسبی در جامعه دین داران ایرانی بیشتر است.

بیعت و تایید، نقض استقلال حوزه های علمیه، گسترش حوزه نفوذ و حامی پروری سیاست های اصلی خامنه ای در برخورد با روحانیت هستند. او در شرایطی که فکر می کند بیش از گذشته بر امور مسلط است، رویکرد تسخیر کامل حوزه های علمیه و از میدان به در کردن مراجع منتقد و مخالف را دنبال می نماید. اما رصد کردن سیر تحولات و سیاست های وی در کنترل حوزه های علمیه نشان می دهد که وی به هدفش نخواهد رسید و فقط می تواند با اتکاء به قوه قهریه و ابزار های امنیتی فضا را به صورت ناپایدار کنترل نماید.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.