سخنان نوروزی رهبری در مشهد به مانند همیشه خطوط کلی برنامه وی برای سال جدید را ترسیم ساخت. آقای خامنهای معمولا از سخنرانی ابتدای سال برای بیان نقطه نظرات راهبردی خود و سیاستهای کلان حکومت استفاده مینماید. بررسی مفاد صحبتهای وی دریچهای را برای فهم چرایی نامگذاری سال ۱۳۹۴ به «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» باز مینماید.
رهبری تاکید زیادی بر انسجام و همافزایی در بین نیروهای نظام و حمایت از دولت برای اجرای اقتصاد مقاومتی و افزایش رفاه در کشور داشت. سخنان وی محورهای زیادی را در بر میگرفت که در ادامه به بخشی از آنها پرداخته میشود. اما تحلیل و تفسیر ایدئولوژیک رهبری از نوروز و طرح این ادعا که نوروز بواسطه ابتکار مسلمانان و در چارچوب مفهوم اسلامی معنای مطلوب و ناب خود را بدست آورد، نشان میدهد که منظور واقعی وی از مردم مدافعان نظام و به بیان دقیقتر حامیان رویکرد بنیادگرای اسلامی و سنتگرایی ایدئولوژیک هستند. مردم به معنای عام مد نظر او نیست.
سخنان وی در چارچوب دو سرفصل سیاست داخلی و خارجی قابل تقسیم است که بر مبنای تحلیلی از اوضاع داخلی و خارجی نظام تبیین شدهاند. ژرفکاوی سخنان آقای خامنهای آشکار میسازد که وی با بدبینی نسبت به نتیجه مذاکرات هستهای در اندیشه همگرایی حداکثری بین نیروهای سیاسی داخل نظام و جلب حمایت دیگر اقشار و بخشهای جامعه برای حفظ و گسترش فضای تقابلی با غرب و اداره کشور در شرایط پسامذاکرات هستهای است. اگر چه سخنان او هم شامل توافق و هم عدم توافق هستهای میشود و خواهان جدایی زندگی روزمره مردم و عملکرد دولت از وابستگی به فرجام مذاکرات اتمی است اما شرایط ناشی از عدم توافق وزن سنگینتری دارد. در این راستا دعوت وی از روشنفکران به مشاهده اقدامات مخرب ادعایی دولت آمریکا قابل اعتنا است که او در تلاش است حتی از غیر خودیها و نیروهای منتقد جامعه در رویارویی با آمریکا در سالی یارگیری نماید که از دید وی پسامذاکره بوده و رو به انتخابات دارد.
کاهش فاصله بین روحانی و دلواپسها
اگر چه در نگاه اول این تفسیر قوت مییابد که رهبری به حمایت از دولت روحانی پرداخت، اما بررسی عمقی نشان میدهد او بر ضرورت نزدیکی بین روحانی و اصولگرایان تندرو تاکید کرد. خامنهای انتقاد را حق دلواپسها دانست و از دولت روحانی خواست تا همدلانه با آنها برخورد کند و همچنین اصولگرایان افراطی را نیز دعوت نمود تا به تخریب دولت نپردازند. تفسیر خامنهای از امر به معروف و نهی از منکر و مصادیق کنونی آن ابزارهای نظری و سیاسی برای فعالیت منتقدان تند روی حکومت دولت اعتدال را فراهم ساخت. طرح موضوعاتی چون ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی، حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آمادهٔ برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضایی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی به عنوان نمودهای امروزین «معروف» و همچنین معرفی ابتذال اخلاقی، کمک به دشمنان اسلام، تضعیف نظام اسلامی، تضعیف فرهنگ اسلامی، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری به عنوان «منکر» زمینه را برای فعالیتهای میدانی و فراقانونی اصولگرایان تندرو و جماعت موسوم به دلواپسها مساعد کرده و آنها را به حربههای ایدئولوژیک مجهز میسازد.
آقای خامنهای تصریح کرد که به دولت چک سفید نمیدهد و با انقاد دلسوزانه به آن کمک میکند. مجموعه اظهارات وی روشن میسازد او میخواهد نیروهای مدافع برنامه اعتدال را در کنار اصولگرایان سنتی و تندرو در یک جبهه در مقابل برنامههای خصمانه ادعایی غرب منسجم نماید. هدف از تشویق به افزایش انسجام و کاهش منازعات، گسترش عمق استراتژیک سیاستهای کلان نظام در جامعه است. همچنین دولت روحانی بیش از پیش از وعدههای اصلاحات سیاسی و فرهنگی فاصله گرفته و تلاشش را مصروف فعالیتهای اقتصادی و گسترش ظرفیتهای داخلی نماید. رهبری ضرورت فعالیت دلواپسها را اعلام نمود و مردم را به آنها تنزل داد و در عین حال خواهان عدم عبور آنان از محدودههای کنترل شده و بهداشتی مد نظر نظام گشت.
رشد اقتصاد مقاومتی
تاکید زیاد رهبری بر ضرورت سرمایهگذاری بر نگاه به داخل در توسعه اقتصادی تمایل وی به اهتمام بیشتر دولت و دیگر نهادهای نظام به رشد اقتصاد مقاومتی را نشان میدهد. او با مشروعیتزدایی از دیدگاههایی که پیشرفت کشور را منوط به بهبود رابطه با خارج و بهخصوص غرب میدانند، برنامههای خصمانه غرب برای زمینگیر کردن کشور از طریق فشارهای اقتصادی را برجسته ساخت. از دید وی اقتصاد حکم جبهه جنگ را دارد که نیروهای دولتی باید آرایشی نظامی در برابر غرب و مناسبات اقتصاد جهانی در پیش بگیرند. او میپندارد با افزایش استفاده از امکانات داخلی میتواند فشارهای اقتصادی غرب را خنثی ساخته و تحریمها را به فرصت برای رشد کشور و حکومت تبدیل نماید. سخنان وی عملا حوزه فعالیت دولت در توسعه روابط خارجی برای بهبود اقتصادی را محدود مینماید. همچنین نشان میدهد وی نگرانی از محاصره اقتصادی ندارد و افزایش فعالیتهای داخلی را برای رونق اقتصادی کافی ارزیابی مینماید.
تقویت خط تقابل در سیاست خارجی
خامنهای باز دیگر بر ماهیت خصمانه و آشتیناپذیر آمریکا با جمهوری اسلامی تاکید کرد و از سیاست خارجی تقابلی و ستیزهجویانه دفاع کرد. او اوباما را به عدم صداقت متهم نمود و مدعی شد هیچکس در ایران با حل دیپلماتیک مناقشه هستهای مخالفتی ندارد بلکه با زیادهخواهی دولت آمریکا مخالف است. او تصریح کرد حکومت در هیچ زمینه غیر هستهای با آمریکا همکاری نخواهد کرد. رهبری جایگاه ایران را در میدانداری جنبش بیداری اسلامی تبیین نمود که اینک دولت آمریکا مخالف و مانع اصلی آن در منطقه خاورمیانه است. این دیدگاه روشن میسازد که نظام تصمیم قاطعی در حضور در جبهه مخالف آمریکا در منطقه و جهان دارد و رویکرد ضدیت با آمریکا ادامه پیدا میکند.
دشوارسازی توافق هستهای
خامنهای اعلام کرد که لازمه توافق جامع هستهای برداشته شدن یکجای تحریمها است و لغو تحریمها بخشی از مذاکرات است و نه محصول آن. بدین ترتیب کار تیم هستهای ایران برای دستیابی به مصالحه هستهای دشوار میشود. سخنان وی در خصوص مذاکرات هستهای در تداوم مواضع پیشین اراده برای ندادن امتیاز بیشتر را آشکار میسازد. او میخواهد تمامی مفاد توافق احتمالی بازگشتپذیر بوده و دوره بازگشتپذیری کوتاه باشد. این موضع با دیدگاه دولت آمریکا که میخواهد نقطه گریز هستهای حداقل یکساله باشد فاصله معناداری دارد.
تاکید زیاد خامنهای بر بازگشتپذیری توافق به معنای تصمیم قاطع وی در حفظ ساختار هستهای و قابلیت بالقوه ماجراجویی اتمی و ممانعت از تاثیرگذاری آمریکا در محدود کردن توانایی هستهای است. رهبری اصرار دارد برنامه هستهای در چارچوب اهداف مورد نظرش پیش برود و اهمیتی به نگرانیهای غرب و بهویژه دولت آمریکا نمیدهد که از دید وی عهدشکن، متقلب و متلون هستند و نمیخواهند کشور ایران پیشرفت کند. خامنهای همچنین آشکار ساخت که تصور میکند آمریکا به مذاکره نیاز دارد و شکاف بین کنگره و دولت آمریکا نیز در اصل مذاکره با ایران وجود ندارد. به نظر او اگر جمهوریخواههان هم سر کار بودند به مذاکره با ایران نیازمند بوده و کمابیش همین مسیر را میرفتند. او تیم مذاکرهکننده را به مقاومت بیشتر در برابر خواستههای آمریکا تشویق کرد و سعی کرد اعتماد به نفس آنها را افزایش دهد تا در پی توافقی باشند که توازن امتیازات رد و بدل شده بیشتر به نفع ایران باشد.
اما اگر مذاکرهکنندگان اجازه انعطاف در این زمینه نداشته باشند آنگاه اصرار خامنهای میتواند به شکست مذاکرات بیانجامد. البته او نگرانی در این خصوص ندارد و تصور میکند آمریکاییها به دلیل ریسک زیاد شکست رایزنیها به زودی به میز مذاکرات بر میگردند و گذشت زمان با توجه به تحولات منطقه به نفع حکومت است.
سخنان خامنهای توصیههای راهبردی وی در سال ۹۴ را آشکار ساختند که انتظار دارد قوای سهگانه و نیروهای حکومتی در فعالیتهایشان آنان را مورد توجه قرار دهند. اما تحقق این توصیهها فراتر از ارادهگرایی رهبری است و تعدد متغیرهای تاثیرگذار و بخصوص واقعیتها چالشهای جدی در مسیر برنامه وی هستند. آنچه باعث نارضایتی او از عمکلرد مسئولان در زمینه برنامه اقتصاد مقاومتی در سال قبل شد، میتواند سرنوشت مشابهی برای توصیههای امسال وی رقم بزند. اما در مجموع به طور نسبی رهبری در موقعیت بهتری نسبت به سالیان گذشته قرار دارد. تحولات پیش رو نشان میدهد تا چه میزان مهندسی او میتواند اوضاع داخلی و خارجی ایران را شکل دهد.