۶ نکته کلیدی پیرامون فراخوانی احمدی نژاد به مجلس

ماجرای سئوال از رئیس جمهور در مجلس تبدیل به کشمکش دو جریان اصلی جبهه اصول گرایان از طرفی و از طرف دیگر آشکار شدن چالش ها و معادلات سیاسی حاکم بر پشت پرده بلوک قدرت شده است. بین جبهه پایداری و اصول گرایان سنتی و میانه رو کشمکش بوجود آمده و رویارویی بین آنها شیبی تند پیدا کرده است تا جایی که روح الله حسینیان دچار عارضه قلبی شد.


دولت احمدی نژاد نیز در سمت گیری مشابه با بخش افراطی و لایه نظامی و امنیتی اصول گرایان در صحت حد نصاب نمایندگان تشکیک می کند. اما هیئت رئیسه مجلس مدعی هستند معاون پارلمانی دولت اسامی ۵ نفر از نمایندگانی که امضای شان را پس گرفته اند به موقع و در مهلت مقرر قانونی ارائه نداده است و همچنین پاره ای از نمایندگان حامی فراخواندن احمدی نژاد به مجلس نیز به قول های شان به فراکسیون اصول گرایان مجلس به رهبری غلامعلی حداد عادل عمل نکردند.
علی رغم اعلام وصول طرح سئوال از رئیس جمهور در صحن علنی مجلس اما مخالفین کماکان فعل هستند تا جلوی این کار را بگیرند. جلسه غیر علنی مجلس بستر اصلی فعالیت فراکسیون اصول گرایان برای اقناع اکثریت مجلس بود که احضار احمدی نژاد به مصلحت کشور نبوده و همچنین پاسخ مناسبی به خواست رهبری در خصوص پرهیز از تنش مقامات سه قوه نیست. اما جریان حامی تا کنون مقاومت کرده است. علی لاریجانی به صراحت در جلسه اعلام وصول طرح فوق اعلام کرد، رهبری نظری در خصوص منع سئوال از رئیس جمهور بیان نکرده است.
به نظر وی نظر رهبری در خصوص پرهیز از کشاندن اختلافات به میان مردم بود و ارتباطی به انجام مسئولیت قانونی نمایندگان ندارد. احمد توکلی اگر چه بسئوال از احمدی نژاد را مفید نمی داند اما توصیه خامنه ای در خصوص پرهیز از اختلاف و تنش بین مسئولین نظام را مشمول این طرح نمی داند. به نظر وی پرهیز رهبری مربوط به تحریک است نه مسائل تبیینی مانند سئوال از رئیس جمهور. اما حجت‌الاسلام روح‌الله بیگی با اشاره به جلسه فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت فاش ساخت رهبری در پاسخ به سوال لاریجانی در مورد سوال از رئیس جمهور اعلام کردند که در این زمینه نظری ندارند.
اما رصد کردن مواضع رهبری ونمایندگان ونزدیکان وی مانند سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه ، غلامعلی حداد عادل و سید احمد خاتمی نشان می دهد که سئوال از احمدی نژاد خوشایند خامنه ای نیست. اگر چه وی به مصلحت نیز نمی بیند در این خصوص مخالفت صریح و علنی نماید . در اصل اقدام مجلس خارج از طرح و توصیه وی به مسئولین ارشد نظام برای مدیریت اختلافات است. در مجموع می توان این رویداد را حاوی نکات مهمی دانست که به شرح زیر دسته بندی می شود:
• سئوال از احمدی نژاد دستمایه رقابت دو فراکسیون اصلی مجلس نهم شده است. در اصل این رویداد نوعی وزن کشی سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده است. مخالفین سئوال افرادی چون حداد عادل ، روح الله حسنیان ، سعد الله زارعی ، زاکانی وابسته به فراکسیون اصول گرایان و حامیان ریاست مجلسی حداد عادل هستند. آنها به عنوان بخشی از طیف نیرو های تند رو و جدید کارگزاران سیاسی در اندیشه تسخیر کرسی ریاست جمهوری هستند و نمی خواهند شکستی مشابه رقابت بر سر هیات رئیسه مجلس را تجربه نماید. از اینرو فراکسیون فوق تمام قد به میدان آمده تابرای اثبات قدرت خود و همچنین تمکین مجلس به توصیه خامنه ای مانع دومین طرح سئوال از رئیس جمهور در صحن علنی مجلس گردد. فراکسیون اصول گرایان در خصوص مضرات این اقدام حتی بیانیه ای نیز صادر نمود.
• منفردین نقش مهمی در جلو بردن طرح سئوال از رئیس جمهور داشتند. این نمایندگان که در دو فهرست انتخاباتی اصلی حکومت جای نداشتند، به طور نسبی استقلال بیشتری دارند. در اصل حصور قوی آنها در مجلس نهم باعث شده تا این مجلس از انتظارات حد اکثری رهبری فاصله بگیرد. این نمایندگان برای اینکه بتوانند پاسخی به موکلین خود برای پیگیری مشکلات اقتصادی بدهند و تداوم نمایندگی شان را در گرو حفظ رابطه خوب با ساکنان حوزه انتخابیه خود می دانند ، سعی می کنند با حساب کشی ، دولت را مقصر وضعیت نا بسامان اقتصادی کنونی و بویژه آشفته بازار ارز نشان دهند. آنها اکثرا از نمایندگان شهرستانی هستند و ارتباط مستقیم با مردم مطنقه دارند و لذا باید نشان دهند که نسبت به حل مشکلات معیشتی مردم حساس هستند.
• علی لاریجانی در مصاحبه با خبرگزاری فارس آشکار ساخت که در صف بندی های جدید داخل اصول گرایان متوجه ارزش نیرو های منفرد مجلس شده است که به نظر وی ۴۵ درصد نمایندگان مجلس را تشکیل می دهند. اگرچه رقم ادعایی وی با واقعیت تفاوت دارد. اما منفردین دستکم ۳۵ درصد نمایندگان مجلس را تشکیل می دهند. فراکسیون رهروان ولایت که به زعامت علی لاریجانی تشکیل شد توانست اکثریت منفردین را جذب کند وبدینترتیب علی لاریجانی قادر شد طرح حاشیه ای کردنش در مجلس را خنثی نماید. طرحی که رهبری در خفا و به صورت غیر مستقیم حامی آن بود.
• تقریبا ۸۰ درصد ۷۷ نماینده ای که خواستار احضار احمدی نژاد شده اند ، متعلق به فراکسیون رهروان ولایت هستند. ما بقی معدودی از چهره های اصلاح طلب و برخی از نمایندگان عضو فراکسیون اصول گرایان و تک چهره ای مانند علی مطهری هستند.
همچنین مخالفین هیات رئیسه را متهم می کنند که با شتابزدگی طرح فوق را پذیرفته وتلویحا آن را به استقبال از طرح متهم می کنند. اما بررسی شواهد تایید می کند که علی لاریجانی موافق احضار احمدی نژاد است و از این طریق می خواهد قدرت خود را به رقبا نشان دهد و هم تصویری از خود را در افکار عمومی به نمایش گزارد که نسبت به سرنوشت مردم حساس است. در اصل همراهی وی با توصیه رهبری به پرهیز از تنش ، خودداری از پاسخگوئی مستقیم به حملات احمدی نژاد و نبردن دعوا به سطح جامعه است. اما کماکان تضعیف و بی اعتبار سازی احمدی نژاد و دیگر رقبایش را دنبال می کند. به عبارت دیگر توصیه رهبری و برخورد دستوری وی نمی تواند جلوی گسترش رقابت ها وتنش های کنونی در بلوک قدرت را بگیرد و آنها را در سطحی کنترل شده مهار نماید.
• علی لاریجانی مانند عملکرد خود در مجلس هشتم مسیری متفاوت با وضعیت موجود را دنیبال می کند .بین نظرات وی و رهبری شکافی محدود وجود دارد. از اینرو وی القابی چون نخبه بی بصیرت و یا ساکتین فتنه را دریافت کرده است. وی به همراه بخش سنتی وقدیمی اصول گرایان در برابر طرح مطلوب رهبری در سطحی محدود مقاومت کرده و توانسته اند موجودیت خود را بر فضای سیاسی حاکمیت تحمیل کنند. او اگر می خواست کاملا از رهبری تبعیت نماید باید برای انتخابات ریاست مجلس نهم کاندید نمی شد. لاریجانی قدم در راهی گذاشته است که پیش از آن هاشمی رفسنجانی پیموده بود. تبعیت وی از ولایت فقیه بیشتر جنبه شعاری و ظاهری دارد ولی در عمل ساز خود را می نوازد. البته وی قائل به تقابل با هبری نیست بلکه می کوشد تا اعتماد وی را بدست اورده و شایستگی خود ر ا برای تحقق انتظارات وی ثابت نماید . ولی در عین حال حاضر به پذیرش ایفای نقش محدود از سوی رهبری نیست. وی در این مسیر از حمایت نیرو های سنتی و پراگماتیست اصول گرایان وبخصوص روحانیت هوادار نظام سیاسی نیز برخوردار است که معتقدند نظام باید بر اساس مدل حکمرانی پیش از سال ۱۳۸۴ اداره شود و زعمای جناح راست و حوزه های علمیه در اعمال ولایت مشارکت داشته باشند.
• جبهه پایداری و فراکسیون اصول گرایان اگر چه در حال حاضر موضع مشابهی با دولت احمدی نژاد پیدا کرده اند و ظاهرا در موضع دفاع از وی قرار دارند. اما در واقع احمدی نژاد مسئله آنها نیست. بلکه بالا گرفتن تنش بین وی و مجلس را به نفع بخش میانه روی اصول گرایان و اصول گرایان منتقد وضع موجود می دانند که توازن قوا ر ا به ضرر آرایش مطلوب رهبری وبخش تند روی اصول گرایان به هم می زند.
آنها زمانی از عبور از احمدی نژاد دفاع می نمایند که این اتفاق منجر به تغییر محسوس در وضعیت موجود سیاسی نشود وموقعیت آنها در قدرت به خطر نیفتد.
از این رو آنها به صورت تاکتیکی از اقتدار احمدی نژاد در جایگاه ریاست جمهوری فعلا دفاع می کنند. البته وجود دشمن مشترک و تغیرات در موازنه قوا ممکن است جریان احمدی نژاد ، جبهه پایداری ، جمعیت ایثار گران انقلاب اسلامی ،جبهه رهپویان و قرار گاه عمار را به جایی برساند که مجبور شوند همکاری های تاکتیکی را به سطح ائتلاف نا نوشته در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ارتقاء دهند.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.