تفریح خامنه‌ای و تقابل با آمریکا در عراق

سید علی خامنه‌ای روز گذشته در هنگام ترک بیمارستان نسبت به اقدامات دولت آمریکا در تشکیل ائتلاف بر علیه داعش واکنش نشان داد وگفت: «من در این چند روزی که در بیمارستان بستری بودم، یک تفریح داشتم که عبارت بود از شنیدن صحبت‌های مقامات آمریکایی در زمینه‌ی مبارزه! با داعش، که واقعا مایه‌ی تفریح بود.»

13930624_0427553

او اظهارات مقامات آمریکایی در خصوص مبارزه با داعش را پوچ، توخالی و جهت‌دار خواند و با اشاره به سخنان وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا که صراحتا اعلام کردند از ایران برای مبارزه با داعش دعوت نخواهند کرد، خاطر نشان ساخت: «اینکه آمریکا از ایران برای حضور در یک کار خلاف و غلط دسته جمعی مایوس می‌شود، مایه‌ی افتخار ما است و افتخاری بالاتر از این، برای خود نمی‌دانیم.»

خامنه‌ای مقام‌های آمریکائی را به دروغ گویی و رفتار دوگانه متهم کرد و توضیح داد: «در همان روزهای سخت حمله داعش به عراق، سفیر آمریکا در عراق طی درخواستی از سفیر ما در عراق می‌خواهد که ایران و آمریکا جلسه‌ای برای مذاکره و هماهنگی در خصوص داعش داشته باشند. سفیر ما در عراق، این موضوع را به داخل کشور منعکس کرد که برخی مسوولان هم با این جلسه مخالفتی نداشتند اما من مخالفت کردم و گفتم، در این قضیه ما با آمریکایی‌ها همراهی نمی‌کنیم زیرا آنها نیت و دست آلوده‌ای دارند و چگونه امکان دارد که در چنین شرایطی ما با آمریکایی‌ها همکاری کنیم.

همین وزیر امور خارجه آمریکا، شخصا به آقای دکتر ظریف درخواست داده بود که بیایید در قضیه داعش با ما همکاری کنید اما دکتر ظریف درخواست او را رد کرده بود. حتی معاون وزیر امور خارجه آمریکا هم که یک زن است و همه او را می‌شناسند، در مذاکرات با آقای عراقچی، بار دیگر این درخواست را تکرار کرد اما آقای عراقچی نیز درخواست وی را رد کرد.

اکنون آنها به دروغ می‌گویند که ما ایران را در ائتلاف شرکت نخواهیم داد در حالی که ایران از ابتدا مخالفت خود را با حضور در چنین ائتلافی اعلام کرده بود.

آمریکایی‌ها قبلا نیز با سر و صدای فراوان و با حضور چندین کشور، یک ائتلاف بر ضد سوریه تشکیل دادند اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند و در مورد عراق نیز وضعیت به همین‌گونه خواهد بود.»

خامنه‌ای تصریح کرد که آمریکائی‌ها قصد اقدام جدی بر ضد داعش ندارند و جلوگیری از پیشروی داعش را به ارتش عراق و نیرو‌های مردمی عراق نسبت داد. او برنامه اصلی آمریکا را ایجاد زمینه برای حملات هوایی بدون اجازه مشابه پاکستان در عراق و سوریه توصیف نمود و در پایان به صورت تلویحی تهدید کرد اگر آمریکا رویه کنونی را ادامه بدهد همان مشکلاتی که در ده سال گذشته بر سر راهشان در عراق به وجود آمد، بار دیگر به وجود خواهد آمد.

خامنه‌ای در این سخنان نخست خشم و ناراحتی خود از عدم دعوت ایران به ائتلاف بین‌المللی بر علیه داعش و به‌خصوص نشست‌های پاریس و جده اعلام کرد. او همچنین خیلی صریح بیان داشت در صورتی که آمریکا توقعات جمهوری اسلامی در عراق را برآورده نسازد، مشکلات مربوط به بی‌ثباتی ادامه پیدا خواهد کرد.

در مجموع از سخنان رهبری می‌توان نکات زیر را نتیجه گرفت:

تقابل با آمریکا درعراق

سخنان خامنه‌ای آشکار ساخت که حکومت از رویکرد کنونی آمریکا در عراق ناراضی است و از این‌رو می‌کوشد تا سیاست قبلی که مبنی بر تقابل راهبردی و همکاری‌های تاکتیکی بود را ادامه دهد. این مساله بر کارزار بر علیه داعش و پایان نا آرامی‌ها در عراق تاثیر منفی دارد. جمهوری اسلامی به موازات تقویت دولت مرکزی شیعه‌گرا در چارچوب راهبردی در عین حال به صورت مقطعی و تاکتیکی از تشدید ناآرامی‌ها برای به شکست سیاست مداخله آمریکا در عراق بهره‌برداری کرده است. هدف حمایت از گروه‌های شورشی، ایجاد بی‌ثباتی مقطعی به عنوان اهرم فشار برای دریافت امتیازات بوده است. از این‌رو اگر آمریکا بخواهد به سمت تغییر موازنه قوا در عراق به ضرر ایران و سیاست‌های راهبردی حکومت حرکت کند، آنگاه نظام فقط تضعیف داعش را دنبال کرده و تا نابودی کامل آن همراهی نمی‌کند.

 

آمریکا و ایران بر سر داعش

خامنه‌ای مدعی است آمریکایی‌ها خواهان گفتگو و همکاری با ایران بر سر داعش بوده ولی با پاسخ منفی نمایندگان حکومت مواجه شده‌اند. مقام‌های آمریکایی بدون اشاره مستقیم اصل تماس و رای‌زنی با ایران را انکار نکردند بلکه می‌گویند نظر مثبتی نسبت به همکاری نظامی و امنیتی با ایران نداشته‌اند. از ابتدا فرماندهان نظامی ارشد آمریکا و مقام‌های دولتی در این خصوص موضع روشنی داشتند.

همچنین مخالفت عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز نقش مهمی در عدم دعوت ایران به ائتلاف داشته است. از آنجایی‌که آمریکا در جنگ جدید رویارویی با سنی‌های افراطی را در دستور کار قرار داده است، همراهی دولت‌های سنی و نیروهای میانه‌رو و معتدل آن اهمیتی زیادی برای مقامات واشنگتن دارد تا رویارویی نظامی به معنای تقابل با سنی‌ها تفسیر نشود. تفسیری که گروه‌های نظیر داعش تمایل دارند به آن دامن بزنند. قدرت گرفتن شیعیان در پرتو برخورد با داعش دیگر دغدغه‌ای است که دولت آمریکا را به سمت رعایت حساسیت‌های دولت‌های عربستان و امارات سوق می‌دهد.

سخنان جان کری در خصوص چگونگی رای‌زنی با ایران در خصوص داعش روشن‌گر است. وی در حاشیه نشست پاریس گفت: «در مورد نشست امروز باید بگویم که اظهارات من در مخالفت با حضور ایران، واقعا به این دلیل بود که شرایط لازم برای انجام چنین دعوتی مهیا نبود، از جمله این واقعیت که ملک عبدالله (پادشاه عربستان) مانند سعود [الفیصل] (وزیر خارجه عربستان)، پیش از آن اظهارات به من اطلاع داد، که اگر آن‌ها (ایرانی‌ها) بیایند،‌ سعودی‌ها نخواهند آمد.»

وی در خصوص عدم دعوت از ایران توضیح می‌دهد: «این بدان معنی نیست که ما با برقراری ارتباط و فهمیدن اینکه آیا امکان کنار آمدن از سوی آن‌ها وجود دارد، یا اینکه تحت چه شرایطی امکان تغییر موضع وجود دارد، یا اینکه اصلا چنین امکانی وجود دارد یا نه، مخالف هستیم. من عمیقا معتقدم که یکی از اصول شغل من به عنوان وزیر خارجه این است که همواره – در جایی که معقول باشد و ارزش‌های خود را زیر پا نگذاشته و اصول سیاست‌مان نقض نشود – تلاش کنم تا مسیری را باز بگذارم تا اگر شد مسائل را حل کنیم… فکر می‌کنم داشتن یک کانال ارتباطی با کسانی که از قبل بر سر یکی از بزرگ‌ترین موضوعات جهان امروز با آن‌ها در حال مذاکره هستیم، چیزی است که عقل سلیم حکم می‌کند.»

کری در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به به سخنان خامنه‌ای، گفت: «ما همواره برای انجام مذاکره در حاشیه مذاکرات ۱+۵ آماده بودیم و تا الان هم چند بار چنین مذاکراتی انجام داده‌ایم. نمی‌خواهم در این مورد وارد مجادله شوم.»

در اصل تلاش مقام‌های آمریکائی برای اقناع مقامات ایران به داشتن منافع مشترک در تقابل با داعش بوده است. اما به نظر می‌رسد موضوع داعش عملا باعث افزایش اختلافات بین ایران و آمریکا شده است.

 

تبعیت دولت روحانی از خامنه‌ای

خامنه‌ای در سخنانش فاش ساخت که برخی از مقامات ایرانی موافق گفتگو با دولت آمریکا در خصوص مبارزه با داعش بودند، اما وی مخالفت کرده و موضوع منتفی شده است. به احتمال زیاد منظور وی از مقامات کارگزاران دولت روحانی و چه بسا خود وی بوده‌اند. فاش‌سازی این موضوع از سوی خامنه‌ای تاکیدی است بر این مساله که وی حرف آخر را در این زمینه می‌زند و دولت روحانی نیز تا جایی نظرش را جلو می‌برد که با مخالفت محکم خامنه‌ای مواجه نشود.

 

در کل سخنان خامنه‌ای حالت واکنشی داشت و نوعی عصبانیت ناشی از تحقیرشدگی در خصوص عدم دعوت از ایران در ائتلاف بر علیه داعش را آشکار ساخت. برخورد مشابهی نیز قبلا در خصوص عدم دعوت از ایران در نشست مذاکرات سوریه با میانجی‌گری سازمان ملل صورت گرفته بود.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.