روز چهارشنبه ۱۹ فوریه محموله انفجاری بزرگی در برابر مرکز فرهنگی ایران در بیروت منفجر شد. بمبها داخل دو ماشین کارسازی شده بودند. حداقل ۴ نفر کشته و ۱۹ نفر زخمی شدهاند.
این چندمین انفجاری است که علیه مواضع حزبالله و جمهوری اسلامی در بیروت به وقوع میپیوندد. گروه عبدالله عزام که مشی اسلامگرایی افراطی دارد و جزو گروههای سلفی تندرو و جهادی وابسته به القاعده به شمار میرود،مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفته است.انفجار در منطقه بیرحسن رخ داد که در کنترل حزبالله لبنان است. تکرار انفجارها و حرکتهای تروریستی نشانگر تشدید درگیریهای فرقهای و سیاسی در لبنان است و از سویی دیگر آسیبپذیری حزبالله لبنان نسبت به اقدامات تروریستی و نامتقارن را نشان میدهد. تاکنون اکثر قربانیان شهروندان عادی بودهاند. گروه عبدالله عزام هدف این حمله را تلافی رفتار حکومت ایران در سوریه به نفع بشار اسد و جنایتهای آن بیان کرد.
حمله تروریستی یاد شده با محکومیت جهانی مواجه شد. تمام سالم نخست وزیر لبنان با محکومیت این حمله گفت، پیام این ترور گستراندن بساط مرگ در لبنان است. او گفت ما با همبستگی با یکدیگر و تعهد به صلح پاسخ این حملات را میدهیم.
تیم کینی و انگوش کینگ سناتورهای آمریکایی هم که در حال بازدید از لبنان هستند، حمله تروریستی را محکوم و با بازماندگان قربانیان همدری کردند. آنها همچنین ابراز امیدواری کردند تشکیل دولت جدید باعث افزایش اعتمادها شده و جلوی گسترش تروریسم در لبنان را بگیرد.
نیروهای امنیتی لبنان در ماه دسامبر سال گذشته ماجد الماجد رئیس گروه عبدالله عزام را دستگیر کردند ولی او در دوران بازداشت درگذشت. به تازگی هم یکی از مقامات بلندپایه این گروه دستگیر شد اما این برخوردها تاثیری در کاهش عملیات گروه یادشده نداشته است.
گروه عبدالله عزام و دیگر اسلامگرایان سلفی تندرو به حملات علیه حزبالله و جمهوری اسلامی در لبنان ادامه میدهند تا هزینه افزایش ناامنی منجر به خروج آنها از جنگ داخلی سوریه شود.چنین تصوری دور از واقعیت به نظر میرسد. تاثیر بازدارنده این رفتار قابل انکار نیست اما اقدامات ترویستی در مجموع سطح نزاع را بالا می برد.
تاثیرات در عرصه سیاسی لبنان
دولت جدید لبنان اخیرا با توافق بین دو بلوک ۸ مارس و ۱۴ مارس بعد از وقفهای ده ماهه شکل گرفت. این ائتلاف شکننده است و انفجار فوق و حرکت های تروریستی مشابه تاثیرات منفی بر آن دارد. اولویت کاری دولت موقت لبنان، مهار ناآرامیها و درگیریهای فرقهای در لبنان و آمادهسازی فضا برای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی در ماههای آینده است. دولت همچنین میکوشد تا شکاف پدید آمده بین نیرو های سیاسی اصلی لبنان بر سر جنگ داخلی سوریه را ترمیم کند.
تحقق چنین خواستی با توجه به واقعیتهای حاکم بر عرصه سیاسی لبنان و فاصله زیاد دو طرف نا شدنی به نظر میرسد. تشدید اقدامات تروریستی و شبهنظامی، ریسک گسترش منازعات خونین سوریه به لبنان را افزایش میدهد.
تشکیل دولت باعث شد تا لبنان از خطر تکرار درگیریهای داخلی دور شود ولی هنوز تضمینی وجود ندارد که فضا در لبنان به سمت تشدید درگیریها پیش نرود و جبهه جدیدی در جنگ داخلی سوریه ایجاد نشود. تداوم انفجار ها نشان داد که نفس تشکیل دولت ائتلافی منجر به توقف منازعه در لبنان نشده است. حال باید دید برنامه دولت در خنثیسازی نا آرامیها چیست.
پیامدهای انفجار
انفجار یاد شده سطح درگیری بین سنی و شیعه و شکاف منطقهای موجود در سوریه را گسترش میدهد. بر خلاف خواست و هدف گروه عبدالله عزام بعید به نظر میرسد حکومت ایران و حزبالله لبنان در سیاست خود در سوریه تجدیدنظر کنند.
علی عمار از رهبران سیاسی حزبالله و عضو پارلمان لبنان اعلام کرد حزبالله فعالیتهای خود در سوریه را متوقف نمیکند و حاضر به پرداخت هر هزینهای است. میتوان تصور کرد که جمهوری اسلامی و حزبالله فعالیتهای حمایتی خود از حکومت سوریه را شدت بخشند و سعی کنند با افزایش فشار بر مخالفان مسلح سوری، در برابر حرکات تروریستی در داخل خاک لبنان بازدارندگی ایجاد نمایند.همچنین هدف قرار دادن مواضع گروههای اسلامگرای سلفی و متحدان القاعده در داخل خاک لبنان دیگر رویکردی است که شاید در دستور کار حکومت ایران و حزبالله لبنان قرار گیرد. در ماههای گذشته انفجار هایی نیز در مناطق سنی نشین بیروت صورت گرفته و برخی فعالان نزدیک به جبهه ۱۴ مارس ترور شدهاند.
ممکن است تشدید درگیریها در لبنان و نا امن شدن فضا برای شهروندان عادی برای حزبالله و جریان ۸ مارس در انتخابات پارلمانی، مشکلآفرین شود.
جمهوری اسلامی نیز بیش از گذشته در معرض تهدید گروههای اسلامگرای سنی افراطی قرار گرفته است. تا کنون چنین منازعهای بین آنان وجود نداشت. حتی حکومت ایران بارها از این گروهها به صورت مقطعی و تاکتیکی استفاده کرده و همکاریهایی با آنها داشته است. اخیرا خزانهداری آمریکا گزارشی را منتشر کرد که نشان از کمک ایران به گروههای جهادی در سوریه داشت.
قدرت گرفتن اسلامگرایان سلفی در منطقه و بخصوص سوریه و ناامن شدن لبنان برای ایران، عاملی است که میتواند جمهوری اسلامی را به سمت تنشزدایی مقطعی و کنترل شده با امریکا و برجسته سازی تضاد راهبردی با سلفیگری و گرو ههای متحد القاعده سوق دهد. از این رو تلاش دولت سوریه در نشست ژنو ۲ برای اقناع همه طرفهای درگیر برای تغییر نزاع در سوریه به مقابله جهانی و منطقهای با تروریسم قابل درک است.
تداوم انفجارها در بیروت، تبعات منفی جدی برای لبنان و منطقه دارد. اگر این موج کنترل نشود آنگاه نا آرامیهای لبنان موجی دیگر از بیثباتی را وارد منطقه پر تلاطم خاورمیانه میسازد و جبهه دیگری برای فعالیت گروههای اسلامگرای افراطی و تروریست فراهم میسازد. تشدید درگیری سنی وشیعه دیگر پسامد مخرب این رخداد است.
حکومت ایران و بهخصوص سپاه بیشتر به سمت رویکرد خصومت محور در منطقه پیش خواهد رفت. فاکتور تعیینکننده، توانایی دولت تمام سالم در مهار خشونتها وهمچنین تعامل دو بلوک اصلی قدرت در لبنان است.