حسن روحانی پیش از دور ششم مذاکرات اتمی وین در خصوص امکان ناپذیری بازگشت تحریمها به مرحله ما قبل اقدام مشترک شش ماهه ژنو مانور مفصلی داد. او بلافاصله بعد از توافق مقدماتی ژنو مدعی شد ساختار تحریمها فرو ریخت. اکنون نیز اعلام کرد کاسه تحریمها ترک خورده است و حتی در صورت شکست مذاکرات معطوف به توافق جامع هستهای هیچ بند زنی نمیتواند کاسه ترک خورده را ترمیم نماید.
اگر سخنان روحانی جنبه تبلیغاتی داشته و با هدف افزایش قدرت چانه زنی تیم مذاکره کننده هستهای صورت گرفته باشد مشکل بزرگی پدید نمیآورد. سخنان یاد شده نیز از جنس همان اغراق و بزرگ نمایی خیالبافانهای است که او هنگام تصویب طرح اجرائی موافقتنامه موقت ژنو مدعی شد غرب و شرق در پای ملت ایران سر تعظیم فرو آوردند. اما اگر سخنان وی ناشی از باور و اعتقاد باشد آنگاه تبعات منفی خواهد داشت. همانگونه که احمدینژاد وقتی گفت تحریمهای سازمان ملل و غرب ورق پارهای بیشتر نیستند، باور نمیکرد که چه سرنوشت تیرهای برای کشور و دولت خودش رقم میزند. تحریمهایی که موقتا تعلیق شدند درصد کمی از تحریمهای موجود هستند. همگی آنها هم قابل برگشت هستند. اگر مذاکرات به بن بست برسد و امیدی برای توافق در چشم انداز گفتگوها دیده نشود، آنگاه غرب نه تنها به سمت بازگرداندن تحریمها به سطح قبل از اقدام مشترک شش ماهه ژنو حرکت میکند بلکه در صورت تداوم غنی سازی با غلظت بالا، تحریمهای جدید یک جانبه و چند جانبه نیز وضع خواهد کرد.
بحث جنگ نیز مجددا بر سر بحران هستهای ایران سایه خواهد انداخت. سخن روحانی بدین معنا درست است که غرب برای رسیدن به فشار قبلی تحریمها محتاج زمان است. آمریکا نمیتواند به سرعت فشار تحریمها را به سطح قبل از توافق مقدماتی ژنو برساند. اما این امر بعد از یک بازه زمانی کمتر از یک سال قابل تحقق خواهد بود. همانگونه که حکومت نیز قادر نیست موقعیت هستهای خود را به سرعت به شرایط گذشته برگرداند. نیمی از سوخت هستهای با غلظت بالا اکسید شده است. راهاندازی سانتریفوژهای تعطیل شده نیز زمان میبرد. بنابراین موضوع فقط تابعی از زمان است و به زبان عامیانه دیر و زود دارد ولی سوخت وسوز ندارد.
اما امری که روحانی به آن توجه ندارد، اثر بازگشت تحریمها به سطح قبلی مخربتر از گذشته خواهد بود. در حال حاضر فضای انزوا بر علیه ایران کاهش یافته و ریسک سرمایهگذاری کم شده است. اما هنوز اکثر شرکتها و دولتها منتظر توافق جامع هستند. اگر این اتفاق نیافتد و دوباره تحریمها به حالت قبل بازگشته و افزایش یابد آنگاه سرمایهگذاریهای نسیه موجود نقد نگشته و ریسک سرمایهگذاری زیاد میگردد. در این حالت حتی در حوزههایی که مشمول تحریم نیستند باز تمایل به سرمایهگذاری در بین خارجیها مشاهده نخواهد شد.
احمدینژاد و خامنهای در ۸ سال گذشته این اشتباه را مرتکب شدند و توانایی غرب در تحمیل تحریمهای کمر شکن نادیده گرفتند. ممکن است روحانی با توجه به تنش غرب و روسیه بر سر بحران اوکراین فکر کند که حتی در صورت شکست خوردن مذاکرات روسیه اجازه نخواهد داد فروش نفت ایران تحتالشعاع تحریمهای یکجانبه و چند جانبه غرب قرار گیرد. در وهله نخست این احتمال قابل تامل است اما وقتی رفتار روسیه و هماهنگی آن ۱+۵ در طول سالیان گذشته مورد بررسی قرار گیرد؛ مشکل به نظر میرسد که احتمال فوق به واقعیت بپیوندد. روسیه در حین درگیری با غرب ولی در مذاکرات ۵ گانه وین کاملا با آمریکا هماهنگ بوده است.
موضع واحد ۱+۵ و ناتوانی حکومت در ایجاد شکاف در آن مورد تصدیق جواد ظریف قرار گرفت. رفتار روسیه در بحران غرب نیز نشان میدهد که نسبت به تحریمهای غرب حساس است و ترجیح میدهد حتیالمقدور موضوع تحریم واقع نشود . بنابراین با توجه به بحثهای ذکر شده تصور اینکه تحریم قابل بازگشت به سطح قبل از توافق بر اقدام مشترک شش ماهه نیست، تصوری غیرواقعبینانه و تخیلی است. تحریمها بعد از یک بازه زمانی چند ماهه میتوانند به سطح قبلی باز گردند. تبعات منفی این اتفاق برای دولت روحانی بیشتر از حکومت خواهد بود و پتانسیل تحول دولت در حوزههای اقتصادی و سیاست خارجی را عقیم میسازد.