روحانی در اجلاس داووس تلویحا به موضوع اشاره کرد و گفت: «آنچه ما میخواهیم تلاش در مسیر خواست ملت سوریه و توقف درگیریهاست، اما نسبت به اینکه این کنفرانس بتواند به آن اهداف برسد، تردید دارم».
محمد جواد ظریف در واکنش به لغو دعوت از ایران گفت: «اینکه پس گرفتن دعوت را به اظهارنظرها در ایران نسبت دادن اقدام درستی نبود و به صورت مشخص آمریکا و برخی گروههایی که بعضا دستشان به خون مردم سوریه آغشته است به ایشان فشار آورده و آقای بانکیمون ناگزیر شده که این کار را انجام دهد و به دنبال توجیه گشته است.»
اما جواد ظریف خود را به تغافل میزند. انتشار اطلاعات بیشتر مشخص میسازد واقعا بین او و بانکی مون چه گذشته است. تصور اینکه بانکی مون از قول وی خبر دروغی را اعلام کند، ثقیل است و باور پذیری آن دشوار. البته بانکی مون بعدا گفت فهم وی از حرفهای ظریف اینگونه بوده که ایران توافقات ژنو-۱ را قبول دارد.
اما وی بر این واقعیت تلخ سرپوش میگذارد که دست حکومت ایران و متحدش حزب الله به خون مردم سوریه آلوده است. جمهوری اسلامی تشویق کننده اسد به راه انداختن حمام خون بود و با قلع و قمع وحشیانه معترضین باعث تغییر مبارزه مسالمتآمیز به جنگ داخلی و در نهایت گسترش فعالیتهای اسلامگرایان افراطی شد. حجم قساوت و کشتار بشار اسد قابل مقایسه با بخشی از مخالفین مسلح نیست که آنها هم مرتکب جنایت جنگی شدهاند.
ائتلاف ملی مخالفان سوریه از نیروهای میانه رو و دموکراسی خواه شکل گرفته که به مبارزه سیاسی با اسد و حکومتش مشغول هستند.
اگرچه عدم حضور حکومت ایران و به تبع تداوم دخالت مخرب در سوریه از عوامل ناکامی احتمالی کنفرانس ژنو-۲ است. اما این موضوع عوامل متعددی دارد که وزن عدم حضور ایران در آن بالا نیست و حتی با حضور ایران نیز شانس موفقیت این نشست کم بود.
آنچه باعث شده ایران مانعی برای صلح پایدار در سوریه باشد، سیاست حمایت از بقای بشار اسد در قدرت و تشویق وی به اعمال خشونت هر چه بیشتر بر مخالفان است. عامل اصلی جنگ داخلی سوریه، دیکتاتوری و سیاست حمام خون بشار اسد است که فضا را از اعتراضات مسالمتآمیز به سمت رویارویی مسلحانه و در نهایت گسترش حضور گروههای تروریستی برد.
اما عدم حضور ایران به معنای فقدان اهمیت و ممانعت از تاثیرگذاری آن نیست. ایران بازیگری مهم در سوریه است.جمهوری اسلامی مستقل از ژنو۲ با محوریت جواد ظریف طرحی برای آتش بس را تدوین کرده و با کشورهای عراق، سوریه، اردن و روسیه و حزب الله لبنان و حماس به رایزنی پرداخته است. شاید ایران در میان کشورهای خارجی بیشترین نفوذ را در خاک سوریه داشته باشد. گرچه قویترین متحد خارجی سوریه، دولت روسیه است.
نشست مشترک نمایندگان دولتهای ایران، روسیه و سوریه گویای تلاش مشترکی است که این سه کشور برای حل و فصل بحران سوریه و ترسیم چشم انداز مطلوب در آینده انجام میدهند.
راهبرد ایران در سوریه
راهبرد کلی ایران در سوریه حفظ موقعیت کنونی این کشور در ائتلاف ضد غربی و ضد اسراییلی در منطقه است. اگر چه حکومت و دو جناح اصولگرا و اعتدالگرا بر تداوم حکمرانی بشار اسد تاکید دارند اما بعید به نظر میرسد سیاست ایران در سوریه را به شخص وی پیوند بزنند. برای حکومت اهمیت دارد که اولا اصل نظام سیاسی در سوریه آسیب نبیند و سیاست خارجی آن حفظ شود. از اینرو از انتخابات آزادی دفاع میکند که دولت کنونی سوریه آن را اجرا نماید و محدودیتی برای کاندیداتوری بشار اسد و نزدیکانش وجود نداشته باشد. حکومت با طرحهایی که متضمن تشکیل دولت انتقالی بدون نقش آفرینی بشار اسد باشد مخالف است و به همین دلیل امکان حضور در نشست ژنو۲ را از دست داد و مصالحه با آمریکا در این خصوص جواب نداد.
بر اساس برخی از شنیدهها که قطعیت آنها معلوم نیست ولی گمانههایی قابل اعتنا هستند ایران طرحی را پیشنهاد کرده است. ارزیابی مقامات امنیتی و نظامی ایران چنین است که جنگ داخلی سوریه وارد وضعیت بن بست شده و امکان پیروزی تعیین کننده هیچ طرف در افق زمانی قابل رویت وجود ندارد. تداوم جنگ نیز مخاطره آمیز بوده و مشکلات بیشتری را ایجاد مینماید. لذا آتش بس و متارکه جنگ داخلی و هدایت آن به توافق دولت سوریه و مخالفان در تغییر جهت جنگ به سمت اسلامگرایان جهادی مولفههای اصلی راهبرد جدید ایران در سوریه است.
مفاد اصلی طرح حکومت شامل عناصر زیر است:
• هر چه زودتر جنگ باید متوقف شده و راه حل سیاسی و چند مرحله ای جایگزین گردد.
• توافق برای آتشبس مقطعی و محدود. در مرحله اول لازم نیست در تمام خاک سوریه آتش بس ایجاد شود. بلکه نقاطی که ارزش استراتژیک بیشتر داشته و نیروهای تروریست در آنجا حضور ندارند در اولویت هستند. در حال حاضر شدت درگیری و رویاروییهای نظامی در همه جبههها یکسان نیست. در برخی از مناطق آتش بس اعلام نشده برقرار گشته است. این موضوع به خاطر واقعیتهای حاکم و بخصوص خسته شدن ساکنان از طولانی شدن جنگ و خونریزی است.
• باز کردن گذرگاه برای انتقال کمکهای اساسی بشردوستانه خارجی مانند غذا، دارو، وسایل و تجهیزات گرم کننده برای مردم مستقر در مناطق تحت کنترل مخالفان مسلح
• تلاش برای ایجاد توافق بین دولت و بخش میانه روی مخالفان و اقناع آنها برای در اولویت قرار دادن جنگ با گروههایی که مشی مشابه القاعده دارند. در اصل جنگ کنونی متوقف شده و به جنگ با تروریسم در سوریه تغییر جهت دهد.
در صورت اجرای این طرح عملا جنگ در سوریه تبدیل به جنگ با اسلام گرایان افراطی بدل شده و موضع دولت سوریه تثبیت میشود. دیگر خطر اصلی در سوریه تروریسم قلمداد گشته و مبارزه برای کنار زدن دیکتاتوری و انتقال قدرت به مردم به حاشیه میرود. همچنین کاهش تنش و درگیریها خطر بیثباتی ناشی از گسترش فعالیتهای گروههای افراطی و همسو با القاعده را مهار میسازد.
اگر چه بیرون کردن تروریستها از سوریه و خنثی سازی برنامههای آنها برای صلح و ثبات در منطقه امر ضروری است منتها به موازات این کار تغییر سیاسی در سوریه و کنار رفتن حاکمی که دستش به خون دهها هزار مردم سوریه آلوده است ضرورت دارد.
کراهت و خطر خشونت دولتی در سوریه از خطر اسلامگرایان افراطی کمتر نیست. این دو عامل به هم مرتبط هستند.
بنابراین برنامه حکومت در مجموع بر سیاست غلط گذشته استوار است و بر اساس ملاحظات ایدئولوژیک و سیاست خارجی ضد غربی میکوشد تا نظم سیاسی کنونی در سوریه بر هم نخورد. این رویکرد هم از منظر مسائل انسانی و حقوق بشری مشکلساز است و هم از منظر منافع ملی و موقعیت منطقهای تبعات منفی دراز مدت برای ایران دارد.
البته طرح جدید تا حدی بهتر از برخوردهای قبلی است که تاکید بر فوریت آتش بس و آزادسازی مسیر ارسال کمکهای انسانی دارد. اما بخش اصلی آن بر جلوگیری از انتقال قدرت به مردم است. سیاستی که متناسب با منافع ملی و موازین اخلاقی بوده و در عین حال موثر نیز باشد همراهی با خواست مردم سوریه در تحقق حاکمیت ملی و در عین حال جلوگیری از زیاده خواهیهای عربستان و متحدان آن در خاک سوریه بود. این سیاست اگر از ابتدا پی گرفته میشد چه بسا معضل تروریسم در سوریه پدید نمیآمد.
اما به دلیل سیاست مخرب حکومت، جو ضد ایرانی در بین مردم سوریه بوجود آمده و تغییر آن نیز امر راحتی نیست.
2 پاسخ به ناراحتیهای نظام از بیرون ماندن از گود ژنو-۲