حسن روحانی پیش از سفر به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان با شبکه “انبیسی” آمریکا مصاحبه کرد و سرمقالهای نیز در روزنامه واشنگتن پست نوشت. اقدام اخیر او بیشباهت با نگارش مقاله در نیویورک تایمز توسط و لادیمیر پوتین نیست.حسن روحانی پیش از سفر به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان با شبکه “انبیسی” آمریکا مصاحبه کرد و سرمقالهای نیز در روزنامه واشنگتن پست نوشت. اقدام اخیر او بیشباهت با نگارش مقاله در نیویورک تایمز توسط و لادیمیر پوتین نیست.پیش از این سفر، مذاکرات پشت پردهای بین روحانی و باراک اوباما برقرار شده است. از جزئیات مسیر جدید و غیررسمی باز شده بین واشنگتن و تهران خبری در دست نیست. بر اساس برخی گمانهزنیها سفر سلطان قابوس این مسیر ارتباطی را گشوده و او بوده که نامه تبریک اوباما را تحویل رئیس جمهور جدید داده است. البته وزارت خارجه این ادعا را تکذیب کرده است. اما غیرمنتظره بودن سفر سلطان قابوس، درستی این تکذیب را با تردید روبرو میسازد.
روحانی برخورد مثبتی با نامه اوباما کرد ولی در عین حال اهمیت زیادی برای آن قائل نشد. روحانی گلههای ایران از آمریکا را زیاد دانست اما تاکید کرد در صورت اراده جدی دولت آمریکا امکان حل مشکلات وجود دارد.
خطوط اصلی پیامهای روحانی به آمریکا
روحانی اولین دولتمرد و مقام ارشد جمهوری اسلامی است که در یک روزنامه آمریکایی مقاله منتشر کرده و مستقیما با افکار عمومی آمریکا ارتباط برقرار کرده است. این اقدام نوعی خطشکنی است.
مطلب او در واشنگتن پست بیشتر تبیین جهتگیری متفاوت دولت جدید برای کاهش تنش با آمریکا است. البته احمدینژاد نیز میخواست یخهای رابطه را بشکند اما ادبیات و گفتمان حاکم بر رفتار دو دولت متفاوت است.
روحانی با لحنی آشتیجویانه بر مشکلات دست گذاشته و خواهان جلوگیری از بدتر شدن اوضاع و بهبود روابط فیمابین است. او نیز با رد عواملی چون یکجانبهگرایی، بازی یا همه یا هیچ، رویکرد دوران جنگ سرد، و برخورد منفی با سیاستهای دولت آمریکا در منطقه و جهان، خواهان رسیدن به توافق برد -برد برای طرفین است. اما دولت احمدینژاد مسیری را میپیمود که فرجام آن برد-باخت برای ایران و آمریکا باشد. رویکرد احمدینژاد تهاجمی و خصمانه بود.
مواجهه روحانی منطبق بر گفتمان غربستیزی نیست بلکه اصل و بنیاد غرب را قابل تعامل میداند و با رد برخورد کلگرایانه و ستیزهجویانه میکوشد تا سیاستهای منطبق بر منافع متقابل را تقویت نماید.البته در مطلب روحانی در روزنامه واشنگتن پست، سیاست و برنامه خاصی وجود ندارد و صرفا با کلیگویی سعی شده است اراده دولت برای حل مشکلات و تعامل روشن گردد.
روحانی سخنان خود را در راستای پاسخ به اعتماد مردم و تحقق مطالبات آنها در زمینه سیاست خارجی بیان کرده و بیشتر از منظر نماینده مردم ایران و حامل ارداه و خواست آنها با مردم و دولت آمریکا حرف زده است. روحانی در مصاحبه “انبیسی” صدای خود را صدای ملت ایران نامید.
این ادعا چالشبرانگیز است. از آنجا که انتخابات آزاد نبوده، لذا انتساب نمایندگی مردم ایران به وی محل تردید است اما حمایت اکثریت مردم ایران از تلاش وی برای تنشزدایی و آشتیجویی با جهان موجه به نظر میرسد.
میانجیگری در بحران سوریه
بحران سوریه، ناآرامیها در بحرین، مبارزه با تروریسم در خاور میانه، امنیت و پرونده اتمی حوزههایی هستند که روحانی تمایل خود را برای همکاری دو جانبه و توقف رقابت های مخرب و ناسالم اعلام کرده است.البته او مساله هستهای را آزمونی برای دولت اوباما میداند که موفقیت در رسیدن به توافق، راه را برای حل مسائل مورد اختلاف دیگر باز میکند.
راهحل پیشنهادی روحانی در زمینه بحرین و سوریه گفتگو و آشتی ملی است و او آمادگی ایران برای میانجیگری بین مخالفان و حکومت سوریه را نیز اعلام کرده است.
جمهوری اسلامی در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد و تصدی علیاکبر صالحی بر وزارت خارجه نیز تلاش کرد برخی از مخالفان حکومت سوریه را در تهران جمع کرده و به توافق با بشار اسد تشویق نماید. خامنهای نیز اعلام کرد مخالفان اسلحه را زمین بگذارند و در عوض در فرایندهای سیاسی مشارکت ورزند.
اما حمایت حکومت از دولت سوریه عملا آن را به یک طرف دعوا تیدیل کرده است، لذا پیشنهاد میانجیگری آن از سوی بخش غالب مخالفان تاکنون پذیرفته نشده است.روحانی و ظریف نیز حرف متفاوتی در خصوص بحران سوریه نزدهاند و ظاهرا پیگیر تداوم سیاستهای موجود هستند. روحانی جنبش اعتراضی سوریه ر ا به فعالیت تروریستها تقلیل میدهد و موضعش در قبال مخالفان سوریه مشابه نگاه حکومت سوریه است.
او با تکذیب کمک نظامی ایران به سوریه، تاکید کرد فقط محمولههای بشردوستانه از ایران به سوریه میرود. در حالی که حمایت سیاسی ایران از حکومت سوری مشهود است و در خصوص همکاری نظامی و اطلاعاتی نیز شواهد قابل اعتنایی وجود دارد.
در خصوص برنامه هستهای، روحانی خواهان تغییر رویکرد از تاکید بر مخالفتها به بحث بر روی فصل مشترک و خواستهای ایجابی است. او انتظار دارد رویارویی هستهای از مسیر جنگ سرد موجود به درگیری نظامی تحول نیابد و بر عکس با دور شدن از نقطه جوش زمینه مصالحه فراهم شود.گرههای کور همچنان بسته میمانند؟
روحانی اما پیشنهاد مشخصی برای باز شدن گرههای کور نمیدهد. روحانی هدف از فعالیتهای هستهای حکومت را فراتر از تولید برق اتمی و یا برخورداری از امتیازات استفاده از انرژی هستهای در دستیابی به فناوریها در پزشکی و کشاورزی اعلام کرد. به باور وی غرور، کرامت، کسب جایگاه مناسب در دنیا و مسائل هویتی خواست و منظور اصلی این فعالیتها هستند.
بدین ترتیب حیثیتی کردن و جنبه هویتی به برنامه هستهای بخشیدن، کار را برای تعامل سخت میسازد.
روحانی در مصاحبه با “انبیسی” صریحا اعلام کرد دولتش دارای اختیار تام در برنامه هستهای است. به نظر او پذیرش “انپیتی”، نظارت آژانس بینالمللی بر تاسیسات اتمی ایران و فتوای رهبری بر حرمت استفاده ، ساخت و انباشت سلاح اتمی برای تداوم فعالیتهای هستهای موجود کافی است و او خواهان به رسمیت شناختن این حق برای ایران است.او تاکید دارد ایران به دنبال تولید بمب اتم نبوده و نخواهد بود و انتظار دارد آمریکاییها این مساله ر ا قبول کنند. او حاضر است در این مسیر اعتمادسازی کند. البته فتوای خامنه ای فقط ناظر بر حرمت عدم استفاده از سلاح اتمی است و نسبت به تولید و یا توانایی فنی تولید بمب اتمی سکوت کرده است.
در پاسخهای روحانی به خبرنگار “انبیسی” نشانهای دال بر تغییر برنامههای هستهای وبخصوص تعلیق غنیسازی اورانیوم دیده نمیشود و پاسخها به صورت کلی به تعامل و اعتمادسازی محدود میشوند. اما روحانی در عین حال فضا را باز میگذارد تا متناسب با برخورد غرب بر روی میز مذاکرات، پیشنهادی را ارائه دهد.
در طول بحران ده ساله اتمی، جواد ظریف اولین دولتمرد جمهوری اسلامی است که میپذیرد بخشی از نگرانیهای غرب مشروع است. در حالی که حکومت، تاکنون ابهامات و دغدغههای غرب را بهانهگیری به شمار آورده است. حتی بخشهایی از مخالفان سیاسی ایران نیز غرب را به زیادهخواهی متهم میکردند و نگرانیهای آنها را بیپایه دانستهاند.
مهدی محمدی از تحلیلگران مسائل سیاست خارجی که نزدیک به محافل امنیتی است، اعلام کرده که امکان تعلیق غنیسازی اورانیوم بیست درصدی تحت شروطی میسر است. این دیدگاه در کنار تاکید خامنهای بر “نرمش قهرمانانه ” و عدم تهاجم اصولگرایان افراطی به رویکرد آشتیجویانه روحانی و تلاش برای تعامل با اوباما، ابن را که چنین پیشنهادی در صورت رفع تحریمهای مربوط به فروش نفت و بانک مرکزی از سوی دولت ارائه شود ،محتمل میکند.
کلیگویی و ایهام
اما روحانی فرصت زیادی ندارد و پنجره مصالحه اتمی تا زمان محدودی باز است. او باید در این سفر به گونهای رفتار کند و پیشنهاداتی را ارائه دهد که امیدها در غرب نسبت به اراده جدی ایران در حل مشکلات به یاس و یا افزایش تردیدها تبدیل نشود.روحانی با استفاده از فرصت حضور در رسانههای آمریکایی میکوشد پیامهایی اطمینانبخش و اعتمادساز به دولتمردان آمریکایی بفرستد.
اگر چه این ابتکار در مقایسه با دولت قبلی، جامعه آمریکا را شگفتزده کرده است اما در عین حال سیاستمداران آمریکایی با خوشبینی محتاطانه به این حرفها مینگرند.
پیامهای روحانی فاقد نکات ملموس و عینی است که معمولا آمریکاییها در میدان سیاست دنبال میکنند و به نوعی ایهام و کلیگوییهای فاقد نتیجه مشخص مبتلاست.