مصاحبه اخیر اکبر هاشمی رفسنجانی با سایت امیدهسته ای، درباره تاریخچه فعالیت های هسته ای ایران دریچه جدیدی بر روی ابعاد نظامی احتمالی اتمی گشود. روایت رفسنجانی از مراحل مختلف فعالیت های هسته ای در ایران بعد از انقلاب نشان می دهد که بحث حرکت به سمت دستیابی به قابلیت تولید جنگ افزار اتمی بر فعالیت های هسته ای حکومت وجود داشته است، اما بنا به ادعای وی هیچگاه تبدیل به یک سیاست مشخص و برنامه نشده و در نتیجه جنبه علمیاتی به خود نگرفته است.
آژانس بین المللی هسته ای در گزارش های قبلی خود به نمونه ها و مواردی اشاره کرده بود که احتمال انحراف فعالیت های هسته ای حکومت به مسیر نظامی را طرح کرده بود. تا پایان دسامبر در گزارش آژانس ابعاد نظامی احتمالی تعیین تکلیف می شود. اگر چه با توجه به انعقاد توافق اتمی به نظر می رسد این موضوع عملا با مصلحت سنجی کشور های غربی پایان یافته و آخرین دور تعامل های آژانس و جمهوری اسلامی بیشتر جنبه تشریفاتی داشته است. در واقع آنگونه که جان کری در سخنانی که بعدا تکذیب شد، گفته بود مسئله مهم عدم تکرار این فعالیت ها در آینده است. رفسنجانی در مصاحبه فوق تصریح می کند که نظام برنامه تولید بمب هسته ای را به عنوان یک سیاست ایجابی نداشت اما در مواجهه با بازدارندگی در برابر حمله احتمالی هسته ای دولت عراق در زمان جنگ این ایده که ایران نیز امکان دفاعی در جنگ هسته ای داشته باشد، در بین مسئولان وجود داشته است و حتی برخی از دلال ها ودولت های خارجی پیشنهاداتی به ایران داده بودند اما هیچگاه آنها عملی نشدند. وی این گونه توضیح می دهد:
“آن سالها ذهنیت همه ما این بود که ما باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم. لزومی نداشت به طرف مسایل هستهای نظامی برویم. نمیخواستیم بمب اتمی بسازیم، ولی با دانش آن که بومی شده بود، غربیها میترسیدند که امکانش را داشته باشیم. در مسأله هستهای عملاً به جایی رسیده بودیم که میبایست به فکر دستاوردهای صلحآمیز باشیم و همزمان غنی سازی هم داشته باشیم. این موضوع، مسایل جزیی دیگری هم داشت که مثلاً بحث معدن بود. خیلی به ما مراجعه میشد که بعضیها میگفتند که ۹۰ درصد یا ۱۰۰ درصد اورانیوم غنی شده میدهیم. بعضیها میگفتند ما بمب و بعضیها میگفتند ما تکنولوژی میدهیم. این کار دلالها بوده که نوعاً هم جاسوس بودند و میخواستند ببینند که ما دنبال چیزی هستیم یا نه. ممکن است در اینجا مأموران ما مقداری پیش میرفتند، اما هیچ وقت عملی نشد.
جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی (نه چنین سلاحی) برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح هستهای استفاده کند، داشته باشیم. چنین تفکری بود. اما هیچ وقت جدی نشد. ولی استفادههای غیر نظامی را جدی گرفته بودیم و هزینه هم میکردیم و در خیلی جاها کار کردیم. در انواع مختلف کار کردیم و آموزش زیادی دادیم. گرچه هیچوقت از ذهن ما بیرون نمیرفت که اگر روزی بنا باشد خطری ما را تهدید کند و ضرورتی باشد، امکان اینکه به طرف دیگر هم برویم، داشته باشیم. ولی برنامهای نداشتیم که برویم و هیچوقت نرفتیم”.
در نامه معروف محسن رضائی به آیت الله خمینی در سال ۱۳۶۶ نیز اشاره به دستیابی به سلاح های اتمی شده است.
دیدار با دانشمند پاکستانی سازنده بمب اتمی نیز دیگر محوری بود که جمهوری اسلامی را در مظان اتهام نشانده بود.
این تمایل بالقوه باعث شده بود تا غرب نسبت به خرید اورانیوم غنی شده توسط جمهوری اسلامی حساس باشد و مانع از این شود که ایران نیاز های هسته ای خود را تامین کند. این سیاست که به طور مشخص توسط دولت آمریکا هدایت می شد، نقش مهمی در حرکت جمهوری اسلامی به بومی سازی فناوری هسته ای و پیوستن به باشگاه کشور های دارای قابلیت تولید سوخت هسته ای ایفا کرد.
شک نسبت به اینکه جمهوری اسلامی برنامه ای مخفی برای دستیابی به جنگ افزار اتمی دارد، باعث شد تا دولت آمریکا در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون تحریم هایی را علیه حکومت وضع کند. این تحریم ها متناسب با توسعه فعالیت های هسته ای حکومت افزایش یافت و اینک بعد از اجرای برجام قرار است به صورت مشروط لغو گردد.
برنامه هسته ای در ابتدای انقلاب به عنوان خیانت حکومت شاه به خلق ایران و عملی استکباری از سوی غرب توصیف می شد و به همین دلیل تداوم ساخت نیروگاه بوشهر متوقف شد. البته در این خصوص همه هیات حاکمه هم نظر نبودند. اختلافات بین فریدون سحابی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران با محمد رضا نعمت زاده وزیر صنایع در دولت رجایی در این خصوص روشنگر است. وی دولت موقت را به دلیل تعطیلی نیروگاه اتمی سرزنش کرده و حتی مدعی شده بود حقوقی که فریدون سحابی و دیگر مدیران وقت سازمان انرژی هسته ای دریافت می کردند حرام است چون بر علیه منافع آن سازمان صحبت می کردند. اما سرانجام کمیته منتخب شورای انقلاب تصویب کرد که نیروگاه اتمی بوشهر متوقف شود.
اما تصویر پردازی اغلب نیرو های انقلابی وقت اشتباه بود. دولت های غربی و بخصوص آمریکا وبریتانیا نظر مثبتی به برنامه های هسته ای حکومت شاه نداشتند و حتی با سوء ظن به آن می نگریستند. دولت آمریکا به تعهدش در خصوص ساخت ده نیرو گاه هسته ای که بین دولت های وقت ایران و آمریکا در زمان ریاست جمهوری فورد منعقد شده بود، عمل نکرد. سیا در گزارشی مدعی شد که در صورتی که ایران از همکاری های هسته ای دولت آمریکا برخوردار شود، تا سال ۱۹۸۱ صاحب بمب اتمی خواهد شد. این جمع بندی باعث محدود شدن مراودات هسته ای ایران و آمریکا در آستانه انقلاب گشت. در واقع تردید در خصوص ماهیت صلح آمیز فعالیت های هسته ای ایران از سوی غرب پیش از انقلاب بوجود آمده بود. سیاست ضد غرب جمهوری اسلامی ایران نگرانی ها را تشدید کرد.
سخنان رفسنجانی این تصور که برخورداری از قابلیت نظامی اتمی به عنوان اهرمی بازدارنده در سطوح بالای تصمیم گیری نظام مطرح بوده و برخی از جریانات حکومتی به آن گرایش داشتند را تقویت می کند. به نظر می رسد توجه به این سمت در دوره ریاست جمهوری خاتمی بعد از آنکه غلام رضاآقازاده به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی بر وی تحمیل گشت، بیشتر شد و در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد شدت یافت. اما معلوم نیست حکومت اقدامات عملی مهمی در این خصوص انجام داده و یا به قابلیت های ویژه ای دست یافته باشد. تا کنون سند و مدرک معتبر و فیصله بخشی در این خصوص مشاهده نشده است.
اما از آنجاییکه دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته ای قابلیت دوگانه دارد، لذا حساسیت ها نسبت به قصد واقعی برنامه هسته ای در سطح منطقه و دنیا وجود داشته و تصویب توافق جامع هسته ای نیز باعث نشده تا نگرانی ها به صورت کامل منتفی شود. البته سیاست خارجی حکومت در شکل گیری حساسیت های ویژه نقش مهمی دارد و گرنه نفس برخورداری از جنگ افزار اتمی چندان مشکل ساز نیست.
برجام دستکم برای ده سال این امکان را به لحاظ عملی منتفی ساخته است. اما آینده معلوم نیست که گرایش هایی در داخل حکومت از منظر بازدارندگی و یا رویکرد دفاعی سمت گیری به سمت قابلیت های نظامی اتمی نداشته باشند. فتوی خامنه ای نیز صرف نظر از اینکه ظرفیت عملی ندارد و بیشتر یک اقدام تبلیغاتی است اما ناظر به عدم استفاده از بمب اتمی است و در خصوص تولید آن نگاه منفی ندارد. مجلس در مصوبه خود پیرامون برجام دولت را موظف به تدوین طرحی برای ایجاد پدافند در مقابل حملات هستهای کرده است که ابهام دارد و می تواند در شرایطی که حکومت تهدید حمله هسته ای را جدی ارزیابی کند، اقداماتی در خصوص دستیابی به قابلیت نظامی اتمی داشته باشد.
البته این برخورد آنگونه که ذکر شده است، جنبه دفاعی دارد. یکی از عناصری که نقش مهمی در تداوم رویکرد حاکم بر برجام در حفظ ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای حکومت دارد، خاور میانه عاری از سلاح های هسته ای و بخصوص خلع سلاح اتمی اسرائیل است. همچنین رقابت منطقه ای بر سر قابلیت های تولید سوخت هسته ای اگر از کنترل آژانس خارج شود، مشوقی برای حکومت خواهد بود. د رمجموع جمهوری اسلامی در پرتو اطلاعات موجود اقدام عملی چشمگیر و تعیین کننده ای در خصوص بدست آوردن قابلیت فنی تولید سلاح هسته ای و یا ساخت آن انجام نداده است. اما سایه این رویکرد بر فعالیت های هسته ای حکومت سنگین بوده است. پایان بخشی به استاندارد دوگانه جامعه جهانی نیز نقش مهمی در مختومه شدن کامل حرکت به سمت مسیر نظامی هسته ای حکومت خواهد داشت.