متن مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری آژانس ایران

آقای علی افشاری , باسلام خدمت شما و با تشکر زیاد به خاطر وقتی که به مادادید
-میخواستیم به عنوان اولین سوال مختصری از روند اعتراضات دانشجویی را برایمان توضیح بدهید و بگویید که چه دانشجویانی در ماه گذشته بازداشت شدند؟
معمولا فصل تابستان دوران بازداشت دانشجویانی است که فعالیت ها و اقدامات آنها، اسباب ناراحتی حاکمیت را فراهم کرده و یا برنامه ها و سرمشق های مورد نظر آنان در محیط های دانشگاهی را به چالش طلبلیده است. در اصل نیروهای امنیتی از فرصت تعطیلی دانشگاه ها سوء استفاده می کنند و به انتقامجویی و تصفیه حساب با فعالان دانشجویی منتقد با هدف مهار و کنترل جنبش دانشجویی می پردازند.
اما به طور مشخص اوج گیری اعتراضات دانشجویی در ترم گذشته که عمدتا ویژگی صنفی داشتند ،باعث هراس و نگرانی حاکمیت پادگانی و امنیتی شد لذا بازداشت های گسترده جهت تضعیف و نابودی پتانسل اعتراضی دانشجویان ، زمینگیر کردن نیروهای مستقل و بازدارندگی در برابر سازمانیابی و رشد تشکل های دانشجویی صورت گرفت.
بازداشت های امسال در چند حوزه رخ داد که به خلاصه موارد مهم آنها را به شرح زیر توضیح می دهم :
پس از اعتراضات خودجوش مردمی به شرایط نابسامان اقتصادی در مشهد ، فعالان دانشجویی استان خراسان آماج حمله ودستگیری قرار گرفتند. قریب به پانزده نفر بازداشت شدند که پس از یک هفته به مرور آزاد گشتند. البته برخی از آنها بیش از دو ماه را در سلول های انفرادی گذراندند. در حال حاضر نیز آقای محمد زراعتی همچنان علی رغم گذشت سه ماه ، در بازداشت بسر می برد.
دانشجویان زنجان دومین گروهی بودند که با برخورد سرکوب گرایانه نیروهای امنیتی و قضایی مواجه شدند. دلیل بازداشت آنها افشاگری پیرامون رسوایی اخلاقی معاون دانشجویی منسوب دولت احمدی نژاد بود. اقدام شجاعانه آنها هزینه های سنگینی را بر حاکمیت تحمیل نمود و ریاکاری و سست بنیادی ادعاهای برخی از داعیه داران اصول گرایی را آشکار نمود. پس از اینکه پیگرد قضایی معاون هوسران با توجیه “نخ نمای” جاری شدن صیغه عقد موقت، مختومه اعلام شد، سناریوی امنیتی گوشمالی دادن دانشجویانی که به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل کرده بودند واز رعایت ارزش های اخلاقی در محیط مقدس دانشگاه پاسداری نموده بودند ،کلید خورد. بدینترتیب بار دیگر در دستگاه قضایی مانند پرونده کوی دانشگاه تهران، جای شاکی ومتهم عوض شد.
در حال حاضر آقایان محمد حسن جنیدی، آرش رایجی ،پیام شکیبا،بهرام واحدی و سورنا هاشمی از فعالان جریان “تجمع گسترده دانشجویان دانشگاه زنجان در اعتراض به هتک حرمت یک دانشجوی دختر” در زندان و تحت بازجویی های سنگین هستند.
بهاره هدایت و محمد هاشمی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز قریب به یک ماه بازداشت شده و خوشبختانه اخیرا آزاد شدند. دستگیری آنان در راستای اذیت وآزار و برخورد های محدود کننده وزارت اطلاعات بر علیه دفتر تحکیم وحدت به عنوان بزرگترین و فراگیرترین سازمان دانشجویی منتقد کشور صورت گرفت.
قریب به ۱۱ نفر از دانشجویان ترک زبان که عمدتا متعلق به دانشگاه تبریز هستند به دلیل فعالیت های هویت طلبانه شان روانه زندان شدند.
آقایان سجاد راد مهر،آیدین خواجه ای ،فراز زهتاب،داریوش حاتمی، امیر مردانی ،منصور امینیان ،مقصود عهدی در زندان و تحت بازجویی به سر می برند. آقای عباس ودودی هم اخیرا آزاد شدند
دستگیری های پراکنده هم از دانشجویان دانشگاه آزاد تهران ، علامه طباطبایی و کردستان صورت گرفت که به مرور آزاد شدند و تنها آقای مجید اسدی از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه در بازداشت است وشرایط نگران کننده ای دارد.
اما آخرین بازداشت ها مربوط به دانشگاه تربیت معلم تهران است که آقایان فاروق معروفی و مصلح فتاح پور توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند ودر حال حاضر در دوران تحقیق و بازجویی بسر می برند.
علت بازداشت به تجمع گسترده صنفی دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به رفتار توهین آمیز معاونین دانشگاه و مشکلات رفاهی بر می گردد که بعد از اعتصاب غذای چند روزه ده ها دانشجو و تحصن بیش از دویست دانشجوی دیگر در حمایت از خواسته های آنها ،سرانجام مسئولین دانشگاه تسلیم شدند و همه خواسته های متحصنین را پذیرفتند. اما اکنون بر خلاف توافقات رسمی و مکتوب که به امضای مسئولین دانشگاه و وزارت علوم رسیده بود ، برخی از گردانندگان در آن تجمع ابتدا به کمیته انضباطی وسپس به دادگستری احضار شدند و سرانجام نیز فعلا دو نفر در حبس هستند و پیش بینی می شود که افرادبیشتری نیز بازداشت شوند.
۲-این دانشجویان با چه اتهاماتی رو برو شدند؟
معمولا “اقدام بر علیه امنیت ملی” اتهامی است که به فعالان دانشجویی زده می شود. حاکمیت از این اتهام مانند نقل و نبات بر علیه مخالفین اعم از نیروهای جامعه مدنی و فعالان سیاسی استفاده می کند. اما در واقع مراد آنها از امنیت ملی ، امنیت حاکمیت است. حاکمیتی که در اصل با رفتار ناقض حقوق بشر و مغایر با منافع ملی خود ، امنیت کشور و ملت را به خطر انداخته است. بنابراین بر عکس ادعای قوه قضائیه ، دانشجویان در راستای تحکیم امنیت ملی عمل می کنند و عملا بخش های افراطی حاکمیت وبخصوص سیستم امنیتی تضعیف کننده امنیت ملی در معنای واقعی و درست خود هستند.
در کنار این سرفصل از اتهاماتی چون تبلیغ بر علیه نظام ، نشر اکاذیب ، تشویش اذهان عمومی ، توهین به مقدسات ،توهین به رهبری و مسئولین بلند پایه نظام ،شرکت در تجمعات غیر قانونی ،ا خلال در نظم عمومی و … نیز برای محکوم کردن فعالان دانشجویی استفاده می شود.
اندک بررسی پرونده های دانشجویان زندانی از قبل تا کنون نشان می دهد که این اتهامات بی اساس بوده ودر اصل حاکمیت با سوء استفاده از قدرت خود ودر سایه نبود قوه قضائیه مستقل به نا حق دانشجویانی را کیفر داده است که از حقوق اساسی وشهروندی خود برای بیان عقاید و دیدگاه های شان به شکل مسالمت آمیز استفاده کرده بودند.
در اصل اتهام های وارده به دانشجویان سیاسی است که در نظام های دموکراتیک جزء حقوق اساسی وسلب ناشدنی شهروندان هستند و حکومت موظف به رعایت آنها است ولی در نظامهای خودکامه اقدام بر علیه امنیت ملی و جرم سیاسی تلقی می شوند.
همچنین در دولت احمدی نژاد باب شده است که بعضا روسای انتصابی دانشگاه ها شاکی خصوصی فعالان دانشجویی هستند مانند شکایت علیرضا رهایی رئیس دانشگاه امیرکبیر از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه
۳- -آیا فکر می کنید که این دستگیری ها تاثیری در روند اعتراضات و خیزش های قشر دانشجو دارد و باعث میشود که دانشجویان از مواضع خود کنار بکشند؟
این بازداشت ها ممکن است در کوتاه مدت تاثیری بازدارنده داشته باشند ویا آهنگ فعالیت های اعتراضی جنبش دانشجویی را کاهش دهد اما مسلما در میان مدت و دراز مدت نه تنها نتیجه مد نظر حکومت را ندارد بلکه بر عکس باعث رشد وتقویت دانشجویان فعال می شود. ترس انها از زندان و بازداشت امنیتی را می ریزد ومیل به مقاومت و مبارزه را در انها گسترش می دهد.
مروری بر کارنامه جنبش دانشجویی در دهه اخیر بوضوح گویای این نکته است که در مجموع سرکوب حکومت ، رادیکال تر شدن مطالبات دانشجویی و افزایش شکاف دانشگاه – دولت را به بار آورده است. بر خلاف تصور بانیان انقلاب فرهنگی دوم ،سرکوب مخملین در دانشگاه ها ،تک صدایی مورد نظر دولت فاشیستی احمدی نژاد را حاکم نکرد. همه سخت گیری ها ، بگیر وبه بند ها ،بازداشت ها ، محرومیت از تحصیل ها، محکومیت در کمیته های انظباطی عاجز از خشکاندن ریشه اعتراض در دانشگاه ها شد و کماکان دانشجویان صدای رسای انتقاد، حق طلبی و اعتراض به نقض حقوق بشر و پایمال سازی منافع ملی هستند.
۴- بنظر شما مسئولیت قشر دانشجو در مقابل این بازداشت ها چیست؟
مسئولیت قشر دانشجو در وهله اول حمایت از دانشجویان بازداشت شده و تلاش برای آزادی آنها است وسپس تداوم مشی ومسیر فعالیت بازداشت شدگان در راستای آرمان ها و مطالبات دانشجویی.
روشنگری و آگاهی بخشی ،تلاش برای سازماندهی اقدامات اعتراضی ،جلب حمایت دیگر فعالان جامعه مدنی اعم از مدافعان حقوق بشر ، نیروهای سیاسی ،روشنفکران ،روزنامه نگاران ،اساتید دانشگاه ،زنان ، کارگران و … و انتقال پیام و خواست دانشجویان زندانی به جامعه نمونه هایی از اقداماتی است که قشر دانشجو می تواند انجام دهد و خوشبختانه در حال حاضر دارند انجام می دهند.
۵- وضعیت حقوق بشر در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
وضعیت حقوق بشر در شرایط کنونی ایران بسیار نگران کننده است. اذیت و آزار ورفتار مغایر با حقوق بشر حکومت، گسترش ملموسی پیدا کرده وشمشیر را از رو برای نیروهای جامعه مدنی بسته است. افزایش چشمگیر اعدام ها ،شروع دوباره اعدام های سیاسی ،صدور احکام حبس سنگین ،تلاش برای تصویب قوانین ارتجاعی در خصوص زنان ، سرکوب سندیکاهی مستقل کارگری ، افزایش بازداشت و سخت گیری بر اقلیت های قومی ومذهبی بخصوص در کردستان و بهایی ها ، محروم کردن دانشجویان منتقد از ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی ، برش هایی از این تصویر سیاه هستند.
البته در کنار این جنبه منفی ، تلاش خستگی ناپذیر مدافعان حقوق بشر ونیروهای جامعه مدنی برای بهبود حقوق بشر و لغو تبعیض ها و بی عدالتی ها بعد مثبت قضیه را نمودار می سازد. که به نظر من بسیار امیدوار کننده است.
همچنین افزایش اجماع و همبستگی در بین نیروهای سیاسی و اجتماعی ایران اعم از داخل و خارج در خصوص رعایت حقوق بشر به عنوان ارزشی جهانشمول و فراگروهی و دفاع از حقوق شهروندی یکدیگر، منبع ارزشمندی است که بخت موفقیت کارزار برای پایان بخشی به نقض حقوق بشر در ایران را بالا می برد.
۶- آیا دانشجویان در سراسر ایران از حقوق کافی برخوردار هستند؟
خیر برخوردار نیستند. خیل وسیع بازداشت های دانشجویی در همین تابستان که منجر به زندانی شدن قریب به چهل دانشجو شد ، خود مشت نمونه خرواری است از وضعیت نابسامان دانشجویان در دانشگاه ها .
در کل نظام دانشگاهی کشور از نبود استقلال و وابستگی به دولت رنج می برد که باعث حاکمیت مدیریت سیاسی به جای مدیریت علمی و سطح نازل تولید دانش و پژوهش شده است.
عدم رعایت آزادی های آکادمیک نظیر حق آزادی بیان ،مصونیت از اذیت و آزار حکومت ، آزادی برگزاری تجمع مسالمت آمیز ، حق تحقیق آزاد و … از دیگر حوزه های نابرخورداری دانشجویان از حقوق خود است.
همچنین وضعیت بحرانی مسائل صنفی و پایین بودن استاندارد های رفاهی اعم از خوابگاه ،غذا ، بهداشت ،فضای سبز ، فعالیت ها ی فوق برنامه و … دانشجویان را به ستوه آورده است.
وضعیت نابسامان بازار کار ،نرخ بیکاری بالا دربین تحصیل کردگان دیگر عاملی است که چشم انداز امید به آینده را برای دانشجویان تیره کرده است.. در حال حاضر بین نیاز بازار کار و خروجی نظام دانشگاهی کشور تعادل و تناسب برقرار نیست که عملا باعث شده بخشی از دانش آموخته هابیکار باشند و یا مجبور شوند در زمینه هایی غیر از رشته تخصصی خود کار کنند.
۷- -بنظر شما شرایط سیاسی کنونی در ایران وضعیت حقوق بشر و سرکوب در ایران را تعیین می کند یا این دو پارامتر را نباید در ارتباط به هم بررسی کرد؟
به نظر من شرایط سیاسی کشور و بخصوص وضعیت اقتدار حکومت در وضعیت حقوق بشر و سرکوب در ایران نقش موثری دارد ولی همه علت ان نیست.
نقض نظام مند وبرنامه ریزی شده حقوق بشر، ویژگی ساختاری جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام ایدئولوژیک است که تحت هر شرایطی برای بقاء بدان نیاز دارد. رعایت مولفه های حقوق بشری بر اساس مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر نهایتا منجر به استحاله حکومت و تغییری بنیادین در رفتار وشاکله آن می شود. اماشدت برخورد حکومت با جامعه و نقض حقوق بشر بستگی به کارامدی و احساس اقتدار آن دارد. هر میزان که حکومت در اداره جامعه ناتوان ترشود ویا دچار ترس و هراس از رشد نیروهای مستقل و به خطر افتادن موجودیتش شود ، فشار بر جامعه و سلب آزادی ها را افزایش می دهد.
در شرایط کنونی که معضلات اقتصادی بیداد می کند و دولت عدالت گستر نه تنها توانسته است پول نفت را بر سر سفره مردم بیاورد ،بلکه تورم کم سابقه ، خاموشی برق ،قعطی گاز ، گرانی کالاهای اساسی ،کمبود بنزین و … را بر آنها تحمیل کرده است ،متولیان امور چاره را بر بستن دهان های معترضین دیده اند تا صورت مسئله را پاک کنند.
برخورد های شتابزده و غیر متعارف حکومت در برخورد با نیروهای سیاسی واجتماعی نشانگر ترس وهراس آنها است. من معتقدم حکومت در شرایط کنونی از بحران اقتدار رنج می برد و اعمال سرکوب گرانه اش نه از سر اقتدار، بلکه برخوردی انفعالی ناشی از اعتماد به نفس پایین، برای مهار جامعه است.
تعادل کنونی بین قدرت و جامعه مدنی بسیار شکننده است و به همین دلیل حکومت سخت گیری را افزایش می دهد. حاکمیت علی رغم به صحنه اوردن خشن ترین چهره ها و سپردن اداره کشور به نظامیان عاجز از تطعیلی اقدامات دگرخواهانه و منتقدانه بوده و تنها توانسته است نیروهای مخالف و خارج از محدوده های مجاز را کنترل کند.
و هیچ تضمینی وجود ندارد که قادر باشد وضعیت مهار شده کنونی را در آینده حفظ کند.
آقای علی افشاری مجدد ا از وقتی که در اختیار ما گذاشتید بی نهایت تشکر میکنیم و برای شما آروزی موفقیت و پیروزی میکنیم .
علی افشاری : من از شما تشکر می کنم که فرصت این مصاحبه را فراهم نمودید .

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.