ماجرای حمله احتمالی به سوریه در واکنش به ادعای استفاده حکومت این کشور از سلاحهای شیمیایی، تحرکاتی را در سطح جهان و داخل کشورهای غربی پدید آورده است. در این رویداد فقط دولتهای سوریه و آمریکا و متحدین آنها رودر روی همدیگر قرار نگرفتهاند… بلکه نوع رابطه دولتها و پارلمانها و همچنین نسبت تصمیمات دولتمردان و افکار عمومی در کشورهای غربی در پرتو حمله محتمل به سوریه درمعرض شناخت و ارزیابی قرار گرفته است.
بعد از اینکه در اتفاقی دور از انتظار مجلس عوام بریتانیا با تصمیم نخست وزیر این کشور در مشارکت در علمیات نظامی بر علیه بشار اسد مخالفت کرد، همراه با نتایچ برخی از نظر سنجیها این بحث مطرح شد که افکار عمومی و نمایندگان ملتهای غربی نظر مساعدی به اقدام نظامی ندارند. البته این تصمیم ناشی از عدم مخالفت آنها با بشار اسد و یا تشکیک در درستی ادعای دولتمردانشان نیست بلکه از منظر منافع ملی خود چنین اقدامی را مثمر ثمر ارزیابی نمیکنند. همچنین تردید دارند که برخورد نظامی شرایط را بهتر سازد. عدهای نگران هستند تبعات کنترل ناپذیر، برخورد نظامی محدود را به یک جنگ با پایان نامعلوم بدل سازد.
بعد از این رویداد ضرورت همراهی نمایندگان مردم با حمله نظامی در فضای آمریکا چنان سنگین شد که دولت اوباما مصلحت در آن دید که اجرای تصمیمش را به بعد از اخذ موافقت کنگره آمریکا موکول نماید. در حالی که طبق قانون اساسی آمریکا، رئیس جمهوری الزامی برای کسب موافقت یاد شده نداشت.
ابتدا تصور میشد هدف اصلی از این تصمیم عملی تاکتیکی برای خرید زمان، پیدا کردن متحدین بیشتر و آماده سازی بیشتر برای افزایش بازدهی حمله احتمالی است اما با گذشت زمان افزایش تردید برخی از نمایندگان، این تصور را نقش بر آب ساخت.
اکنون امکان رای نیاوردن پیشنهاد اوباما سناریویی جدی است. از اینرو دولت اوباما کمپین سنگینی برای جلب نظر مثبت کنگره آمریکا راهانداخته است. تمامی وزراء فعلی و قبلی، روسای فراکسیونهای اکثریت و اقلیت کنگره و سنای آمریکا، لابیهای مدافع اسرائیل و فعالان سیاسی و مدنی همسو با اوباما و حتی اعضاء دولت سابق که هنوز در نهادهای عمومی فعال هستند بسیج شدهاند تا پیشنهاد دولت با حداکثر رای در مجلس نمانیدگان آمریکا تصویب شود.
بر طبق نظر سنجیها بیش از ۲۱۷ نفر از نمایندگان کنگره یا مخالف هستند و یا تمایل به رای منفی دارند. اگر فعالیتهای اقناعی دولت اوباما کارساز نشود آنگاه پیشنهاد وی مورد موافقت کنگره قرار نخواهد گرفت. البته بیش از یک سوم مخالفین و مرددین هنوز تصمیم نهاییشان را نگرفتهاند. جان بینر و اریک کانتور سخنگو و رئیس فراکسیون اکثریت جمهوریخواهان حمایت خود از طرح اوباما برای حمله به سوریه را اعلام کردهاند. سناتورهای مشهوری در جمع جمهوریخواهان چون مککین و لیندزی گراهام نیز طرح اوباما را تایید نمودهاند. هری رید سخنگوی مجلس سنا نیز موافق تصمیم اوباما برای برخورد تنبیهی موردی با بشار اسد است.
اما علی رغم پشتیبانی چهرههای کلیدی کنگره آمریکا، موافقت کنگره با حمله فوق در پردهای از ابهام است. البته میتوان پیشبینی کرد که در نهایت کمپین دولت کارساز واقع شود.
یکی از حاشیههای داغ ماجرا تعارضی است که نمایندگان وابسته به حزب دموکرات و بخصوص بخش لیبرال آنها پیدا کردهاند. از یک سو با جنگ مخالف هستند و از سوی دیگر نگران شکست سیاسی اوباما در کنگره و تضعیف چهره او در عرصه عمومی هستند. تعارض بین این دو عامل،تصمیم گیری را برای آنها دشوار ساخته است.
این مساله فقط دغدغه این نمایندگان نیست بلکه نگرانی کل حزب دموکرات آمریکا و کاخ سفید را نیز بازتاب میدهد. البته برخی از نمایندگان هستند که صرفا بر مبنای تشخیص فردی خود و بدون توجه به نظر حزب رای میدهند. اما اکثریت نمایندگان وابسته به دو حزب ملاحظات تشکیلاتی را در نظر میگیرند.
حساسیت اتفاقات سوریه آنقدر زیاد شده است که دیگر فقط موضوعی مربوط به سیاست خارجی برای اوباما نیست بلکه اعتبار و موقعیت وی در عرصه سیاسی داخل آمریکا را نیز به چالش طلبیده است.
رای نیاوردن طرح حمله نظامی محدود پیشنهادی وی، شکست بزرگی برای او خواهد بود. تبعات این شکست دامان حزب دموکرات را هم خواهد گرفت. تقریبا یک سال تا انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا باقی مانده است. در این مقطع حساس عدم همراهی کنگره آمریکا میتواند به منزله کاهش محبوبیت اوباما و دور شدن اقبال عمومی از حزب دمکرات تفسیر گردد.
از سویی دیگر مخالفت با پیشنهاد یاد شده، موقعیت خارجی و اقتدار آمریکا در بیرون از مرزهایش را نیز تحت الشعاع قرار میدهد. وقتی رئیس جمهور آمریکا خط قرمزی را بیان میکند وسپس نمیتواند در برابر عبور از خط قرمز واکنش نشان دهد، آنگاه اقتدار آمریکا در دنیا و بخصوص خاورمیانه تضعیف میشود و بعد از این مخالفین آمریکا و دیگر کشورهای دنیا بمانند سابق به موضع گیری مقامات ارشد آمریکا توجه نمینمایند.
اسرائیل و لابیهای مدافع منافع آن در آمریکا از این منظر حامی حمله به سوریه هستند که در صورت عدم اقدام، جمهوری اسلامی ایران هشدارهای آمریکا را جدی نگرفته و این اتفاق را حمل بر ضعیف شدن آن در نظر میگیرد. ازاینرو مدعی هستند که یکی از پسامدهای مهم مخالفت کنگره تشویق حکومت ایران به پیشبرد برنامههای هستهای حساس خواهد بود.
البته این موضوع ارتباطی با راهبرد نظامی گری و یا اصل حمله نظامی ندارد بلکه مرتبط با نحوه طرح و مواجهه دولت آمریکا با بحران سوریه است. اگر دولت فوق خط قرمزی تعیین نکرده بود ویا قبل از مشورت با کنگره از ضرورت حمله نظامی محدود سخن به عمل نیاورده بود موضوع فرق میکرد و مخالفت احتمالی کنگره تاثیری در اقتدار آمریکا در بیرون از مرزهایش نداشت.
البته تبعات حاشیهای و غیر مستقیم سوریه محدود به مباحث پیش گفته نیست. بعد از این ماجرا نیروهای حامی اوباما دچار تغییر میشوند. برخی از مدافعان وی تجدید نظر میکنند. اما گرایشهای محافظه کار دموکراتها و تحول خواه جمهوری خواه جایگزین لیبرالهای مسئله دار شده میگردند.