نخست‌وزیر جدید فرانسه و سخت‌گیری بر نظام

مانوئل والاس به عنوان نخست وزیر جدید فرانسه انتخاب شد. او در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ وزیر کشور فرانسه بود. وی به بخش لیبرال و جناح راست حزب سویالیست فرانسه تعلق دارد. در بین چهره‌های سوسیالیست فرانسه به آتلانتیک گرایی و رابطه خوب با آمریکا مشهور است. همچنین رابطه خوبی با دولت اسرائیل و یهودیان دارد. کنگره بین المللی یهود از انتخاب وی استقبال کرد. در منازعه فلسطین و اسرائیل او همواره جانب اسرائیلی را گرفته است. حال این سئوال مطرح است انتخاب او در سیاست فرانسه در قبال ایران چه تغییری خواهد داشت ؟

vallas

والاس در گذشته از مدافعان بهبود حقوق بشر در ایران وسخت‌گیری بر حکومت بوده است. در بین نیروهای سیاسی فرانسه وی از تحریم بر علیه جمهوری اسلامی دفاع کرده است. ارتباط نزدیک وی با جامعه یهودی‌های فرانسه و همچنین دولت اسرائیل نیز در دیدگاه‌های تند وی بر علیه حکومت بی تاثیر نیست.

او هنگامی که وزیر کشور بود طی یک موضع‌گیری دیدون کمدین معروف فرانسوی که منتقد یهودیان است را به حکومت ایران منتسب کرد. ادعایی که در فرانسه جنجالی شد.

بررسی عمل‌کرد دولت سارکوزی و اولاند در برابر ایران روشن می‌سازد که گرایش‌های چپ و راست فرانسه تفاوت زیادی در سیاستگذاری پیرامون جمهوری اسلامی نداشتند. سیاست‌های انقباضی و سخت گیرانه‌ای که در دوره ریاست جمهوری سارکوزی در قبال حکومت اعمال شد و فرانسه به نوک پیکان کشور‌های غربی در تقابل با برنامه هسته‌ای ایران تبدیل گشت در دولت اولاند نیز ادامه یافت. لوران فابیوس همان مسیری را کمابیش پیمود که برنارد کوشنر درباره ایران در پی گرفته بود.

اساسا مسائل سیاست خارجی و امنیتی در غرب فقط تابعی از تغییر دولت‌ها نیست، بلکه متاثر از ملاحظات راهبردی این کشور‌ها نیز است که از ثبات بیشتری برخوردار است و دولت‌ها سیاست‌های شان را در این چارچوب تنظیم می‌نمایند.

سیاست فرانسه در خاورمیانه و از جمله ایران و سوریه در دو دولت گذشته تغییر خاص و زیادی پیدا نکرد. فرانسه در سال‌های اخیر به سمت گسترش روابط با اسرائیل و عربستان سعودی حرکت کرده است و به نوعی رقبای ایران در منطقه را تقویت کرده است. این مساله با توجه به ارتباطات زیاد اقتصادی و تجاری ایران با فرانسه برای حکومت مشکل ساز بوده است. از اینرو خامنه‌ای در سخنانی ناراحتی خود را از تغییر سیاست‌های فرانسه از کشوری دوست به دشمن اعلام نمود. اما با توجه به نیاز ایران به داشتن رابطه خوب با فرانسه به دولتمردان این کشور توصیه کرد که به منسابات حسنه گذشته برگردند.

رابطه ایران وفرانسه بعد از انقلاب دست‌خوش دگرگونی‌های زیادی بوده است. تیره بودن مقطعی روابط هیچگاه دلیلی بر دائمی بودن آنها نبوده است. حتی در دوره سارکوزی تلاش‌های پشت پرده‌ای برای حل مشکلات در جریان بود که به ادعای علی اکبر ولایتی با کارشکنی دولت احمدی نژاد به فرجامی نرسید.

حال انتخاب والاس می‌تواند سیاست‌های فرانسه در خصوص ایران را به سمت سخت‌گیری بیشتر هدایت نماید. این رویکرد در فضای سیاسی کنونی فرانسه مدافعان زیادی دارد که با رشد گرایش‌های دست راستی در انتخابات شهرداری‌ها همراه شده است.

از سوی دیگر دولت روحانی روی بهبود رابطه با اروپا و بخصوص بازگشت شرکت‌های فرانسوی چون پژو و توتال حساب زیادی کرده است.

بعد از توافق ۱+۵ بر سر اقدام مشترک شش ماهه ژنو با ایران، سرمایه گذاران و شرکت‌های فرانسوی اشتیاق بیشتری را برای حضور در بازار ایران نشان دادند. اما عملی شدن بازگشت شرکت‌های فرانسوی با فرجام مذاکرات هسته‌ای بر سر توافق جامع گره خورده است. بعید است والاس تغییری در سیاست فرانسه در چارچوب کنونی تعاملات هسته‌ای انجام دهد و در صورت موفقیت در اجرای توافقنامه، فرانسه نیز به تعهداتش عمل می‌کند. اما به احتمال زیاد در مذاکرات مربوط به توافقنامه جامع فرانسه موضع سخت گیرانه اش را حفظ می‌کند.

اما چالش برانگیز ترین تاثیر نخست وزیری والاس و نتیجه انتخابات شهرداری‌های فرانسه، افزایش مطالبات حقوق بشری فرانسه از حکومت ایران خواهد بود. امری که بعد از قطعنامه پارلمان اروپا منجر به بحران جدیدی در روابط ایران و اتحادیه اروپا شده است. سابقه والاس نشان می‌دهد که وی توجه ویژه‌ای به این مسئله خواهد داشت. البته الزامات دولتمردی و قرار گرفتن در جایگاه نخست وزیر به وی اجازه نمی‌دهد به مانند گذشته نسبت به مسائل حقوق بشری در ایران توجه نشان دهد. اما می‌توان حدس زد که به طور نسبی حساسیت دولت فرانسه نسبت به نقض حقوق بشر در ایران افزایش خواهد یافت.

از سوی دیگر رابطه خوب والاس با جامعه یهودی‌های دنیا و دولت اسرائیل نیز فاکتور دیگری است که فرانسه همراهی بیشتری با نگرانی‌ها و ملاحظات اسرائیل نشان خواهد داد. این مساله به نوبه خود کار را برای دولت روحانی در ترمیم روابط با فرانسه دشوار می‌سازد.

البته تا زمانی که ترکیب کابینه جدید فرانسه و بخصوص تکلیف وزیر خارجه روشن نشود، نمی‌توان ارزیابی دقیقی از تغییرات احتمالی سیاست فرانسه در قبال ایران داشت.

ـــــــــ
عکس: revueregain . com

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.