در آمدی بر ادوار متضاد فعالیت تحکیم وحدت ( بخش دوم)

با توجه به بخش نخست دسته بندی کلی زیر از مقاطع مختلف فعالیت ۳۵ ساله دفتر تحکیم وحدت ارائه می‌شود.

مرحله تاسیس تا سال ۱۳۶۰

tahkim

در این دوره دفتر تحکیم وحدت تاسیس می‌شود. تسخیر سفارت آمریکا باعث رشد و معرفی آن به افکار عمومی می‌شود. رویارویی با گروه‌های دگراندیش در دانشگاه‌ها و کمک به تثبیت نهادهای انقلابی و حاکمیت نیرو‌های خط امام جنبه‌های اصلی فعالیت تحکیم را تشکیل می‌دهد. در این دوره علی‌رغم تنوع درونی انجسام تحکیم در مواجهه با جریات رقیب بالا است. در جریان انقلاب فرهنگی اقلیت دفتر تجکیم وحدت بسته شدن دانشگاه‌ها را دنبال می‌نماید و بعد از حمایت آیت الله خمینی کلیت مجموعه به هواداری از انقلاب فرهنگی می‌پردازد. بعد از سرکوب خونین سال ۱۳۶۰ این دوره به پایان می‌رسد.

سالیان ۶۰ تا ۶۸

در این زمان به تدریج شکاف جناح‌های چپ و راست حکومت شروع می‌شود. اکثریت دفتر تحکیم وحدت به همسویی با جناح چپ می‌پردازد. شعار‌های عدالت طلبانه و دیدگاه‌های چپ و اقتدار گرایی سیاسی مشخصه‌های گفتمانی دفتر تحکیم وحدت در زمانه فوق است. در این دوره تحکیم در زمینه اعزام نیرو به جبهه‌های جنگ با عراق فعال است و برخی از اعضایش شهید می‌شوند. در انتخابات مجلس سوم دفتر تحکیم وحدت وارد کارکرد حزبی شده و کاندیدا معرفی می‌کند. برخی از اعضاء سابق آن به مجلس می‌پیوندند. همچنین تحکیم وارد ائتلاف راهبردی با گروه‌های خط امام چون سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز می‌شود.

سال ۶۸ تا ۷۳

این دوره نقطه عطفی در فعالیت‌های دفتر تحکیم وحدت است. مرگ آیت الله خمینی و رهبر شدن خامنه‌ای تغییراتی گسترده در آرایش داخلی حکومت پدید می‌آورد. تحکیم در این دوره از جناح چپ و محذوف حمایت می‌کند و در نتیجه جایگاه خود را در حکومت از دست می‌دهد و مورد حمله نهاد‌های حکومتی وابسته به رهبری قرار می‌گیرد.

در این دوره به تدریج دفتر تحکیم وحدت از نهاد مدافع مطلق به مدافع منتقد نظام تغییر رویه می‌دهد و در نتیجه امتیازاتش را نیز از دست می‌دهد. تقابل اصلی تحکیم با دولت رفسنجانی و سیاست تعدیل است. هنوز سویه‌های عدالت خواهانه در تحکیم پر رنگ است اما کم کم انتقاد‌های سیاسی و تقاضا برای باز شدن عرصه عمومی نیز در موضعگیری‌های آن جا باز می‌کند.

در این دوره کماکان مدافعان جناح‌های چپ و راست نظام در تحکیم حضور دارند اما اکثریت از آن نیرو‌های سنتی مدافع گفتمان خط امام است. برخی از فعالان وقت انجمن‌های اسلامی از دانشگاه اخراج می‌شوند و یا به زندان می‌افتند. بخشی از انجمن‌ها توسط نهاد‌های رهبری در دانشگاه‌ها تسخیر می‌شوند. فشار بر عله دفتر تحکیم وحدت زیاد است و این مجموعه برای مدتی دچار بحران تشکیلاتی می‌شود. جناح راست و گرایش‌های افراطی به تحکیم برچسب مارکسیست‌های اسلامی می‌زنند.

سال ۷۳ تا ۸۰

در این دوره دفتر تحکیم وحدت وارد تحول بزرگی در مجموعه فعالیت‌هایش شده و با گذشته خود فاصله زیادی گرفته و در اردوگاه مقابل جای می‌گیرد.

البته تحول به صورت تدریجی شروع می‌شود. عوامل موثر در این تغییر تشدید اختلافات جناح‌های چپ وراست، باز اندیشی در بخشی از نیرو‌های وابسته به جناح خط امام، آراء و اندیشه‌های دکتر عبدالکریم سروش، باز شدن سیستم انتخاباتی انجمن‌های اسلامی، سر بر آوردن جریان جدیدی در قالب فراکسیون مدرن در کنار سنت گرایان راست و چپ، تغییرات نسلی دانشجویان، رونق فعالیت‌های رسانه ای و روشنفکری بود.

دفتر تحکیم وحدت در انتخابات دوران ساز ۱۳۷۶ عملا نقش بدنه ستاد خاتمی را ایفا کرد. خاتمی همانگونه که خود نیز اذعان دارد از دروازه تحکیم و دانشگاه وارد رقابت‌های انتخاباتی شد. شکل‌گیری جنبش اصلاحی باعث رشد سریه دفتر تحکیم وحدت و بازسازی تشکیلاتی آن شد. در این دوره گفتمان غال تحکیم آزادی خواهی و توسعه سیاسی است. همچنین به تدریج جایگاه خود را از دولت وعرصه حکومت به جامعه مدنی تغییر می‌دهد. تحکیم در دوران اصلاحات از مدافعان خاتمی و جنبش اصلاحی بود و در مجلس ششم و شورا‌های اول کاندید معرفی کرد و وارد کارکرد حزبی شد.

نقطه اوج فعالیت‌های دفتر تحکیم وحدت در این دوره کوی دانشگاه تهران است که رهبری اعتراضات بعد از یورش وحشیانه به دانشگاه را بر عهده گرفت. همچنین حمله به اردوی تشکیلاتی اش در خرم آباد نیز حادثه ساز شد. در این دوره جریان ضد اصلاحات به تحکیم انگ منافقان جدید زد.

سال ۸۰ تا ۸۴

این دوره مصادف با تغییر موضع تحکیم از مدافع به منتقد جنبش اصلاحی و دولت خاتمی است. تحکیم در این دوره با کنار گذاشتن کارکرد حزبی از جبهه اصلاحات جدا شده و خواهان نقد همه جانبه قدرت می‌شود. دفتر تحکیم در این دوره به تدریج به سمت گفتمان اپوزیسیون نزدیک می‌شود و خواهان اصلاحات ساختاری می‌شود. همچنین مشروعیت و پایگاه تحکیم کاملا دانشجویی است.

دفتر تحکیم وحدت در این دروه به نمایندگی عام دانشجویان نزدیک می‌شود وخصلت ایدئلوژیک و مذهبی ان به تعلیق در می‌آید. جمعی از دانشجویان سکولار در این دوران در آن فعالیت می‌کنند. اما جریان اصلی مذهبی نو اندیش است.

تحکیم در این دوره از تشکیل و تقویت شورا‌های صنفی حمایت می‌کند. اما کماکان در داخل تحکیم تنوع وجود دارد. بخشی مانند دانشگاه تهران کماکان در قالب سنتی و داخل نظام فعالیت می‌نماید و بخش‌های دیگر مانند دانشگاه امیرکبیر رویکرد رادیکال و نزدیک به اپوزیسیون دارند.

در این دوران حکومت نیز برخورد سنگینی با تحکیم را شروع می‌کند و سیاست زندان و محرومیت از تحصیل بر علیه فعالان آن آغاز می‌شود.

همچنین در این دوره با تحریک اختلافات در داخل مجموعه سیاست موازی سازی از سوی حکومت نیز کلید زده می‌شود و سرانجام در اقدامی دولتی و سناریوی امنیتی جریان جعلی دفتر تحکیم وحدت شیراز شکل گرفته وحکومت می‌کوشد آن را به عنوان تحکیم اصلی جا انداخته و با بخش اصلی مقابله نماید.

ساختمان تحکیم در این دوره ضبط می‌شود و به تدریج از همه امکانات رسمی و دولتی محروم می‌شود. دفتر تحکیم وحدت در انتخابات ریاست جمهوری سیاست امتناع از صندوق‌های رای را در پیش گرفت.

سال ۸۴ تا ۸۸

در این دوره دفتر تحکیم وحدت و انجمن‌های اسلامی از سوی حکومت و دستگاه امنیتی به صورت رسمی پذیرفته نشدند اما به لحاظ غیر رسمی تحمل می‌گشتند. تمامی دفاتر انجمن‌های اسلامی تخلیه شدند. جمع زیادی بازداشت شده و یا توسط کمیته‌های انصباطی از تحصیل محروم گشتند. سیاست موازی سازی در انجمن‌های اسلامی با استفاده از جعل عنوان و نیرو‌های بسیج دانشجویی دنبال گشت.

تحکیم در این دوره علی رغم سختی‌ها انتخاباتش را برگزار کرد و به حیات خود در قالب مشهور به تحکیم علامه ادامه داد. پیوند آن با دانشجویان برقرار بود. تجمع‌های اعتراضی تحکیم در دانشگاه‌ها برقرار بود ولی تعداد آن به اندازه سابق نبود. رویکرد دفتر تحکیم وحدت در این دوره دیده بانی جامعه مدنی بود و همچنین از رویکرد رادیکال قبلی فاصله گرفت و راهکاری میانه رو در اصلاحات جامعه محور را برگزید. تحکیم در انتخابات سال ۸۸ به صورت مشروط از کروبی حمایت کرد و از گروه‌های حامی جنبش سبز بود.

۸۸ تا ۹۲

در این دوره جریان اصلی دفتر تحکیم وحدت به صورت کامل زیر ضربه حکومت رفت و فعالیت‌های آن به صورت غیر رسمی هم تحمل هم نشد. فعالان یا مجبور به خروج از کشور شدند ویا احکام حبس طولانی گرفتند. تحکیم در این دوره فعالیت عملی نداشت اما در حوزه موضعگیری‌های رسانه ای و فضای مجازی فعال بود و بیشتر نماد مقاومت در دانشگاه‌ها بود. فعالان نزدیک به تحکیم اگر چه موضع گیری رسمی نکردند اما به طور تلویحی از کاندیداتوری روحانی حمایت نمودند و در برابر گفتمان اعتدال قرار نگرفتند. لایه سنتی و محافظه کار آن رسما پشتیبانی کرد.

از سال ۹۲ تا کنون علی رغم امید‌ها و انتظارات هنوز دفتر تحکیم وحدت به صاحبان اصلی آن برنگشته و دولت روحانی دفاتر انجمن‌های اسلامی را به آنها باز نگردانده است. جریان‌های جعلی و موازی دولت ساخته کماکان عرصه رسمی انجمن‌های اسلامی را در اختیار دارند.

شورای احیای انجمن‌های اسلامی تشکیل شده و رایزنی‌هایی را برای تجدید حیات انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه‌ها و پایان دادن به حیات مصنوعی جریان‌های موازی شروع کرده است. ولی هنوز دستاورد ملموسی حاصل نشده است. شورای احیا وظیفه سختی در پیش دارد. به نظر می‌رسد کماکان حفظ جنبه فراگیر و کارکرد چتر گونه در مقطع فعلی ضرورت دارد تا پس از تشکیل نهاد نمایندگی عام دانشجویان، تحکیم به حالت خاص خود یعنی محلی برای فعالیت دانشجویان مذهبی نو اندیش باز گردد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در پژوهش‌های تاریخی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.