پیامد های منطقه حائل در سوریه

دولت های ترکیه و آمریکا بر سر ایجاد منطقه حائل در سوریه توافق کردند. در این منطقه حائل قرار است ناحیه “عاری از داعش” ایجاد شود. منطقه مورد نظر، ۱۰۰ کیلومتر عرض و ۶۵ کیلومتر عمق دارد.اما دولت ترکیه همزمان مواضع کرد ها در سوریه و عراق را نیز مورد حمله قرار داده است و بر خلاف رویه قبلی حمله به مواضع داعش را نیز شروع کرده است. دولت ترکیه تا پیش از این رغبتی برای تهاجم به داعش نشان نمی داد. برخی از منابع مدعی هستند که دولت ترکیه همکاری هایی با داعش داشته است. دولت ترکیه این ادعا را همیشه تکذیب کرده است. اما رصد کردن تحولات سوریه نشان می دهد دولت اردوغان در چارچوب اهرم فشار از داعش استفاده کرده است و ترجیح می داد تا عقب راندن داعش به تضعیف بشار اسد و کناره گیری وی از قدرت مشروط گردد.

81410383-6115745

تغییر رویکرد مقامات ترکیه پس از حمله انتحاری در شهر مرزی سوروچ و کشته شدن ۳۲ جوان داوطلب کمک به کوبانی صورت گرفت. پس از این انفجار که داعش عامل آ‌ن معرفی شد، یورشی سراسری در ۱۳ استان ترکیه صورت گرفت و صدها نفر بازداشت شدند که بخش بزرگی از ‌آنها نیروهای چپ و کرد هستند. پس از این یورش، جنگنده‌های ترکیه مقر پ‌ک‌ک در شمال عراق را بمباران کردند. همچنین تانک های ترکیه به مواضع نیرو های کرد پ‌ی‌د نیز حمله کردند. مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در یک نشست مطبوعاتی گفت چرا باید “پ‌ی‌د” و “پ‌ک‌ک” را به دلیل این که با داعش می‌جنگند، تروریست‌های بهتری بدانیم؟ او افزود «تروریست و اهریمنی… باید آنها را از میان برد و این کاری است که خواهیم کرد.» صلاح الدین بشیرتاش قائم مقام حزب دمکراتیک خلق کرد های سوریه تقاضای اتش بس کرد اما احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه این تقاضا را رد کرد و گفت تا زمانی که این گروه ضدیتش با داعش را نشان ندهد و نیرو های نظامی پ ک ک از مرز ترکیه دور نشوند، آتش بس برقرار نخواهد شد. این ادعا در حالی انجام می شود که حزب دمکراتیک خلق کرد های سوریه وشاخه نظامی آن مدت ها است در حال پیکار با داعش بوده و موثر ترین نیروی نظامی در عقب راندن خلافت اسلامی در سوریه بوده اند. دولت ترکیه آنها را متهم می کنند که دنبال تسخیر قلمرو سوریه و کسب قدرت برای خود هستند.

در تغییر مشی آشکار اردوغان مجموعه عوامل داخلی و خارجی موثر هستند و بیش از هرچیز جلوگیری از تشکیل یک شبه دولت کردی در نزدیکی مرز های شمالی ترکیه مطرح است. البته تشدید درگیری بین حزب عدالت و توسعه با کرد ها درترکیه و جانبداری اکثر ترک ها در انتخابات اخیر پارلمانی از رقبای اردوغان و از دست دادن اکثریت قاطع حزب یاد شده برای تغییر قانون اساسی ترکیه نیز فاکتور مهمی است که باعث شده است تا اردوغان حساب ویژه ای برای تحریک احساسات ناسیونالیستی و جبران خلا رای بخش هایی از جامعه ترکیه که به حزب دمکراتیک خلق‌ها رای داده‌اند، باز کند.

اما ورود عملی ترکیه به پیکار با داعش تاثیر ملموسی در تحولات سوریه دارد. البته انگیزه اصلی اردوغان تثبیت موضع داخلی و در عین حال جلوگیری از نقوذ بیشتر کرد ها در سوریه و تاثیر احتمالی آن در تهدید تمامیت ارضی ترکیه است.

راهبرد جدید اردوغان تاثیرات متضادی در آرایش قوا در سوریه دارد. از یک طرف با انجام عملیات هوایی علیه داعش موضع نیرو های مقابل این گروه تروریستی را تقویت می نماید. تشکیل منطقه حائل که قرار است اداره آن به طیف معتدل مخالفان مسلح سوری سپرده شود، به نحوی آشکار موقعیت دولت سوریه را تضعیف می نماید. اما از طرف دیگر با ایجاد درگیری با کرد های سوریه توان نیرو های مخالف داعش را کاهش می دهد.

هنوز نمی توان به صورت دقیق برایند تاثیر رویکرد دوگانه مداخله نظامی ترکیه در سوریه را ارزیابی کرد اما این واقعیت را نمی توان انکارکرد که پیامد های متضاد سیاست فوق بر پیچیدگی معادلات سوریه می افزاید. همچنین افزایش تنش بین ترکیه و کرد ها نیز می تواند ثبات ترکیه را تحت الشعاع قرار دهد. حمله ترکیه به کردستان عراق نیز تاثیرات مخربی بر امنیت این کشور دارد. مقامات دولت عراق واکنش منفی نشان داده و نسبت به نتایج خطرناک این تعرض به قلمرو عراق هشدار داده اند.

به نظر می رسد اردوغان ریسک بزرگی در سازماندهی عملیات نظامی به سوریه و عراق انجام داده است و روابط پر تنش ان با دولت مرکزی عراق و سوریه تشدید می شود. ارزیابی تاثیر داخلی این اقدام در انتخابات زودرس که قرار است در ماه نوامبر برگزار شود، معلوم می گردد. اما با توجه به روابط خوب ترکیه با دولت اقلیم خود مختار کردستان عراق، فشار کرد های عراقی بر پ ک ک متمرکز خواهد شد تا از مواضعش عقب نشینی کند. منتها پایان صلح با پ ک ک روابط ترکیه با کرد ها را بحرانی ساخته و نا امنی در این کشور را افزایش می دهد. در سوریه نیز حملات نظامی ترکیه بیش از آنکه سقوط بشار اسد را نزدیک کند، به مهار گسترش حوزه نفوذ کرد های سوری منجر خواهد شد.

یکی از پیامد های آشکار حمله ترکیه به مواضع کرد ها، ایجاد مشکل برای دولت اوباما است که رابطه خوبی با آنها دارد. حزب دمکراتیک خلق سوریه یکی از متحد های اصلی آمریکا در مبارزه با داعش هست. البته دولت آمریکا از مزیت استفاده از پایگاه نظامی اینجرلیک برخوردار شده است که بازده حملات بر علیه داعش را افزایش می دهد. اما حالت مطلوب برای آمریکا اتش بس بین کرد های سوریه و دولت ترکیه و تمرکز ترکیه بر مبارزه با داعش در سوریه است. از اینرو ناتو می کوشد تا دولت ترکیه را مجاب سازد تا عملیاتش علیه کرد ها را محدود ساخته و به واکنش های موردی و متناسب اکتفا نماید. البته کرد های سوریه تمایلی به باز کردن جبهه با ترکیه ندارند وموقعیت آنها ایجاب می کند هر چه زود تر این درگیری پایان یابد. اما در صورتی که دولت ترکیه از تقاضای آتش بس آنها همچنان امتناع ورزد، آنگاه کرد های سوریه چاره ای ندارند که به واکنش های دفاعی در برابر تهاجم ترکیه روی آورند و در نتیجه توان آنها در مبارزه با داعش کاهش می یابد. در این صورت ممکن است آمریکا در همکاری اش با ترکیه تجدید نظر کند.

در مجموع رویکرد جدید دولت ترکیه شرایط منطقه را بحرانی تر ساخته است. تشکیل منطقه حائل اگر با پشتیبانی جدی غرب همراه شده ونیرو های افراطی مخالف سوری به ان دسترسی نداشته باشند، می تواند نتیجه مثبتی در سوریه به همراه داشته باشد. البته پیش شرط این موفقیت دستیابی به توافق بین ترکیه و کرد ها است. کرد ها تا کنون در سوریه و عراق عملکرد دو گانه ای داشته اند. از یک طرف در جلوگیری و مهار داعش نقش مثبتی ایفا کرده اند اما از سوی دیگر ابهاماتی را دامن زده اند که به دنبال استفاده های سیاسی برای تشکیل دولت مستقل کرد و مصادره به مطلوب اراضی آزاد شده از داعش هستند.

توانایی پ ک ک در ایجاد بازدارندگی در برابر حملات ترکیه و همچنین توانایی نیرو های مخالف اردوغان در ترکیه نیز در جهت دهی به مداخله نظامی ترکیه موثر است.

فعلا چشم انداز مناسبی برای اینکه منطقه حائل شرایط را در سوریه بهتر کند، مشاهده نمی شود. حملات اخیر جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه علیه نیرو های معتدل سوری تردید ایجاد می کند که فرجام مبارزه در سوریه و تضعیف بشار اسد به کاهش افراط گرایی منجر شود. پیشروی های اخیر ارتش سوریه نیز بعد از عقب نشینی های مکرر در هفته های گذشته وضعیت را بغرنج تر ساخته است. تاثیر مثبت اقدام ترکیه نیازمند تغییر ملاحظات داخلی حزب عدالت و توسعه و پ ک ک.و پ ی د است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.