۱۳ آبان عاشورایی و کاپیتولاسیون وارونه

تقارن ۱۳ آبان امسال با مراسم عاشورا باعث شد تا اصول‌گرایان افراطی و اقتدارگرایان حامی ولایت مطلقه رهبری از این فرصت برای ترویج گفتمان ضد غربی، ستیزه‌جویی در سیاست خارجی و حمله به روحانی استفاده نمایند. سخنران مراسم بزرگداشت سی و پنجمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا، علیرضا پناهیان، از روحانیون تندرو و نزدیک به رهبری بود.

نقطه عزیمت پناهیان گروه‌های فشار بوده‌است اما در دهه گذشته با حضور در مجالس دینی و سیاسی کوشیده تا در جایگاه نظریه‌پرداز مذهبی و سیاسیِ نیروهای معتقد به ولایت مطلقه و بدون هیچگونه محدودیت قرار بگیرد.

9E00EAE4-9CCB-401B-9D1A-B753F0F3CBF0_w640_r1_s_cx5_cy13_cw78 (1)

وی در سخنانی تند اعلام داشت آمریکا کماکان دشمن اصلی ایران و جهان اسلام است و در زمانه کنونی مصداق یزید و جمهوری اسلامی نماد یاران امام حسین است و منطق عاشورا ضدیت با غرب را تجویز می‌نماید. اما او در عین حال تصریح کرد قدرت حسینی‌های امروز بیشتر است و علاوه بر ۷۲ میلیون ایرانی به جای ۷۲ نفر تعداد زیادی دیگر نیرو در سراسر جهان در برابر آمریکا ایستاده‌است و این بار عاشورا فرجام پیروزمندانه پیدا می‌کند.

پناهیان در راستای سیاست حکومت در استفاده ابزاری از عاشورا و سیره رفتاری امام حسین با برخوردی پوپولیستی و سطحی، تصویرسازی کاذب و سست‌بنیادی از تطبیق عاشورا با آرایش سیاسی کنونی جهان ارائه داد. او که با سخنان هیجانی و شعاری می‌کوشید خواست داعش در حمله به کربلا را به آمریکا نسبت دهد، سخنی به میان نیاورد که در غیاب حملات هوایی آمریکا به داعش امکان سقوط بغداد و به خطر افتادن نجف و کربلا، دو شهر مقدس شیعیان، وجود داشت.

به نظر می‌رسد خلاف واقع‌گویی وی که با تحریف توأمان حادثه تاریخی کربلا و رویدادهای کنونی منطقه خاورمیانه و دنیا همراه بود هدف کلی ضرورت حفظ برخورد خصمانه با آمریکا و مخالفت با سیاست نرمش‌جویانه روحانی در سیاست خارجی را دنبال می‌کرد.

سخنان پناهیان را در سه سرفصل کلی می‌توان دسته‌بندی کرد. از آنجایی که وی یکی از سخنرانان اصلی برنامه‌های مذهبی و سیاسی بیت رهبری است، از این‌رو سخنان وی تنها دیدگاه‌های یک روحانی افراطی را نمایان نمی‌سازد بلکه دریچه‌ای برای فهم نوع نگاه گروه‌های ذی‌نفوذ در قدرت نیز هست.

مبارزه آشتی‌ناپذیر با آمریکا به عنوان «دشمن بشریت»

پناهیان تصویر بسیار تیره‌ای از آمریکا و غرب ارائه می‌دهد که بزرگ‌ترین شر برای مردم ایران و محرومان در جهان است و دولتی وحشی است که با کشتار و اذیت و آزار سیستماتیک مردم جهان به بقای خود ادامه می‌دهد. وی حتی خواهان دریافت حقوق مضاعف و به نوعی کاپیتولاسیون وارونه برای مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران شد.

فرازی از سخنان وی در این خصوص بشرح زیر است:
«چون با وحشی‌ها مذاکره می‌کنند باید حقوق مضاعف داده شود، اگر با آدم‌ها مذاکره می‌کردند به این حقوق نیاز نبود. ما در همین روز اعلام می‌کنیم به مذاکره‌کنندگان و نمایندگان این ملت باید حقوق مضاعف داده شود چون طرف مقابل آنها وحشی هستند و اگر سر عقل نیایند ما خودمان آنها را سر عقل خواهیم آورد.»

«بنابراین حرکتی که توسط بخش اصلی قدرت در سالگرد ۱۳ آبان راه افتاد در صدد تثبیت این انگاره است که تغییری در سیاست خصمانه نظام با آمریکا داده نخواهد شد و مذاکرات کنونی صرفاً در مسیر تنش‌زدایی مقطعی و کسب قوا برای رویارویی در جبهه‌های تقابل آینده است. سخنان وی باطل‌کننده دیدگاه‌هایی است که با ساده‌اندیشی در حال تبلیغ گذار جمهوری اسلامی از خصومت با امریکا به روابط دوستانه هستند.

تحکیم حضور در بلوک ضد آمریکا و اسلام‌گرایی بنیادگرا

پناهیان که خود اعلام نمود مخاطب سخنانش مردم مسلمان منطقه هستند تاکید کرد مذاکره با آمریکا در راستای تلاش حکومت برای نابودی استکبار جهانی است. او گفت ملت‌های منطقه بدانند ایران تا انتقام خون ملت‌های مظلوم منطقه را نگیرد از پا نخواهد نشست. در واقع حرف‌های پناهیان نگرانی حکومت را آشکار می‌سازد که مبادا مذاکره با آمریکا و کنار رفتن تابوی گفت‌وگوی مستقیم با دولتمردان آمریکا باعث شود نیروهای ضد غرب در داخل کشور و منطقه از جمهوری اسلامی به دلیل سازشکاری ناامید گردند.

پناهیان سعی کرد تا بگوید جمهوری اسلامی در کنار گرایش‌های ضد آمریکایی در منطقه است. رمزگشایی سخنان وی می‌تواند به این نتیجه منتهی شود که در معادلات کنونی منطقه بخش مسلط قدرت کماکان تقابل اصلی را با آمریکا می‌داند و همسویی در مبارزه با داعش جنبه مقطعی و گذرا دارد و حکومت کماکان می‌خواهد بین نیروهای اسلام‌گرا ائتلاف و وحدت راهبردی حول تقابل با آمریکا و اسرائیل در منطقه شکل بگیرد. بخشی از سخنان وی در این زمینه روشنگر است:
«آمریکایی‌های خبیث فکر نکنند از این گفت‌وگو آبرو کسب می‌کنند، ملت‌های مظلوم منطقه بدانند این مذاکره‌ها آخرین اتمام حجت ما است و مریدان پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) منتظر فرمان عاشورایی هستند تا آنها را نابود کنند و ملت‌های منطقه بدانند ایران تا انتقام خون ملت‌های مظلوم منطقه را نگیرد از پا نخواهد نشست.»

پناهیان در بخش‌هایی از سخنانش تهدید کرد در صورتی که انتظارات از مذاکرات هسته‌ای محقق نشود آنها دولت آمریکا را وادار می‌سازند تا به خواست حکومت تن در دهد.

تخطئه دولت روحانی

پناهیان به دولت روحانی هشدار داد که از در سازش با آمریکا در نیاید. وی اظهار داشت: «امروز استکبار در حال اضمحلال است، مبادا با یک دولت زبون، به نرمی مذاکره شود و باید از اباعبدالله یاد بگیریم و با قدرت مذاکره کنیم و به آنها بگویید که ما با تروریست‌های آدمخوار اگر هم گفت‌وگو کنیم با آنها کنار نخواهیم آمد. در غیر این صورت لکه ننگی برایمان خواهد بود.»

او نسبت به سخنان روحانی واکنش نشان داد که از مذاکره امام حسین با دشمن برای تقویت مذاکرات هسته‌ای استفاده کرد. اما سخنان پناهیان تلاشی است تا دولت در چارچوب خطوط قرمز رهبری و اصول‌گرایان افراطی در مذاکرات مربوط به توافق جامع عمل نماید. همچنین توافق احتمالی منجر به تقویت خط سازش با آمریکا نگردد. در عین حال تاکید وی بر اینکه این مذاکرات اتمام حجت است، فرضیه‌ای را قوت می‌بخشد که مدافعان سیاست تقابل و تشدید برخورد، مترصد ناکامی مذاکرات جاری هستند تا اقدامات تهاجمی را شروع کنند. نقدی رئیس سازمان بسیج نیز مدعی شد مذاکرات برای سازش نیست بلکه برای روشن کردن حقایق است.

اما به نظر می‌رسد سویه اصلی سخنان وی روشن کردن این موضوع است که رابطه خصمانه و تیره با آمریکا دستخوش تغییر استراتژیک واقع نخواهد شد و کماکان پاسخ جمهوری اسلامی به آمریکا «نه» است. در طعنه زدن به روحانی و مدافعان تنش‌زدایی با غرب در همه حوزه‌ها، علم الهدی امام جمعه مشهد نیز اظهاراتی مشابه پناهیان انجام داد و گفت: «روزی استکبار یزید بود و روزی اوباما و کری است، برخی جریان‌های سیاسی بدانند این مملکت، مملکت عاشورا و مملکت حسین (ع) است و نمی‌توانند در همدستی با آمریکا به اهداف خود برسند و به دنبال سازش باشند، با سازش کردن با یزید که اقتصاد درست نمی‌شود، اینجا مملکت قمر بنی‌هاشم (ع) است، اینجا جبهه امام حسین (ع) است ما کربلا را جهانی کردیم بعد انتظار دارید در مملکتی که قمر بنی‌هاشم (ع) دست خود را در کربلا از دست داد ما بخاطر اقتصاد و معیشت با آمریکا و یزید زمان دست بدهیم و بیعت کنیم؟»

در مجموع سخنان پناهیان بخشی از سیاست شبیه‌سازی کاذب و عوام‌فریبانه واقعه تاریخی عاشورا با حوادث جاری سیاسی است که نیروهای نزدیک به رهبری و اقتدارگرایان در محرم امسال دنبال کرده و می‌کنند. آنها در این کار تا حدی به افراط افتادند که مرتضی آقا تهرانی نماینده مجلس و از اعضاء جبهه پایداری مدعی شد تصویب طرح امر به معروف و نهی از منکر، ناله و فریاد یزیدصفتان مستکبر غربی را درآورده است.

اظهارات فوق نشانگر مقاومت این نیروها در برابر تحولات سیاسی و فرهنگی است که با نزدیک شدن دولت اعتدال به نیمه عمر خود در حال افزایش است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.