انتخابات ۹۴؛ سونامی رد صلاحیت‌ها به سونامی آرا می‌انجامد؟

انتخابات مجلس دهم به ایستگاه آخر رسید. علی رغم رد صلاحیت‌های فله‌ای و گسترده و محدوده رقابتی تنگ ولی باز انتخابات مهندسی شده به رویارویی دو جناح اصلی نظام بدل شده است.

مدافعان و مخالفان دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی در مقابل هم قرار گرفته‌اند. این فضای دو قطبی در شرایطی پدید آمده که در این دوره مفاهیمی چون دمکراسی و آزادی‌های سیاسی به حاشیه رفته‌اند.

09E24D23-6160-430B-80FB-75FBADFFE0A4_w640_r1_s_cx11_cy16_cw87

کلید روحانی در باز کردن قفل نظارت استصوابی ناکام ماند و فضای رقابتی در انتخابات‌های مجلس دهم و خبرگان پنجم محدود‌تر از انتخابات ۹۲ شد. نظام بخش دیگری از اصلاح طلبان را غربال کرد و به حوزه غیر خودی سوق داد.

از اینرو به نظر می‌رسد پالایش اصلاح طلبان وارد فصل جدیدی شده و تعداد بیشتری از آن‌ها به مرز اپوزیسیون و نظام رانده شده و از سیاست ورزی رسمی محروم گشته‌اند. 

جمعیت واجد حق رای 

در این دوره از انتخابات نزدیک به ۵۵ میلیون و هفتصد هزار نفر واجد شرایط رای دادن هستند. این رقم از نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ مرکز آمار استخراج شده است. جمعیت ۱۴ سال به بالا در سال ۱۳۹۰ اکنون می‌توانند رای دهند. مجموع این رده سنی تقریبا ۵۸ میلیون و هفتصد هزار نفر می‌شود. طبق آمار ثبت احوال به طور متوسط سالانه ۴۰۰ هزار نفر در ایران می‌میرند. با کسر این رقم و همچنین در نظرگرفتن قریب به یک میلیون و چهار صد هزار تبعه خارجی در ایران که حق رای دادن ندارند، جمعیت واجد حق رای به عدد فوق می‌رسد که نزدیک به هشت صد هزار نفر بیش از آمار اعلام شده وزارت کشور است.

تعداد کاندیدا‌ها 

بعد از اعلام نظر نهایی شورای نگهبان و انصراف‌ها تعداد کاندیدا‌های حاضر در انتخابات تقریبا ۴۸۴۰ نفر شده است که به طور متوسط ۱۷ نفر برای هر کرسی رقابت می‌کنند. از این تعداد کاندیدا نزدیک به ۵۸۶ نفر معادل ۱۲ درصد زن هستند. علی رغم کثرت عددی ولی تنوع کیفی کاندیدا‌ها و تکثر سیاسی در رقابت‌های انتخاباتی پایین است.

اکثر کرسی‌های مجلس در شهرستان‌ها قرار دارد. نمودار زیر سهم شهرستان‌ها ومراکز استان‌ها از کرسی‌های مجلس را مشخص می‌کند.

E847E76E-D925-41AE-9973-B5A55E2C00C8_w640_s

صف آرایی‌ها 

در انتخابات مجلس دهم رویارویی بین دو جریان اصلی سیاسی درون نظام جریان دارد. اصولگرایان در یک سوی میدان هستند و ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالی در سوی دیگر قرار دارد. البته در کنار این دو گروه جریان‌های دیگری هستند که در حاشیه انتخابات فعالیت دارند. گروه‌های اصلی و شناخته شده اصولگرا بعد از یک فعالیت تشکیلاتی چند ماهه با محوریت شخصیت‌های روحانی چون موحدی کرمانی، مصباح یزدی، محمد یزدی و سید رضا تقوی توانستند سازو کاری برای رسیدن به فهرست مشترک در ائتلاف اصولگرایان ایجاد کنند. اصلاح طلبان و اعتدالی نیز بعد از مذاکرات فشرده و البته اجبار ناشی از رد صلاحیت‌های گسترده شورای نگهبان در کنار هم قرار گرفتند و ائتلافی را در واپسین لحظات شکل دادند. البته اصول گرایان منتقد چون علی مطهری و یاران علی لاریجانی نیز دیگر اضلاع این ائتلاف را شکل می‌دهند. شماری از یاران علی لاریجانی که از نمایندگان شورای نگهبان بودند از سد شورای نگهبان نتوانستند بگذرند. این ائتلاف نام‌های دیگری چون انتخابات ۹۴، گام دوم و امید نیز دارد.

در کنار اصلی لیست اصول گرایان، کاندیدا‌های جا مانده از ائتلاف نیز فهرست‌هایی از جمله نیرو‌های مستقل انقلاب اسلامی را معرفی کرده‌اند. ائتلاف اصلاح طلب- اعتدالی نیز رقبای داخلی چون فهرست صدای ملت با محوریت علی مطهری و جبهه مستقلین و اعتدال گرایان منتسب به قدرتعلی حشمتیان را دارد.

ائتلاف بزرگ اصول گرایان بر خلاف تبلیغات صورت گرفته مبنی بر انسجام بالا تنها برای ۲۲۶ کرسی از ۲۸۵ کرسی کل کاندیدا معرفی کرده است. باید توجه داشت ۵ کرسی از ۲۹۰ کرسی کل مجلس در اختیار اقلیت‌های مذهبی است و گروه‌های سیاسی در رقابت‌های آنجا حضور ندارند. این فهرست سراسری محصول تصمیم شورای ائتلاف اصول گرایان است که با مشارکت گروه‌های اصلی چون موتلفه، جامعتین، انجمن اسلامی مهندسان، تشکل‌های همسو و جبهه پایداری و ژنرال‌های این جریان تعیین شده است. البته عدم معرفی در تمامی حوزه‌ها بدین معنا نیست که اصولگرایان در رقابت‌های انتخاباتی آن مناطق لزوما شرکت ندارند، بلکه تصریحی است که ائتلاف کاندیدایی را معرفی نکرده و گروه‌های اصولگرا هر کدام می‌توانند جداگانه از افرادی حمایت کنند.

این لیست ناقص بحران اجماع سازی و همگرایی در اصولگرایان را نشان می‌دهد که علی رغم هیاهوی بسیار و تجربه شکست در سال ۹۲ چندان در ایجاد انسجام و اتحاد موفق نبوده‌اند و کماکان این بلوک سیاسی با مشکل وا گرایی و پراکندگی در زیر مجموعه‌های خود مواجه است.

ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها نیز در فهرست مشترک سراسری خود ۲۲۷ کاندیدا در حد ۸۰ درصد کل کرسی‌های مجلس را معرفی کرده است. البته فقط ۷۰ نفر از کاندیدا‌های یاد شده به اصلاح طلبان تعلق دارد که بیشترین آن‌ها از نیرو‌های درجه ۲ و ۳ هستند. مابقی کاندیدا‌ها از معدود چهره‌های اعتدالی وابسته به گروه‌های کوچک حامی روحانی، کاندیدا‌های گمنام و فاقد تجربه، اصول گرایان منتقد و میانه انتخاب شده‌اند. در واقع یار قرضی برای اصلاح طلب‌ها محسوب می‌شوند.

نمودار زیر آرایش سیاسی کاندیدا‌های انتخابات مجلس دهم به تفکیک استانی را نشان می‌دهد.

FFB56711-3DE6-45EF-B107-1F085CB903CB_w640_s

مزیت‌ها و کمبود‌ها 

هر دو ائتلاف به صورت کامل برای کل کشور لیست نداده‌اند و از این لحاظ آسیب پذیر هستند. اصولگرا‌ها به صورت جریانی و نه ائتلافی در برخی از حوزه‌ها که کاندیدا‌های مشترک معرفی نکرده‌اند، عمدتا رقیبی از اصلاح طلبان ندارند و باید با منفرد‌ها رقابت کنند. نقطه قوت ائتلاف بزرگ اصول گرایان توان تشکیلاتی، برخورداری از حمایت‌های پیدا و پنهان منابع اصلی قدرت، امکانات مالی و لجستیکی حضور قوی‌تر در تبلیغات شهری است. اما نقطه ضعف‌های عمده آن فقدان مقبولیت در نیرو‌های جامعه مدنی، مسئولیت در اقدامات دولت احمدی‌نژاد و قرار داشتن در موضع دفاعی، سرمایه اجتماعی پایین، نداشتن برنامه برای حل مشکلات کشور است.

ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها اگر چه به لحاظ جریانی در شرایط بهتری قرار دارد و در فضای مجازی و جامعه مدنی از اقبال بیشتری برخوردار است و شرایط پسا برجام نیز به نفع آن عمل می‌کند. شمار زیاد و کم سابقه‌ای از هنرمندان، روشنفکران، مخالفان سیاسی و فعالان مدنی از فهرست اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها و رای دادن حمایت کرده‌اند که سرمایه مهمی برای این جریان محسوب می‌شود. ولی به لحاظ تشکیلاتی و کار ستادی ضعیف هستند. ائتلاف حضور خیابانی و تبلیغات شهری کمرنگی دارد. دیر وارد فعالیت‌های انتخاباتی شده است. بخش عمده کاندیدا‌هایش ناشناخته و بی‌تجربه هستند. توانایی سیاسی بالایی ندارند و چهره رسانه‌ای نیز نیستند. همچنین ژنرال‌های آن نیز توان جریان سازی و موج سازی ندارند.

ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها تا کنون برنامه مشخصی ارائه نکرده است. همچنین وعده‌ها و شعار‌های انتخاباتی معنا داری نیز در فعالیت‌های آن‌ها مشاهده نمی‌شود. تنها به آرامش و جلوگیری از ورود افراطی‌ها بسنده کرده است که بیشتر جنبه سلبی و شعاری دارد. اما در مجموع اعتبار گروهی و جریانی ائتلاف اصلاح طلب- اعتدالی بیشتر از اصولگرا به نظر می‌رسد.

وضعیت زنان

زنان اگر چه حضور پر رنگی در ثبت نام‌ها داشتند و تعداد کاندیدا‌های زنی که برای انتخابات اسم نویسی کردند هزار نفر بیش از دوره قبل شد و سهم آنان از کل کاندیدا‌های ثبت نام کرده نیز به رکورد ۱۲ درصد رسید، اما حضور چشمگیری در لیست‌های دو ائتلاف ندارند.

اصلاح طلبان واعتدالی‌ها ۱۸ زن را در فهرست سراسری مشترک خود قرار داده‌اند که معادل ۸ درصد کل کاندیدا‌ها است. اصول گرایان با ده کاندیدای زن که ۴ درصد کل فهرست سراسری ائتلاف فوق را تشکیل می‌دهد، وارد کارزار انتخاباتی شده‌اند.

در بهترین حالت ممکن است ۲۰ زن وارد مجلس دهم شوند که احتمال وقوع چنین سناریویی بالا نیست. این امکان نیز در خور تامل است که رکورد مجلس پنجم با ۱۴ کاندیدا تکرار شود و یا اندکی افزایش یابد. نمودار زیر ترکیب استانی کاندیدا‌های زن در دو فهرست ائتلاف بزرگ اصول گرایان و ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالی را به نمایش می‌گذارد.

C2FC6D6F-AD38-454C-8778-772D89CEEA85_w640_s

چشم انداز پیش رو

سرنوشت انتخابات مجلس دهم به دقیقه‌های آخر کشیده می‌شود. اگر اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها در فرصت باقی مانده بتوانند موج بزرگ ایجاد کنند و رای دهندگان را در سطحی گسترده مجاب سازند که به صورت کامل به فهرست‌های انتخاباتی آن‌ها رای دهند، امکان موفقیت آن‌ها بالا خواهد بود. منتها باید در نظر داشت که با توجه به کیفیت و ترکیب کاندیدا‌های آن‌ها، کسب اکثریت کرسی‌ها مانند مجلس ششم نخواهد بود بلکه می‌توانند یک فراکسیون اکثریت شکننده تشکیل دهند که در خطوط سیاست کلی با دولت روحانی همسو باشد و در برابر اقدامات آن در حوزه‌های اقتصادی وسیاست خارجی کارشکنی نکند.

اصلاح طلبان با سرمایه گذاری بر روی چهره‌های فاقد نام و نشان به ریسک بزرگی دست زده‌اند. مهم‌ترین چالش آن‌ها تشویق به رای دادن فهرستی و اعتماد به جریان سیاسی حامی دولت روحانی است. اما تا کنون رفتار رای دهندگان بخصوص بخش‌های سیال در شهر‌های کوچک و بزرگ به گونه‌ای بوده است که به کاندیدا‌های گمنام در حد بالا رای نمی‌داده‌اند. موفقیت اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها نیازمند تغییر این رفتار است که طبیعی است باید از دوره طولانی تری شروع شده باشد. در طول چند هفته نمی‌توان انتظار داشت به یک باره رفتار انتخاباتی رای دهندگان دستخوش تغییرات بزرگ گردد.

غلط نیست اگر گفته شود، پیروزی ائتلاف اصلاح طلب- اعتدالی نیازمند نوعی اعجاز است. اما اگر رای‌ها به سبد کاندیدا‌های مشهور ریخته شود، آنگاه اصول گرایان بخت بالایی دارند تا اکثریت کرسی‌های مجلس را در اختیار بگیرند و مجلسی مشابه مجالس هفتم و یا هشتم تشکیل دهند.

فعلا اوضاع نامعلوم است و نمی‌توان گمانه زنی دقیقی داشت اما هر چقدر نرخ مشارکت افزایش پیدا کند، ائتلاف اصلاح طلب و اعتدالی بیشتر متنفع می‌گردد. اگر چه امکان شکست رکورد انتخابات مجلس پنجم (۷۱ درصد) وجود دارد ولی رصد کردن اوضاع نشان می‌دهد فعلا چنین احتمالی قطعیت ندارد. در مجموع می‌توان پیشبینی کرد نرخ مشارکت بین ۶۰ تا ۷۰ درصد باشد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.