پیامد های گزارش سنای آمریکا

انتشار گزارش سنای آمریکا از موارد استفاده از شکنجه و شیوه بازجوئی خشن رویداد مهمی در آمریکا بود که پیامد های دامنه داری خواهد داشت. اگر چه در وهله نخست به نظر می رسد زمانی که برای انتشار گزارش انتخاب شده است بی ارتباط با شکست دمکرات ها در انتخابات میان دوره ای کنگره امریکا نباشد و رقابت ها در عرصه سیاسی امریکا نقشی مهم در جمع آوری و انتشار گزارش یاد شده در مقطع فعلی داشته باشد، اما بررسی عمیق تر آشکار می سازد که ابعاد ماجرا فراتر از رقابت های جناحی است.

90a9f476-8875-480c-a22b-ac4e4f814656-460x276

ژرف کاوی موضع گیری ها و تحولات بوقوع پیوسته نشان می دهد تاثیرات این رویداد گسترده است و فضای سیاسی و ساختار امنیتی آن را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

در اصل مقاومت و تقاضا برای تغییر در شیوه های بازجوئی خشن بستر اصلی تاثیرگذاری است. اما پسامد های سیاسی نیز به نوبه خود بر نتیجه رویارویی فوق موثر هستند. در ادامه به بخشی از پیامد های مهم پرداخته می شود.

 

ناتوانی بازجوئی های خشن در تولید اطلاعات حساس وکاربردی

تا پیش از این مقامات سیا با این استدلال به شکنجه و شیوه های بازجوئی خشن متوسل می شدند که تنها از این روش می توانند به اطلاعات مهم و قابل پیگیری از متهمان خطرناک و بازدارندگی در برابر تهدید های امنیتی بزرگ برسند. اما گزارش کمیته سنا نادرستی این ادعا را روشن ساخت. تقریبا تمامی اطلاعات حساس و تعیین کننده از روش های دیگر به دست آمده و یا قابل حصول بوده اند. به عنوان مثال قبلا ادعا می شد در پیدا کردن وقتل بن لادن روش های فوق نقش مهمی داشته اند. اما اینک مشخص شده که چنین نبوده است. نمونه دیگر شکنجه شیخ خالد محمد برای به دست آوردن اطلاعات محل اختفای تروریستی به نام مجید خان است. د خالد محمد بعد از اینکه تهدید به قتل فرزندان، بی خوابی های طولانی و ۱۸۳ بار غرق مصنوعی شده است در نهایت اطلاعاتی را می دهد.(۱)

اما بعدا معلوم می شود در همان زمان خان در پاکستان زندانی بوده است! اطلاعاتی که با ارتکاب شکنجه و خشونت های بی رحمانه و شدید به دست می آیند عمدتا قابل اتکا نیستند چون متهم برای نجات خودش در چارچوب مورد نظر بازجویان حرف های را می زند که اعتبار و کاربردی بودن آنها معلوم نیست و اکثرا اشتباه و یا گمراه کننده هستند. البته به صورت کامل نمی توان گفت که هیچ کاربردی ندارند. اما با توجه به رعایت حقوق انسان ها و نکات فنی بازجوئی ریسک بالایی دارند.

 

گسترش بی اعتمادی به سیا

در بخش های مختلف گزارش نمونه های متعددی از ارائه اطلاعات غلط و گمراه کننده مسئولان سیا برای توجیه عملکرد پرسنل خود به مقامات قانونگذار ارائه شده است. این مسئله ضمن ایجاد بحران اعتماد برای دستگاه امنیتی آمریکا که سوابق متعددی در ارائه اطلاعات خلاف واقع و محاسبات غلط دارد، خلاء ونقصان نظارت های قانونی را نیز نشان می دهد. کنگره و دولت آمریکا نیاز دارد تا با آسیب شناسی ساز و کار های موجود، قدرت بازدارندگی و راست آزمائی گزارش های نهاد های اطلاعاتی را افزایش دهد. نیرو های امنیتی معمولا گرایش به نظارت گریزی و احاطه نهاد های انتخابی را دارند.

 

واگرایی در روابط سیا و اوباما

همراهی اوباما در انتشار گزارش فوق و تصمیم قاطع وی در پایان بخشیدن به شیوه های بازجوئی خشن در آمریکا گام اول مهمی بود که او برداشت اما وی در برداشتن گام دوم که محاکمه قضائی متخلفان است تا کنون ضعیف عمل کرده است. سخنگوی کاخ سفید با ابراز اینکه برای اوباما هنوز محرز نشده است که اطلاعات از شیوه های دیگری قابل استخراج بودند، تمایلی را بازتاب می دهد که خواهان گسترش اختلاف با نیرو های امنیتی نیست. بخش مسلط اطلاعاتی امریکا مخالف دادگاهی شدن است و خطا های فوق را امور ناگزیری می داند که باید از آنها عبور کرد. اوباما همچنین خواهان گسترش درگیری با جرج بوش و جمهوری خواهان حامی وی نیز نیست. برنر رئیس سیا با انجام مصاحبه مطبوعاتی غیر سابقه و همچنین حضور در جلسات دولت اراده ای را در نیرو های امنیتی نمایندگی می کند که نمی خواهند پرونده از مرحله اطلاع رسانی جلو تر برود. اوباما تحت فشار این نیرو ها است. از سویی دیگر مصلحت دولت و نیاز به نیرو های امنیتی برای رقع تهدیدات داعش نیز وی را به سمت مصالحه سوق می دهد.

 

تاثیرات در عرصه سیاسی آمریکا

انچه محرز است جمهوری خواه ها از انتشار این گزارش هیچ منفعتی نبردند و در کل از این ناحیه ضربه خوردند. موضع گیری مک کین و نمونه های مشابه نیز نمی تواند آنها را در جبران آسیب ها یاری رساند. اما معلوم نیست وزن این ضربه زیاد باشد. نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آینده تابعی از متغیر های مهم تری است. اگر چه انتشار این گزارش برای دمکرات ها خوب بود اما عدم پیگیری قضائی و مصلحت اندیشی اوباما می تواند این کارت برنده را از دست آنها خارج سازد. آنچه سرنوشت را در این خصوص تعیین می کند نسبت نگرانی های امنیتی در بین مردم عادی آمریکا در قیاس با ملاحظات انسانی و حقوق بشری در خنثی سازی تهدید ها است.

 

بهره برداری حکومت های استبدادی و مخالفان حقوق بشر

حکومت های استبدادی با استناد به این گزارش و بزرگنمائی آن به توجیه اقدامات ضد انسانی و بی رحمانه خود می پردازند و موازین حقوق بشری را بیشتر از گذشته زیر سئوال می برند. همچنین کسانی که در سیاست بر روی واقع گرایی و دیدگاه پوزیویتیسم تمرکز زیادی دارند نیز با قوت بیشتری بی اهمیتی به ارزش ها و موازین اخلاقی را در سیاست عملی تبلیغ خواهند کرد.

 

تاثیر متضاد بر جایگاه جهانی آمریکا و فرصتی برای تحکیم دمکراسی

از یک بعد انتشار گزارش یاد شده به اعتبار و موقعیت آمریکا آسیب جدی زد. همچنین نیرو های تروریست و افراطی نیز بر شدت فعالیت ها ویار گیری های شان خواهند افزود. اما از بعدی دیگر پافشاری کنگره بر ثبت تخلفات و علنی سازی آنها برای آمریکا در جهان اعتبار ایجاد کرده است. در واقع فرصتی برای تحکیم و ترمیم دمکراسی در آمریکا فراهم شده تا مشکلات فوق حل گردد. دمکراسی آمریکایی باید نشان دهد ظرفیت و توان حل مشکلات و مهار سر بر آوردن دوباره الگو ها و کارکرد های اقتدار گرایانه را دارد

البته پیامد های انتشار گزارش محدود به موارد پیشگفته نیستند اما کوشش شد تا مهمترین آنها به صورت کلی تشریح شوند.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.