کلید در گردش روحانی در قفل سیاست خارجی

سیاست خارجی مهم‌ترین حوزه عملکرد دولت روحانی است. وی عمده توان و تلاش‌هایش را معطوف به تحول در روابط با دنیا نمود تا از این طریق قفل‌های داخلی نیز باز شود.

اولین موفقیت روحانی کسب موافقت رهبری و اقناع مجلس به پذیرش جواد ظریف در مسند ریاست وزارت خارجه بود. ظریف در چارچوب گفتمان و برنامه روحانی بهترین گزینه ممکن برای تصدی وزارت خارجه بود.

42546

البته باید در نظر داشت ظریف در کنار اعتماد و نگاه مثبت روحانی، از حمایت خامنه‌ای نیز برخوردار بوده است. علی‌رغم تفاوت دیدگاه معنادار و محسوسی که بین خامنه‌ای و ظریف وجود دارد ولی، رابطه نزدیک بین آن‌ها گسسته نشده است. ظریف به دلیل برخورداری از نگاه مثبت رهبری، در دوره اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در سمت نمایندگی ایران در سازمان ملل باقی ماند. او در جریان کسب رای اعتماد در مجلس فاش ساخت که احمدی‌نژاد علی‌رغم مخالفت بزرگان نظام، او را از کار برکنار نمود.

روحانی آشتی با دنیا، بهبود موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی ایران، ایجاد رابطه خوب با همسایگان، تنش‌زدایی با آمریکا، ترمیم روابط با اروپا، بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانیان، برداشتن تحریم‌ها را به عنوان محور‌های مهم سیاست خارجی خود اعلام نمود.

در میان همه این موارد برجستگی و محوریت با مصالحه هسته‌ای و حل دیپلماتیک بحران اتمی بود که هم خود هدف مهمی از دید روحانی است و هم مقدمه تحقق دیگر وعده‌های وی در سیاست خارجی و حل مشکلات اقتصادی به حساب می‌آید.

حضور هیات‌های خارجی در مراسم تنفیذ روحانی چشم‌گیر نبود. اگر چه ۵۵ هیات نمایندگی خارجی در این مراسم شرکت داشتند ولی اکثر کشور‌های غربی و مخاطبان برنامه روحانی در ارتقاء روابط نماینده‌ای ارسال نکرده بودند. اکثر قریب به اتفاق کشورهایی که حضور داشتند آن‌هایی بودند که مناسبات خوبی با نظام جمهوری اسلامی دارند.

در ادامه میزان تحقق وعده‌های روحانی در سیاست خارجی به تفکیک ارزیابی می‌شود.

بحران هسته‌ای

روحانی بعد از تشکیل دولت توانست موافقت رهبری و شورای امنیت ملی برای انتقال مسوولیت هدایت و مدیریت مذاکرات هسته‌ای به وزارت خارجه را کسب نماید. البته شورای امنیت ملی کماکان وظیفه سیاست گذاری و تصویب راهبرد‌ها و محتوی مذاکرات را حفظ کرد.

سفر روحانی به نیویورک و مانور‌های دیپلماتیک شتاب وی برای جلو بردن برنامه‌های سیاسی‌اش را نشان داد. اوج ابتکار او گفتگوی تلفنی وی با اوباما بود که اقدامی بی‌سابقه بعد از قطع روابط ایران و آمریکا را بازتاب داد. البته اعلام نارضایتی خامنه‌ای از این اقدام اهمیت این رویداد در تغییر مناسبات بین ایران و آمریکا را مورد تردید قرار داد.

تلاش روحانی و تیم سیاست خارجی‌اش به رهبری جواد ظریف باعث شد تا اقدام مشترک شش ماهه ژنو در پایان پاییز با ۱+۵ تصویب شد و در اول بهمن طرح اجرایی آن مورد موافقت قرار گرفت. این اقدام که در ازاء عقب نشینی ایران از فعالیت‌های حساس هسته‌ای منجر به برداشته شدن بخش محدودی از تحریم‌ها شد موفقیتی مهم برای روحانی به حساب آمد. اما روند بعد از آغاز اجرای اقدام مشترک ژنو برای رسیدن به توافق جامع تا کنون امیدوار کننده نبوده است.

باید توجه داشت که ابتکار روحانی در زمینه بحران هسته‌ای اقدامی به یک باره از سوی او نبود بلکه ادامه فاز مخفی نرمش قهرمانانه بود که ماه‌ها قبل از انتخاب او در مذاکرات محرمانه بین نمایندگان خامنه‌ای و دولت آمریکا آغاز شده بود. روحانی به شیوه بهتر و قابل قبول‌تری برای مقامات غربی این مسیر را ادامه داد.

اما موفقیت کنونی روحانی مقطعی و شکننده است. اگر در زمیه توافق جامع موفقیتی حاصل نشود شرایط بدتر از قبل خواهد شد و وعده‌های روحانی در زمینه حل مشکل دیپلماتیک بحران هسته‌ای و معادله برد- برد نقد نخواهد شد. همچنین تداوم تحریم‌ها دست دولت در بهبود موقعیت اقتصادی را نیز خواهد بست.

اما اگر توافق جامع به دست آید آن‌گاه روحانی موفقیت بزرگی کسب می‌نماید. از زمان شروع مذاکرات مربوط به توافق جامع هم مذاکره کنندگان ایرانی از بن بست‌ها خبر داده‌اند و هم طرف غربی نیز سخت گیری‌هایش را افزایش داده و مشخص کرده که توافق ژنو کف توقعات است و ایران باید امتیازات بیشتری بدهد. اما با ورود خامنه‌ای به بحث معلوم شده است که ایران می‌خواهد امتیازات کمتری در توافق‌نامه جامعه بدهد. فعالیت‌های بخش افراطی اصول گرایان بر علیه رویکرد تعاملی دولت نیز افزایش یافته است. بنابراین احتمال این‌که در اول مرداد توافق‌نامه جامعه امضا شود کم است. اما هم دولت روحانی و هم دولت اوباما می‌دانند که ناکامی در مذاکرات تبعات منفی برای هر دو دارد. در عین حال تمدید اقدام مشترک ژنو نیز باز فرجام مذاکرات را در وضعیت نامشخصی قرار می‌دهد و انتظارات از توانایی دولت روحانی در حل مشکل هسته‌ای کاهش می‌یابد.

 

رابطه با آمریکا

روحانی می‌کوشد تا روابط ایران و آمریکا به سمت کاهش تنش برود. او در برنامه انتخاباتی‌اش عادی‌سازی رابطه با آمریکا را مطرح نکرد. در برنامه ظریف نیز آمریکا به عنوان دشمنی مطرح شده که ایران ستیزی و شیعه هراسی را دنبال می‌کند. اما جهت‌گیری برنامه ظریف و روحانی رویکرد دفاعی در برابر آمریکا و تنش‌زدایی است، تا در حوزه‌های مشترک همکاری شود و اختلافات نیز مدیریت گردد تا به رویارویی خسارت بار منجر نگردد. آن‌ها در شرایط عادی مشکلی با برقراری رابطه رسمی با آمریکا ندارند اما در موازنه قوای موجود صرف تنش‌زدایی را جلو می‌برند و پذیرفته‌اند مذاکره با آمریکا صرف در چارچوب برنامه هسته‌ای باشد.

بعد از هشدار نرم خامنه‌ای دیگر دولت روحانی حرکتی برای شکستن بیشتر موانع رابطه با آمریکا دیده نشده است.

رابطه با اروپا

هم روحانی و هم ظریف تاکید زیادی بر بهبود رابطه با اروپا و گسترش همکاری‌های تجاری داشتند. اما تا کنون عمل‌کرد آن‌ها در حد انتظارات نبوده است. روابط اتحادیه اروپا با ایران در سطح قبلی است و تفاوت چشمگیری نکرده است. البته بازگشایی مجدد سفارت انگلستان در تهران و روند رو به بهبود روابط دو کشور امتیازی برای دولت روحانی است اما فعلا روابط در حد کاردار غیر مقیم است و بهبود روابط در سطح مقدماتی است. تا کنون چند سفر از سوی هیات‌های اروپایی صورت گرفته است اما ملاقات‌های آنها با نیرو‌های جامعه مدتی باعث اعتراض حکومت شده است. دولت نیز در برابر اعتراض‌ها ایستادگی نکرده است. این عامل به نوبه خود چون مانعی در مسیر بهبود روابط عمل کرده است.

روابط منطقه‌ای

در سطح روابط منطقه‌ای دولت روحانی تقاوت خاصی با رویکرد دولت احمدی‌نژاد نشان نداده است. دیدگاه روحانی در مورد سوریه شبیه رهبری و بخش مسلط نظام است. همچنین در خصوص تیره شده روابط با عربستان سعودی اقدام خاصی دولت انجام نداده است. البته امیر عمان و کویت به تهران سفر کرده‌اند ولی سطح روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس تفاوت زیادی نکرده است. برخورد ایران با تحولات کشور‌های عربی چون مصر، تونس و لیبی منفعلانه بوده است. وزارت خارجه نتوانسته است تا کنون ادعای تعامل و برخورد آشتی جویانه را به کشور‌های عربی منتقل سازد. روابط با ترکیه رو به بهبود است. اما آغاز این روند از دوره احمدی نژاد شروع شد.

 

حقوق بشر

عملکرد دولت روحانی در زمینه کاهش اعتراضات حقوق بشری در سطح جهانی منفی بوده است. دولت یازدهم هیچ ظرفیتی برای مذاکره و تعامل با گزارش‌گر ویژه سازمان ملل و نهاد‌های حقوق بشری نشان نداده است. برخورد وزرات خارجه با اعتراضات نهاد‌ها و دول خارجی نسبت به نقض حقوق بشر در ایران مشابه دولت‌های نهم و دهم است. وزارت خارجه حتی از خود در قبال تعرض به حقوق شهروندی و آزادی‌های اساسی در ایران سلب مسوولیت نکرده و موضعی همسو با قوه قضائیه نموده است.

 

زمینه سازی برای موقعیت‌های اقتصادی

یکی از نقاط قوت برنامه روحانی در سیاست خارجی هدف‌گزاری وزارت خارجه حول فرصت آفرینی اقتصادی است. اما تا کنون وزارت خارجه نتوانسته موفقیت چشم‌گیری در این زمینه به دست بیاورد. بزرگ‌ترین مانع تحریم‌های آمریکا است. بنابراین کارکرد وزارت خارجه برای ایجاد فرصت‌های اقتصادی و ترغیب شرکت‌ها و دولت‌های خارجی به سرمایه گذاری در ایران به فرجام مذاکرات هسته‌ای پیوند خورده است.

 

بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی

حسن روحانی در هنگام رقابت‌های انتخاباتی چندین بار اعلام کرد او می‌خواهد اعتبار را به پاسپورت‌های ایرانی برگرداند. این حرف از ابتدا هم ویژگی شعاری داشت. جایگاه پاسپورت تابعی از عوامل متعدد و بخصوص سابقه نظام و نوع روابطش با کشور‌ها است. اما روحانی در این زمینه نه تنها موفقیتی نداشته بلکه تعداد کشور هایی که برای سفر از ایرانیان ویزا نمی‌خواستند کاهش یافته است.

در مجموع بهترین بخش عملکرد دولت روحانی سیاست خارجی است. اما موفقیت‌ها و روند رو به جلو در حد انتظارات و ادعا‌ها نبوده است. همچنین دستاورد های حاصل حالت پایدار نیافته‌اند. تصویر پردازی ظریف و روحانی از موفقیت‌ها در سیاست خارجی با اغراق همراه است. ولی تاکید دولت روحانی بر گفتمان معطوف به منافع ملی و فرصت آفرینی اقتصادی و دوری گزینی از رویکرد ایدئولوژیگ و خطابه‌گرایی مزیت قابل اعتنایی نسبت به دولت احمدی نژاد است. حداقل روحانی تاکنون اجازه نداده است در روابط خارجی سطح تنش افزایش یابد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.