گفت‌وگو‌های ژنو و تشدید جنگ داخلی سوریه

در حالی که کمتر از سه روز به دور دوم گفت‌وگو‌های ژنو باقی مانده است، درگیری‌های داخلی، منطقه‌ای و جهانی در سوریه رو به گسترش هستند. بعد از هشدار دولت امریکا مبنی بر عدم اجرای تعهدات دولت سوریه در انتقال کامل سلاح‌های شیمیایی در موعد مقرر، مقامات سوری اعلام کردند در ماه فوریه بخش بزرگی از سلاح‌های یاد شده را به بیرون از مرز‌های سوریه خواهند فرستاد.

کنفرانس-ژنو
گنادی گاتیلوف معاون وزیر خارجه دولت روسیه نیز اعلام کرد، بشار اسد آماده است تا تعهدش در خصوص نابودی زرادخانه شیمیایی را تا اول ماه مارس عملی سازد. اگر این ادعا عملی گردد، بخشی از روند رو به گسترش تنش بین آمریکا و دولت سوریه مهار می‌شود.
در تحولی دیگر دولت سوریه گفت، با مسئولان سازمان ملل به توافق رسیده است تا بگذارد شهروندان غیر نظامی که در حمص گرفتار شده‌اند، از جبهه‌های درگیری خارج شوند و کمک‌های بشر دوستانه شامل غذا و دارو وارد شهر حمص شود.

این تصمیم‌گیری با استقبال سازمان ملل مواجه شد. توافق یادشده در طول گفت‌وگو‌های دور اول نشست ژنو ۲ مد نظر مخالفان و سازمان ملل بود اما دولت سوریه عملا از پذیرش آن طفره رفت. حال اگر این موضوع عملی شود بخش اندکی از خواسته‌های جامعه جهانی و جنبش اعتراضی سوریه محقق می‌شود.

اما دولت سوریه حاضر به آتش‌بس در این منطقه و شهر حلب نشده است اموری که جزو خواسته‌های با اولویت بیشتر مخالفان و بخصوص پیکارجویان سوری است. دولت سوریه حملات هوایی و انفجار بمب‌های بشکه‌ای را گسترش داده است.

رفتار بی‌رحمانه دولت سوریه در هدف قرار دادن غیر نظامیان باعث گسترش اعتراضات نهاد‌های حقوق بشری شده است. بر مبنای برخی از گزارش‌ها که قطعیت درستی آنها معلوم نیست از زمان شروع گفت‌وگو‌ها نزدیک به ۱۹۰۰ نفر حداقل در سوریه کشته شده‌اند.

درگیری بین دو طرف نیز به شدت ادامه دارد. دولت سوریه موقعیت چشمگیری بدست نیاورده و فقط در حوزه محدودی پیشروی داشته است. مخالفان مسلح در اقدامی نمادین توانستند یکی از زندان‌های در اختیار دولت در منطقه شمالی حلب را تسخیر کرده و صد‌ها نفر از زندانی‌ها را آزاد کنند.
احمد جربا رئیس شورای ملی مخالفان سوری نیز به سوریه سفر کرد تا با مقامات روسیه در خصوص ارسال کمک‌های بشر دوستانه، تبادل زندانی و تشکیل دولت انتقالی بدون بشار اسد گفت‌وگو کند. وی باز شدن گره مذاکرات را مشروط به کناره‌گیری اسد از قدرت دانست. اما عملی شدن خواست وی در شرایط موجود با تردید‌های بسیار مواجه است.

دستاورد صفر دور اول مذاکرات ژنو

دور اول مذاکرات ژنو بدون هر گونه دستاورد مشخص و ملموسی به پایان رسیدو تنها نتیجه آن آغاز گفت‌وگو‌های دو طرف نزاع بود. اما آنها حاضر نشدند با هم مستقیم گفت‌وگو کنند بلکه در جلسه‌ای مشترک با وساطت اخضر ابراهیمی به مذاکره پرداختند. فاصله زیاد دو طرف و همچنین آمریکا و روسیه اجازه نداد تا در بن بست موجود ترکی ایجاد شود.

مذاکرات دو سطح خرد و کلان را دنبال می‌کرد. در سطح خرد مسئله آتش بس‌های موضعی، تبادل اسراء و باز شدن مسیر ارسال غذا و دارو مطرح بود ودر سطح کلان تشکیل دولت انتقالی که مصوبه نشست ژنو ۱ بود به بحث گذاشته شد. اما در هر دو سطح نتیجه‌ای حاصل نشد.

دولت سوریه ابتدا قبول کرد که راه را باز کند تا افراد غیر نظامی و بخصوص زنان، کودکان و سالخوردگان از حوزه‌های درگیری در حلب و حمص خارج شوند اما بعدا از پذیرش آن سر باز زد. مخالفان بر روی باز شدن مسیر ارسال محموله‌های کمک‌های انسانی اصرار داشتند. مخالفان مسلح داخل سوریه نیز خواهان آتش‌بس کامل در هنگام ارسال محموله‌های فوق بودند و باز کردن راه برای غیر نظامیان را ترفندی از سوی دولت می‌دانستند.
حکومت سوریه نیز مخالفان را متهم کرد که برنامه‌ای برای بهره‌برداری از تروریست‌ها دارند. بحث پیرامون دولت انتقالی در نیمه دوم گفت‌وگو‌ها شروع شد. اما هیئت مذاکره‌کننده دولتی تصریح کرد که به هیچوجه پذیرای دولت موقت بدون اسد نیست و نیامده‌ تا قدرت را تحویل بدهند.

آنها فقط گفتند حاضرند دامنه حکمرانی را گسترش داده و برخی از مخالفان میانه رو را در قدرت شرکت دهند. مخالفان نیز کناره‌گیری بشار اسد را کف مطالبات خود اعلام کردند. دو طرف در حین مذاکرات که بار‌ها قطع شد و در آستانه خاتمه زود رس قرار گرفت، حملات تندی به همدیگر کردند.

به نظر می‌رسد که دو طرف تحت فشار روسیه و غرب در مذاکرات حاضر شده بودند و تداوم رویایی را در دیپلماسی دنبال می‌کردند. راهبرد دولت سوریه برجسته‌سازی برخورد با تروریسم بود در حالی که مخالفان پایان خشونت دولتی و سرکوب را اولویت اصلی به شمار می‌آوردند.
دولت سوریه از تاکتیک خرید زمان استفاده می‌کرد. حضور در مذاکرات به گسترش واگرایی و اختلافات در بین مخالفان نیز دامن زد و از این منظر دولت سوریه نیز مشارکت در مذاکرات را مفید به حساب می‌آورد. مذاکرات حالت تلاش برای صلح را نداشت بلکه هماوردی در قالب مذاکره و ارزیابی طرف مقابل را دنبال می‌کرد. البته امید به دستیابی منافع آنی و موقت نیز در نشستن دو طرف در میز مذاکرات بی تاثیر نبود.

تغییر سیاست آمریکا

جان کری در جلسه بسته با سناتور‌های آمریکایی اعلام کرد، دیگر اعتقادی ندارد که سیاست اخیر دولت اوباما در سوریه جواب می‌دهد. این سیاست بعد از مذاکره با روسیه و اعلام خلع‌سلاح شیمیایی داوطلبانه از سوی دولت سوریه در دستور کار قرار گرفت. مقامات امریکایی بعد از آن به دیپلماسی امید بستند و فشار زیادی به مخالفان برای شرکت در نشست ژنو ۲ وارد ساختند. همچنین ارسال سلاح به مخالفان مسلح را نیز به تعلیق در آوردند.روند مذاکرات باعث ناامیدی دولت آمریکا شد. اکنون به نظر می‌رسد سیاست آمریکا در حال تغییر باشد. مقدمه چنین تغییری، فعال شدن دوباره ارسال سلاح‌های سبک و غیر استراتژیک به بخش میانه‌روی پیکارجویان سوری است. خطر تداوم وضع موجود و ابقای حکومت بشار اسد در برابر خطر تروریست‌ها وزن بیشتری پیدا کرده است. این عامل موازنه قوا را ضرر دولت سوریه و متحدانش به هم می‌زند.

تحولات میدانی و منطقه‌ای

مردم سوریه و به خصوص نقاطی که تحت تصرف مخالفان است و دولت آنجا را در زیر حملات هوایی و زمینی شدید قرار داده ، با مشکلات شدید مواجه هستند. مسئله گرسنگی و عدم دسترسی به غذا و دارو ساکنان مناطق یاد شده را در تنگنا‌های جدی قرار داده است. آمار کسانی که به خاطر سوءتغذیه می‌میرند به نحو چشمگیری افزایش یافته است. بد‌ترین محل اردوگاه یرموک است. بنا به برخی از گزارش‌های محلی مردم به خوردن گربه و سگ روی آورده‌اند.

حلب، حمص و جنوب دمشق شهرهایی هستند که فاجعه انسانی در آنها بیداد می‌کند و این باعث شده تا نهاد‌های معتبر حقوق بشری جهانی دولت سوریه را متهم سازند که به صورت عمد مردم این مناطق را در دو راهی تسلیم و مرگ از گرسنگی قرار داده است.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر طی گزارشی مستند اعلام کرد دولت سوریه به بهانه جنگ با تروریست‌ها برخی از مناطقی را که مردم آن از دیر باز رابطه خوبی با حکومت نداشته‌اند، به صورت گسترده و کامل تخریب کرده است.تنش و درگیری بین مخالفان مسلح کاهش پیدا کرده ولی کماکان ادامه دارد. موضع گیری ایمان الظواهری در تکذیب هر گونه رابطه با گروه داعش و تقاضا برای کاهش درگیری در بین اسلام‌گرایان، عرصه را بر این گروه وتلاش برای اجرای سخت‌گیرانه احکام اسلامی تنگ کرده است.

در سطح منطقه شکاف و آرایش نیرو‌ها به قوت خود باقی است اما از شدت درگیری‌ها کاسته شده است. عربستان و قطر روی کنار گذاشتن بشار اسد تاکید دارند. ایران و عراق تلویحا از اسد حمایت می‌کنند. ترکیه موضع تهاجمی و تندش را تعدیل کرده است ولی هنوز به حمایت از مخالفان ادامه می‌دهد. سفر اردوغان به تهران و رایزنی‌های جدید ایران و ترکیه نیز نتوانست منجر به راه حل مشترکی از سوی دو کشور شود.

چشم‌انداز پیش‌رو

رصد کردن اوضاع موجود نشان می‌دهد که کنفرانس ژنو نه تنها به کاهش تنش‌ها کمک نکرد، بلکه رویارویی‌ها به دورتر شدن از صلح منجر شد. در حال حاضر نظری در بین مخالفان وجود دارد که تا زمان توقف حملات هوایی از سوی حکومت بشار اسد مذاکرات به تعلیق در بیاید. هنوز ائتلاف ملی مخالفان در این خصوص به تصمیم نرسیده است. اما هیچ دور نمای امیدوارکننده‌ای دیده نمی‌شود که دور جدید گفت‌وگو‌ها بتواند فضا را از جنگ به سمت صلح تغییر دهد.

ازاین رو ژنو ۲ نیز مانند ژنو ۱ به گسترش سطح درگیری‌ها منجر شد. به نظر می‌رسد کماکان زور آزمایی دو طرف در داخل خاک سوریه سرنوشت آینده سوریه را مشخص سازد. مذاکرات نیز بعدی از این رویارویی است.

ارسال سلاح از سوی دولت آمریکا در مجموع کفه قوا را به نفع مخالفان و بخش‌های میانه‌رو و غیر اسلام گرای افراطی آن تقویت می‌کند. اگر این عامل بتواند به برتری نسبی دولت اسد در ماه‌های اخیر پایان دهد آنگاه ممکن است روسیه و ایران جدی تر به صرف نظر کردن از کارت بشار اسد بیاندیشند. اما اگر این اتفاق نیفتد، واقعیت‌های حاکم بر سوریه به نفع بشار اسد عمل خواهد کرد.برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه نیز بعید به نظر می‌رسد و بشار اسد نیز دور از انتظار است که تمایل برای کاندیداتوری را کنار بگذارد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.