عراقچی وارد می‌شود

انتشار فایل صوتی عباس عراقچی در روز‌های گذشته جنجالی شد. سخنان فاش شده وی هم پرتو جدیدی بر کشمکش‌ها و اختلاف نظر‌ها در درون بلوک قدرت در خصوص مذاکرات هسته‌ای می‌اندازد و هم بستری برای فهم بهتر واقعیت‌های توافق‌نامه ژنو خارج از پروپاگاندا‌های موافقان و مخالفان در صفوف حکومت است.

در بخش‌هایی از فایل صوتی که از قرار معلوم در جلسه خصوصی بوده است، عراقچی می‌گوید: «‌از اول هم آمریکایی‌ها خداوکیلی گفته بودند ما غنی‌سازی شما را می‌پذیریم، اما نه به‌عنوان حق، چون برای نزدیک‌ترین متحدان‌مان هم نپذیرفته‌ایم.»

9

سپس او در پاسخ به این پرسش که اگر آمریکا حق غنی‌سازی را نمی‌پذیرد پس نامه رییس‌جمهور به رهبری بلوف بوده است؟ می‌گوید: «بین خود ما، حتی رییس‌جمهور، کلمه حق و شناسایی حق کمی قاطی شده؛ و تفسیرهای مختلفی می‌شود اما این‌که آقای رییس‌جمهور در نامه‌اش نوشته حق ما را به‌رسمیت شناخته‌اند، ایشان اشتباه کرده‌اند.»

عراقچی در واکنش به انتشار مطالب منتسب به وی اصل حرف را پذیرفت ولی گفت متن سخنرانی وی به صورت تحریف شده و ناقص پخش شده است. او انتشار کنندگان را به بازی با منافع ملی متهم ساخت.

اما بررسی محتوی فایل و توجه به سخنانی که رییس دفتر مصباح یزدی در قم پیشتر به نقل از وی اظهار داشت و مباحثی که در حلقه‌های داخلی اصول‌گرایان افراطی پیرامون مذاکرات هسته‌ای در جریان است، نشان می‌دهد که احتمال صحت فایل صوتی بالا است.

اهمیت این حرف‌ها زمانی بیشتر می‌شود که عراقچی از کادر‌های دولت احمدی‌نژاد است که در دولت جدید سمتش را حفظ کرده و حتی در سطح مذاکرات هسته‌ای ارتقا پیدا کرده است. در تیم مذاکره کننده کنونی او نزدیک‌ترین فرد به خامنه‌ای است.

ژرف کاوی مفاد اقدام مشترک شش ماهه ژنو روشن می‌سازد غنی‌سازی به عنوان یک حق برای ایران به رسمیت شناخته نشده است بلکه به عنوان یک امکان محدود و مشروط در نظر گرفته شده است. در چشم انداز مذاکرات جامع نیز تغییری در این نگاه دیده نمی‌شود.

مقام‌های غربی تاکنون صریحا اعلام کرده‌اند غنی‌سازی را به عنوان حق ایران نمی‌شناسند. در تفسیر دولت آمریکا از ان پی تی غنی‌سازی اورانیوم حق اعضا محسوب نمی‌شود. اما کشور‌هایی که به باشگاه اتمی دنیا پیوسته‌اند بر اساس کارکرد صلح آمیز غنی‌سازی اورانیوم آن را حق طبیعی هر کشوری می‌دانند که عضو ان پی تی بوده و تحت نظارت آژانس جهانی انرژی اتمی فعالیت می‌کند.

البته کاربری دو گانه فرایند غنی‌سازی اورانیوم بحث را پیچیده می‌سازد اما تا زمانی که اطمینان از جنبه صلح آمیز بودن فعالیت‌های اتمی وجود دارد، برخورداری نامشروط و متناسب با نیاز از غنی‌سازی اورانیوم حق هر کشوری است که می‌خواهد از فناوری‌های هسته‌ای استفاده نماید.

اما بررسی محتوایی توافق‌نامه مقدماتی ژنو ۶ روشن می‌سازد که در گام اول شش ماهه، اشاره‌ای به مجاز بودن غنی‌سازی توسط ایران نشده و فقط حق استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای قید گردیده است. در بخش مرحله نهایی که مربوط به مفاد قرارداد نهایی و جامع است نیز انجام غنی‌سازی به صورت مشروط و محدود ذکر شده است. در این سند آمده: «بعد از این‌که اثبات شد که حکومت صرفا به دنبال مقاصد صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است و قصد و برنامه نظامی ندارد آن‌گاه ایران می‌تواند در چارچوب توافق شده با گروه ۱+۵ به صورت محدود و در حد نیاز عملی خود غنی‌سازی اورانیوم در سطوح پایین را انجام دهد.»

در قرار داد تصریح شده است که اندازه، مکان و سطح غنی‌سازی مشروط به تعریف متقابل طرفین است.

بدین ترتیب امکان استفاده از اورانیوم غنی‌سازی شده از سوی ایران از حالت نامشروط بیرون آمده و مشروط به موافقت قدرت‌های جهانی شده است .

حال اگر فرض شود که مرحله مقدماتی به خوبی جلو برود و فضا برای امضا قرارداد جامع و نهایی مساعد شود، پذیرش این ادعا نفی حقوق کشور و ملت ایران است و از منظر ملاحظات ملی و رعایت منافع ملی ایراد دارد.

چون آن وقت معاهده جنبه همیشگی پیدا می‌کند و عملا امضای آن به معنی پذیرش دائمی محدودیت و یا کسب مجوز برای انجام غنی‌سازی اورانیوم است. در حالی که در کنوانسیون منع اشاعه سلاح‌های اتمی، چنین قیدی برای کشور‌ها وجود ندارد.

صحبت‌های عراقچی نشانه‌ای است که صورت‌بندی غیر واقعی و شعاری روحانی و ظریف از توافق‌های اتمی در داخل تیم دیپلماسی هسته‌ای نیز مخالفانی دارد.

البته برای حکومت و شخص خامنه‌ای شناسایی حق به خودی خود اهمیت ندارد و آن‌ها با رویکرد پراگماتیستی می‌خواهند امکان عملی غنی‌سازی را داشته باشند و ساختار موجود هسته‌ای به لحاظ تاسیساتی و فنی تغییری پیدا نکند و محدودیت‌ها فقط بر روی محصولات خروجی اعمال شود.

پیرامون تفسیرعمل‌گرایانه داخل حکومت اختلاف نظر وجود دارد. اما به نظر می‌رسد هدف اصول‌گرایان افراطی در زیر سوال بردن ادعا‌های حسن روحانی، دفاع از عملکرد مذاکره کنندگان قبلی است. آن‌ها می‌خواهند تاخیر در توافق را ناشی از ایستادگی تیم قبلی بر روی استیفای حق ایران جلوه دهند. در واقع شبح رقابت‌های داخلی بر سر مباحث هسته‌ای سایه افکنده است.

در مجموع فاش شدن سخنان خصوصی عراقچی تاکید بر این واقعیت بود که غرب برای جمهوری اسلامی غنی‌سازی اورانیوم را به عنوان حق به رسمیت نمی‌شناسد. حکومت و هر دو جناح اصول‌گرایان و اعتدال‌گرا‌ها هم به این واقعیت تن داده‌اند و با برخوردی عمل‌گرایانه می‌خواهد غنی‌سازی در سطح محدود را داشته باشند. اما در سطح رقابت‌های داخل قدرت و افکار عمومی به خلط ادعای حق و شناسایی حق می‌پردازند تا پروژه‌های سیاسی خود را جلو ببرند.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.