اصلاح‌طلبان و دورخیز انتخاباتی اصول‌گرایان

فعالیت زودهنگام اصول‌گرایان نشان می‌دهد نظام برای دست‌یابی به اهداف و رفع تهدیدها در انتخابات آینده مجلس، برنامه‌هایی را در دست دارد و به راحتی اجازه نمی‌دهد وضعیت قوه مقننه به شرایط قبل از مجلس هفتم بازگردد.
۱۴ ماه مانده به انتخابات مجلس دهم و خبرگان ششم، چهره‌های اصلی اصول‌گرایان سنتی و اقتدارگرا گرد هم آمدند تا ضرورت وحدت همه گروه‌های اصول‌گرا در زیر پرچم واحد و ارشادات رهبری را گوشزد سازند.

qM1420780203-600x372

پنجمین نشست همگرایی اصول‌گرایان در ۱۸ دی برگزار شد. اصول‌گرایان در انتخابات دور دهم ریاست‌جمهوری دچار انشعاب و واگرایی شدیدی شدند و تشکیل این نشست در ادامه چهار نشست قبلی با هدف ایجاد وحدت و افزایش انسجام نزد آنهاست.

البته وحدت اصول‌گرایان تنها موضوع مطرح در سخنرانی‌ها نبود بلکه ضرورت هوشیاری در برابر حرکت اصلاح‌طلبان و هشدار به روحانی برای جلوگیری از استفاده نیروهای اصلاح‌طلب از ظرفیت دولت را نیز شامل می‌شد.

ترکیب شرکت‌کنندگان

در همایش پنجم همگرایی اصولگرایان، چهره‌های وابسته به جامعه روحانیت مبارز، تشکل‌های پیرو خط امام و رهبری، موتلفه، انصار حزب‌الله، برخی از وزرای دولت‌های نهم و دهم، فراکسیون اصول‌گرایان مجلس نهم و جمعیت ایثارگران حضور داشتند. از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی (علیرضا زاکانی) کسی حضور نداشت و از جبهه پایداری نیز تنها محمد سلیمانی حاضر بود. همچنین از نزدیکان محمد باقر قالیباف نیز کسی در نشست همگرایی شرکت نکرده بود. از جمع حاضران در انتخابات ۹۲ افراد زیادی کاندیدا شده بودند که در نهایت سعید جلیلی ، محمد باقر قالیباف و علی اکبر ولایتی رقابت کردند.
ارزیابی سخنان

حداد عادل، علم الهدی و سید رضا تقوی در نشست سخنرانی کردند. مهم‌ترین وجه مشترک سخنان سخنرانان تکیه بر ضرورت پیروزی اصول‌گرایان در انتخابات بعدی و ترجیح منافع ائتلاف اصول‌گرایان بر منافع گروه‌ها و افراد اصول‌گرا بود. در کنار این مسئله برروی جنبه‌های گفتمانی و هویتی اصول‌گرایان و برجسته‌سازی دو گانه انقلابی ماندن و یا تجدید نظرطلبی، فعالیت تحت نظارت و هدایت رهبری، چگونگی مواجهه با اصلاح‌طلبان و ضرورت جذب جبهه پایداری در روند وحدت نیز بحث شد.

حداد عادل از معارضان اصول‌گرایی صحبت کرد و آن را جریانی نامید که انقلاب را تمام شده تلقی می‌کند و خواستار کنارگذاشتن برخورد ایدئولوژیک در سیاست خارجی است. بخش عمده صحبت‌های حداد عادل، تاکید بر بایستگی تلاش نظری و سیاسی اصول گرایان برای تداوم گفتمان سنتی و کلاسیک جمهوری اسلامی بود. در این میان او تصریح کرد که اصول گرایان نباید مرعوب حملات جریان مقابل و انتساب آنها به افراطی‌گری شوند.

به نظر می‌رسد مخاطب سخنان حداد عادل، نزدیکان روحانی، رفسنجانی و اصلاح‌طلبان باشند. او دوران اصلاحات را دوران تیره‌ای قلمداد کرد که نباید تکرار شود. از دید حداد عادل، ۹ دی باید مدل رفتاری اصول‌گرایان باید باشد و آنها نباید هیچ تجدید نظری در قرائت مورد نظر رخامنه ای از اصول و مبانی نظام داشته باشند. سید رضا تقوی که جلسات همگرایی با پیشنهاد و میدان‌داری او شروع شده است، بر روی ضرورت جمع شدن همه پیروان نظریه ولی فقیه و دیدگاه‌های رهبری در زیر چتر اصول گرایی تاکید کرد. تقوی از گروه‌های اصول‌گرا تقاضا کرد تا قهر نکرده و همه در روند وحد تشرکت کنند.

دو قطبی‌سازی

اما سخنان علم‌الهدی بیشترین جنبه تقابلی با اصلاح‌طلبان و دولت روحانی داشت. او از مسئولان فیلترینگ نهادهای مهم تصمیم‌گیرنده خواست تا مراقب ورود اصلاح‌طلبان وابسته به حزب مشارکت به مجلس باشند.
دو قطبی که توسط سخنرانان ترسیم شد، رقابت عادی دو جناح در درون یک نظام سیاسی نیست، بلکه اراده اصول‌گرایان در تبدیل انتخابات آینده به تقابل انقلاب و ضد انقلاب را نشان می‌دهد. چنین فضا سازی‌هایی با توجه به نفوذ این جریان در نهادهای امنیتی و شورای نگهبان، عملا انتخابات را از فضای رقابت متعارف خارج ساخته و مناسبات شبه‌پلیسی را حاکم می‌گرداند. همچنین اصول‌گرایان فعال در پروسه همگرایی در تلاش هستند تا خود را به عنوان گزینه مورد نظر رهبری در انتخابات آینده معرفی کنند.

محور دیگری که در سخنان علم‌الهدی برجسته شد، ضرورت گسترش ساختار افقی در نظام تصمیم‌گیری اصول‌گرایان بود. او فرمول قدیمی وحدت حول دو تشکل روحانی جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را دیگر کارساز ندانست و خواهان ارائه راهکار جدیدی شد تا نیروهایی که به زعم وی دیگر بزرگ شده‌اند، امکان نقش‌آفرینی موثر داشته باشند.

چشم‌انداز همگرایی

پنجمین نشست همگرایی اصول گرایان حرکت انتخاباتی آنها را شتاب بخشید، اما فرجام آن هنوز قابل پیش‌بینی نیست. اختلافات در درون بلوک اصول‌گرایان شدیدتر از آن است که به صرف سخنان فوق رنگ ببازد. تجارب قبلی نشان می‌دهد زمانی تکلیف موضع‌گیری نهائی گروه‌های اصول‌گرا مشخص می‌شود که اسامی کاندیداها روشن شود و نسبت فهرست مشترک با انتظارات گروه‌ها بارز باشد. سهم خواهی‌ها در ادوار قبلی باعث شد که در لحظات آخر، انشعاب روی دهد و فهرست‌های مختلفی تحت عنوان اصول‌گرایان منتشر شوند.

با توجه به شدت گسست در اردوگاه اصول‌گرایان در انتخابات گذشته، وحدت و اتخاذ رویکرد منسجم آنها سخت‌تر شده است. تنها شکست در انتخابات قبلی و ضرورت اتحاد در برابر اصلاح‌طلبان، می‌تواند معادله را به نفع عبور از اختلافات تغییر دهد. امید مدافعان وحدت در اصول‌گرایان، تکرار فرمول انتخابات دومین دوره شوراها است اما بعید است آن اتفاق عینا تکرار شود. هنوز مسئله جبهه پایداری و تکلیف حلقه مصباح یزدی روشن نشده است. آنها هنوز در برابر ائتلاف و وحدت در انتخابات مجلس مقاومت می‌کنند. نپیوستن انها کماکان اردوگاه اصول‌گرایان را دو شقه می‌سازد، اگر چه وزن اجتماعی بالایی ندارند.

دیگر مشکل بزرگ اصول‌گرایان برای وحدت و موفقیت، وضعیت علی لاریجانی و فراکسیون رهروان ولایت است. فراکسیون فوق در حال تشکیل حزب است. اگر این حزب به اردوگاه اصول‌گرایان نپیوندد و به نوعی ائتلاف نانوشته با روحانی و مدافعان گفتمان اعتدال بپردازد، آنگاه عرصه بر اصول‌گرایان تنگ می‌شود.ارائه چهره جدید دیگر چالش پیش‌ روی اصول‌گرایان است. در این شرایط امکان اینکه بتوانند آراء سیال را جذب کنند بالا نیست. البته فاکتور رد صلاحیت گسترده و مهندسی انتخابات به نفع آنها عمل می‌کند. حتی وزارت کشور به عنوان نهاد اجرائی انتخابات نیز بیشتر تحت نفوذ آنهاست ولی در مجموع هنوز علائمی مشاهده نمی‌شود که اصول‌گرایان از بحران انتخاباتی خارج شده باشند.

وضعیت اصلاح‌طلبان

اصلاح‌طلبان در وضعیت خاکستری به سر می‌برند. از یک سو محدودیت‌ها علیه آنها بر طرف نشده و ظرفیت شرکت موثر در رقابت‌های انتخاباتی برای چهره‌های اصلی و شاخص آن وجود ندارد و احتمال رد صلاحیت بالا است. تنها اصلاح‌طلبان سنتی و خیلی محافظه‌کار که مرزبندی روشنی با مواضع اصول‌گرایان ندارند، امکان عبور از سد شورای نگهبان را دارند. از سوی دیگر گروه‌های جدیدی مانند ندا نیز درست شده‌اند که در مظان اتهام هستند که در پروژه‌ای امنیتی برای ایجاد انشقاق و ایجاد اصلاح‌طلبی فرمایشی و کاذب، شکل گرفته‌اند. البته می‌توان پیش‌بینی کرد این گروه به احتمال زیاد بیش از گروه‌های دیگر اصلاح‌طلب، فرصت فعالیت در فضای انتخاباتی پیدا کند اما سرمایه اجتماعی آن در مقطع فعلی ناچیز است.

متغیر دیگر در رفتار اصلاح‌طلبان، رویکرد محمد رضا عارف است. او نیز ممکن است فهرستی در انتخابات معرفی کند. اما عدم تشکیل حزب از سوی او و همچنین تاخیر در انتشار رسانه، تردید ایجاد می‌کند که عارف بتواند فعالیت چشمگیری در ایام انتخابات داشته باشد.

ممکن است در ماه‌های پیش رو، جمعی از چهره‌های غیر مشهور و درجه دوم اصلاح‌طلب، تشکل جدیدی را شکل دهند. اما با توجه به گسترش نهادی شورای نگهبان و نگاه منفی دستگاه امنیتی و سپاه نسبت به اصلاح‌طلبان، امکان موفقیت عبورآنها با چراغ خاموش و با تکیه بر چهره‌های گمنام از فیلتر شورای نگهبان محل تردید است. توصیه علم‌الهدی به نهادهای نظارتی که مواظب باشند گرگ با لباس میش وارد نشود، ناظر به تمهید مقدمات برای جلوگیری از این امکان است.

افول سناریوی ائتلاف

مشکل دیگر اصلاح‌طلبان، افول سناریوی محتمل ائتلاف نیروهای معتدل‌ دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب است. اصول‌گریان سنتی ومیانه در مقطع فعالی بیشتر به وحدت درون گروهی و گفتمانی بها می‌دهند. تنها روحانی بالقوه امکان جذب علی لاریجانی و گروهش را دارد. لازمه موفقیت این طرح نیز عدم بروز شکاف بین اصلاح‌طلبان و روحانی است و این مسئله باعث می‌شود تا حلقه یاران روحانی در چنینش نیروها و آرایش انتخاباتی دست بالا را پیدا کنند.این امر خوشایند گروه‌های اصلاح‌طلب نبوده و حل اختلاف نظرها شرایط را پیچیده می‌سازد. از سوی دیگر اصول‌گرایان فشار بر روحانی را افزایش داده‌اند تا با اصلاح‌طلبان بیشتر فاصله بگیرد و دارند هزینه همراهی وی را بالا می برند.

شکاف رو به افزایش عملکرد دولت روحانی و وعده‌های انتخاباتی، دیگر چالش اصلاح‌طلبان و مدافعان گفتمان اعتدال است. از سوی دیگر اگر انتخابات خیلی بسته ومهندسی‌شده اجرا شود، آنها عملا امکان رقابت برای کسب اکثریت مجلس را از دست می‌دهند و تنها می‌توانند به تشکیل یک فراکسیون اقلیت قدرتمند و جلوگیری از ورود اصول‌گرایان افراطی امیدوار باشند.

البته با توجه به عقب‌گرد اصلاح‌طلبان و گسترش مناسبات مبتنی بر محافظه‌کاری سیاسی در آنها، به نظر می‌رسد به این مسئله نیز راضی باشند. اما حرف‌های علم‌الهدی و حداد عادل نشان داد که تقاضای جدی از سوی اصول‌گرایان برای محدود کردن اصلاح‌طلبان و جلوگیری از تحریک جنبش اعتراضی در انتخابات و ورود نیروهای خارج از حوزه تحمل شان در مجلس دهم وجود دارد.

در عین حال از این واقعیت نیز نباید غافل بود که اصلاح‌طلبان در مقایسه با مجلس نهم به طور نسبی و در قیاس محدودی، شرایط بهتری دارند اما کماکان برای نقش‌آفرینی موثر در درون نظام با موانع جدی و سنگین مواجه هستند.

تبیین شرایط و فضای انتخاباتی پیش رو، هنوز زود است زیرا این فضا در هفته‌های قبل از انتخابات شکل می‌گیرد. ولی فعالیت زودهنگام اصول‌گرایان نشان می‌دهد نظام برای دست‌یابی به اهداف و رفع تهدیدها در انتخابات آینده، برنامه‌هایی را در دست دارد و به راحتی اجازه نمی‌دهد وضعیت قوه مقننه به شرایط قبل از مجلس هفتم بازگردد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.