انتخابات سوریه و مانور مشروعیت بشار اسد

برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه رویدادی مهم و تاثیر گذار بر سرنوشت این کشور و بخصوص جنگ داخلی است. انتخابات به مدت یک روز در روز سه شنبه سوم ماه جون و بعد از جنگ داخلی سه ساله خونین سوریه برگزار می شود.
بعد از اوج گیری جنبش اعتراضی سوریه کمتر کسی تصور می کرد بشار اسد بتواند برای بار سوم در انتخابات ریاست جمهوری سوریه شرکت نماید. حتی نزدیکان وی نیز در مذاکرات موسوم به ژنو ۲ تردید داشتند که انتخابات یاد شده بر سر موعد برگزار شود. اما سیر حوادث به نحو پیش بینی ناپذیر جلو رفت و اکنون بشار اسد با تثبیت موقعیت خود در آستانه شروع سومین دوره ریاست جمهوری اش قرار دارد.

Assad-1
تقریبا با اطمینان می توان گفت وی برنده انتخاباتی است که بر خلاف انتخابات های شبه رفراندومی گذشته از حالت تک کاندیدا به چند کاندیدایی تغییر شکل داده است. اما به نظر می رسد ماهیت صوری انتخابات دست نخورده باقی مانده است. انتخابات پیشرو رقابتی نیست و دو رقیب ضعیف که خود بخشی از دستگاه تبلیغاتی برای بشار اسد و حقانیت وی در جنگ داخلی سوریه هستند مشکلی برای بلامنازعی اسد باقی نمی گذارند.
قانون انتخابات به نحوی تغییر یافت که انتخابات ریاست جمهوری به صورت چند کاندیدایی برگزار شود اما در عین حال با وضع شرایطی به شکل ساختاری اپوزیسیون از مشارکت و رقابت در انتخابات محروم شده است.
توجه به این مساله و همچنین رد صلاحیت نزدیک به ۱۸ کاندیدا توسط دادگاه قانون اساسی آزاد بودن انتخابات را نیز بی معنی می سازد. دو کاندیدای دیگر متعلق به هیات حاکمه و اپوزیسیون معتدلی هستند که توسط حکومت سوریه تحمل شده اند .
حسن النوری و ماهر حجار رقبای اسد چهره های شاخص و رده اولی در عرصه سیاسی سوریه نیستند. حسن النوری ۵۴ ساله فارغ التحصیل دانشگاه کندی آمریکا عضو سابق پارلمان و وزیر توسعه امور اداری و مسائل پارلمانی سوریه در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ بوده است. وی از سال۲۰۰۶ تا کنون سمت های عضویت در شورای مشورتی وزارت حمل و نقل و هیات موسس پست سوریه را بر عهده داشته است. او به لحاظ سیاسی موافق و ستایشگر عملکرد بشار اسد در فاجعه انسانی سوریه است و تنها اختلاف نظر وی انتقاد به تیم اقتصادی بشار اسد است.
ماهر حجار ۴۶ ساله سوابق متفاوتی با النوری دارد. او فرد سنی مذهب و از خانواده ای است که در شهر حلب جزو علماء سنی مشهور بوده اند . او فارغ التحصیل دانشگاه حلب است که در جوانی جذب حزب کمونیست سوریه شد اما بعد از انشعابات در این حزب به شاخه قدری جمیل پیوست و عضو حزب اراده ملت سوریه گشت .
حجار مسئول شاخه حلب حزب اراده ملت است. در سال ۲۰۱۲ بعد از اصلاحاتی در قانون پارلمان وی به نمایندگی از شهر حلب انتخاب شد. وی در زمانی در انتخابات در سوریه شرکت کرد و با برنامه اصلاحی دولت سوریه برخورد مثبت داشت که جنگ داخلی به اوج رسیده و ده ها هزار نفر قربانی خشونت دولتی شده بودند.
حزب اراده ملت از سوی دولت تا کنون تحمل شده است. منتها این حزب موضع مخالف در برابر جنبش اعتراضی سوریه و بخصوص ائتلاف ملی سوریه داشته است. از چهره های اپوزیسیون محافظه کار و معتقد به مشی مسالمت آمیز و تعامل با حکومت در داخل خاک سوریه نیز کسی در انتخابات حضور ندارد تا معلوم شود حکومت سوریه تمایلی به انتقال قدرت در سطح محدود و گسترده ندارد.
شرایط سوریه در آستانه انتخابات
کشوری که بزرگترین فاجعه انسانی قرن بیست و یکم را تجربه کرده است در شرایطی قرار داد که بیش از ۱۶۰ هزار نفر در جنگ داخلی جان باخته اند. حداقل ۴ میلیون نفر یا مهاجرت کرده و یا پناهنده شده اند ، قریب به ۵۴ درصد در تامین نیاز های اولیه زندگی ناتوان هستند ، ۲۰ درصد از گرسنگی وسوء تغذیه رنج می برند ، ۵۲ درصد بچه ها به مدرسه نمی روند و تخمین ها حاکی از وجود ۲۱۵ هزار نفر در زندان هستند . دست‌کم ۱۰ هزار کودک در جنگ سوریه کشته شده‌اند و زندگی پنج و نیم میلیون کودک تحت‌تاثیر مستقیم جنگ قرار گرفته است.

سازمان یونیسف، سوریه را یکی از خطرناک‌ترین کشورهای دنیا برای کودکان شناخته است.

جنگ داخلی سوریه، آمار کودک سرباز در دنیا را نیز بالا برده است. بسیاری از پسربچه‌های ده دوازده ساله اسلحه به دست گرفته و به گروه‌های شبه نظامی پیوسته‌ان
در این شرایط بشدت وخیم انتخابات برگزار می شود و چشم اندازی برای خاتمه جنگ داخلی در کوتاه مدت وجود ندارد. نیرو های دولتی به پیشروی های شان ادامه می دهند . کنترل شهر حمص را به دست گرفتند که شکست بزرگی برای مخالفان بود. اما در حلب مخالفان مسلح مقاومت زیادی به خرج دادند . مقاومت آنها می تواند نشانگر این واقعیت باشد که پیشروی بیشتر دولت سوریه با دشواری روبرو است.
دستاورد انتخابات برای دولت سوریه؟
دولت سوریه می کوشد تا با اجرای انتخابات و دمیدن روحی تازه در ریاست جمهوری نشان دهد که حکومت بشار اسد تثبیت شده و با خطری مواجه نیست و حکمرانی وی در داخل سوریه با حمایت اکثریت مردم همراه است. مانور مشروعیت در داخل هدف اصلی بشار اسد است و همچنین تضعیف بیشتر روحیه مخالفان و جا انداختن زمامداری اش به عنوان واقعیتی گریز ناپذیر برای مردم را دنبال می کند. در خارج از مرز های سوریه انتخابات و نتیجه آن تاثیری در مواضع موافقان و مخالفان ندارد. روسیه ، ایران ، حزب الله لبنان ،چین و عراق در یک سوی میدان و غرب ، ترکیه ، عربستان ، قطر و امارات متحده عربی نیز در سوی دیگر میدان پیشاپیش موضع خود را گرفته اند.
از این رو دولت سوریه توجه اش را بر پیامد های داخلی انتخابات متمرکز کرده است تا پرونده تقاضا برای تشکیل دولت انتقالی و کناره گیری اسد از قدرت را ببندد . همچنین در عین حال می خواهد از برگزاری موفقیت آمیز انتخاباتی پیامی به دنیا برای پذیرش عملی بشار اسد صادر نماید.
نقش پر رنگ ایران در انتخابات سوریه
در بین متحدان منطقه ای و جهانی دولت سوریه ، جمهوری اسلامی ایران بیشترین تقش را در شکل گیری و مدیریت انتخابات بر عهده دارد. حکومت ایران هیات خاصی را برای نظارت بر انتخابات به سوریه اعزام می کند. همچنین دومین نشست دوستان سوریه با حضور مسئولان کمیسیون سیاست خارجی دول مدافع سوریه دو روز قبل از انتخابات در تهران برگزار شد. در این نشست علی لاریجانی بر روی ضرورت راهکار سیاسی تاکید کرد و با تقلیل مخالفان بشار اسد به تروریست ها خواهان حمایت همه دنیا از نتیجه انتخابات شد.
محمد جواد ظریف نیز در اظهاراتی مشابه گفت : « ایران از ابتدای بحران سوریه تنها راه‌حل این بحران را راهکار سیاسی از طریق تشویق گفتگوهای سوری – سوری و مراجعه به خواست و اراده ملت سوریه دانسته و تمامی تلاش خود را در این راه به کار بسته است. » در زمینه سوریه دیدگاه دولت روحانی با اصول گرایان و بخش های غیر انتخابی حکومت یکسان است و در انتخابات اهدافی چون حمایت از تداوم ریاست جمهوری بشار اسد ، توقف جنگ داخلی ، سرکوب مخالفان ، آشتی ملی به شرطی که منجر به انتقال قدرت نشود ، شکست امریکا و محور قطر ، ترکیه و عربستان سعودی و حفظ حضور سوریه در ائتلاف ضد غرب و مخالف صلح با اسرائیل در منطقه را دنبال می کند.
ظریف بدون اشاره به سیاست حمام خون بشار اسد و تبدیل اعتراضات مسالمت آمیز به جنگ داخلی و تشدید منازعات فرقه ای ، خشونت و افراط گرایی در سوریه را وارداتی دانسته و تلویحا غرب و متحدان منطقه اش را متهم ساخت که برای دستیابی به آرزو های متوهمانه شان سوریه را دچار بی ثباتی ساخته اند.
اما نقش اصلی حکومت ایران تقویت نظامی ، مالی ، سیاسی و میدانی حکومت سوریه برای مهار بحران بوده است. تاثیر نیرو های وابسته به حکومت در تغییر روند در سوریه و نجات بشار اسد از سقوط به مراتب بیشتر از روسیه بوده است. روسیه در شورای امنیت و معادلات جهانی سپر دفاعی بشار اسد بود. اما حکومت ایران با انتقال تجارب در سرکوب اعتراضات شهری و تشویق حزب الله لبنان به مداخله خشونت بار در جنگ داخلی سوریه و اعزام نیرو و پشتیبانی تسلیحاتی توانست اوضاع را در سوریه به نحوی سامان بدهد که موازنه قوا به نفع بشار اسد تغییر کند. البته در این اتفاق عوامل دیگری چون برخورد انفعالی دولت اوباما ، ضعف و تشتت نیرو های اپوزیسیون سوریه ، برتری طلبی عربستان سعودی و ترکیه موثر بودند.
اما اجرای انتخابات ریاست جمهوری سوریه که تا چند ماه پیش نا محتمل به نظر می رسید محصول مداخله های حکومت ایران در سوریه است . ایران می خواهد از نتیجه انتخابات به عنوان برگی برای تثبیت موقعیت و افزایش قدرت منطقه ای خود استفاده نموده و غرب را وادار به پذیرش واقعیت های کنونی حاکم بر سوریه گرداند.
اما غرب و عربستان سعودی و ترکیه و قطر پیشاپیش انتخابات سوریه را محکوم کرده و اعتباری برای آن قائل نیستند.
تنگنا های انتخابات
انتخابات در سوریه فقط در مناطقی که تحت کنترل حکومت است برگزار می شود. در خارج از کشور نیز تنها دویست هزار نفر از اتباع سوریه در خارج از کشور مجوز رای دادن پیدا کردند. در حالی که بیش از ۴ میلیون سوری در خارج از مرز های این کشور بالقوه می توانند رای بدهند. افراد دارای مجوز فوق بیشتر در لبنان حضور داشتند. هجوم آنها به حوزه های رای گیری در لبنان که مانوری تبلیغاتی برای بشار اسد بود ، با واکنش های مختلفی مواجه شد. پلیس لبنان با برخی افرادی که هجوم آورده بودند برخورد کرد. ۱۳ درصد از سوری های مقیم لبنان در انتخابات رای دادند.
همچنین دولت لبنان هشدار داد افرادی از مردم سوریه که در لبنان پناهندگی گرفته اند اگر برای رای دادن وارد خاک سوریه بشوند ، پناهندگی آنها باطل می شود. از سوی دیگر ائتلاف ۱۴ مارس اعلام کرد که اکثر رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری سوریه کسانی بودند که به صورت غیر قانونی وارد خاک لبنان شده اند و خواستار اخراج آنها از سوی دولت شد.
نبود نظارت موثر توسط نیرو های مستقل سوری و نهاد های بین المللی چون سازمان ملل و سوابق قبلی حکومت سوریه تردید جدی در سلامت انتخابات و اعلام نتایج واقعی ایجاد می کند. خبرنگاران خیلی کمی توانسته اند برای ارائه گزارش از انتخابات ویزا بگیرند.
در انتخابات های سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۷ ۹۷ درصد رای های ریخته شده به نفع بشار اسد اعلام شد. حال ممکن است این روند تداوم پیدا کند. اگر چه این احتمال هم وجود دارد که برای باور پذیری رای وی کمتر از دفعات قبل اعلام شود. اما حکومت سوریه نیاز دارد وی رای بالایی بدست آورد و آن را دستمایه تبلیغات در داخل و خارج قرار دهد.
البته شاید روند اعلام نتایج انتخابات مسیر طبیعی را طی نماید. اما سئوال جدی آن است که فضای امن برای کسانی که رای ندهند و یا بخواهند تحریم کنند وجود دارد ؟ عامل ترس می تواند برخی را علی رغم تمایل به پای صندوق های رای بکشاند.
لذا اطمینانی وجود ندارد که نتایج انتخابات و بخصوص نرخ مشارکت که تعیین کننده است به شکل درست اعلام شوند.
چشم انداز پیشرو
همانطور که پیشتر گفته شد انتخابات ریاست جمهوری سوریه تفاوتی در موقعیت جهانی بشار اسد ایجاد نمی کند. مخالفان جهانی و منطقه ای او پیشاپیش انتخابات را نا مشروع اعلام کرده اند. اخضر براهیمی نماینده سابق سازمان ملل نیز اعلام کرد نتیجه انتخابات افزایش دو قطبی در سوریه و تشدید جنگ داخلی است.
اما دولت سوریه ، ایران ،سوریه و عراق انتظار دارند که بعد از انتخابات موقعیت بشار اسد در داخل سوریه بهتر شود. نتیجه محتوم این انتخابات پایان رسمی توافقات ژنو ۱ و تلاش های سازمان ملل برای گفتگو بین دو طرف منازعه است. یکی از پیش فرض های مهم مذاکرات صلح کناره گیری بشار اسد و تشکیل دولت انتقالی بود. اما برگزاری انتخابات و پیروزی محتمل بشار اسد نشان می دهد که در آینده ای پیش دیدنی وی رفتنی نیست.
حتی دیدگاه های اصلاح طلبانه ای که استعفای اسد ضمن حفظ ساختار حکومت سوریه و معرفی فردی میانه رو از هیات حاکمه را توصیه می کردند نیز مجالی برای تحقق ندارند.
در چنین شرایطی ناگزیر انتخابات و تصمیم حکومت سوریه به حفظ اسد در ریاست جمهوری و عدم اعطاء هیچگونه امتیازی به مخالفان فضا را به سمت گسترش جنگ داخلی و بالا دستی مخالفان مسلح بر نیرو هایی می برد که خواهان مبارزه با اتکاء به مشی مسالمت آمیز هستند.
البته میزان نرخ مشارکت نیز در رفتار آینده مردم سوریه مهم است. اگر مشارکت واقعی و رای به بشار اسد بالا باشد آنگاه جنبش اعتراضی با ریزش معنا داری مواجه خواهد شد. اگر بر عکس استقبال از صندوق های رای پایین باشد آن وقت مخالفان روحیه می گیرند و کار بشار اسد سخت تر می گردد.
در عین حال نبود ساز و کاری مطمئن برای تعیین میزان شرکت در انتخابات مانعی جدی برای سنجش تاثیر انتخابات برای تصمیم گیری آینده مردم سوریه است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.