اجماع شکننده و دقیقه ۹۰ روی روحانی

شورای مشاوران خاتمی طی بیانیه ای ضمن تشکر از محمد رضا عارف ، حسن روحانی را به عنوان نامزد اصلاح طلبان معرفی کرد. این شورا بر اساس دلایلی چون نظر سنجی های علمی و گفت و گو با رفسنجانی و خاتمی ، روحانی را به عنوان نامزدی تشخیص داد که امکان جذب رای بیشتری دارد . پیشتر غلامحسین کرباسچی اعلام کرد اصلاح طلبان حسن روحانی را به عنوان کاندید نهایی خود در انتخابات برگزیدند. . دکتر عارف تا کنون نتیجه کمیته و کناره گیری را نپذیرفته است. مسئولین ستاد وی اظهار کرده اند که وی بر اساس نطر خاتمی عمل خواهد نمود.

Untitled-1 copy

اعضاء شورای مشورتی خاتمی مشخص نیستند. ممکن است منظور کسانی باشند که پای منشور اصلاحات را امضا کرده بودند.بعد از عدم احراز صلاحیت رفسنجانی و تایید صلاحیت عارف و روحانی ، بحثی در بین اصلاح طلبان مبنی بر ضرورت اجماع راه افتاد. شایع است که کمیته ای با حضور نمایندگان روحانی ، عارف ، خاتمی و رفسنجانی در حضور خاتمی تشکیل شد تا موضوع ائتلاف را پیگیری نماید . البته گویا از حسن خمینی و علی اکبر ناطق نوری نیز دعوت شده بود تا نمایندگانش را معرفی نمایند ولی آنها نپذیرفته بودند .حسن روحانی تا کنون عضو اصلاح طلبان نبوده وسابقه ای نیز در جناح چپ و خط امام ندارد. او خود نیز تا کنون داعیه اصلاح طلبی نداشته است. نقطه عزیمت حسن روحانی جناح راست است. او بعد ها به رفسنجانی نزدیک شد و اکنون نیز تمایل دارد در حد وسط اصلاح طلبان و اصول گرایان تحت نام معتدل فعالیت نماید. بنابراین اگر ائتلافی صورت بگیرد بین اصلاح طلبان و جریان میانه موسوم به معتدل خواهد بود که نماد های آن خاتمی و رفسنجانی هستند.

از همان ابتدا که نجفی سخنگوی کارگروه ائتلاف شد فابل پیشبینی بود که حسن روحانی خروجی این کمیته برای باقی ماندن در صحنه رقابت ها باشد.اما روند به گونه ای جلو رفت که باعث اعتراض فعالان ستاد عارف شده است. آنها مدعی هستند که طرفداران روحانی با کار های غیر اخلاقی به صرت مصنوعی فضا را به نفع روحانی در نظر سنجی ها شکل دادند. آنها از هک شدن ایمیل لیست ستاد عارف و شایعه سازی پیرامون انصراف عارف خبر می دهند.

به هر حال بررسی شواهد نشان می دهد روند انتخاب روحانی ناشی از ملاک های دموکراتیک و اصول ائتلافی نبوده است .او پیشاپیش به این عنوان برگزیده شده بود وچه بسا وی با توجه با قطعی بودن انتخابش حضور در فرایند اجماع راپذیرفت.

البته نمی توان منکر شد که روحانی موقعیت بالاتری در نظام سیاسی در مقایسه با عارف داشته است و از او سیاسی تر است. اما در عین حال عارف سوابق منفی او را ندارد. حسن روحانی در دهه شصت در فعالیت های امنیتی حضور داشته وهمچنین در تداوم ادامه جنگ و تصمیم گیری های ان دوران مشارکت داشته است. او در ۲۳ تیر ماه ۷۸ سخنرانی تندی را بر علیه معترضین و جنبش دانشجویی ایراد کرد و فرمان حمله سازمان یافته گروه های فشار و دستگیری های فله ای دانشجویان را صادر نمود. البته در دوران احمدی نژاد ، شکاف وی با معترضین کمتر شد و او سعی کرد چهره معتدلی از خود به نمایش بگذارد. اما در کل او سوابق منفی امنیتی دارد وهمچنین به شکل مستقیم و غیر مستقیم در فعالیت های سرکوبگرانه حاکمیت در دهه های شصت و هفتاد نقش ایفا کرده است. اما عارف چنین سوابقی ندارد .

به نظر می رسد عارف دیگر راهی جز کناره گیری نداشته باشد. روند قضایا به گونه ای است که خاتمی را به سمت درخواست انصراف از وی بکشاند. اما عارف با دلخوری از صحنه بیرون می رود. این امر در حمایت بعدی وی از روحانی تاثیر منفی می گذارد.

خاتمی اگرچه تا الان سعی کرده به صورت جدی وارد پروسه انتخابات نشود و مواضع دلخواهش به صورت غیر مستقیم از سوی مشاورانش ابراز شود ، اما به نظر می رسد حمایت او از روحانی در روز های باقی مانده جدی تر خواهد شد. ولی خاتمی ترجیح می دهد رو بازی نکند تا هم حساسیت رهبریا بیشتر برانگیخته نشود و هم آشکار روی باسکول وزن کشی سیاسی نرود . اما اعلام حمایت و اجماع در ۴۸ ساعت پایانی تبلیغات ظرفیت زیادی ایجاد نمی کند. علی القاعده کناره گیری عارف بر آراء روحانی می افزاید و برنامه حاکمیت در توزیع آراء منتقد و سرگردان بین آنها را ناکام می سازد اما امکان انتقال همه رای های عارف به روحانی وجود ندارد.
نگرانی از افزایش رای های روحانی باعث تشدید حملات حاکمیت و طیف های افراطی اصول گرایان به وی تحت عنوان نماد گفتمان سازش و تسلیم طلبی شده است. انها سعی می کنند با ترفند هایی حتی المقدور مانع اجماع شوند. ائتلاف عارف و روحانی این پتانسیل را دارد که آرایش اصول گرایان را نیز تغییر دهد.

رفسنجانی بعید است به صورت مستقیم از روحانی حمایت نماید اما به احتمال زیاد علائمی صادر می کند که حاکی از تشویق به رای دادن به روحانی باشد. رفسنجانی در جایگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت معذور است که موصع گیری حمایتی صریح از کاندیدا ها داشته باشد.

اصلاح طلبان در وضعیت سخت تری هستند. از سویی گروه هایی نظیر سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت از برخورد مثبت با انتخابات کنار کشیدند وگزینه عدم شرکت را تبلیغ می نمایند. در مجمع روحانیون مبارز دو گرایش عدم شرکت و حمایت از روحانی طرفدارانی دارد. اما کارگزاران ، حزب مردم سالاری ، حزب همبستگی و خانه کارگر از روحانی حمایت می نمایند. انتخاب روحانی برای اصلاح طلبان مزیت خاصی ندارد فقط عرصه را برای حضور مجدد آنها در صحنه سیاسی تا حدی مساعد می سازد. البته نوع برخورد روحانی با بازداشت کسانی که در تجمع انتخاباتی وی در جماران عکس های موسوی را در دست داشتند ، نشان می دهد وی پای دفاع از حقوق اصلاح طلبان نمی ایستد. اما حداقل فشاری را بر آنان تحمیل نمی کند . ضمن اینکه ممکن است موقعیت هایی را در قوه مجریه برای بخش های محافظه کار اصلاح طلبان در نظر بگیرد.

اما مروری بر شرایط سیاسی کشور آشکار می سازد رئیس جمهور شدن روحانی فرضی خوشبینانه است. بزرگترین مانع او دخالت های ویژه و تقلب در سطح بزرگ و کوجک است. همچنین موضع هسته ای او و دو قطبی که ایجا د شده است ممکن است حاکمیت را به جایی برساند که با اعلام رای های پایین ضمن تحقیر او ، تعداد مخالفین برنامه هسته ای را کم شمار جلوه دهد.

البته تفاوت موضع هسته ای روحانی با دیدگاه موجود در حدی نیست که بر فضای عمومی حاکم شده است. روحانی دیدگاه معتدل تری دارد اما او نیز خواهان متوقف کردن غنی سازی اورانیوم نیست. او تعلیق موقت غنی سازی اورانیوم را تاکتیکی در خدمت گسترش زیر ساخت ها و تاسیسات هسته ای می داند. او با افتخار اعلام می کند که غربی ها را فریفته است تا در حاشیه امنیت بوجود امده ، تاسیسات اصفهان و آب سنگین اراک توسعه یابند. همین رویکرد تاکتیکی به حل مشکلات ، عامل مهمی در ناکامی تفاهم با تروئیکای اروپا بود. بنابراین تببین درست محل نزاع چنین است که روحانی می خواهد با روش های نرم و مانور های دیپلماتیک برنامه هسته ای تنش زا را جلو ببرد اما تیم جلیلی به صورت سخت و تقابلی آشکار در صدد ماجراجویی اتمی است.

صرفنر از فرض تقلب رای آوری بالای روحانی نیز محل تردید است. رصد کردن فضای انتخابات نشان می دهد فضا گرم نیست و امکان مشارکت بالا هنوز وجود ندارد. در این شرایط اگر نرخ مشارکت در حدد ۵۵ درصد باشد و ۳۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت کنند. روحانی ممکن است نفر سوم شود و از رفتن به دور دوم باز بماند. حضور وی در مرحله دوم محتاج عبور رای های اخذ شده از آستانه سی میلیون و کسب حداقل سی درصد آن توسط روحانی است. امری که تحقق آن راحت نیست.

در مجموع با توجه به چهره ای که حاکمیت از روحانی ترسیم کرده ، سوابق نظام و اراده رهبری ،احتمال رئیس جمهور شدن روحانی کم است. هدف از پذیرش و میدان دادن به او گرم کردن تنور انتخابات و تثبیت گرایش های محافظ کار در جنبش اعتراضی است. پیروزی وی در انتخابات به منزله شکست گفتمان مقاومت نظام و دیدگاه های رهبری است اتفاقی که با توجه به سرکوب خونین جنبش سبز ، ممانعت از کاندیداتوری چهره های درجه اول اصلاح طلبان و حذف رفسنجانی بعید است حاکمیت به آن تن بدهد.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.