خامنه‌ای وهشدار توامان به دولت آمریکا و ظریف

چندی پیش، علی خامنه‌ای در سخنرانی در جمع مسئولان وزارت آموزش و پرورش و گروهی از معلمان، بار دیگر به مذاکرات هسته‌ای پرداخت و با تهاجم به دولت آمریکا از مذاکره کنندگان خواست تا صریح‌تر از خطوط قرمز و اصلی فعالیت‌های هسته‌ای نظام دفاع کنند. او نسبت به موفقیت مذاکرات در زیر سایه تهدید جنگ از سوی دولت آمریکا ابراز تردید نمود اما کماکان از تداوم مذاکرات حمایت کرد.

13804228-E8C6-4A73-818C-F1C217036F5B_w640_r1_s_cx0_cy10_cw0

فرازهایی از سخنان خامنه‌ای به شرح زیر است:
«من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و همزمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.»
«در طول ۳۵ سال گذشته، دشمنان نظام اسلامی با وجود رجز خوانی‌های فراوان، اما همواره متوجه عظمت و هیبت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بودند…. این هیبت و عظمت، متوهمانه نیست بلکه واقعی است زیرا کشور بزرگ ایران با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون، دارای سابقه فرهنگی و تاریخی اصیل و عمیق و شجاعت و عزم مثال زدنی است.»
«مذاکره کنندگان هسته‌ای همواره باید خطوط قرمز و اساسی مد نظرشان باشد و ان‌شاءالله از این خطوط عبور نخواهند کرد.»
«آمریکایی‌ها نیازشان به مذاکره اگر بیشتر از ما نباشد، کمتر نیست. ما تمایل داریم که مذاکرات به سرانجام برسد و تحریم‌ها برداشته شوند اما این بدان معنا نیست که اگر تحریم‌ها برداشته نشوند، ما نمی‌توانیم کشور را اداره کنیم.»
«اکنون برای همه در داخل ثابت شده است که اینگونه نیست که حل مشکلات اقتصادی کشور وابسته به رفع تحریم‌ها باشد بلکه مشکلات اقتصادی باید با تدبیر و اراده و توانایی‌های خودمان حل شوند، چه تحریم‌ها باشند و چه نباشند.»
رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به اظهارات مقامات رسمی آمریکا در روزهای اخیر مبنی بر روی میز بودن حمله نظامی خطاب به دولتمردان آمریکایی گفته است: «اولاً غلط می‌کنید. ثانیاً همانطور که در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا هم گفتم، دوران بزن و دررو تمام شده است و ملت ایران کسی را که بخواهد به او تعرض کند،‌‌ رها نخواهد کرد.»
«آن‌ها [مقامات دولت آمریکا] برای آنکه در کارنامه خود یک نقطه اساسی مطرح کنند، بشدت نیازمند این هستند که بگویند «ما ایران را سر میز مذاکره آوردیم و برخی موضوعات را به او تحمیل کردیم!».
خامنه‌ای خطاب به هیات مذاکره کننده اتمی کشور گفت:«به مذاکره با رعایت خطوط اصلی ادامه دهید و اگر در این چارچوب به توافق هم رسیدید اشکالی ندارد اما به هیچ وجه زیر بار تحمیل، زور، تحقیر و تهدید نروید.»
ژرف کاوی سخنان خامنه‌ای آشکار می‌سازد که هدف اصلی وی پاسخگویی به تهدیدات دولت آمریکا، مدیریت فضای مذاکرات و تحکیم خطوط قرمز هسته‌ای است. او حرف‌های همیشگی‌اش در سیاه جلوه دادن آمریکا و ضرورت حفظ مناسبات خصمانه را یاد آور شد. اما به نظر می‌رسد وی کماکان از توافقی که ملاحظات بیانیه لوزان را رعایت کرده و خواست او مبنی بر برداشته شدن همه تحریم‌ها در هنگام اجرای توافق را پذیرا باشد، حمایت می‌کند. اما بر روی عدم عقب نشینی مذاکره کنندگان و رعایت خطوط قرمز مد نظرش اصرار ورزیده و مخالف اعطای امتیاز بیشتر به غرب است. در عین حال، این پیغام را نیز ارسال کرد که نظام نسبت به حمله نظامی آمریکا آسیب پذیر نیست و نمی‌پذیرد تصوری ایجاد شود که نرمش قهرمانانه محصول هراس از حمله نظامی محتمل و یا فشار تحریم‌ها بوده است.
فرماندهان سپاه نیز در هفته گذشته این موضع را اتخاذ کرده و به تهدید متقابل دولت آمریکا پرداختند. تهدیدات نظامی دولت آمریکا حول دو محور صورت می‌گیرد. نخست آن‌ها می‌کوشند تا مخالفت و حساسیت‌های مقامات دولت اسرائیلی و لابی‌های اسرائیل در آمریکا را کاهش داده و به ان‌ها اطمینان بدهند که در صورت به خط افتادن امنیت این کشور از سوی جمهوری اسلامی، دولت آمریکا از همه اهرم‌ها و از جمله حمله نظامی استفاده خواهد کرد. محور دوم نیز افزایش قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان آمریکایی است. اما استناد به حمله نظامی فقط در حد حرف و تهدید است و دولت آمریکا تا آینده‌ای نامعلوم چنین سیاستی در حوزه عمل را ندارد. اوباما و کری بار‌ها در ماه‌های پیش و در دفاع از بیانیه لوزان گفته‌اند حمله نظامی کارایی در بازدارندگی هسته‌ای ندارد. از این رو تعارضات موجود در موضع گیری‌های دولت آمریکا باعث شده است تا اشاره به مطرح بودن گزینه نظامی جز نشان دادن تفنگ خالی تاثیر دیگری نداشته باشد. همچنین منطق مذاکره نشان می‌دهد استفاده از تهدید نظامی در روند توافقات ایجاد اخلال کرده و حتی در صورت موفقیت آن را شکننده می‌سازد. خامنه‌ای و نیروهای همسو با وی در بلوک قدرت می‌خواهند یکی از نتایج توافقات منتفی شدن کامل حمله نظامی و کاهش مخاطرات امنیتی باشد بنابراین در برابر تهدیدات نظامی غرب واکنش محکم نشان می‌دهند.
خامنه‌ای در ۸ هفته پایانی مذاکرات توافق جامع هسته‌ای روشن ساخت که با توافق جامع هسته‌ای زمانی موافق نهایی خود را اعلام می‌کند که غرب از تهدید دست بردارد و همچنین خطوط قرمز هسته‌ای مد نظر وی رعایت شود. مصالحه هسته‌ای تغییری در راهبرد خصمانه ایران و آمریکا ایجاد نمی‌کند ولی وی در صورت موفقیت در کشمکش هسته‌ای حاضر است تنش زدایی با دولت اوباما را در حوزه‌های دیگر به صورت کنترل شده ادامه دهد.
در واقع خامنه‌ای می‌خواهد تنش زدایی مقطعی با آمریکا را به عنوان تاکتیکی در راهبرد خصمانه به خدمت بگیرد. او در سخنانی دیگر در جمع کنگره بزرگداشت شهدای استان سمنان به نحوی صریح اعلام کرد که کشور در جنگ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی با غرب است. این اظهارات بخوبی اراده وی در تداوام سیاست تقابلی با غرب را نمایان می‌سازد. خامنه‌ای بر این باور است که رفع تحریم‌ها وزن بالایی در حل مشکلات اقتصادی کشور ندارد. این ارزیابی نزدیک به واقعیت است. در خصوص نقش تحریم‌ها در وضعیت نابسامان اقتصادی کشور بزرگنمایی زیادی شده است. برداشته شدن تحریم‌ها به حل مشکلات اقصادی و بخصوص کاهش آهنگ صدمه دیدن زیر ساخت‌ها کمک می‌کند اما نقش تعیین کننده در درمان اقتصاد بیمار ایران ندارد.
مذاکرات در وین و نیویورک روند رو به جلو و در عین حال کندی داشته است. زورآزمایی برای انتفاع بیشتر در موازنه امتیاز‌ها شدت یافته است. هنوز قطعیتی وجود ندارد که توافق جامع به سرانجام برسد. اما نشانه‌های امیدوارکننده بیشتر مشاهده می‌شود. البته ممکن است افت و خیزهایی در هفته‌های آینده رخ بدهد و چه بسا باز مذاکرات تمدید شود.
در مجموع، سخنان اخیر خامنه‌ای مانعی برای مذاکرات ایجاد نکرد ولی تاکیدهای مکرر وی بر رعایت خطوط قرمز می‌تواند دامنه مانور و انعطاف جواد ظریف را محدود سازد که برای دومین بار بعد از لوزان مورد هشدار خامنه‌ای برای توجه به خطوط قرمز قرار گرفت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.