تنش ها و مقاومت آیت الله سید محمد شیرازی در برابر دست اندازی حکومت به حوزه های علمیه باعث افزایش فشار ها بر وی شد. فرزندان ، داماد ها و پیروان وی مرتب مورد اذیت وآزار و برخورد های امنیتی وقضائی قرار می گرفتند. آیت الله شیرازی گرفتار ها و سختی هایی که خانواده اش تجربه کرده اند را در کتاب سال های مبارزه اینچنین شرح می دهد :
« … من چند سال پس از والد در کربلا ماندم تا اینکه تعقیب و پى گرد ما مجدداً آغاز شد، من به ناچار به کویت رفتم و اما اخوى اینجانب سید حسن (رحمه الله علیه) انواع آزار و شکنجه را در زندانهاى عراق متحمل شد؛ ما در کتاب (الصیاغه الجدیده) انواع شکنجه ها و روشهاى آنان را در فصل مستقلى ذکر کرده ایم به هرحال اخوى پس از آزادى راهى لبنان شد و همانجا نیز توسط دستگاه اطلاعات عراق ترور شد.
پیکر ایشان به قم منتقل و در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد بنده نیز در خانه ام تحت نظر قرار گرفتم و ماجراهایى بر من گذشت که اگر خواسته باشم آزار و اذیت هایى که دیده ام بنویسم حداقل یک کتاب پانصد صفحه اى خواهد شد.
آنان به این هم اکتفا نکردند و کار را به جایى رساندند که دو پسرم سید مرتضى و سید مهدى و همین طور تعدادى از خویشاوندان و دامادها و دوستان را بازداشت کردند و برخى را نیز آواره نمودند(۱) و همین طور عدهٴ بسیارى از علما و طلاب را از شرکت در جلسات درس من باز داشتند و کارکنان مؤسسات ما را پس از آنکه بسیارى از مؤسسات را مصادره کردند وادار به ترک آنجا نمودند همین طور دو فرزند دیگرمان تحت تعقیب در آمدند به طورى که یکى از آنها ناچار شد به کویت و دیگرى به سوریه هجرت کنند.»
اوج برخورد حکومت بر هم زدن سخنرانی وی در مراسم محرم در سال ۱۳۷۲ بود بعد از ان وی در خانه اش تحت نظر قرار گرفت. مراسم عزداری مربوط به حسینیه اش عملا به حالت تعطیل در امد. جمعیت قابل توجهی در مراسم ماه محرم شیرازی ها در قم جمع می شدند. در این دوران کتاب ها و نوشته های آیت الله سید محمد شیرازی در خارج از کشور منتشر می شد. فعالیت پیروان و مدافعان وی در خارج از کشور بر تنش با حکومت می افزود.
یکی از محور هایی حداقل در ظاهر باعث ناخشنودی حکومت از شیرازی ها بود دیدگاه سنتی آنان در تخاصم با رهبران اهل سنت و تبلیغ مرام غالیگری در تشیع بود. همچنین تاکید آنها بر ثواب قمه زدن بخصوص بعد از فتوی حرمت آن از سوی خامنه ای تقابل بین حکومت و آنها را دامن می زد. از دید آنها حکومت به خاطر مصالح سیاسی اصول و باور های راستین تشیع را کنار گذاشته و به مخالفان آنها باج می دهد.
حکومت پذیرای تبعات منفی دیدگاه های آیت الله سید محم دشیرازی بر علیه اهل سنت نبود چون نفعی در این کار آنان نمی دید. اما این رویکرد بیشتر جنبه ابزاری برای حکومت داشت. مشکل اصلی حکومت با آیت الله سید محمد شیرازی سیاسی بود ودر محور هایی چون مخالفت وی با نظریه ولایت فقیه موجود در قانون اساسی ، مشروعیت زدایی مذهبی از جمهوری اسلامی و تعامل با مخالفان حکومت تبلور می یافت. کاربست استاندارد دوگانه دیگر دلیل سیاسی بودن برخورد حکومت است. آیت الله میرزا جواد تبریزی نیز رویکرد مشابهی داشت اما حکومت مزاحمتی برای وی ایجاد نکرد.
آیت الله سید محمد شیرازی سرانجام بعد از تحمل سال های رنج ومشقت و انزوای تحمیلی در آذر سا ل۱۳۸۰ در حالی که ۷۵ سال از عمر وی گذشته بود ، دیده بر جهان فرو بست. برخی از طرفداران و مدعی هستند عوامل وزارت اطلاعات ایران او را با زهری مخصوص مسموم کرده اند و این سم به تدریج در بدن او پیشرفت کرده و منجر به عارضه سکته مغزی شده است! دلیل آنها سلامت کامل بدنی وی تا قبل از مرگ بوده است .
منتها به دلیل پزشکی چنین ادعایی قابل اثبات نیست. هر فرد سالمی می تواند دفعتا دچارعارضه سکته مغزی و یا قلبی شود. تا کنون مستند و مدرک قابل اعتباری در این خصوص مشاهده نشده و صرفا یک ادعایی است که درستی آن معلوم نیست . راست آزمائی آن محتاج دسترسی به منابع و اطلاعات مورد نیاز است.
مراسم تشییع جنازه وی با دخالت گروه های فشار و نیرو های امنیتی به جناجال کشیده شد. این اتفاق علی رغم پیام تسلیت خامنه ای بود. رهبری بنا به شیوه مالوفش که در مرگ مخالفان و منتقدانش پایم تسلیت صادر می کند برای سید محمد شیرازی نیز چنین عمل کرد و حتی از وی تجلیل کرد. پیام تسلیت خامنه ای بشرح زیر است :
«رحلت عالم مجاهد آیهاللَّه آقای حاج سید محمد شیرازی رحمهاللَّهعلیه را به بیت شامخ و معظم شیرازی و بخصوص به خانوادهی محترم و فرزندان مکرم ایشان و نیز به همهی دوستداران و ارادتمندان آن مرحوم بخصوص به حضرات کربلائیهای مقیم ایران صمیمانه تسلیت عرض میکنم. آن عالم بزرگوار سالهای متمادی از عمر خویش را در عراق و ایران صرف جهاد فرهنگی و سیاسی برای اعلای کلمهی اسلام و ترویج مکتب اهل بیت علیهمالسّلام نموده و زحمات فراوانی تحمل کردند. تألیفات متعدد ایشان در علوم اسلامی و مبارزه با صهیونیزم و استکبار، متضمن مجموعهی بزرگی از معارف دینی و سیاسی است و سعی مشکور و مجاهدت مقبولی در درگاه خداوند متعال است. انشاءاللَّه.از خداوند متعال علوّ درجات و حشر با اجداد طاهرینش را برای آن عالم بزرگوار مسألت میکنم.»
خامنه ای برخورد مثبت و کاملا تمجید آمیزی از آیت الله سید محمد شیرازی کرد و در عین حال با ظرافت وی را منتسب به کربلایی های مقیم تهران نموده و حوزه نفوذ وی را خارج از ایران توصیف کرد . اما حمله نیرو های امنیتی و هتک حرمت جنازه آیت الله شیرازی دوگانگی رفتار و عمل خامنه ای را آشکار ساخت.
آیت الله شیرازی وصیت کرده بود تا جنازه اش در خانه اش به صورت امانی و موقت دفن شود تا در فرصت مناسب به کربلا ارسال شده و در کنار قبر پدرش مدفون گردد. اما نیرو های حکومتی در میانه راه تشییع جنازه ، ناگهان تابوت را ربوده و به حرم حضرت معصومه برده و در راهرو مقابل قسمت کفشداری دفن کردند. بعدها با اعتراض علماء وشخصیتهای مذهبی محل کفشداری را عوض کردند، ولی قسمتی که قبر وی هست را حدود یکسال بعد به قسمت خانمها اختصاص دادند تا از زیارت دوستداران وی جلو گیری کنند.
اقدام نیرو های حکومتی با واکنش تشییع کنندگان مواجه شده ودرگیری های فیزیکی رخ داد. جمعت زیادی از علاقمندان وی در قم برای دفن و ادای احترام جمع شده بودند که در پایان یکسری نیز بازداشت شدند. سرانجام نیرو ها امنیتی و انتظامی اجازه ندادند وی موقتا در بیتش دفن شود . !!!
سخت گیری بر سر حضور و ادای احترام به مقبره وی تا کنون ادامه داشته است. عوامل حکومتی در سال ۱۳۸۴ با حمله به خانمها از جمله خانواده آیت الله شیرازی ونیز همسر سالخورده وی در بزرگداشت وی ایجاد اخلال کردند. تا مدتی زیارت دسته جمعی بر سر قبر وی ممنوع بود ودر حال حاضر به صورت محدود و کنترل شده این امکان وجود دارد.
بدینترتیب پرونده زندگی آیت الله سید محمد شیرازی بسته شد. او فقیهی سنت گرا و در عین حال سیاسی بود که در اندیشه تشکیل حکومت اسلامی با استناد به قوانین اسلامی در شکل درستش بود او اسلام فقاهتی را با آزادی احزاب و دموکراسی قابل جمع می دانست و جمهوری اسلامی را نظامی استبدادی در پوشش اسلام می دید.
وی به مبارزه فکری وفرهنگی با جمهوری اسلامی پرداخت و از صدا های رسای مخالفت و مقاومت در حوزه علمیه قم بود . اما آراء و دیدگاه هایاو در حوزه فرهنگی واپس گرایانه بود و معلوم نبود در صورتی که وی امکان می یافت نظرات سیاسی اش را حاکم گرداند فضای فرهنگی چه تفاوتی با فضای بعد از انقلاب پیدا می کرد . اما او همیشه با خشونت سیاسی بر علیه دگر اندیشان مخالفت کرد. همچنین تجربه جمهوری اسلامی باعث شد تا به تدریج نظراتش در خصوص اسلام گرایی وتاسیس حکومت دینی تعدیل گشته و به مشی فقهای سنتی نزدیک تر شد. اما هیچگاه رسما تفکیک دین و سیاست را نپذیرفت. بعد از او رهبری جریان شیرازی ها را برادرش سید صادق شیرازی پی گرفت.
منبع :
۱-(الصیاغه الجدیده لعالم الایمان والحریه والرفاه و اسلام صفحه۵۹۳ ـ ۵۸۲ مؤسسه البلاغ، بیروت.براى اطلاع بیشتر مراجعه شود به کتاب (المظلومیه ضربیهالوعى العلى) حسین عبد الله و کرّاس (مسیرهالعالم المجاهد السید مرتضى الشیرازى)).