دور جدید جنگ دیپلماتیک ایران و آمریکا

آغاز اجرای «اقدام مشترک» شش ماهه ژنو باعث شدت یافتن جنگ لفظی و دیپلماتیک بین ایران و آمریکا شده است. رویارویی هسته‌ای و سرد دو کشور بعد از یک ماراتون طولانی وارد مرحله‌ای تازه شد. توافق موقت ژنو و رضایت متقابل دو طرف بر اجرای آن از سی‌ام دیماه جهت مناسبات طرفین را از تقابل فزاینده به کاهش تنش‌ها تغییر داد.

RK

اما بررسی موضع‌گیری‌ها بعد از تعلیق بخش کوچکی از تحریم‌ها و پلمب غنی‌سازی بیست درصدی اورانیوم نشان می‌دهد دور جدیدی از جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای بین دو دولت آغاز شده است. این اتفاق موقعی در حال رخ دادن است که ظاهرا یخ های رابطه بین طرفین در حال آب شدن است.

موضوع جنگ تبلیغاتی تفسیر از مفاد «اقدام مشترک» ژنو است . برداشت دو طرف با هم تفاوت دارد. مووضع زمانی بغرنج می‌شود که در فضای سیاسی هر دو کشور مخالفانی وجود دارند که نسبت به مفاد توافق ژنو و چشم انداز ناشی از آن نظر مثبتی ندارند. تفسیر متقاوت هر طرف عملا کفه ترازو را به نفع مخالفان در کشور متقابل سنگین می‌کند تا استدلال کنند که توافق‌نامه به نفع کشور مورد نظر نیست.

در حال حاضر اصول‌گرایان در ایران و جمهوری‌خواهان و دموکرات های رادیکال در آمریکا منتقد توافق‌نامه ژنو هستند. آنها مذاکره کنندگان متبوع کشور شان رادر معرض انتقاد قرار داده‌اند که به اندازه لازم ملاحظات سیاسی و امنیتی را در نظر نگرفته و خروجی توافقات منافع ملی را به خطر می‌اندازد.

جواد ظریف در مصاحبه مطبوعاتی در سوئیس و قبل از نیز به برداشت اوباما از توافق‌نامه انتقاد کرده و آن را نادرست خواند. به نظر او ایران قرار نیست چیزی را تعطیل کرده و یا کنار بگذارد.

ظریف گفت: «واژگانی که کاخ سفید برای تعریف توافق اتمی از آن استفاده می‌کند با متنی که ایران و دیگر کشورها بر سر آن توافق کرده‌اند فرق دارد.»

حسن روحانی نیز گفت که تهران تحت هیچ شرایطی حاضر به چنین کاری نیست. موضع‌گیری ظریف و روحانی با واکنش سریع دولت آمریکا مواجه شد. جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، ضمن رد ادعای دولت ایران بار دیگر تاکید کرد که آن‌ چه اهمیت دارد اقدامات ایران است و نه سخنانی که مقامات آن می‌گویند. به نظر وی سخنان ظریف و روحانی مصرف داخلی دارد. دولت آمریکا خوانش مقامات ایران از توافق هسته‌ای را درست نمی‌داند.

کارنی همچنین گفت بحث درباره ابعاد «برچیده شدن» برنامه هسته‌ای ایران بیشتر معطوف به توافق‌نامه نهایی جامعی خواهد بود که آمریکا و دیگر قدرت‌های غربی امیدوارند جایگزین توافق‌نامه موقت کنونی شود.

دولت آمریکا کارکرد سخنان روحانی که توافق‌نامه ژنو را «تسلیم قدرت‌های بزرگ دنیا در برابر ایران» نامید را نیز صرفا مصرف داخلی خواند.

تفاوت درتفسیر از توافق‌نامه ژنو مشکل حادی برای اجرای آن نمی‌کند و حداکثر موجب طولانی شدن و یا افزایش فراز و نشیب می‌شود. تاثیر اصلی اختلاف نگاه‌ها در دشوارتر شدن فرایند دستیابی به توافق جامع و دراز مدت است. همچنین تنش زدایی و حل و فصل مشکلات در حوزه های دیگر منازعه را پیچیده تر می‌سازد.

پسامد ملموس اختلاف برداشت‌ها تضعیف اعتماد سازی است که قرار است از رضایت متقابل دو کشور در اجرای شش ماهه اقدام مشترک حاصل شود. اگر جنگ رسانه‌ای و دییلماسی عمومی کنونی ادامه یابد بیشتر سوء ظن و بد گمانی می‌آفریند.

کارنی صریحا اشاره می‌کند که دولت آمریکا خواستار عقب نشینی بیشتر جمهوری اسلامی در برنامه هسته‌ای است. امری که سیاستمداران منتقد آمریکایی خواهان آن هستند. در عرصه سیاسی آمریکا کاهش ابعاد برنامه هسته‌ای ایران و دور شدن از نقطه گریز هسته‌ای و تعطیلی مراکزی چون فردو پیش نیاز های ضروری توافق پایدار و رفع نگرانی از برنامه هسته‌ای حکومت ارزیابی می‌شوند.

جان کری نیز در اظهاراتی مشابه در داووس گفت: «دیروز پرزیدنت روحانی اینجا بود و گفت ما می‌خواهیم با دنیا وارد تعامل شویم. این سخنان با استقبال مواجه شد. اگر شما جدی هستید در این سخنان، اثبات آن ساده است. کشوری که برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز می‌خواهد٬ چرخه غنی‌سازی در زیر زمین لازم ندارد، رآکتور اب سنگین نمی‌خواهد.»

کری در مصاحبه با شبکه العربیه پا را فراتر گذاشت و باز تهدید کرد در صورتی که ایران به تعهدات خود در خصوص توافق هسته‌ای عمل نکند، گزینه نظامی مطرح خواهد بود.

بنابراین دولت اوباما در مقطع کنونی روی دور شدن ایران از فعالیت‌های حساس هسته‌ای مانور می‌دهد اما در مرحله بعد ناگزیر از جستجوی راهکارهایی برای تعطیلی کامل فعالیت های حساس است.

این خواسته درست در تقابل با خواست رهبری و بخش های افراطی حکومت ایران قرار دارد. آنها مصالحه هسته‌ای را با حفظ زیر ساخت های هسته‌ای موجود وعدم تغییر بنیادین در ساختار هسته‌ای کشور می‌خواهند. از دید آنها ابزارهای ماجراجویی هسته‌ای باید حداقل به صورت بالقوه وجود داشته باشند.

بنابراین اگر اختلاف برداشت‌ها حل نشده و به تفسیری مورد توافق نیانجامد آنگاه احتمال رسیدن به توافق جامع و دراز مدت به میزان چشمگیری کاهش می‌یابد. همچنین مخالفان مصالحه هسته‌ای نیز از شکاف تفسیری استفاده کرده و می‌کوشند تا دوباره قطار تقابل در ریل هسته‌ای راه بیفتد.

مصرف داخلی که اکنون به کرات مورد استفاده قرار می‌گیرد توضیح دهنده چرایی اختلاف برداشت‌ها نیست. در عرصه سیاسی آمریکا دولت نمی‌تواند حرفی را در داخل بزند و بعد از زیر بار مسوولیت آن شانه خالی کند. موضع گیری‌های دولت برایش تعهد ایجاد می‌کند و عدم رعایت آنها، موضع مخالفان را تقویت می‌نماید.

در ایران مصرف داخلی کاربرد بیشتری دارد اما نا محدود نیست. معترضان و مخالفان افراطی در ایران نیز صرفا به لفاظی دولت‌مردان اعتدال گرا گوش نمی‌کنند بلکه عمل آنها را در نظر دارند. تصویب طرح ملزم کردن مذاکره کنندگان اتمی به انتشار متن کامل توافقات همراه با پیوست‌ها در این خصوص روشنگر است.

البته ایران یک تفاوت دیگر دارد. عرصه سیاسی آمریکا تا حدی قابل پیش‌بینی است. اما فرجام پرونده هسته‌ای در ایران در دست دولت روحانی و معارضانش در اصول‌گرایان نیست بلکه تابعی از توازنی است که خامنه‌ای بین نگاه راه‌بردی و مصلحت سنجی تاکتیکی‌اش برقرار خواهد ساخت.

حل اختلاف در تفسیر که می‌تواند در مسیر تفاهم هسته‌ای اختلال ایجاد کند، نیازمند سازوکار و مفسر رسمی به عنوان داور است. آژانس انرژی اتمی مناسب‌ترین نهادی است که می‌تواند این نقش را ایفا نماید.

در گزارشی که آمانو از چگونگی اجرای قرار داد موقت ژنو داد یک مورد اختلافی پر رنگ با روایت دولت ایران وجود دارد. طبق ادعای آمانو ایران عملا ذخیره اورانیوم غنی شده ۵ درصدی اش باید در حد ذخیره موجود ده تنی باقی بماند وهر چه بعد از این تولید می‌شود، اکسید گردد. اما مقامات ایران ظاهرا چنین محدودیتی را قبول ندارند.

شروع مذاکرات در خصوص توافق‌نامه جامع روشن می‌سازد که مسیر حل و فصل اختلاف تفسیر‌ها چگونه طی خواهد شد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.