مصر ،تقلای نظامیان برای دور زدن انقلاب

مقامات دولت موقت مصر روز شنبه ۳۱ آگوست اعلام کردند طرح اسلام گرایان در جزیره سینا را خنثی کرده و یکی از مقامات رده بالای این گروه را بازداشت نموده اند. بنا به نظر نیرو های امنیتی مصر ، این گروه می خواستند در مسیر تردد در کانال سوئز ایجاد اختلال کنند که موفق نشدند.
اسلام گرایان در جزیره سینا گروهی با خط مش مسلحانه هستند که بعد از انقلاب مصر فعالیت شان ر ا شروع کرده اند. این گروه ابتدا قصد داشت حملاتی را بر علیه اسرائیل سازمان دهد ولی دولت مرسی جلوی آنها را گرفت. بعد از شکل گرفتن اعتراضات بر علیه محمد مرسی که به دخالت ارتش منجر شد، اسلام گرایان جزیره سینا به دفاع از مرسی پرداختند و در یک ماه گذشته درگیری های مستمری بین آنها و ارتش برقرار بوده است.

Untitled-1 copy
گروه فوق متهم به وابستگی به القاعده است. در هفته گذشته این اسلام گرایان جهاد گرا ۲۵ مامور پلیس را در جزیره سینا کشتند. اخوان المسلمین ارتباطی با آنها ندارد ولی در حال حاضر این گروه با ارتش مصر و دولت انتقالی در حال جنگ است و از بازگشت مرسی به ریاست جمهوری دفاع می نماید شایع است برادر ایمن الظواهری رهبری این گروه را در دست داشته است. وی در حال حاضر در زندان بسر می برد. (۱)
ارتش مصر بازداشت عادل محمد معروف به عادل الحباری از رهبران درجه یک اسلام گرایان جهادی در جزیره سینا را موفقیت بزرگی می داند.
در تحولی دیگر دولت انتقالی مصر به حماس به دلیل بازداشت جمعی از مصری ها هشدار داد . ماجرا به برخورد با عادل عبدالرحمن الکحلوت رئیس انجمن فرهنگی مصریان در غزه ارتباط دارد . مقامات حماس می گویند او صرفا بازجویی شده و تا کنون دستور بازداشتش صادر نشده است اما مقامات مصری مدعی هستند او به همراه جمعی دیگر از اتباع مصر به دلیل پخش عکس های السیسی فرمانده ارتش مصر بازداشت شده است. روابط حماس با دولت مصر بعد از سقوط مرسی بشدت تیره شده است.(۲)
روز جمعه سی ام آگوست ده ها هزار نفر از طرفداران اخوان علی رغم شرایط اضطراری و محدودیت در رفت و آمد به خیابان ها آمدند. درگیری در اسکندریه به اوج رسید و نزدیک به ۵ نفر کشته شدند. ارتش توانست حرکت اعتراضی را مهار نماید اما اخوان نیز اجازه نداده است طرح حکومت نظامی با موفقیت مواجه شود. تداوم تظاهرات ها و تحصن ها علی رغم هزینه بالای آن ،گویای حضور اخوان در لایه هایی از جمعیت مصر است . این واقعیت را نمی توان با بازداشت و حکومت نظامی از صحنه سیاسی مصر حذف نمود.
وضعیت محمد بدیعی رهبر اخوان در زندان از دیگر موضوعات مطرح در شرایط کنونی مصر است . او در زندان سکته قلبی کرد. مسئولین دولت می گویند حال او خوب است اما طرفدارانش نگران حال او هستند. دادگاه وی به همراه خیرات شاطر و راشد بیومی از دیگر اعضاء ارشد اخوان به ۲۹ اکتبر موکول شد.(۳)
بررسی این تحولات در کنار آزادی مبارک و حصر خانگی وی نشان دهنده دور شدن وضعیت کنونی مصر از انقلاب و اهداف آن است.
فشار ها بر اخوان المسلمین و اسلام گرا ها روز بروز در حال افزایش است . در یک ماه گذشته نزدیک به۱۱۰۰ نفر از اعضاء اخوان بازداشت شده و با اتهامات سنگینی چون تشویق به قتل ،توهین به دستگاه قضایی و … از سوی دستگاه قضایی مصر مواجه شده اند. تقریبا ۹۰۰ نفر از هواداران ریاست جمهوری محمد مرسی که اکثر آنها از اعضاء و سمپات های اخوان بودند تا کنون جان باخته اند.
اما سختگیری ارتش و حاکمان جدید مصر محدود به اعضاء اخوان نیست اخیرا دو تن از اعضاء گروه ۶ آوریل به نام های اسراء عبدالفتاح و اسماء محفوظ به جاسوسی و دریافت پول از کشور های بیگانه متهم شده اند و بازجویی و تحقیق از آنها ادامه دارد. محمد البرادعی نیز مصر را ترک کرد.
دولت انتقالی فشار بر روی خبرنگاران خارجی را زیاد کرده است تا گزارش های منفی در مورد مصر ننویسند. در عرصه جهانی نیز با تغییر راهبرد سیاست خارجی مرسی ، تنظیم رابطه خوب با عربستان سعودی و روسیه اولیت های حاکمیت جدید مصر است
تقریبا هم گروهی که منتقد دولت انتقالی و عملکرد ارتش در برخورد با معترضین است به نوعی با برخورد قضائی و امنیتی روبرو می شود. اسلام گرا ها با حربه تروریست تخطئه می شوند و لائیک ها به دلیل جاسوسی و وابستگی به غرب.
اعمال حکومت نظامی و قوانین شرایط خاص و اضطراری مشکلات زیادی را برای زندگی مردم عادی پدید آورده است. در فرهنگ مصریان شب نشینی و بودن در کافه ها و رستوران ها تا پاسی از نیمه شب رایج است. حال به دلیل ممنوعیت تردد مجبور هستند در خانه ها بمانند.
به موازات این محدودیت های فزاینده اما به نظر می رسد تنگنا ها بر علیه نخبگان زمان مبارک در حال کاهش هستند. بنا به نظر برخی از کارشناسان حقوقی مصری ، مفاد پرونده و داد خواست اتهام قتل و فساد مبارک و فرزندانش ضعیف است و به احتمال زیاد آنها تبرئه خواهند شد. برخی از کارگزاران دوران مبارک در دولت انتقالی متصدی مسئولیت هایی شدند.
تجزیه و تحلیل این روند مسیری معکوس با تحولات بعد از انقلاب را به نمایش می گذارد. اگرچه شمار شرکت کنندگان در تجمع های اعتراضی کم شده است و ارتش به طور نسبی کنترل فضا را در دست دارد اما اوضاع شکننده است.
ارتش نمی تواند به صورت نا محدود وضعیت ویژه را ادامه دهد. .وقتی شرایط عادی شود دوباره مخالفین و اخوان المسلمین فرصت تحرک پیدا می کنند. با توجه به رفتار کنونی دولت انتقالی ،آرایش نیرو های سیاسی باز تغییر پیدا خواهد کرد. جنبش تمرد دچار شکاف و تجزیه می شود. ممکن است دوباره بخشی از نیرو های سکولار با اسلام گرا ها در مخالفت با یکه تاری نظامی ها در مصر و احیای مناسبات پیش از انقلاب ائتلاف کنند.
همچنین دولت انتقالی زمان زیادی در دست ندارد و باید هر چه زود تر زمان برگزاری انتخابات مجلس موسسان را اعلام نماید.
این انتخابات آزمونی برای سنجش مقبولیت ارتش خواهد بود. اگر سلامت و آزادی انتخابات مخدوش شود آنگاه بحران سیاسی در مصر عمیق تر خواهد شد.
در حال حاضر سطح درگیری ها کاهش پیدا کرده و همچنین آمار قتل و زندان نیز به نحو چشمگیری کمتر شده است. اما اوضاع به نحوی جلو رفته است که امکان مصالحه و توافق بین طرفین نزاع وجود ندارد و یک طرف باید دولت مصر را در اختیار بگیرد. عدم توافق و خلاء ساز و کاری موثر که رقابت و هماوردی دو قطب را سامان داده و منازعات را مهار کند ، دلیل اصلی شدت یافتن درگیری ها و نا امیدی نسبت به فرو کش کردن بحران در ماه های آینده است.
به نظر می رسد تا انتخابات آتی مصر ، امکان تحول و تغییری در عرصه سیاسی مصر وجود نداشته باشد و ارتش با کم و زیاد کردن دامنه برخورد اوضاع را مدیریت می کند و مخالفین نیز به مقابله مسلحانه نخواهند پرداخت. گروه هایی که خط مشی مسلحانه دارند و دولت موقت آنان را تروریست می نامد ،کوچک بوده و وزن خاصی ندارند.
امروز انقلاب مصر بیش از گذشته با بحران بقاء و چالش با ضد انقلاب دست و پنجه نرم می کند.

 

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.