سرنشیان جدید کشتی مذاکرات هسته‌ای

سرانجام بر اساس پیشبینی‌ها، اداره مذاکرات هسته‌ای به وزارت خارجه و جواد ظریف سپرده شد. این اقدام تحولی بزرگ بود.
بعد از ۱۰ سال اداره مذاکرات از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه انتقال یافت. بنابراین مسیر مذاکرات هسته‌ای از فاز امنیتی از به فاز سیاسی و دیپلماتیک تغییر یافت.

78440_101

در دیدگاه خوشبینانه‌ این اقدام گامی مثبت برای تنش زدایی هسته‌ای و توافق سطوح بالای تصمیم گیری حاکمیت برای مصالحه ارزیابی می‌شود. اما نگاهی دیگر نیز می‌توان داشت که‌این کار جهت درست کردن ویترین مناسب است و سیاست های قبلی توسط نهادهای دیگری دنبال می‌شود و وزارت خارجه فقط پوشش بیرونی را تشکیل می‌دهد تا غرب را امیدوار نگاه دارد و درعین حال افکار عمومی داخل به گونه‌ای تحت تاثیر قرار بگیرد که مقصر ناکامی در توافق هسته‌ای با آمریکا و متحدانش است. گذشت زمان و حداقل شروع دور جدید مذاکرات روشن می‌سازد که کدام تحلیل درست و مطابق واقعیت است.

اکنون این سئوال مطرح است که چه کسانی تیم جدید مذاکره کننده هسته‌ای را تشکیل می‌دهند؟ ظریف اعلام کرد که مذاکره کنندگان مشخص شده اند ولی از معرفی آنان خودداری کرد .
نوع چینش معاونین و مسئولین وزارت خارجه توسط ظریف می‌تواند به گمانه زنی در این خصوص کمک نماید.

او حسین امیر عبداللهیان و حسن قشقاوی را در پست های معاون عربی و آفریقا و معاون کنسولی، مجلس و امور ایرانیان خارج از کشور حفظ کرد. همچنین عراقچی از سخنگویی به معاونت حقوقی و بین الملل وزارت خارجه رفت.

مرضیه افخم به جای عراقچی و رامین میهمانپرست متصدی سمت سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای شد.

افراد جدیدی که ظریف منصوب کرد عبارت هستند از مرتضی سرمدی که جایگزین سید امیر منصور برقعی در سمت قائم مقامی شد. همچنین ابراهیم رحیم پور و مجید تخت روانچی به ترتیب در جایگاه معاونت آسیا و اقیانوسیه و آمریکا و اروپا شدند.

ترکیب جدید کاملا از ترکیب قبلی منفصل نشده و بخشی از آنها را حفظ کرده است افراد جدید از چهره های شاخص اصلاح طلب نیستند ولی سرمدی و روانچی در دوران اصلاحات در وزارت خارجه فعال بودند.

البته بعید است ظریف از تیم فعلی هسته‌ای افرادی را نگاه دارد اما دور از انتظار است چهره های نزدیک به اصلاح طلبان را به کار گیرد.

به نظر می‌رسد افرادی که در مسئولیت حسن روحانی پشت میز مذاکرات هسته‌ای می‌نشستند مورد توجه باشند.

در آن دوره افرادی چون موسویان، سیروس ناصری، علی اکبر صالحی، محمد سعیدی، امیر حسین زمانی نیا، محمد البرزی فعال بودند.

موسویان و ناصری به دلیل برخورد هایی که بعدا با آنها صورت گرفت بعید است دوباره به‌این سمت منصوب شوند.

موسویان به احتمال زیاد در خارج از کشور می‌ماند و هماهنگی و هدایت حرکات حمایتی از سیاست های هسته‌ای و استراتژی مذاکرات جدید را در سطح ایرانیان خارج از کشور و نهاد های مدنی، اندیشکده های سیاسی و رسانه های منتقد دولت های غربی بر عهده می‌گیرد.

علی اکبر صالحی مسئولیت سازمان انرژی اتمی را بر عهده دارد و با تجریه دوران تصدی مدیریت وزارت خارجه فعالیت های هسته‌ای را بیشتر در مسیر هماهنگ با دیپلماسی و رعایت حساسیت ها اداره می‌نماید.

امیر حسین زمانی نیا که معاونت بین الملل حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک بود و اجرای مصاحبه مطبوعاتی وی پس از پیروزی را بر عهده داشت، به احتمال زیاد در ترکیب مذاکره کنندگان حضور خواهد داشت.

او دیپلماتی پخته وبا تجربه است. محمدسعیدی نیز بخت زیادی دارد دوباره در این سمت فعال شود. او در تیم مذاکره کننده در دوره مسئولیت علی لاریجانی نیز حضور داشت. محمد البرزی سفیر سابق ایران در اتریش نیز ممکن است مجددا به کار گرفته شود.

اما افراد باقی مانده ممکن است از تیم سابق لاریجانی و یا افراد نزدیک به بخش میانه و پراگماتیست اصول‌گرایان باشد. با توجه به اهمیتی که روحانی به همکاری با بخش میانه اصول گرایان می‌دهد، امکان تحقق این رویداد کم نیست. در این صورت ممکن است کسانی چون کاظم غریب آبادی سفیر سابق ایران در لاهه و جواد وعیدی مذاکره کننده قبلی در دوره مدیریت علی لاریجانی دعوت به کار شوند.

در عین حال ممکن است نفرات جدیدی به تیم مذاکره کننده هسته‌ای جدید بپیوندند. ترکیب جدید شکل و شمایل دیپلماتیک خواهد داشت. افراد انتخاب شده در دورانی که برای اولین بار وزارت خارجه مسئولیت مذاکره هسته‌ای را بر عهده گرفته است، در سرنوشت مذاکرات موثر هستند. البته نقش آنها تعیین کننده نیست اما موثر هستند.

طبق اظهارات سخنگوی وزارت خارجه، شورای امنیت ملی کماکان سیاست‌گذاری در خصوص سیاست ها و راهبردهای هسته‌ای را بر عهده خواهد داشت.

معلوم شدن ترکیب مذاکره کنندگان جدید تا حدی فرجام مذاکرات جدید هسته‌ای را مشخص می‌نماید. اگر چه عناصر اصلی نظر رهبری و ماهیت نظام سیاسی است. اما این ترکیب و از همه مهمتر رویکرد ایران در مذاکرات جدید روشن می‌سازد که کشتیبان هسته‌ای را سیاست دیگری آمده است یا در بر پاشنه قبلی خواهد چرخید.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.