پیامدهای پنجمین دولت نتانیاهو برای جمهوری‌اسلامی

نتیجه انتخابات پارلمانی اخیر اسرائیل موقعیت بنجامین نتانیاهو و حزب لیکود را در عرصه حکمرانی تثبیت کرداین بار حزب لیکود به رهبری نتانیاهو در رقابتی نزدیک با ائتلاف  آبی و سفید به رهبری بنی کانتز توانست با کسب ۳۶ کرسی کنست، حزب برنده انتخابات شودحزب لیکود در مقایسه با انتخابات ۲۰۱۵ به طور نسبی و در اندازه نه چندان متفاوت توانست موفیت بیشتری بدست آورد  والان نیز شانس زیادی دارد تا با ائتلاف با احزاب و گروه های کوچکی چون ساش ، اتحاد یهودیت توراتی، اسرائیل بیتنا و اتحاد راست حد نصاب ۶۱ کرسی لازم برای تشکیل دولت را بدست آورد.

دراین دوره از انتخابات روند  راست‌گرائی موجود از سال ۲۰۱۰  به بعد استمرار و گسترش یافتگرایش‌های چپ در رقابت‌های انتخاباتی ضعیف تر شدند و کلا فضای غالب انتخابات گزینش بین گرایش‌های وسط و تندروی جریان راست بودافکار عمومی اسرائیل بیش از گذشته با توجه به ملاحظات امنیتی متمایل به دیدگاه‌هایی شده است که رویکرد تهاجمی‌تر نسبت به حفاظت از منافع اسرائیلی‌ها و گسترش قلمرو ارضی این کشور داشته و سخت‌گیری بیشتری بر فلسطینی‌ها اعمال می‌کنندحزب لیکود با سرمایه‌گذاری بر این جو مساعد و برخورداری از حمایت‌های ویژه ترامپ و دولت آمریکا در گزینش بیت‌المقدس به عنوان پایتخت و الحاق بیت‌المقدس شرقی و بلندی‌های جولان در ایام انتخابات بر ضمیمه کردن شهرک‌های غیرقانونی در کرانه باختری و رفع تهدیدها علیه موجودیت اسرائیل مانور بیشتری داد.

تداوم ریاست نتانیاهو بر دولت در پنجمین دوره اتفاقی خاص در عرصه سیاسی اسرائیل است که پیامد های این رکورد شکنی فقط در حوزه داخلی محدود نمی شود، بلکه ابعادی منطقه ای و بین المللی نیز خواهد داشتیکی از حوزه های مهم خارجی ، ایران و جمهوری اسلامی استانتخاب مجدد نتانیاهو به نخست وزیری به معنای تداوم تلاش های اسرائیل با هدف منزوی سازی جمهوری اسلامی و گسترش فشارهای خارجی استاین موفقیت اعتماد به نفس نتانیاهو را افزایش داده و ثبات در قدرت نیز به نوبه خود کمک می کند تا وی با اراده و همت بیشتری برخورد مهارکننده با جمهوری اسلامی را ادامه دهد که البته تاثیرات منفی آن شامل مردم وکشور ایران نیز خواهد شدمی توان پیشبینی کرد که دولت جدید اسرائیل خواهان سیاست تهاجمی تر و سخت گیرانه در برابر جمهوری اسلامی شوددوران نسبتا طولانی نخست وزیری نتانیاهو نقش مهمی در اعمال فشار بر جمهوری اسلامی داشته و از این زاویه می‌توان گفت وی دردسری برای حکومت ایران شده استالبته پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا هم فرصت مناسبی را در اختیار  وی و جریان راست تندرو اسرائیل گذاشت.

به نظر می‌رسد دولت جدید اسرائیل تلاش‌های مهار کننده‌اش علیه جمهوری‌اسلامی را به طور نسبی افزایش دهداین فعالیت‌ها در چند محور استوار استنخست غیرعادی سازی ایران در مناسبات منقطه‌ای وجهانی استنتانیاهو کمپین گسترده‌ای را در این خصوص شروع کرده که حکومت ایران را بزرگ‌ترین تهدید دنیا جلوه بدهددر این راستا نزدیکی به اعراب و رایزنی گسترده با روسیه و اتحادیه اروپا در دستور کار دولت اسرائیل قرار گرفته و به صورت پیوسته و منظم در جلو بردن این پروژه کار می‌شود.پایه اصلی تحرکات اسرائیل ضرورت  سیاست تقابلی جهان با جمهوری‌اسلامی به عنوان عاملی ضروری در ثبات منقطه و صلح جهانی است.  نزدیکی اسرائیل به اعراب به شکل بی‌سابقه‌ای با محوریت مهار ایران در حال پیشروی استبعد از عربستان سعودی، دولت‌های عمان و بحرین نیز به تنش‌زدائی با اسرائیل روی آورده‌اندالبته کماکان دولت‌های قطر، کویت، لبنان و عراق در ائتلاف علیه ایران حضور ندارند و مصر نیز خروج خود را اعلام کرداما محور عربستان– امارات متحده عربی و بحرین در حال افزایش هماهنگی با اسرائیل در برخورد با جمهوری اسلامی و تضعیف موقعیت منطقه‌ای آن است.

دولت اسرائیل بیش از گذشته در خصوص ماندگاری حضور نظامی ایران در سوریه ناشکیبایی به خرج خواهد داد و حملات‌هوائی و موشکی نظامی علیه مراکز ادعائی وابسته به سپاه و ممانعت از تاسیس پایگاه های نظامی دائمی تداوم خواهد یافتدر این راستا دیپلماسی فعال با روسیه دیگر راهکار مد نظر نتانیاهو است که در کنار فشار غرب بتواند موازنه قوا را به سمت خروج کامل نظامی ایران از سوریه سوق دهدامری که موفقیت آن معلوم نیست ولی دولت جدید اسرائیل  متمایل به سرمایه گذاری بیشتر بر روی آن است.

تلاش برای افزایش فشار های حداکثری دولت آمریکا وهدف قرار دادن کلیت برنامه‌های هسته ای جمهوری اسلامی دیگر محور سیاست‌های تقابلی دولت جدید اسرائیل علیه مقامات تهران خواهد بودنتانیاهو و لابی‌های دست راستی اسرائیلی در آمریکا حامی و مشوق بخشی از دولت ترامپ هستند که خواهان هدف قرار دادن کلیه فعالیت های هسته ای ایران اعم از جنبه های صلح آمیز آن در تور تحریم‌ها هستند.

اما از زاویه‌ای دیگر تداوم نخست وزیری نتانیاهو فرصتی برای جمهوری اسلامی جهت تقویت سیاست‌های تقابلی و ضداسرائیلی خود نیز استپیشبینی‌ها و رصد کردن مواضع انتخاباتی نتانیاهو فرضی را قوت می‌بخشد که دولت جدید وی ببشتر به سمت سیاست‌های راست جهت‌گیری خواهد کردمهم‌ترین آنها الحاق شهرک‌های غیرقانونی در کرانه باختری استبدین‌ترتیب دولت اسرائیل بی‌محاباتر از گذشته نسبت به نادیده گرفتن طرح دو دولتی و تشکیل دولت مستقل فلسطین حرکت خواهد کرد و برنامه توسعه سرزمینی‌اش را جلو خواهد برداین رویکرد فرصت مناسبی به جمهوری‌اسلامی می‌دهد تا سیاست خود در مخالفت با صلح و ضرورت به رسمیت نشناختن موجودیت اسرائیل را دنیال کرده و برای سیاست‌های تقابلی مشروعیت‌آفرینی نمایدهمچنین بهره‌برداری سیاسی و گفتمانی باعث می‌شود تا از بین نیروهای فلسطینی یارگیری بیشتری انجام دهدبنابراین تداوم نخست‌وزیری نتانیاهو توامان تهدید و فرصت برای جمهوری اسلامی بشمار می‌رود که در هر صورت شرایط را به صورت نسبی دشوار تر می‌کند.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.