هفته پیش، دور اول مذاکرات برای دستیابی به توافق جامع و دراز مدت هستهای در وین به پایان رسید. از جزییات گفتگوها اطلاعی در دست نیست لذا نمیتوان ارزیابی دقیقی از تحولات داشت. ظریف و اشتون نیز به ذکر سخنانی کلی بسنده کردند و از توضیح پیرامون مفاد گفتگوها خودداری کردند. به نظر میرسد ذهنیت غالب بر مذاکرهکنندگان ایرانی و ۱+۵ این است که علنی ساختن موضوعات مورد گفتگو در فضاهای سیاسی کشورهای متبوعشان مشکل ایجاد میکند و میتواند سرنوشت مذاکرات را تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین در مقطع فعلی ترجیح میدهند از اطلاع رسانی تفصیلی خود داری نمایند.
کاترین اشتون و ظریف در مصاحبه مطبوعاتی بعد از پایان نشست از روند مذاکرات ابراز رضایت کردند. کاترین اشتون اظهار داشت: «ما سه روز مذاکرات خیلی سازنده و مفید داشتیم و ما همه موضوعاتی که برای رسیدن به توافق جامع و نهایی نیاز داریم که مورد بررسی قرار دهیم، شناسایی کردیم.» اما او در عین حال تصریح کرد که «کارهای زیادی برای انجام شدن است که آسان نیست اما شروع خوبی داشتیم.»
ظریف در خصوص گفتگوها توضیح داد: «براساس برنامه اقدام مشترک توافق کردیم با هدف ادامه برنامه صلحآمیز هستهای ایران و ایجاد اطمینان از ماهیت صلحآمیز آن این مذاکرات را ادامه دهیم. برای اینکه کار را از مبنای صحیحی شروع کنیم طرفین دیدگاهای خود را در مورد موضوعاتی که باید مطرح شود بیان کردند. قبل از اینکه این کار صورت گیرد بنده و خانم اشتون چارچوبها و اصولی که باید مورد توافق قرار گیرد در جلسه اصلی روز سه شنبه صبح مطرح کردیم و بعد دوستان ما در جلساتی که در سطح معاونان و مدیران سیاسی ایران و ۱+۵ برگزار شد هم در جلسات دوجانبه در حاشیه اجلاس و هم در جلسات رسمی هفت جانبه، بحثهای مهمی مطرح شد در مورد اینکه چه موضوعاتی میتواند در دستور کار باشد و چه موضوعاتی نمیتواند در دستور کار باشد.»
مقامهای آمریکایی نیز از مذاکرات ابراز رضایت کردند و آن را سازنده اعلام نمودند.
ارزیابی نشست
بر اساس گزارشهای موجود در دور اول مذاکرات دو طرف حول مسائل شکلی، جدول زمانی و چارچوب گفتگوها و بررسی مسائل مربوط به توافق نهایی به تفاهم دست پیدا کردند. مسائل محتویی و چالشی در این دور مطرح نشده است. فعلا مدالیته، روش بررسی و بازه زمانی موضوعات مورد توافق قرار گرفته است. این مرحله گامی ضروری مقدماتی برای دستیابی به توافق جامعه است اما تفاهم بر روی آن به معنای قطعی شدن توافق جامع نیست. هنوز راه زیادی وجود دارد و مسیر هم پر از سنگلاخ بوده و موانعی بر سر راه وجود دارد.
طبق سخنان جواد ظریف فعلا هر دو طرف توافق کردهاند مسائل را در حوزههایی که تفاهم کامل دارند جلو ببرند و مسائل اختلافی را بعدا به بحث بگذارند. ظریف همچنین تاکید کرد که ایران هیچگونه خواستی خارج از موضوعات هستهای را نمیپذیرد و مسائل دفاعی و نظامی قابل مذاکره نیستند. وی همچنین اعلام کرد ایران هیچ بخشی از مراکز هستهایاش را تعطیل نمیکند. البته ظریف همچنین ادعا کرد: «فعلا چیزی مکتوب نشده چه به صورت Paper چه به صورت Nonpaper. نه مطلب مکتوب غیررسمی داریم نه مطلب مکتوب رسمی. اما موضوعات را طرفین در جلسه دو روز گذشته مطرح کردند و توافق کردیم که در میان راه طرفین همدیگر را متعجب نکنند و حرفهای جدیدی نزنند.» وی از مقامهای آمریکایی انتقاد کرد که محتوی و لحن سخنانشان در مصاحبهها متفاوت با آن چیزی است که در پشت میز مذاکره طرح میکنند.
اما وندی شرمن در پاسخ گفت: «آنچه در ایران گفته میشود نیز همان تاثیر را بر کشور ما خواهد داشت. ما برخی از مسائل را مضر و مشکلساز و دشوار میدانیم و ممکن است چیزهای که ما گفتیم ایران آنها را مضر و مشکلساز بخواند…. بعضی از این مسائل به خاطر این است که ما نگرشهای متفاوتی داریم. برخی از اظهار نظرها به طور عمد و برای صدمه زدن برای دیگران گفته نمیشود؛ به طور مثال آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران صحبت میکند؛ زیرا ما معتقدیم که قانون اساسی ایران و تعهدات بینالمللیاش بدین معنا است که مردم ایران از حقوق بشر برخوردار باشند اما مطمئنا برخی از این موضوع خوششان نمیآید اما ما به مساله حقوق بشر قویا معتقدیم و آن را بخشی از ارزشهای آمریکا میدانیم.»
خروجی جلسه مقدماتی توافق بر سر تشکیل جلسات سیاسی و فنی در ماههای پیش رو بود. فعلا ماه آخر قبل از پایان فرصت شش ماهه یعنی خرداد ۹۳ را خالی گذاشتهاند تا در صورت نیاز جلسات متعددی برگزار شود. به نظر هم میرسد در آن ماه دو طرف جلسات فشردهای را داشته باشند. در چهار ماه آینده هر ماه جلسهای بین ایران و ۱+۵ به ریاست ظریف و اشتون برگزار میشود. اولین جلسه ۱۷ مارس (۲۶ اسفند) خواهد بود. همچنین جلسه فنی بین کارشناسان دو طرف نیز در حاشیه نشست شورای حکام آژانس انرژی اتمی در اوایل ماه مارس برگزار میشود.
چشم انداز پیش رو
گام مقدماتی به خوبی برداشته شد و دو طرف با حفظ امید به آینده مذاکرات مینگرند. البته به دلایل سیاسی نیز همه بازیگران ماجرا توافق داشتند که پیام مثبتی از فاز اول مذاکرات مربوط به توافق جامع ارائه دهند.
البته آنگونه که عباس عراقچی توضیح داده جلسه همراه با گله و شکایت ایران بوده است. وی در جلسه با کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: «ابتدای مذاکره گلایه شدیدی نسبت به رفتارها و مواضع برخی اعضای۱+۵ نسبت به توافق و مذاکره و بعد از آن سه موضوع مورد توجه و گفتگوی هیات ایرانی قرار گرفت؛ اول اینکه هیچ موضوعی خارج از توافق نباید طرح شود و دوم اینکه هیچ موضوعی غیر از موضوع هستهای نباید مطرح شود و سوم اینکه قطعنامهها غیرقابل اجرا هستند.»
اشاره وی به قطعنامههای سازمان ملل است منتها در اقدام مشترک ژنو ایران صراحتا پذیرفته که مفاد قطعنامههای یاد شده را رعایت نماید.
در این میان گزارش آژانس انرژی اتمی نیز بر امیدواریها افزود. آژانس اطلاع داد که در سه ماه گذشته ایران به نحو رضایت بخشی به تعهداتش در چهارچوب اقدام مشترک شش ماهه عمل کرده است. ذخیره اورانیوم غنی شده ایران کاهش محسوسی داشته و همچنین موادی که قابل تبدیل فوری به هستههای شکافتپذیر مورد استفاده در کلاهکهای هستهای هستند نیز به اندازه۲۰ درصد تقلیل یافتهاند.
اما آژانس کماکان تاکید دارد که اقدامات فوق تاثیری در رفع نگرانیهای آژانس از ابعاد نظامی احتمالی فعالیتهای هستهای حکومت نداشته است. ارائه گزارش آژانس از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران عاملی ضروری در شکل گیری توافقنامه جامعه و نهایی است. اما اطمینان آژانس بستگی به پاسخهای دولت ایران به لحاظ محتویی و فوریت زمانی است. راست آزمایی اقدامات نظامی و هستهای که حکومت را در معرض اتهام استفاده غیرصلحآمیز از انرژی هستهای قرار داده، فرآیند زمانبر و پیچیدهای است. موضوعات فراتر از ارائه اطلاعات در خصوص توسعه چاشنیهای انفجاری الکتریکی از سوی حکومت به آژانس در چارچوب اقدام مشترک موقت ژنو است. حکومت هنوز در خصوص تقاضای بازدید از مرکز نظامی پارجین به آژانس پاسخ مثبت نداده و موضوع را مسکوت گذاشته است.
طبق گفته عراقچی موضوعات جلسه بعد غنیسازی جمهوری اسلامی و کمیت و کیفیت آن، کاهش و رفع کامل تحریمها، آب سنگین اراک، همکاری صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
اما موانع پیرامون رسیدن به توافق جامع محدود به عامل فوق نیست. تعداد سانتریفوژها، ارتباط برنامه موشکی و برنامه هستهای، چگونگی فعالیت مرکز فردو و آب سنگین اراک موضوعات محوری چالش برانگیز و اختلافی هستند. معاهده جامع به مراتب پیچیدهتر و بحث برانگیزتر از توافق مقدماتی است. توافق ژنو شش ماهه است و تعهدی همیشگی برای دو طرف ایجاد نمیکرد. بنابراین هر دو انعطاف به خرج داده و به کسب امتیازات حداقلی رضایت دادند. برای آمریکا مهم بود که بگوید جلوی پیشرفت برنامه حساس هستهای ایران را گرفته و متعاقبا کاهش محدود تحریمها و جلوگیری از افزایش آنها برای حکومت ایران جذاب بود. اما در توافق همیشگی این مسائل دیگر جذابیت ندارد بلکه باید چارچوبی تدوین شود که ملاحظات طرفین و تضادها و اختلافهایشان در آن رعایت شده و حل گردد. فاصله زیاد بین مواضع ایران و غرب مجالی به خوشبینی نمیدهد و شک و تردید ایجاد میکند. البته عواملی دیگری هستند که مشوق دستیابی به توافق جامع هستند. اما وجود فاکتورهای ناشناخته متعدد و از همه مهمتر عدم یکپارچگی در فضای سیاسی حکومتهای ایران و آمریکا و همچنین تاثیر رقابتهای منطقهای، عدم قطعیت و ابهام را بیشتر میگرداند.
رصد کردن مواضع حکومت ایران و بهخصوص سخنان رهبری، فرماندهان ارشد سپاه و ائمه جمعه نشان میدهد که بخش اصلی قدرت توافق جامع را ضروری نمیبیند و بیشتر مترصد بهرهگیری از تاثیرات اقدام مشترک ژنو در بهبود فضای اقتصادی و کاهش مشکلات معیشتی تا با تداوم برخورد تقابلی و فرسایشی شدن مسیر اعمال تحریمها، رویکرد مهار کننده آمریکا را خنثی سازد. جمهوریخواهان و لابی اسرائیل در آمریکا نیز صبر زیادی برای ارزیابی سیاست جدید ایران ندارند و منتظر پیامدهای عملی آن در کاهش نگرانیهای امنیتی آمریکا هستند.
حکومت ایران بعید است در زمینه ساختار فعالیتهای هستهای و بهخصوص تاسیسات و فرآیندهایی که با غنیسازی اورانویم است انعطاف نشان دهد. فعالیتها کاهش مییابد و بهخصوص درجه غنی سازی اورانیوم را حاضر هستند کاهش دهند اما بر روی حفظ زیر ساختهای هستهای کنونی ایستادگی میکنند و تن به تعطیلی هیچ بخشی نمیدهند. حکومت ممکن است بر سر تاسیسات آب سنگین اراک امتیاز بدهد. از دید آمریکا هم نفس تاسیسات هستهای مهم نیست. اگر چه تعطیلی فردو موضوعی است که بر آن اصرار دارد. اما دغدغه اصلی آمریکا دور کردن ایران از نقطه گسست و رسیدن فعالیتهای هستهای به مرحلهای است که فعال کردن دوباره ان در مسیر اقدامات حساس نیازمند زمان طولانی و حداقل یک ساله باشد. در این صورت غرب فرصت اقدام مناسب خواهد داشت. اما در ان سوی میدان اقتدار گرایان در حکومت ایران نیز اصرار دارند که حفظ نقطه گسست و برگشت پذیری راه هستهای طی شده خط قرمز مذاکرات باشد. بنابراین نقطه بازگشت، کانون اصلی مناقشه است.
برنامه موشکی نیز در ارتباط با پرونده هستهای موضوعیت پیدا کرده است. در اقدام مشترک ژنو رعایت مفاد قطعنامههای سازمان ملل از سوی ایران ذکر شده است. بر مبنای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل که در سال ۲۰۱۰ صادر شد، ایران از شرکت در هرگونه برنامه توسعه موشکهای بالیستیک منع شده است. بر این اساس غرب پیگیری محدودیت در برنامه موشکی حکومت را از الزامات ایران در چارچوب توافق مشترک موقت ژنو میداند. اما حکومت ایران پذیرای تغییر در برنامه موشکی نیست و ارادهاش بر دور ساختن مسیر توافقات هستهای از موضوعات نظامی و دفاعی است.
با توجه به چالشهای جدی فوق و پیچیدگی مساله میتوان انتظار داشت که اقدام مشترک ژنو شش ماه دیگر تمدید شده و فرجام پرونده هستهای ایران به بهمن ۹۳ موکول شود. مراحل بعدی مذاکرات و بحث بر سر نقاط اختلافی روشن مینماید که بمانند اقدام عملی شش ماهه ژنو موفقیت در ماراتون هستهای ایران حاصل میشود یا نه. شرایط و اولویتهای امنیتی ایران و غرب در منطقه در طول ماههای پیشرو نیز فاکتوری مهم است. هنوز برای قضاوت و داوری در این خصوص زود است.