باراک و تاکید بر مزیت های حمله نظامی محدود به ایران

سخنان ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل در اجلاس اقتصاد جهانی در داووس سوئیس ، دریچه جدیدی بر روی حمله احتمالی نظامی به تاسیسات هسته ای ایران گشود. وی در این مصاحبه اعلام کرد حمله یکجانبه از سوی ارتش اسرائیل فعلا از دستور کار خارج شده است .البته این سخنان وزیر دفاع اسرائیل که روز های آخر دولتمردی خود را می گذراند را نمی توان به عنوان سیاست قطعی دولت اسرائیل در نظر گرفت . ترکیب جدید پارلمان اسرائیل بیش از گذشته مدافع سخت گیری بر ایران است. ازاینرو اظهارات باراک را می توان به منزله فرو کش کردن احتمال حمله انفرادی اسرائیل ارزیابی کرد امری که تضمینی وجود ندارد به صورت کامل منتفی شده باشد.

Untitled-1 copy

در عین حال از ابتدا بعید به نظر می رسید که اسرائیل تنها دست به اقدامات بازدارنده نظامی بر علیه مراکز هسته ای ایران بزند. تا کنون هدف اسرائیل بیشتر ایجاد فشار بر ایالات متحده برای سازماندهی یک ائتلاف جهانی برای متوقف ساختن برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران بوده است.
اما مهمترین بخش سخنان بارک مربوط به طرح نظامی پنتاگون برای عقب انداختن پروژه هسته ای ایران است. او می گوید پنتاگون طرحی را آماده کرده است تا از طریق عملیات جراحی برنامه هسته ای ایران را به عقب نشینی وا دارد. (۱)
او همچنین می گوید راه حل های ممکن به دو حالت حمله تمام عیار و یا پذیرش جمهوری اسلامی مجهز به بمب هسته ای محدود نمی شود بلکه گزینه های دیگری نظیر حمله محدود و هدفمند نیز وجود دارد. به باور وی اگر وضع از حالت بد کنونی به بد تر برسد گریزی از حمله نظامی با هدف ایجاد وقفه و تاخیر در فعالیت های هسته ای ایران وجود ندارد.
پنتاگون تا کنون موضعی در قبال این اظهارات اتخاذ نکرده است. اما همواره وزارت دفاع آمریکا طرح هایی برای عملیات نظامی احتمالی در حوزه های بحرانی اماده می کند. بنابراین ممکن است طرح مورد اشاره ایهود باراک از همین نوع طرح های آمادگی باشد. وجود این طرح ها لزوما به معنای قطعی شدن گزینه جنگ و یا حمله نظامی به ایران از سوی دولت امریکا نیست.
اما صرف نظر از اینکه پنتاگون واقعا چنین طرحی داشته و یا نداشته باشد ، برجسته کردن امکان حمله محدود و هدفمند از سوی باراک شایسته توجه است.
تجربه اشغال نظامی و حمله تمام عیار به اففانستان و عراق ، پدیده های خاصی بودند و نمی توان آنها را یک رویه کلی و ادامه دار توصیف کرد. اما تغییرات در صحنه سیاسی آمریکا و همچنین گرفتاری این کشور در عراق و افغانستان و دگرگونی در شرایط منطقه فعلا پرونده این تجارب مقطعی را بسته است. بنابراین امکان حمله تمام عیار به ایران و اشغال نظامی تقریبا نزدیک به صفر است.
البته واکنش متقابل ایران به حمله محدود و بلند شدن شعله رویارویی نظامی دیگر در منطقه نا آرام خاور میانه این پتانسیل را دارد که منجر به زنجیره ای از واکنش های متقابل شده و سرانجام به جنگی کامل ارتقاء یابد. اما بررسی موضعگیری های طرفین نشان می دهد امکان وقوع چنین حالتی پایین است.
برخورد احتمالی به گونه ای است که در نقطه ای طرفین از رویارویی مستقیم اجتناب می کنند و بیشتر می کوشند از طریق نا متعارف و راه های سیاسی به خنثی کردن تلاش ها بپردازند. سابقه جمهوری اسلامی نشان داده است هنگامی که مورد حمله سنگین واقع می شود علی رغم اتخاذ سخنان تند ولی در عمل محتاطانه برخورد می کند و سعی می نماید واکنشش را در اقدامات غیر متعارف و دراز مدت متمرکز نماید.
نکته ای که در سخنان باراک تازگی داشت ارزش عقب راندن ایران از نقطه کنونی فعالیت های اتمی در ازاء هزینه های اقدام نظامی است. تا پیش از این یکی از دلایل اصلی برای مخالفت با برخورد نظامی ، بی حاصلی آن در انهدام پروژه هسته ای ایران بود. معمولا مخالفان استدلال می کردند که حمله نظامی توانایی هسته ای ایران را از بین نمی برد بلکه حداکثر آن را به عقب می اندازد و دوباره جمهوری اسلامی در اولین فرصت پروژه هسته ای اش را احیا می نماید.
اما در طرحی که باراک افشا کرد این ملاحظه رد می شود و عقب راندن حکومت ایران از موقعیت کنونی هسته ای اش هدفی ارزشمند تلقی می گردد. مدافعان این نگرش استدلال می کنند که دور کردن ایران از نقطه بی بازگشت هسته ای ، جلوی مسابقه تسلیحات هسته ای در منطقه خاور میانه را می گیرد و نگرانی ها را کاهش می دهد. حکومت ایران هم وقتی در عمل متوجه می شود که اراده غرب جدی است و در این راه ریسک مخاطره نظامی را نیز پذیرفته است ، آنگاه ممکن است تن به سازش و توافق داده و تسلیم شود و همچنین به صورت عینی متوجه واقعیت های موازنه قوا گردد.
البته ابن رویکرد خوشبینانه به ماجرا است. ممکن است جمهوری اسلامی به اقدام تلافی جویانه سنگینی دست بزند و حملات موشکی پر دامنه ای بر علیه اسرائیل سازمان دهد. در این صورت تنش های منطقه تحت الشعاع این رویارویی گسترش پیدا کرده وکل منطقه می تواند به آشوب کشیده شود. توانایی ایران در جنگ های نا متقارن است. البته اگر شدت حمله آنقدر سنگین باشد که واکنش متقابل ایران منجر به جنگ تمام عیار شود ، آنگاه ممکن است تصمیم گیران اصلی حکومت ترجیح بدهند از اقدام تلافی جویانه اجتناب کرده و به واکنش دراز مدت بیاندیشند.
در مجموع اظهارات باراک و تاکید بر ارزشمندی تعویق در برنامه هسته ای ایران به قیمت حمله نظامی محدود ، احتمال برخورد نظامی با تاسیسات هسته ای ایران را افزایش می دهد. اگر چه هنوز گزینه جنگ محدود قطعی نیست و شرایط جنگی و صلح مسلح بر بحران هسته ای ایران مسلط است.

منبع :
۱- http://www.nytimes.com/2013/01/27/world/middleeast/defense-official-hints-that-israel-is-stepping-back-from-plans-to-unilaterally-attack-iran.html?_r=1&

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.