شورای شهر تهران نوسان بین اصول گرایی و اصلاح طلبی

شورای چهارم شهر تهران آغاز به کار کرد. در اولین جلسه احمد مسجد جامعی توانست به صورت لب مرزی تنها با برتری یک رای رئیس شورا شود. او از ۳۱ رای اعضاء شورای شهر تهران ، ۱۶ رای را به خود اختصاص داد و ۱۵ رای هم نصیب رقیب او مهدی چمران شد.
با انصراف احمد حکیمی پور ، محمد طلایی در فضای غیر رقابتی توانست ۲۲ رای بدست آورده ونائب رئیس شورای تهران گردد. برای عضویت در هیات رئیسه ابوالفضل قناعتی ، هادی ساعی ، الهه راستگو و عباس جدیدی کاندید بودند که در نهایت جدیدی و راستگو انتخاب شدند. جدیدی و ساعی مستقل بودند اما راستگو اصلاح طلب و قتاعتی اصول گرا بودند. بنابراین اصول گرایان در انتخابات هیات رئیسه نیز باختند. اما برای گزینش سخنگو رضا تقی پور و مسعود سلطانی رقابت کردند و این بار تقی پور با ۱۷ رای در مقابل ۱۴ رای برنده شد تا سخنگو سهم فراکسیون اصول گرایان شورای شهر شود.

Untitled-1 copy
نتیجه انتخابات هیات رئیسه تصویر روشنی از آرایش نیرو ها در شورای شهر نمی دهدو معلوم نیست اصلاح طلبان دست بالا را داشته باشند اگر چه به طور نسبی و میلی متری وضع بهتری در هیات رئیسه دارند. مشخص شدن آرایش نیرو ها و مبنای تصمیم گیری اعضاء شورای شهر تهران عامل مهمی در گمانه زنی پیرامون انتخاب شهردار آینده تهران است.
از قرار معلوم هفته آینده تکلیف این مساله روشن می شود. جریان اصول گرایان نظر به ابقاء فالیباف دارند اما اصلاح طلبان بعد از مدتی بحث و جلسات مستمر بر روی محسن هاشمی توافق کرده اند. با توجه به اینکه صلاحیت محسن هاشمی برای شرکت در انتخابات شورای شهر رد شد ، انتخاب وی با حساسیت ها و چالش هایی مواجه است.
مهر علیزاده دیگر کاندید مورد نظر اصلاح طلبان نیز اعلام گرد پست شهرداری را نمی پذیرد. ابزار های تبلیغاتی حاکمیت در روز های گذشته به نفع قالیباف به کار گرفته شده اند . صدا و سیما در چند نوبت مواضع فراکسیون اصول گرایان در خصوص ضرورت تداو م شهرداری قالیباف را پخش کرده است .
در عین حال برخی از مخالفین شهرداری قالیباف بر روی منع قانونی گزینش مجدد وی دست گذاشته اند که طبق یکی از قوانین پیشین ،شهردار تهران نمی تواند برای سه دوره متوالی فعالیت کند. تکلیف این مساله در مجلس که مفسر قوانین عادی است هنوز تعیین نشده است.
مهدی چمران رئیس فراکسیون اصول گرایان نیز اعلام کرد که قالیباف تنها گزینه آنان نیست تا اعضاء منفرد شورا مجبور به انتخاب بین دو گانه قالیباف و محسن هاشمی نشوند.
با خروج مهدی مفتح و یوسف حجت که اولی به اصول گرایان تعلق داشت و دومی در فهرست مشترک هر دو جریان بود ، سلطانی پور و ولی الله شجاع پوریان دو عضو اصلاح طلبان از علی البدلی به عصویت اصلی ارتقاء یافتند و بدینترتیب وزن فراکسیون اصلاح طلبان در شورای شهر بیشتر شد.
در حال حاضر فراکسیون اصلاح طلبان با ۱۳ نفر شامل افراد زیر است :
احمد مسجد جامعی، الهه راستگو ، مسعود سلطانی پور، ولی الله شجاع پوریان، محسن سرخو، غلامرضا انصاری، عبدالحسین مختاباد ،فاطمه دانشور ، احمد حکیمی پور، محمد سالاری ، محمد مهدی تند گویان، اسماعیل دوستی و محمد حقانی
اعضاء فراکسیون اصول گرایان (۱۴) عبارت هستند از :
مهدی چمران، عباس شیبانی ، رضا تقی پور ، محمد طلایی، معصومه آباد، علیرضا دبیر، حبیب کاشانی، پرویز سروری، رحمت الله حافظی ، مجتبی شاکری، اقبال شاکری ، ابوالفضل قناعتی، عبدالمقیم ناصحی ، محسن پیرهادی،
احمد دنیا مالی بینابین است و عباس جدیدی ، حسین رضا زاده و هادی ساعی نیز منفرد هستند البته ساعی متمایل به اصلاح طلبان و رضا زاده به اصول گرایان نزدیک است. به نظر می رسد سه نفر از این افراد به ریاست مسجد جامعی رای داده اند اما معلوم نیست لزوما در انتخاب شهردار نیز با اصلاح طلبان همراهی کنند. پیروزی اصلاح طلبان در هیات رئیسه شورای شهر تهران خیلی شکننده بود.
تحلیل و فهم پیام سیاسی از تصمیمات اولیه شورای چهارم دشوار است. در حالی که اصول گرایان ۱۴ عضو در شورا دارند اما فقط ۱۱ نفر به قناعتی برای عضویت در هیات رئیسه رای دادند.
در حال حاضر شورا حول انتخاب شهردار دو قطبی شده است اما بعید است اعضاء منفرد خود شان را در این دو قطبی جای دهند بلکه به نوسان بین دو قطب می پردازند. این امر پیشبینی پذیری تصمیمات کلیدی شورای شهر تهران را سخت می کند.
سیاسی شدن شورای شهر نیز عملکرد موثر این نهاد را با مشکل مواجه می سازد. از سویی دیگر بررسی رفتار رای دهندگان نشان می دهد مبنای اکثریت رای دهندگان ملاک های سیاسی نبوده است بلکه شهرت و میزان شناخته شدگی کاندیدا ، رقابت های محلی ، ویژگی های شخصی تعیین کننده بوده است. بررسی و تحلیل مقدماتی نتیجه انتخابات شورای شهر تهران در خصوص این ادعا می تواند روشنگر باشد.
نزدیک به دو میلیون و هشت صد هزار نفر در انتخابات شورای شهر تهران رای دادند. این رقم در مقایسه تعداد رای های ریخته شده یه صندوق های انتخابات ریاست جمهوری حدود ۷۵ هزار تا کمتر است. اما نزدیک به ۵۵۰ هزار رای در انتخابات شورای شهر تهران باطله و سفید بوده است. یعنی در اصل دومین رتبه انتخابات فوق ، رای باطله است که بعد از مهدی چمران بیشترین رای را به خود اختصاص داده است. این رای ها بعید است متعلق به اصول گرایان باشد انها در هر شرایطی رای می دهند. بنابراین می توان به ضریب اطمینان بالا می گفت برخی از معترضین به وضع موجود که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند ، انگیزه برای رای دادن در شورا ها نداشتند و حضور در آن را فایده مند ارزیابی نکردند.
مقایسه رای حسن روحانی در تهران با احمد مسجد جامعی نفر اول لیست اصلاح طلبان نیز حائز اهمیت است. حسن روحانی نزدیک به یک میلیون سیصد و سی هزار رای در شهر تهران رای آورد. در حالی که رای مسجد جامعی در حدود ۲۸۲ هزار معادل ۲۱ درصد رای های روحانی است. این مقایسه تایید کننده فرضیه ای است که بخش غالب رای دهدگان به روحانی برای تقویت راهبرد سیاسی مشخص و یا تقویت گفتمان اصلاح طلبی پارلمانتاریستی رای ندادند و گرنه علی القاعده حد اقل نیمی از انها باید به مسجد جامعی نیز رای می دادند تا خط مشی اصلاح طلبی را در آنجا دنبال نماید. اگر سی درصد رای دهندگان به روحانی به نیمی از فهرست اصلاح طلبان و یا چهره های معروف انها رای می دادند اکنون اصلاح طلبان در شورای شهر تهران اکثریت قاطع داشتند. البته ممکن است در نظر رای دهندگان شورای شهر فاقد اهمیت سیاسی و مدنی بوده است .
دست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر چندان باز نبود. اکثر چهره های درجه اول آن رد صلاحیت شدند و نهایتا تعداد کاندیدا های آنها کمتر از ۳۱ نفر بود لذا برخی از ورزشکاران ، متخصصین شهری و نیرو های بینابینی را در فهرست خود قرار دادند.
اصول گرایان نیز دچار تشتت و واگرایی بودند. سه فهرست جبهه پایداری ، ائتلاف پیروان ولایت و آباد گران از اصول گرایان در انتخابات حضور داشتند. در نتیجه رقابت درون گروهی انها نقش مهمی در کاهش وزن شان در شورای شهر تهران داشت.
جریان احمدی نژاد نیز در انتخابات شرکت کرد ولی شکست فاحشی خورد. شیخ الاسلامی و پروین احمدی نژاد سر لیست های جریان فوق به ترتیب تقریبا با ۵۱ هزار و ۳۵ هزار رتبه های ۸۱ و ۹۷ را به خود اختصاص دادند. از آنجاییکه جریان فوق در تبلیغاتش عکس های احمدی نژاد و مشایی را استفاده کرده بود ، نتیجه فوق نشان دهنده پایگاه اجتماعی نازل جریان احمدی نژاد در شهر تهران است.
اما در این دوره تعداد بیشتری از هنرمندان و ورزشکاران و روزنامه نگاران در انتخابات شورای شهرکاندید شده بودند .
کل جریان های سیاسی شرکت کننده در انتخابات به لحاظ گروهی موفقیت کسب نکردند. بیشترین و کمترین رای را در فهرست اصلاح طلبان را احمد مسجد جامعی و غلامرضا ثانی نژاد به ترتیب با ۲۸۲ هزار و ۱۱ هزار رای کسب کردند. مهدی چمران و سید مهدی هاشمی به ترتیب با ۵۵۰ هزار و ۱۱ هزار رای صدر و ذیل فهرست اصول گرایان بودند. این آمار نشان می دهد که رای گروهی و پایه تشکیلاتی اصلاح طلبان و اصول گرایان در شهر تهران در حدود ۱۱ هزار نفر بوده است.
کافی است جمعیت واجد رای بیش از ۶/۵ میلیونی شهر تهران در نظر گرفته شود که تا چه میزان موقعیت گروه های سیاسی به لحاظ برخورداری از رای های تشکیلاتی و ارتباط ارگانیک با جامعه ضعیف است.
میزان رای نفر اول شورای شهر تهران در حدود ۸ درصد جمعیت ساکن کلان شهر تهران است. این رقم برای آخرین رتبه شورای یاد شده به ۲ درصد تنزل می یابد. این ارقام معیار و ملاک مناسبی برای عمق و شدت بحران مشارکت سیاسی و مدنی است.
اگر چه تعداد کاندیدا هایی که رقابت می کردند عدد بزرگ و عجیب ۱۷۳۲ نفر بود. یعنی به طور متوسط از ۳۷۵۲ نفر تهرانی ، ۱ نفر کاندید شده بود. نفر آخر فقط ۴۴ رای کسب کرده بود.
این امر وجه دیگری از بحران را آشکار می سازد که تقاضا برای دستیابی به مناصب سیاسی و اجتماعی بالا است ولی شهروندان استقبال نمی کنند و در بازار سیاست ایران بین خرید و فروش متاع های سیاسی فاصله عمیقی وجود دارد .
بنابراین از ارزیابی فوق می توان نتیجه گرفت که رای مردم در انتخابات شورای شهر تهران سیاسی نبوده است و به صورت لیستی رای نداده اند. افرادی که انتخاب شده اند بر اساس فاکتور هایی چون میزان شهرت ، دسترسی به منابع ، نوع تبلیغات و ویژگی های فردی بوده است.
اگرچه ترکیب منتخبین شورای شهر تهران به مراتب سیاسی تر است اما احتمال پیروی اکثریت از مشی سیاسی پایدار بالا نیست. می توان انتظار داشت که تصمیمات شورا ترکیبی از همسویی با مواضع اصول گرایان و اصلاح طلبان باشد و به طور کامل از یکطرف جانبداری نکند.
اگر اجماع بر روی ریاست مسجد جامعی در خصوص انتخاب شهردار نیز وجود داشته باشد ، آنگاه محسن هاشمی مقیم خیابان بهشت می شود اما تنها تغییر نظر یک نفر می تواند معادله را تغییر دهد. در عین حال شهرداری که با رایی شکننده انتخاب می شود ، کار راحتی در تثبیت و استحکام بخشیدن به موقعیت خودش در پیش ندارد و این مساله بر موفقبت وی سایه می اندازد.
هفته پیش رو تا حدی معلوم می کند که شورای شهر تهران چه مسیری را خواهد پیمود و آیا شهردار تغییر می کند یا نه ؟

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.