تزلزل ترامپ و انتظار سخت جمهوری اسلامی

دونالد ترامپ در روزهای اول سال ۲۰۱۹ بمانند گذشته بر روی موفقیت سیاست تنبیهی اش علیه جمهوری اسلامی ایران ماتور داد. وی اعلام داشت که مقامات حکومت ایران پیغام هایی برای مذاکره داده و بزودی گفتگو را می پذیرند. اما سخنگوی وزارت خارجه و علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی این ادعا را تکذیب کرده و مدعی شدند مقامات آمریکایی در مقاطع مختلف پیشنهاد مذاکره داده اند که با پاسخ منفی آنها روبرو شده است. البته دولت آمریکا به صورت علنی بارها از تمایل خود به مذاکره با جمهوری اسلامی با هدف رسیدن به توافقنامه جدید در حوزه هسته ای، موشکی و امنیت خاورمیانه سخن به میان آورده است.

اما در ورای این جنگ کلامی واقعیت این است که در شرایط کنونی وبا توجه به وخامت فزاینده اوضاع اقتصادی، فشار سنگین خارجی و کمبود منابع حکومت، امکان مقاومت نامحدود وجود ندارد و جمهوری اسلامی با علم به این واقعیت به دنبال ایستادگی موقت برای پیدا کردن زمان مناسب مذاکره است. مرکز ثقل این سیاست بر اجتناب از مذاکره با دوتالد ترامپ استوار است که بر خلاف ارزیابی های شتابزده خامنه ای در آغاز کار به گزینه بدتری برای جمهوری اسلامی در عمل بدل گشت و فشار کم سابقه ای را بر حکومت تحمیل نموده که تبعات آن گریبانگیر جامعه و گذران زندگی مردم نیز شده است. نظام بعد از پیروزی حزب دمکرات در انتخابات میان دوره مجلس نمایندگان آمریکا منتظر پایان کار زودهنگام و یا شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ است.

تزلزل موقعیت ترامپ و پیشبینی ناپذیری وی نوعی منطق برای جمهوری اسلامی در  اتخاذ سیاست صبر وانتظار ایجاد کرده است. ترامپ  وسیاستگذاری خاص وی با توجه به اختیارات گسترده رئیس جمهور در ساختار قدرت آمریکا،  هزینه توافق را به نحو گسترده ای بالا برده که پرداخت آن برای مقامات تهران دردسرساز است. او رویکرد کاملا متفاوتی با ساختار سیاسی و امنیتی شناخته شده آمریکا دارد. هیچیک از بزرگان دو جناح و جریان مسلط نظامی- امنیتی آمریکا با توجه به تجارب، اطلاعات و دانش خود نه تنها رویه ترامپ را قبول نداشته بلکه با وی در عمل دچار اصطکاک و مشکل شده اند. لیست طولانی وزرا و مسئولانی که در دو سال حضور ترامپ در کاخ سفید، همکاری با وی را ترک کرده  ویا اخراج شدند، گواه این مدعا است.

حتی فردی مانند جان بولتون با همه دیدگاه های تندی که دارد در زمینه خروج از سوریه با ترامپ دچار اختلاف نظر شد و در نهایت با پیگیری های وی برنامه خروج نظامیان آمریکا تدریجی ومشروط شد.

مقامات با تجربه آمریکایی دریافته اند که پیشبرد سیاست ها صرفا با اراده گرایی و یکجانبه گرایی میسر نیست و باید به واقعیت های روی زمین ، مناسبات عینی و توازن بین راهبرد وتاکتیک توجه کرد و در عمل انعطاف داشت. اما رمانتیسم ترامپ و تلاش ناکام وی برای بازگرداندن عصر سپری شده استعماری  و دامن زدن به تنش های غیر ضروری با چین و اختلاف با اروپا باعث شده تا موقعیت راهبردی آمریکا مورد تهدید واقع شود.

در این شرایط وقتی ترامپ با رکس تیلرسون، جیمز متیس، جف سشنز و هربرت مک مستر که به مراتب دیدگاه های سخت گیرانه تری نسبت به جمهوری اسلامی در قیاس با مقامات امنیتی، نظامی وسیاسی دولت اوباما داشتند، نتوانست کار کند و ملاحظات آنها را نادیده گرفت، طبیعی است جمهوری اسلامی گریزان از مذاکره با ترامپ باشد که چشم انداز روشن و قابل اتکایی برای آن وجود ندارد. بنابراین عقلانیت متعارف ،خودداری از توافق تا زمانی که ترامپ در کاخ سفید است را توصیه می کند و شرایط را برای معامله با جایگزین وی که از جریان متعارف سیاست آمریکا باشد را مناسب تر ارزیابی می کند.

البته این معامله فقط با ارزیابی های ذهنی و خواست مقامات جمهوری اسلامی نیست و توانستن مهمتر است. به عبارت دقیق تر این سئوال اهمیت بیشتری دارد که آیا جمهوری اسلامی می تواند فشار سنگین اجتناب از مذاکره با ترامپ را تاب بیاورد؟

به نظر می رسد بخش مهمی از پاسخ این سئوال ارتباط به  محتوی گزارش مولر به وزارت دادگستری آمریکا که قرار است در نیمه ماه فوریه ارائه شود و برنامه دمکرات ها در مجلس نمایندگان آمریکا دارد. استیضاح ترامپ یک عنصر تعیین کننده است، اگر قطعی شود به احتمال زیاد تا ماه جولای طول بکشد. البته برخی گمانه زنی کرده اند که ترامپ مانند نیکسون استعفا بدهد که احتمال آن قوی نیست. پیامد استیضاح ترامپ به نفع جمهوری اسلامی تمام می شود اگرچه جاشنین وی هر که باشد فشار بر جمهوری اسلامی حفظ شده و تضاد دو طرف منتفی نمی گردد. اما احتمال دستیابی به توافق در چارچوب مناسبات متعارف دنیا افزایش می یابد که نیازمند اعطای امتیازات بیشتری از جمهوری اسلامی است. اما اگر استیضاح ترامپ منتفی شده و گزارش مولر گزندی به وی نزند، آنگاه کار برای جمهوری اسلامی دشوار می شود و احتمال اینکه بتواند سال ۹۸ فشارهای سنگین خارجی را تحمل کند، ضعیف خواهد بود.

در مجموع فعلا جمهوری اسلامی از مذاکره با ترامپ گریزان است و موقعیت متزلزل وی مجال گفتگو و دستیابی به مصالحه را منتفی ساخته است. سرنوشت استیضاح ترامپ نقش مهمی در فرجام سیاست کنونی امتناع از مذاکره با آمریکا و بازگشت به سیاست تقابلی جمهوری اسلامی خواهد داشت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.