بهره برداری سیاسی خطرناک حزب الله از اربعین

کانال بین المللی سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان با مشارکت برخی از موسسات فرهنگی کشورهای لبنان ،عراق ،ایران و تعدادی کشورهای دیگر اعلام کرده است می خواهد کمپین بین المللی به مناسبت پیاده روی ایام اربعین حسینی برگزار کند. در این کمپین از افراد خواسته شده تا عکسی از یک شهید را بر در حین پیاده روی به سمت حرم امام حسین در کربلا حمل کرده و خواهان آزادی بیت المقدس از دولت اسرائیل شود. دبیرخانه این کمپین متنی را به شرح ذیل منتشر نموده است :

1_634-e1447746879861
“ای شهید ای که در آرزوی رسیدن کرب و بلا و آزادی قدس سوختی…
به نیابت از تو می آییم…به نیابت از تو و با عکسی از تو که بر قلبمان نشسته می آییم…به نیابت از تو و با زمزمه های بر لبتان میاییم که کربلا کربلا ما داریم می آییم ….به نیابت از تو و پیرجماران می اییم که هدف گام نهادن در طریق کربلا را طریق القدس می دانست و میفرمود راه قدس از کربلا می گذرد…. به نیابت از تو و به یاد کف دست عباس علمداری که برای همیشه تاریخ نماد کوبیدن پرچم مبارزه با ظلم شد با دست هایی پر از فریاد حیدری می آییم… اربعین حسینی بهانه ای خواهد بود تا به یاد شما و در امتداد راه شما بر آرمان رهایی قدس تاکید کنیم و بگوییم پیاده روی اربعین #الی_بیت_المقدس خواهد بود ….
طبق نظر مسئولان برنامه یاد شده همه زائران کربلا با زبان های مختلف می توانند به شیوه زیر به حرکت ملحق شوند:
هر یک از زائران باید نیت نماید به جای یک شهید در پیاده روی شرکت نماید، عکس این شهید بر روی سینه فرد یا کوله به همراه آورده شود، نماد پویش کف دست علمدار کربلا می باشد، تا پیش از شروع پیاده روی اربعین می توانید با ارسال عکسی با استفاده از نماد هایی چون “عکس شهید و کف نوشته ای خطاب به شهید”با مضمون امتداد راه شهید در پی جویی آرمان رهایی قدس ،در این پویش شرکت نمایید. در طول مسیر پیاده روی نیز با گرفتن عکس با نمادهای یاد شده و ارسال آن به این پویش بپیوندید.”

مراسم پیاده روی در اربعین در عراق سنتی قدیمی است که معمولا چند روز قبل از اربعین زائران از شهر نجف به سمت کربلا در مسیری در حدود ۸۰ کیلومتر با پای پیاده حرکت می کنند. این مراسم جدا از جنبه مذهبی ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز دارد. شرکت کنندگان عمدتا انتظار ثواب، آمرزش گناهان، معجزه و کشف قدرت پنهانی شعائر را از این مراسم دارند. البته باید این توضیح را داد که این جمعیت همزمان در کربلا حضور ندارند بلکه از ۵ روز مانده به اربعین وارد کربلا شده و بعد از مدت کوتاه اقامت خارج می شوند. و گرنه شهر کربلا با جمعیت شش صد هزار نفر امکاناتی برای اسکان چنین جمعیت بزرگی ندارد. بهره برداری از این برنامه از سال گذشته شروع شد و جمهوری اسلامی ایران کوشید تا از فضا برای ترویج مرجعیت و رهبری خامنه ای بر جهان اسلام و نمایش این اجتماع انبوه انسانی برای قدرت نمایی منطقه ای استفاده کند. ازاینرو در سال گذشته حکومت سرمایه گذاری زیادی بر روی افزایش مناسک در اربعین و بهره برداری از مراسم اربعین در کربلا انجام داده بود.

برنامه ریزی حکومت با راه اندازی ستادی به نام “ستاد دائمی اربعین” آغاز شد. مسئولیت هماهنگی این اقدام با سازمان حج و زیارت است که به هماهنگ کردن اعزام و اقامت زوار می پردازد. افزایش شمار زوار ایرانی در راهپیمایی اربعین و در دست گرفتن فضای آن به هدفی مهم برای حکومت تبدیل شده است. از این رو اقدام سید حسن نصر الله نیز حرکت رو در استمرار و افزایش ابعاد فعالیت این پروژه است تا مراسمی مذهبی که حالت سنتی و غیر سیاسی داشته است را تبدیل به حرکتی سیاسی و ایدئولوژیک نموده و آن را پشتوانه مقاصد سیاسی خود در جهان اسلام قرار دهد. اگر چه در ظاهر این حرکت علیه دولت اسرائیل و پایان اشغال بیت المقدس هدفگزاری شده است. اما با توجه به شرایط اعلام شده و ادعای حزب الله لبنان و حکومت که اسرائیل و آمریکا را پشت سر مخالفان مسلح سوری و داعش می دانند، عملا این کمپین به فرصتی تبلیغاتی برای کشته شدگان آنها در جنگ داخلی سوریه تبدیل می شود. طبیعی است کسانی که در جنگ هشت ساله ایران و عراق کشته شده اند و یا در جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل به دلیل گذشت زمان انگیزه کمتری برای حضور در مقایسه با خانواده های کشته شدگان اخیر دارند.

در مراسم عزاداری محرم امسال در ایران نیز تلاش های سازمان یافته ای برای شبیه سازی سردار حسین همدانی ( در سوریه کشته شد) با یاران امام حسین در کربلا انجام شد. بخشی از پروپاگاندای حکومت و متحدان منطقه ای اش چون حزب الله لبنان شبیه سازی بی پایه درگیری های فرقه ای کنونی به منازعه تاریخی صورت گرفته در سال ۶۱ هجری در کربلا و معرفی سلفی های افراطی به عنوان استمرار لشگریان یزید است. بنابراین پویش یاد شده در ادامه بهره برداری های سیاسی حکومت از مراسم پیاده روی اربعین در داخل خاک عراق که به میزان زیادی درگیر کشمکش های فرقه ای است، بازی خطرناکی است که به گسترش درگیری و در نتیجه بی ثباتی در منطقه می انجامد. بخصوص که طرح عکس شهیدان جنگ ایران و عراق در داخل خاک عراق برای دولت این کشور دردسر هایی در بر دارد. نیرو های نظامی و داوطلب ایران در آن جنگ با نیرو های عراقی جنگیده اند. هر چقدر هم بخشی از شیعیان عراق در ان جنگ با ایرانیان همدل باشند، اما بهش مهمی از مردم عراق نمی پذیرد در داخل کشورش از نماد های طرف منازعه تجلیل شود. این مسئله اختلافات در داخل عراق را افزایش می دهد و همچنین عملا حوزه نفوذ جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان در مسائل داخلی این کشور مصیبت زده را نیز افزایش می دهد.

سنت مراسم اربعین در عراق و پیاده روی در گذشته به گونه ای بوده است که رهبران اهل سنت عراق نیز در مراسم شرکت می کردند و روح حاکم بر مراسم تقویت برادری در بین مسلمان و بهبود روابط بوده و از اقدامات تحریک آمیز خودداری می کرده اند. اما از سالیان پیش تحت تاثیر تحرکات افراطی داعش فضا متفاوت شده و به سمت تقابل گرایش پیدا کرده است. حرکت سیاسی حسن نصر الله که بیش از پیش خود وگروهش به منبعی برای ناامنی و افراط گرایی در خاور میانه تبدیل شده اند و در قالب یک نیروی فرامرزی و ایدئولوژیک عمل می کنند، اگر با موفقیت در اجرا همراه شود، می تواند منجر به انحراف مراسم اربعین در کربلا به سمت خشونت های فرقه ای شود. این اقدام همچنین باعث تشویق برخورد ها و واکنش های خشونت آمیز در کمکش های کنونی بیت المقدس شرقی نیز می گردد و به نوبه خود آتش بی ثباتی در منطقه را شعله ور تر می سازد.

ازاینرو توجه مراجع مستقل، نواندیش و سنتی به خطرات این بهره برداری سیاسی ضرورت دارد و انتظار می رود با استفاده از موقعیت آیت الله سیستانی در عراق اجازه ندهند که این سنت قدیمی وسلیه ای برای افزایش خصومت وتفرقه در جهان اسلام تبدیل شود. البته رشد ناموزون مناسک مربوط به امام حسین و بی توجهی فزاینده به محتوی دعوت و پیام حرکت او در سالیان اخیر عارضه جدی است و بزرگ شدن غیر طبیعی و سریع راه پیمایی اربعین نیز در این چارچوب قابل نقد است. منتها پرداختن به این بحث از حوصله این مطلب خارج است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.