خامنه‌ای و نا آرامی در بیت‌المقدس شرقی و کرانه باختری

روز یکشنبه ۹ نوامبر عرب‌های ساکن فلسطین به اعتراض گسترده برعلیه پلیس اسرائیل دست زدند. دلیل اعتراض آنها کشته شدن یک جوان اسرائیلی به دست پلیس اسرائیل بود. پلیس مدعی است فرد کشته شده با چاقو به ماشین پلیس حمله کرده است. از دو هفته گذشته بیت‌المقدس شرقی، اسرائیل شمالی، تلاویو و کرانه باختری نا‌آرام شده‌است. ماجرا از ترور یهودا نهلیک، خاخام تندروی یهودی شروع شد. سپس نیروهای انتظامی اسرائیل به منزل معتز حجازی ( مظنون به ارتکاب ترور) حمله کرده و او را کشتند.

download_7

این اقدام باعث خشم مردم فلسطینی ساکن بیت‌المقدس شرقی شد و به خیابان‌ها آمدند. دولت اسرائیل مسجد‌الاقصی را برای یک روز بست. عمل فوق خشم فلسطینی‌ها و اعتراضات‌شان را شدت بخشید. بعد از یک روز دولت اسرائیل ورود به صحن شریف را برای افراد فلسطینی بالای ۵۰ سال آزاد اعلام کرد. اما ایجاد محدودیت در ورود به مسجد‌الاقصی با واکنش تند دولت خود گردان مواجه شد و محمود عباس این اقدام را به معنای اعلان جنگ برشمرد. مناسبات بین کشور اردن و اسرائیل نیز تیره گشت و دولت اردن سفیرش را از اسرائبل فرا خواند.

اردن تا قبل از ۱۹۶۷ تولیت مسجد‌الاقصی را در دست داشت اما بعد از شکست اعراب در جنگ با اسرائیل و الحاق بیت‌المقدس شرقی به اسرائیل بین دو دولت توافقی امضا شد تا مسجد‌الاقصی حالت اسلامی خود را حفظ کند و یهودی‌ها امکان اعمال مذهبی خود را نداشته باشند. دولت اسرائیل به این تعهد تاکنون پایبند بوده است. در مناقضه اخیر علی‌رغم اعتراضات نیروهای افراطی یهودی، نتانیاهو اعلام کرد کماکان به تعهد فوق پایبند است.

اما تداوم مناقشه‌ها و به‌خصوص سیاست گسترش شهرک‌سازی و اقامت یهودی‌ها در بیت‌المقدس شرقی که فلسطینی‌ها آن را متعلق به خود می‌دانند و قرار است پایتخت دولت مستقل فلسطینی باشد باعث نگرانی شده که سیاست یهودی‌سازی کامل بیت‌المقدس شرقی در دست اجرا است.

پیش و بعد از ترور خاخام تند روی یهودی حملات تروریستی از سوی برخی فلسطینی‌ها صورت گرفت. در ۲۲ ماه اکتبر یک فرد فلسطینی با ماشین به صف کسانی که در راه اهن ایستاده بودند حمله کرد و باعث شد یک کودک کشته شده و چندین نفر زخمی شوند.

حمله بعدی نیز با راندن ماشین به سمت افراد ایستاده در ایستگاه قطار رخ داد که در جریان آن یک پلیس مرزی اسرائیلی کشته شده و جمعی نیز رخمی شدند.

علاوه بر این درگیری ها بین جوانان فلسطینی در بیت المقدس شرقی با پلیس اسرائیل زد و خورد در جریان است . جوان‌ها خیابان‌ها را بسته و به طرف پلیس سنگ پرتاب می‌کنند و پلیس نیز در واکنش گاز اشک‌آور پرتاب کرده و معترضان را دستگیر می‌کند. کشتن حجازی باعث افزایش خشم ساکنان فلسطینی بیت‌المقدس شده که معتقد هستند وی نقشی در ترور نداشته است.

هویت حمله کنندگان به عابران در پیاده رو معلوم نیست ولی ارتش اسرائیل آن‌ها را عضو حماس می‌داند.

حماس سیاست سکوت را در پیش گرفته ولی از حمله به شهروندان اسرائیلی دفاع کرده است. حماس همچنین اعلام کرده وقایعی که در بیت‌المقدس شرقی در جریان است باعث می‌شود تا آنها خود را برای جنگ آماده سازند.

نتانیاهو تهدید کرده است سخت‌ترین برخورد‌ها را با کسانی که مقابله خشونت‌آمیز با پلیس داشته باشند انجام خواهد داد و اقامت آنها در اسرائیل لغو شده و به کرانه باختری یا غزه ارسال می‌شوند.

اگر چه منشا اصلی نا آرامی‌ها خودداری دولت اسرائیل از پذیرش حقوق فلسطینی‌ها و تشکیل دولت است که لازمه آن متوقف کردن سیاست شهرک‌سازی و تحویل بیت‌المقدس شرقی به فلسطینی‌ها است ، اما در این میان، اقدامات تند، غیر منطقی و متعارض با حقوق بشر و موازین انسانی برخی از فلسطینی‌ها باعث پیچیده‌تر شدن مشکل شده است. ترور خاخام یهودی و حمله به شهروندان اسرائیلی علاوه بر اینکه اقدامات تروریستی بودند فضا را برای دور جدید از تنش‌ها و محدودیت‌ها برعلیه فلسطینی‌ها مساعد کرد.

سیاست‌های تنگ نظرانه و مغایر با صلح اسرائیل باعث افزایش یاس و ناامیدی در بین جوانان فلسطینی و جذب آنها به رویکرد‌های افراطی شده است. اما در نهایت اتخاذ روش‌های افراطی و توسل به خشونت باعث سخت‌تر شدن وضعیت فلسطینی‌ها و نقض بیشتر حقوق آنها می‌شود.

عرب‌های تبعه اسرائیل به عدم برخورداری از حقوق شهروند درجه یک اعتراض دارند و می‌خواهند نیروهای دولتی و امنیتی اسرائیل به مانند شهروندان یهودی با آنها رفتار نمایند. آرامش در بیت‌المقدس شرقی و نواحی فلسطینی نشین نیازمند کاهش خشونت ناموجه از سوی نیروهای نظامی و امنیتی اسرائیل است.

بعد از پایان جنگ اسرائیل و غزه مذاکرات صلح با میانجی‌گری دولت مصر به بن بست برخورده و هیچ تغییر ملموسی در وضعیت ساکنان غزه و حل مشکلات آنها ایجاد نشده است. در این فضا زمینه برای شکل گیری انتفاضه دیگری مهیا است و گروه‌های تند روی فلسطینی و حامیان خارجی آنها به دنبال تقویت وقوع این حرکت هستند.

می‌توان درگیری‌ها در بیت‌المقدس و نوار باختری را در ارتباط با مواضع رهبری جمهوری اسلامی تحلیل و تبیین کرد. او مدتی است که بر روی مسلح کردن نوار باختری و کشاندن درگیری در این منطقه بین فلسطینی‌ها و اسرائیل تاکید دارد.

خامنه‌ای در دیدار با رمضان عبدالله دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین، همراه شدن بخش ساحل غربی فلسطین در رویارویی با رژیم اسرائیل را یک پروژه‌ی اساسی برشمرد و تأکید کرد: «جنگ با رژیم صهیونیستی، یک جنگ سرنوشت است که باید تکلیف را نهایی کند و باید کاری کرد که دشمن همان نگرانی‌هایی را که از ناحیه‌ی غزه دارد، از طرف ساحل غربی نیز احساس کند.»

 

رمضان عبدالله نیز در پاسخ نظرات رهبری در جریان نبرد ۵۱ روزه و تأکید بر ضرورت تسلیح کرانه باختری برای مقابله با زیاده‌خواهی‌ها دولت اسرائیل را موضوعی راهبردی و راه حلی مؤثر خواند که موجب تقویت روحیه و توان مضاعف مجاهدان شده است.

جنبش جهاد اسلامی بعد از این دیدار و در واکشن به جان باختن یک دختر فلسطینی در رام‌الله با صدور بیانیه‌ای از آحاد فلسطینیان ساکن کرانه باختری و قدس خواست تا برای دفاع از خود در برابر باندهای تروریست شهرک‌نشینان صهیونیست، اقدام به تشکیل کمیته‌های دفاع مردمی کنند.

تلاش‌ها برای ناآرام ساختن کرانه باختری تا جایی گسترش یافت که محمود عباس اعلام کرد جریان جنگ غزه مانع از شکل‌گیری انتفاضه‌ای دیگر علیه رژیم صهیونیستی در کرانه باختری شده است. معتر حجازی که متهم به ترور خاخام یهودی است از اعضاء گروه جهاد اسلامی فلسطین بوده‌است و صریحا آرزو کرده بوده که هم‌چون خاری در گلوی برنامه یهودی‌سازی بیت‌المقدس شرقی باشد. او به مدت یازده سال و نیم به دلیل جرائم ملی در زندان اسرائیلی‌ها بود و سه سال قبل از مرگ آزاد شده بود.

هنوز مستندات معتبری وجود ندارد که او عامل ترور یاد شده بوده است. اما با توجه به عضویت وی در گروه جهاد اسلامی و اظهاراتش محتمل است وی دست به این کار زده باشد. خاخام یهودا که متولد آمریکا و یهودی تند رو بود، از رهبران کمپینی است که خواهان دریافت حق انجام اعمال مذهبی در مسجد‌الاقصی برای یهودی‌ها است. صرفنظر از دیگر دیدگاه‌های تند‌روی و نگرانی فلسطینی‌ها از گسترش جمعیت یهودی‌ها در بیت‌المقدس شرقی و سیاست هدفمند توسعه شهرک‌سازی اما نفس درخواست این کمپین امر موجهی است. مسجد‌الاقصی مرکز مذهبی مشترک بین ادیان ابراهیمی است. همه پیروان ادیان باید این حق را داشته باشند که در این محیط با حفظ حقوق دیگران به انجام اعمال مذهبی خود بپردازند. این فضا باعث تقویت روح همکاری و دوستی و کاهش تنش‌ها و خصومت‌های مذهبی می‌شود .

اما برخورد کنونی گروه‌های فلسطینی و به‌خصوص جهاد اسلامی موافق چنین رویه‌ای نیست و تقریبا همه کشورهای اسلامی خواهان حفظ انحصاری مسجد‌الاقصی برای مسلمانان هستند.

گروه‌های تند روی فلسطینی چون حماس و جهاد اسلامی که منافعی در حفظ فضای تنش و خشونت بین فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها دارند، ناآرامی‌های کنونی را فرصتی برای تعقیب برنامه‌های خود قرار داده‌اند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، محمد ابوعسگر، از مقام‌های حماس، در یک مراسم رسمی در اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه گفت که حماس ارتش مردمی تشکیل داده که تاکنون دو هزار و ۵۰۰ نفر به آن پیوسته‌اند. به گفته او این ارتش با هدف «آزاد سازی مسجدالاقصی و فلسطین» تشکیل شده است.

با توجه به نکاتی که قبلا طرح شد جمهوری اسلامی و به‌خصوص خامنه‌ای مشوق گسترش درگیری‌ها از غزه به کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی است. سیر تحولات و مواضع خامنه‌ای فرضیه‌ای را قوت می‌بخشد که پشت سر دور جدید تنش‌ها در بیت‌المقدس شرقی مداخلات حکومت است. البته ایجاد محدودیت از سوی اسرائیل برای ورود فلسطینی‌ها به مسجد الاقصی باعث ناراحتی و واکنش منفی اکثر کشورهای اسلامی شده است. به عنوان نمونه اخوان المسلمین اردن با راه اندازی راهپیمایی خواستار لغو قرار داد صلح بین اردن و اسرائیل شد.

اما به نظر می رسد رویکرد جمهوری اسلامی حالت سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده برای سرمایه‌گذاری بر روی گسترش درگیری‌ها و دامن زدن به فضای خشونت در کرانه باختری دارد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.