سرانجام شورای شهر تهران در جلسهای حساس و پر کشمکش شهردار جدید را انتخاب کرد. محمد باقر قالیباف با کسب ۱۷ از ۳۱ رای در سمت خود ابقا شد. رقیب وی محسن هاشمی رفسنجانی با کسب ۱۴ رای بازنده این رقابت شد.
این انتخابات در دو دور انجام شد. در دور اول هر دو رقیب ۱۵ رای آورده و یک نفر نیز رای ممتنع داد. اما با صحبت هایی که انجام شد در دور دوم وضعیت تغییر پیدا کرد. در این دور، دو رای به قالیباف اضافه گشت و یک رای از رفسنجانی کاسته شد تا اصلاحطلبان بر خلاف انتخاب هیات رئیسه متحمل شکست شوند.
از قبل معلوم بود فراکسیون اصلاحطلبان ۱۳ رای و اصولگرایان ۱۴ رای دارند. سرنوشت تعیین شهردار در دست دنیا مالی، رضا زاده، ساعی و عباس جدیدی بود.
اما الهه راستگو به قالیباف رای داد تا با غافلگیر شدن اصلاحطلبان معلوم شود فراکسیون آنها در اصل ۱۲ نفر بیشتر نیستند!*
میتوان با ضریب اطمینان بالا گفت ساعی به رفسنجانی و رضا زاده به قالیباف رای داده است. میتوان حدس زد دنیا مالی در دور اول به رفسنجانی رای داده و ولی در دور دوم قالیباف را برگزیده است. او در بعد از انتخاب شهردار در مصاحبهای گفت: « مگر قرار است هر کسی با لیست اصلاحطلبان به شورا آمد، به کاندیدای آنها رای بدهد؟ » و همچنین با حمایت از قالیباف اظهار داشت: «تنها برجستگی که میتوانیم بگوییم آقای قالیباف نسبت به آقای هاشمی دارد، تجربه هشت سال مدیریت شهری است. البته آقای هاشمی هم تواناییهای خاص خود را دارد.»
عباس جدیدی نیز محتملا به هاشمی رای داده است.*
علیرغم اینکه اعضاء شورا سعی میکنند رای خود را غیر سیاسی جلوه بدهند ولی این تصمیم کاملا سیاسی بود و فضای انتخاب شهردار تحت تاثیر دو قطبی عرصه سیاسی قرار گرفته بود. منتهی این بار نتیجه در تضاد با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری رقم خورد.
در نهایت رای گیری بر اساس شاخصهای سیاسی و تلاشهای پشت پرده صورت گرفت. در رویداد فوق مباحث تخصصی مدیریت شهری و مهارتهای عمومی مدیریت مطرح نبودند. توانایی محسن هاشمی و قالیباف به لحاظ فنی و مدیریتی تقریبا یکسان است. ضمن اینکه ادامه فعالیت قالیباف برای دوره سوم متوالی شبهه قانونی دارد که مجلس هنوز تکلیف آن را روشن نکرده است.
در طول هفته گذشته اصولگرایان و بخشهای رسانهای، ایدئولوژیک و امنیتی حاکمیت فعالیتهای زیادی را برای جلوگیری از شهردار شدن محسن هاشمی انجام دادند. نخست سه هفته پیش به یکباره واحد حراست شورای شهر شروع به فعالیت کرد. این تشکیلات تحرکات گستردهای داشت به نحوی که در روز تحلیف اعضای شورای شهر چهارم و انتخاب رئیس شورا، حراست محل نشستن اعضاء را مشخص کرده بود . فعالیتهای مامورین حراست فضای فعالیت شورای شهر را از حالت عادی خارج ساخته بود.
رسانههای وابسته به بخش اصولگرایان افراطی کمپینی گسترده بر علیه هاشمی راه انداختند. آنها روی این موضوع مانور میدادند کسی که صلاحیتش برای کاندیداتوری شورای شهر تهران تایید نشده است صلاحیت شهردار شدن ندارد. در گامی دیگر پای اکبر رفسنجانی را پیش کشیدند که در حال رایزنی برای کسب رای برخی از اعضاء قدیمی شورا مانند عباس شیبانی برای پسرش است امری که معلوم نشد واقعیت داشته است. اما پروپاگندای زیادی بر روی آن صورت گرفت.
همچنین صدا و سیما به تبلیغات آشکار برای قالیباف پرداخت. برگزاری میزگرد بین دو تن از اعضاء شورای شهر تهران که حامی شهردار شدن قالیباف بودند و عدم دعوت حتی یک عضو از فراکسیون اصلاحطلبان، پخش گزارشهای خبری در تبلیغ شهردار تهران و سانسور و بی توجهی به انتقادات و ایرادات نسبت به عملکرد صدا و سیما در آستانه انتخاب شهردار،از موارد حمایت رسانه ملی از شهرداری قالیباف بودند.
همچنین روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از فواد صادقی مدعی شد در روزهای منتهی به انتخاب شهردار اخباری به اعضاء منتقل شده بود که برخی از مراجع تقلید و یا مقامات خاص نظام نظر به حمایت از ابقاء شهردار فعلی دارند.
بنابراین مجموعه این تلاشها در متمایل ساختن اعضاء منفرد شورای شهر به ابقاء قالیباف در مسند شهرداری پایتخت موثر بود.
همانطور که از قبل قابل پیشبینی بود، شورای شهر تهران این بار به طرف اصولگرایان چرخید تا با انتخاب شهردار اصولگرا توازنی در برابر رئیس شورای شهر اصلاحطلب برقرار سازد. تصمیمات شورا بعد از این ترکیبی از مواضع اصلاحطلبی و اصول گرایی خواهد بود.
اکنون قالیباف وارد نهمین سال شهرداری خود میشود. او حداقل ۴ سال گذشته را در انتظار رئیس جمهور شدن طی کرده بود و فعالیتهای عمرانی وی در سطح شهر تهران با کارکرد تبلیغاتی برای تحقق رویای ریاست جمهوری پیوند خورده بود.
حال باید دید قالیباف با کنار گذاشتن سودای ریاست جمهوری صرفا در قالب یک شهردار عمل خواهد کرد و یا اینکه مجددا فعالیت هایش را برای حضوری دیگر در انتخابات سال ۱۳۹۶ سامان خواهد داد.
در ماههای آخر عمر شورای قبل، قالیباف متهم به هزینه کرد ۱۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه بدون سند در سال ۱۳۹۱ شد. حسن بیادی از اعضاء اصول گرای شورای سوم این موضوع را فاش ساخت و مدعی شد شورای سوم حاضر به تصویب گزارش تفریغ بودجه شهرداری نشده است. او تخلف قالیباف را محرز دانست و گفت توجیه شهرداری این است که مبلغ فوق را عمدتا در ساخت بزرگراه امام علی هزینه کرده ولی سند ندارد.
اما بعدا بیادی حرفش را به نوعی پس گرفت و در مصاحبه با سایت فردا گرفت: «شهرداری تهران هزینه فاقد سند وجود ندارد. برخی جنجال آفرینی می کنند. متأسفانه این گونه در رسانه مطرح شد و این برداشت اشتباه خبرنگار از صحبتهای بنده بود. برخی از رسانهها به دنبال هیجان هستند و مطالب را جنجال آفرین نقل میکنند، عدم برداشت صحیح از لغات تخصصی بودجهای موجب شد تا این اشتباه صورت گیرد»
قالیباف نیز در مراسم گرامیداشت روز کارمند با مانور روی تخلف احمدینژاد در دوره شهرداری گفت: «بر اساس گزارش مجموعه حسابرسی شورای شهر انحرافات شهرداری صفر است و این از افتخارات شهرداری تهران است، سال ۸۴ انحراف از بودجه و تفریغ بودجه ۳۳ درصد بوده است اما امروز به عنوان یک مسؤول اعلام میکنم، این اختلاف بر اساس گزارش مجموعه حسابرسی شورای شهر صفر است.»
اما تکذیبیه بیادی با حرفهای قبلی او تطبیق ندارد و پرونده هزینههای بدون سند در دوره شهرداری قالیباف هنوز مبهم است و تکلیف آن مشخص نیست. البته با حمایت هایی که از سوی بخشهای اصلی قدرت از وی میشود به فرجام رسیدن این پرونده را با تردید مواجه میسازد.
اما ناکامی محسن هاشمی فقط گریبان او و اصلاحطلبان را نگرفت بلکه ترکشهای آن به علی اکبر رفسنجانی نیز اصابت کرد. اصلاحطلبان فهمیدند اکثریت پایداری در شورای شهر ندارند و با توجه به از دست دادن شهرداری، موقعیت قوی در شورا را از دست دادند . اختیارات و جایگاه شهردار بالاتر از رئیس شورای شهر است.
همچنین مشخص شد که حساسیتها و محدودیتها نسب به محسن هاشمی و پدرش پا بر جاست و رئیس جمهور شدن روحانی تغییر استراتژیکی در این وضعیت پدید نیاورده است. ناکامی یاد شده مهر مردودی بر تحلیل هایی میزند که ۲۴ خرداد را به معنای تغییر در سیاستهای رهبری و حاکمیت در کاهش فشار به رفسنجانی و اصلاحطلبان ارزیابی میکردند.
این اتفاق در امتداد رای عدم اعتماد به میلی منفرد، نجفی و سلطانی فر نشان میدهد کماکان اصلاحطلبان و رفسنجانی برای رفع موانع و محدودیتها مسیر سختی را پیش رو دارند.