خیز السیسی برای ریاست جمهوری در مصر

اوضاع در مصر کماکان نا آرام است . دولت انتقالی هنوز نتوانسته به صورت کامل بر اوضاع مسلط شود اما در عین حال اعتراضات نیز قادر نبوده مشکل جدی برای دولت انتقالی ایجاد نماید. عدلی منصور رئیس جمهور موقت با اتکاء به حمایت ارتش زمام امور را در دست دارد.

Abdelfattah_Sisi-e1383210300153
هر روز بیشتر از گذشته موقعیت اخوان المسلمین ضعیف تر می شود. با غیر قانونی اعلام شدن این گروه که تا کمتر از ۴ ماه پیش کنترل نهاد های تقنینی و اجرای مصر بعد از مبارک را در دست داشت ، مصادره اموال و جلوگیری از کلیه فعالیت های علنی آن جنبه قانونی یافت. در عین حال فعالیت های اسلام گرایان جهادی و سلفی در جزیره سینا نیز فضای متفاوتی را به وجود آورده است که چندان باب میل نیرو های اخوان نیست.
دولت انتقالی کماکان به سرکوب خونین اعتراضات می پردازد. اکنون دولت طرحی را تصویب کرده است تا انجام راهپیمایی و تجمع ها مشروط به دریافت مجوز از پلیس گردد. این طرح در دست رئیس جمهور برای اظهار نظر نهایی است. این طرح یاد آور فضای پلیسی دوان مبارک است. بدینترتیب در صورت تصویب و اجرای این طرح ضمن اینکه ممانعت از حق تجمعات مسالمت آمیز حالت ساختاری و قانونی به خود می گیرد، بلکه مصر یک گام دیگر به شرایط پیش از انقلاب نزدیک تر می شود.
به نظر می رسد ارتش و دولت موقت اصرار دارند تا پایان سال ۲۰۱۳ قانون سیاسی جدی مصر را به همه پرسی بگذارند تا بدینترتیب نقشه راه مورد نظر اجرا گردد.
شواهد نشان می دهد دولت اراده ای برای تفاهم با مخالفین ندارد و تصمیم به حذف اخوان المسلمین از عرصه سیاسی مصر گرفته است. سلفی ها نیز معلوم نیست چه قدر فرصت عمل داشته باشند. برخی از نیرو های انقلابی مصر نیز به جرگه معترضین پیوسته اند. هنوز برخی از گروه های سوسیالیست در ائتلاف حامیان ارتش باقی مانده اند. اسامی حمدین صباحی و ابوالعز حریری در گمانه زنی ها پیرامون کاندیدا های جدید ریاست جمهوری مصر شنیده می شود.
در این میان امکان کاندیداتوری السیسی وزیر دفاع و رئیس ارتش مصر خبر ساز شده است. او تا کنون رسما اعلام کاندیداتوری نکرده است و در عین حال این پیشنهاد را نیز رد نکرده است. طرفدارانش کمپینی برای دعوت از ریاست جمهوری وی راه انداخته اند و مدعی هستند ۹ میلیون نفر در حدود یک دهم جمعیت مصر به این کمپین پیوسته اند. رفاهی نصر الله رئیس کمپین فراخوان برای رهبری السیسی پیش از سقوط مرسی، در مصاحبه با بوستون کلاب گفته است : ” السیسی شخصا تمایلی به کاندیداتوری ندارد. اما اگر کاندید شود پیروزی وی لب مرزی مانند المرسی نخواهد بود بلکه ۹۰ درصد از مردم مصر به وی رای خواهند داد”
السیسی در مصاحبه با نشریه المصری الیوم نیز در پاسخ به سئوال اینکه آیا کاندید می شود ، گفت الان زمان و شرایط مناسبی برای پاسخ به این سئوال نیست. شبکه رصد که منتقد دولت انتقالی است مدعی است السیسی در حاشیه مصاحبه گفته است حمدین شعبانی نامزد سابق ریاست جمهوری گفتگوی متقابلی با وی داشته است تا برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. همچنین گفته است خیلی از افراد به این دلیل کاندید شده اند که او نامزدی اش را اعلام نکرده است. السیسی و مسئولین نشریه المصری الیوم ،شبکه رصد را برداشتی خارج از سیاق مصاحبه متهم ساخته اند.
السیسی در روز ۶ اکتبر در مراسم ۴۰ سالگی جنگ مصر با اسرائیل در ۱۹۷۳ که با رقص و موسیقی همراه بود ، گفت : ” عده ای در گمان باطل فکر می کنند می توانند ارتش را شکست دهند . او اعلام کرد همانطور که اهرام مصر هزاران سال است که مستحکم باقی مانده است ، ارتش نیز چنین خواهد بود ” . سخنرانی وی در حالی انجام شد که آن طرف تر در قاهره طرفداران اخوان المسلمین در پی حمله و درگیری با پلیس و نیرو های امنیتی کشته شدند. در این روز خونین کلا ۵۱ نفر از طرفین در شهر های مختلف مصر جان باختند. همچنین ژنرال طنطاوی فرمانده معزول ارتش مصر نیز پس از ماه ها در مراسم فوق شرکت کرد. حضور وی نشانه قدرت گرفتن ارتش در عرصه عموی مصر است. برکناری طنطاوی توسط مرسی با شادی نیرو های انقلابی همراه شد که طنطاوی را به تاخیر در انتقال قدرت از شورای نظامی مصر متهم می ساختند.
بنابراین بحث کاندیداتوری السیسی جدی است. رئیس جمهور شدن وی حلقه کودتا و شکست انقلاب مصر را تکمیل می سازد. کودتا در ابتدا قابل اطلاق به اقدام ارتش نبود اما به تدریج با گسترش سرکوب خونین ، محدود شدن آزادی ها ، تضعیف حکومت قانون و تکرار اقدامات مغایر با موازین دمکراسی ، معلوم شد نظامیان در مسیر بازسازی مناسبات سابق قدرت هستند.
رئیس جمهوری السیسی باز تولید نظامی است که پس از زعامت جمال عبدالناصر در سال ۱۹۵۲ شروع شد و با ریاست جمهوری انور سادات و مبارک ادامه یافت. بعد از دو سال و نیم که تنها یک سال قدرت با دولت منتخب مرسی بود و در بقیه اوقات شورای فرماندهی مصر قدرت ر ا در دست داشت ، باز مصر در آستانه تکرار حاکمیت نظامیان در سیاست است.
وضع السیسی به صورت بالقوه خوب است و شانس پیروزی وی بالا است. عواملی که باعث موفقیت احتمالی وی می شوند، متعدد هستند.
وضعیت نا آرام و گسترش نا امنی ها قوی ترین عالمی است که راه را برای حضور یک نظامی در کاخ ریاست جمهوری قاهره مساعد می نماید. در شرایط کنونی مصر و وضعیت خراب اقتصادی توده های مردم از حضور فردی که امنیت و ثبات را به وجود بیاورد، استقبال می کنند و توجهی به خواست هایی چون آزادی ، دموکراسی و اقتدار گرایی سیاسی نشان نمی دهند.
از آنجاییکه قوی ترین رقیب السیسی اسلام گرایان مصر هستند لذا دو قطبی شدن ، فضا را به نفع وی می گرداند. شکاف بین سلفی ها نیز مفید به حال مرسی است. مسیحیان قبطی نیز حامی وی هستند. همچنین طرفداران رژیم گذشته و تکنو کرات ها نیز از السیسی پشتیبانی می کنند. وزن این نیرو ها کم نیست. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته ،احمد شفیق که مورد حمایت طرفداران مبارک بود ، رای بیش از ۴۹ درصد رای دهندگان را کسب کرد.
انتظار برخورد مثبت با صندوق ها ی رای از سوی کسانی که در انتخابات قبلی شرکت نکردند پایین است. همچنین از آنجاییکه امکان رقابت کاندیدای وابسته به اخوان نیز وجود ندارد ، لذا به احتمال زیاد اسلام گرا ها و حامیان انتخابات را تحریم خواهند کرد. ولی چون میزان شرکت کنندگان در همه پرسی قانون اساسی در زمان ریاست جمهوری مرسی نیز پایین و زیر پنجاه درصد بود، لذا تاکید بر نرخ مشارکت کم، مشکل حادی را برای السیسی و ارتش مصر ایجاد نمی کند.
شکاف بین انقلابیون مصر و منفعل شدن بخشی از جریان های سکولار نیز عرصه را برای پیروزی آسان وی هموار می نماید.
وی از قدرت مالی و تبلیغاتی خوبی برخوردار است و رسانه های دولتی و اکثر مطبوعات مصری مدافع او هستند. اما در کنار مزیت های فوق ،ریاست جمهوری السیسی مشکلاتی نیز دارد. نخست تعارض با انقلاب است که می تواند منجر به بسیج مدافعان انقلاب و ترمیم شکاف های بین آنها شود. البته این امر در چشم انداز پیش دینی قابل مشاهده نیست. اما چالش بزرگ تر زاویه پیدا کردن با آمریکا و اروپا است. در حال حاضر آمریکا کمک های مالی به مصر را قطع کرد و همکاری های نظامی را کاهش داد. واکنش دولت انتقالی مصر محتطانه بود و ضمن تاکید بر علاقه به حفظ روابط خوب با آمریکا اما متذکر شد دخالت این کشور را بر نمی تابد. السیسی در آمریکا درس خوانده است . رشد وی محصول روند تقویت و مدرن سازی ارتش مصر توسط آمریکا است. رئیس جمهروی السیسی که با تجکیم مناسبات پیش از انقلاب و حاشیه ای کردن دموکراسی در مصر همراه خواهد بود نمی تواند مورد پذیرش غرب قرار بگیرد. این مساله مشکلی بزرگ برای اقتصاد مصر پدید می آورد.
اما عربستان ،کویت و امارات متحده عربی می توانند چندین برابر دولت آمریکا کمک مالی کنند. همچنین روسیه و چین نیز نیاز های نظامی مصر را می توانند تامین نمایند. البته ارتش مصر در ۳۴ سال گذشته کاملا شکل و شکایل آمریکایی پیدا کرده است. از ینرو بازگشت به دوران قبل از کمپ دیوید ، یک تصمیم مهم و استراتژیک است که تبعات گسترده ای دارد. انجام آن در شرایط کنونی مصر با ریسک قابل ملاحظه ای مواجه است. مشکلی که در غیاب رابطه خوب با غرب غیر قابل حل است ، مسئله نیاز اقتصاد مصر به توریسم است.
در عین حال آمریکا به دلیل نیاز های منطقه ای ، ضرورت حفظ روابط خوب مصر و اسرائیل و همچنین مبارزه با گروه های تروریستی اسلام گرا نمی تواند به صورت کامل روابط با مصر را قطع نماید. همچنین مسئله دار شدن دولت آمریکا در عین حال سرمایه ای داخلی برای السیسی نیز است. در حال حاضر جو ضد آمریکایی در مصر بالا گرفته است و هر دو طرف نزاع از دولت آمریکا نا راضی هستند. ضدیت با غرب در توده مردم مصر طرفداران زیادی دارد.
مجموعه این عوامل باعث می شود که فرضیه شکست انقلاب مصر و باز تولید حاکمیت نظامیان با ریاست جمهوری السیسی گزینه ای جدی در آینده مصر باشد، اگر چه هنوز قطعیت پیدا نکرده است .

 

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.