ترامپ وبوسه یهودای روسیه

با گذشت بیش از شش ماه از ریاست جمهوری دونالد ترامپ، تقریبا قطعی شده ، که  پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری  ۲۰۱۶ آمریکا ماجرایی نیست که قابل  بسته شدن باشد و گریبان ترامپ را رها نخواهد کرد. این ماجرا حتی اگر به پایان زود هنگام ریاست جمهوری او منجر نشود، سایه آن تا آخر روز های ریاست جمهوری ممکن است بر سر کاخ سفید تداوم یافته و موقعیت داخلی و خارجی ترامپ را ضعیف کند. این پرونده که با پیگیری نهاد های امنیتی ،کنگره آمریکا، حزب دمکرات و رسانه های آمریکا آرام آرام جلو آمده و جدی تر  از قبل  در حوزه های حقوقی، اطلاعاتی و سیاسی دنبال می شود،  کمپین انتخاباتی ترامپ را بیش از پیش در معرض اتهام تبانی با دولت روسیه برای شکست هیلاری کلینتون قرار داده است. این موضوع صرفنظر از رقابت های سیاسی برای افکار عمومی و نهاد های حاکمیتی آمریکا اهمیت زیادی دارد تا میزان دخالت روسیه مشخص گشته و اقدامات جبرانی و ترمیمی متناسب صورت بگیرد.

. (Jorge Silva/Pool Photo via AP)

اثبات این امر که دخالت روسیه در پیروزی ترامپ تاثیر داشته و با آگاهی وی اعضای ارشد ستاد انتخاباتی اش  با مقامات دولتی روسیه با هدف کسب اطلاعات علیه هیلاری کلینتون همکاری کرده اند، مسیر را برای استیضاح ترامپ هموار می کند.

افشای دیدار های فرزند و داماد ترامپ که نشانگر روابط غیر دیپلماتیک و نامتعارف فعالان ستاد انتخاباتی ترامپ با چهره های روسی است، پرونده دخالت محتمل روسیه را وارد مرحله جدید و بزرگ تری ساخت. وخامت اوضاع در واکنش های شتابزده و ناهماهنگ ترامپ مشهود است. حملات او اینک  فقط مخالفان  و رسانه ها را هدف نگرفته ، بلکه متحدانی چون جف سشن را نیز در بر گرفته است. شواهد و نشانه ها حاکی از عزم ترامپ برای تغییر سشن  است که نخستین سناتور حامی وی او در ایام انتخابات بود. ترامپ الگوی رفتاری مشابه با برکناری جیمز کومی رئیس سابق اف بی آی را دنبال می کند و ظاهرا مدعی است علت نارضایتی او نحوه رسیدگی به اتهامات هیلاری کلینتون است. اما بررسی ماجرا  درستی این ادعا  را با تردید های جدی مواجه ساخته و انگشت اتهام را به موضوع همکاری ادعایی بین کمپین ترامپ و دولت روسیه متوجه می نماید. استخدام تی کپ وکیل برجسته در واشنکتن دی سی نشان می دهد ترامپ وخامت اوضاع را دریافته و متوجه شده که ممکن است بحران روسیه کل دوران ریاست جمهوری وی را ادر بر بگیرد.

برنامه ترامپ بستن سریع پرونده دخالت روسیه در انتخابات و مانور بر روی اقداماتش در دوران ریاست جمهوری و بخصوص سفر ها به خاور میانه و اروپا بود. اما بالا گرفتن قضیه بعد از احضار فرزند  ودامادش به کمیسیون امور امنیتی و اطلاعاتی سنا، محاسبات او را بر هم زد. ناخرسندی ترامپ از عملکرد مولر مسئول ویژه رسیدگی به پرونده مداخله روسیه بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. مولر حوزه تحقیقات را به  شرکت ها و فعالیت های اقتصادی ترامپ در دوره قبل از ریاست جمهوری گسترش داده است. یکی از نقاط نا روشن در پرونده فوق، دامنه و نوع مناسبات اقتصادی ترامپ در روسیه است. اما حملات ترامپ به مولر و ومتهم کردن وی به برخورد سیاسی با مخالفت جمهوری خواه ها مواجه شده است. پل رایان رئیس مجلس نمایندگان  آشکارا به حمایت از مولر پرداخت و تعهد و وفاداری وی به  حزب جمهوری خواه را ستایش کرد. پنس نیز در هفته های اخیر مسیر متفاوتی را پیموده و در تلاش است خود را از ماجرا کنار بکشد. او اظهار داشت که در جریان جلسات اعضاء خانواده ترامپ با طرف های روسی نبوده است.

باز شدن پای یک لابی گر روسی- آمریکایی به ماجرا حساسیت های تازه ای ایجاد کرده است. رینات اخمتشین دیگر فردی است که در جلسات پسر ترامپ با  “ناتالیا وسلنیتسکایا”، وکیل روسی  حضور داشته است. او متولد روسیه و شهروند آمریکا است که سابقه فعالیت در ارتش روسیه را داشته و اینک در واشنگتن برای منافع دولت روسیه لابیگری می کند. وی که ملیت روسی اش را حفظ کرده، در مظان اتهام جاسوسی و همکاری با نهاد های امنیتی روسیه است. ادعایی که وی تکذیب کرده و مدعی پایبندی به منافع آمریکا است.

پل مانافورت مسئول اولیه ستاد انتخاباتی ترامپ و تنظیم کننده برنامه انتخاباتی او که برای چند دهه به عنوان مشاور سیاسی در اروپای شرقی فعالیت کرده ، نیز در جلسات با چهره های روسی حضور داشته است. مانافورت سابقه فعالیت  برای ویکتور یانوکوویچ رئیس جمهور روس گرای سابق اوکراین را دارد .ارتباطات وی  با مقامات روسی و تلاش برای نزدیکی سیاست اوکراین روسیه و آمریکا نیز به نوبه خود بحث دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نفع ترامپ را از ایام انتخاباتی تا کنون داغ کرده است.

در این شرایط وجهه ترامپ بیشتر آسیب دیده است. او که  در برنامه های انتخاباتی اش بار ها از ولادیمیر پوتین تجلیل کرده بود و تمایل به ترمیم روابط روسیه و آمریکا داشت، اکنون از این روایه آسیب پذیر شده  و روابط دو کشور در دوران ریاست جمهوری او رو به تیره تر شدن در حال حرکت است. حمایت ترامپ از وضع تحریم های جدید کنگره آمریکا علیه روسیه علاوه بر چیرگی وجه عمقی و سیاسی تنش ها بین آمریکا و روسیه  بر اراده مقامات اجرایی، نشان می دهد که ترامپ ناگزیر از نشان دادن سرسختی در برابر دولت روسیه برای مهار آسیب ها است.

سمت گیری در خصوص روسیه از ابتدا یکی از وجوه اختلاف اصلی ترامپ و جمهوری خواه ها بود که اکنون به نظر می رسد گسترش یافته است. حمایت ها از ترامپ در درون حزب جمهوری خواه بخصوص در مواجه با بحران مداخله روسیه در انتخابات روند نزولی یافته است.به هم خوردن روابط ترامپ و “رینس پریبس” رئیس دفترش دیگر گمانه ای است که فرضیه  تغییر موازنه قوا در واشنگتن دی سی به ضرر ترامپ را قوت می بخشد. پریبس که رئیس کنگره جمهوری خواه ها بود از معدود پیوند ها بین ستاد انتخاباتی ترامپ و حزب جمهوری خواه بود که به شهادت خود ترامپ نقش مهم و کلیدی در پیروزی او ایفا کرد. تغییر احتمالی وی می تواند تقویت کننده دیدگاهی باشد که خواهان توقف حمایت حزب جمهوری خواه از ترامپ هست.

بررسی الگوی رفتاری استیضاح روسای جمهور در تاریخ معاصر آمریکا  یاد آور می سازد ه این پروسه طولانی و زمان بر بوده و به آهستگی جلو می رود. لوک نیچتر نویسنده چندین کتاب در خصوص عزل ریچارد نیکسون به خوبی شرح می دهد که فرایند استیضاح گام به گام پیش می رود و هر گام آسیب بیشتری به رئیس جمهور مستقر می زند. در واقع گذشته روشن می سازد که مکانیزم استیضاح رئیس جمهور در آمریکا به شیوه فطره چکانی عمل می کند.

بحران روابط نامتعارف و مجرمانه محتمل بین ستاد انتخاباتی ترامپ و دولت روسیه نیز در شش ماه حضور ترامپ در کاخ سفید از الگوی مشابهی پیروی کرده و مرحله به مرحله رشد فزاینده داشته است. اینک جایگاه ترامپ در این خصوص متزلزل تر از قبل به نظر می رسد. استیضاح از یک ” اتفاق محتمل”  به واقعیت دارد نزدیک می شود. منتها هنوز به حدی نرسیده است که استیضاح را قطعی دانست. اما احتمال وقوع آن به طور نسبی بیش از گذشته شده است. روند ماجرا و نتیجه تحقیقات سنای آمریکا در کنار نهاد های اطلاعاتی روشن می سازد که آیا روسیه از نقطه قوت به عامل سقوط ترامپ بدل می شود یا نه؟

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.