حسن روحانی دومین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل را با تمرکز بر روی مبارزه با تروریسم انجام داد. وی در شرایطی وارد نیویورک شد که به مانند سال گذشته مورد توجه نبود. اما همچنان حضور او خبرساز بود و تحرکات دیپلماتیک و سیاسی زیادی داشت. ولی رویکرد روحانی این بار در قیاس با گذشته امیدها به تحولات در عرصه سیاسی ایران را کاهش داده و استقبال از وی نیز به گرمی سابق نبوده است. او این بار بر خلاف هیاهوهایی که صورت گرفت نه تنها با اوباما دیدار نکرد بلکه برنامهای اعم از نمادین و یا تاکتیک دیپلماتیک برای مواجهه با رئیس جمهور آمریکا از خود بروز نداده است. به نظر میرسد تهدیدهای اصولگرایان افراطی و حساسیت رهبری باعث شده روحانی ریسک نکرده و دست به اعمالی نزند که از دید آنها «اقدام نابهجا» تفسیر میشود!
البته دیدار با کامرون موفقیتی برای روحانی بود ولی سخنرانی کامرون و تاکید وی بر ضرورت تغییر سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی نشان داد فاصلههای مواضع دو دولت با این دیدار پر نشده و شکاف کماکان باقی است. سخنان کامرون با موضعگیری تند مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه در واکنش حرفهای کامرون را تاسف بار خواند و گفت: «سخنرانی نخستوزیر انگلیس در مجمع عمومی ملل متحد نشان دهنده تداوم دیدگاه خودمحورانه دولتی است که سابقه نابسامانی در منطقه ما دارد و بسیاری از مشکلات این منطقه به دلیل سیاستهای نادرست آن دولت است.»
اهمیت دیدار فوق در آنجا بود که نخستین دیدار در سطح مقامات عالیرتبه ایران و بریتانیا بعد از انقلاب بشمار میرفت. روحانی همچنین با اولاند رئیس جمهور فرانسه و روسای جمهوری اتریش، ترکیه و نزوئلا و بان کی مون، در چارچوب روال عادی دیدارهای روسای کشورها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دیدار کرده است.
اصولگرایان از حرفهای کامرون عصبانی هستند و شروع به انتقاد از روحانی به خاطر دیدار با نخست وزیر بریتانیا و رئیس جمهور فرانسه کردهاند. اسماعیل کوثری از اعضاء کمیسیون سیاست خارجی مجلس در این راستا گفته است: «مسوولین سیاسی ما باید پاسخگوی این دیدارها باشند که آیا باز نسبت به انگلیس و فرانسه خوشبین هستند؟ منطق این دیدارها چیست؟ ظریف، وزیر امور خارجه بعد از بازگشت از نیویورک برای پاسخ به چرایی این دیدارها به کمیسیون امنیت ملی فراخوانده میشود…رهبری همیشه فرمودهاند که به غربیها و به مذاکره با آنها خوشبین نیستند ولی سیاستمداران ما خودسرانه این دیدارها را ترتیب دادهاند. روحانی و طریف باید پاسخگو باشند که دیدار آنها با نخست وزیر انگلیس چه مبنا و فایدهای داشت که بعد از چند ساعت دیوید کامرون از تریبون سازمان ملل ایران را محکوم به حمایت از تروریسم می کند.»
ادعای کوثری در خصوص خودسرانه بودن دیدارهای یاد شده محل تردید است. سخت بتوان باور کرد که روحانی بدون موافقت و یا با فرض مخالفت خامنهای با مسوولان طراز اول بریتانیا و فرانسه ملاقات کرده باشد.
دیدار با اوباما
روحانی پیش از سفر به نیویورک اعلام کرد برنامهای برای دیدار با اوباما ندارد اما تاکید وی محتمل بودن همه چیز در دنیای سیاست باعث گرم شدن بازار گمانه زنیها شد. نیروهای نزدیک به جبهه پایداری و بخش تند روی حکومت با برگزاری نشستی او را تهدید به استیضاح کردند. او در نیویورک روشن ساخت که دیدار با اوباما صورت نمیگیرد و این کار نیاز به مقدماتی دارد. الیته اوباما نیز پیشتر اعلام کرد تصمیم و برنامهای برای دیدار با روحانی ندارد اما فضا را برای ملاقات احتمالی باز گذاشت.
رصد کردن مواضع روحانی این احتمال را قوت میبخشد وی قصد داشت مذاکرات هستهای در نیویورک حداقل در یک جلسه به سطح روسای ارشد ایران و ۱+۵ ارتقاء یابد تا بدین ترتیب دیدار و صحبت مستقیم او با اوباما در قالب کم هزینهتر جلسه با ۱+۵ توجیه شود. اما روند حوادث و تداوم بن بست بر سر مسائل اساسی اجازه چنین کاری را نداد و عراقچی صریحا حضور روحانی در گفتگوهای هستهای را منتفی دانست.
در کل با توجه به کندی مذاکرات هستهای و افزایش سخنان انتقادی روحانی خطاب به دولت آمریکا فضا برای بهبود روابط ایران و آمریکا را بست و معلوم شد کماکان روابط دو کشور تیره است.
تجزیه و تحلیل سخنان روحانی
بررسی سخنان روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:
خطر تروریسم و افراطی گری برای همه جهان
روحانی کوشید تا توجه جهانیان را به این واقعیت متوجه سازد که نا امنی در یک نقطه جهان تبعات مخربی برای بخشهای دیگر جهان دارد. او اگر چه قبول کرد که در حال حاضر خاور میانه در آتش افراطی گری می سوزد اما افراطیگری پدیده جهان است که به زعم وی «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافتهاند و ندا سر دادهاند که: “متحد شوید”. اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!» روحانی خواستار وحدت دولتهای جهان در مصاف با افراطیها شد و بر روی برخورد همه جانبه تاکید کرد. اما وزن بیشتر را به مقابله با ریشههای تروریسم اختصاص داد که در این زمینه بین روحانی و دولت های غربی اختلاف نظر وجود دارد. وی مداخلات نظامی آمریکا در خاورمیانه را زمینهساز رشد تروریسم عنوان نمود و همچنین تحریم ها باعث گسترش نفرت به غرب تبیین کرد. روحانی تلویحا حمایتهای کشورهایی مانند قطر، عربستان و ترکیه را دلیل رشد افراطیگری در منطقه بشمار آورد. اما تصمیماتی که اکنون در سطج جهانی و منطقهای گرفته شده نشان میدهد که موافقت گستردهای در سطح جهانی با نظرات وی وجود ندارد.
تاکید بر نقش محوری ایران در مبارزه با تروریسم
روحانی سعی کرد نشان دهد جمهوری اسلامی رویکرد درست و اصلی را در مبارزه با تروریسم دارد و قبل از یازدهم سپتامبر رئیس جمهوری وقت ایران منادی گفتگو شده است. وی با تاکید بر استقبال از پیشنهادش در سال گذشته مبنی بر تاکید «مبارزه با خشونت و افراطیگری» مدعی شد کوشش زیادی کرده است تا ایران نقش خود را در تحقق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، ایفا نماید. وی بدینگونه ضمن انتقاد تلویحی از عدم دعوت ایران به ائتلاف ضد داعش مدعی شد عدم هماهنگی دیگران با ایران باعث گسترش افراطیگری در منطقه شد و در غیر این صورت میشد جلوی کشتار عده زیادی از انسانهای بیگناه را گرفت!
اما ادعاهای روحانی که جزو بلوک قدرت حکومتی است که پرونده سیاهی در اعمال خشونت بر علیه شهروندان خود وهمچنین تشدید بیثباتی و ناامنی دارد، با استقبال در جامعه جهانی مواجه نشد سخنان کامرون نشان میدهد از دید کشورهایی و حداقل آنهایی که روحانی دنبال تنشزدایی و گسترش روابط است، جمهوری اسلامی به عنوان نیرویی مشوق تروریسم مطرح است و تلاش برای گفتگو نیز ناشی از وجود دشمن مشترک چون داعش در مقطع کنونی است. جمهوری اسلامی در چارجوب وضع موجود ظرفیتی برای مشارکت در فعالیت های ضد تروریسم در دنیا ندارد.
حمایت روحانی و حکومت از بشار اسد که منفیترین پرونده در کشتار مردم بیگناه در سالیان اخیر در منطقه را دارد ضمن اینکه تعارضی واضح را به نمایش میگذارد، اعتبار ادعاهای وی را زیر سئوال می برد. روحانی مخالفتها با سیاست خارجی ستیزهجویانه حکومت را به پای ایرانهراسی گذاشت و ادعای تلاش ایران برای برتریطلبی در منطقه را تکذیب کرد.
فضاسازی برای موفقیت در مذاکرات و رفع تحریمها
روحانی نیز مشابه اوباما سعی کرد اهمیت مذاکرات را به مثابه فرصتی تعیین کننده برای توافقات بالا ببرد و در عین حال هشدار دهد که پنجره فرصت ممکن است بسته شود. او بار دیگر به تحریمهای آمریکا حمله کرد و آنها را اعمالی ضد انسانی وظالمانه نامید و گفت حضور ایران در پا میز مذاکره و تغییر موضع مذاکره کنندگان جدیدی ناشی از فشار تنبیه های جهانی نیست. روحانی در اقدامی تاکتیکی و فضا سازی دیپلماتیک به سران کشورهای غربی پالس فرستاد که باید انعطاف بیشتری به خرج دهند و گرنه فرصت را از دست میدهند.
اوباما و دیگر سران کشور های غربی نیز رویکرد مشابهی را در پیش گرفتند و توپ را به زمین ایران انداختند که باید تغییری در مواضع کنونی بدهد. روحانی اما خواهان دریافت امتیازات بیشتر از کشورهای غربی و بهخصوص رفع سریعتر تحریمها است و در عین حال نمیخواهد انعطاف بیشتری نشان دهد.
برجستهسازی«معتدل»ها و مقابله با اسلامهراسی
بخشی از سخنان روحانی به مغایرت اعمال گروههای افراطی با اصول اسلامی داشت و او کوشید تا با اسلام هراسی مقابله نماید. تاکید روحانی بر وجود نیروهای «عقلانیت مدار»ی در جهان اسلام بود که نه غربستیز هستند و نه غربباور. اما خواهان روابط مبتنی بر حرمت متقابل در چارچوب رعایت منافع دو طرف هستند و با خشونت و افراطیگری در هر شکلی مخالف هستند. این سخن روحانی اگر چه با رویه بخش مسلط قدرت همخوانی ندارد اما ظرفیت خوبی برای حل مشکل تروریسم در کشورهای مسلمان دارد. مخالفت وی با غربستیزی در جایگاه رئیس نظامی که تا کنون بر دشمنی ایدئولوژی محور با آمریکا اصرار داشته است، پتانسیل خوبی برای کاهش بیثباتیها دارد.
افزایش انتقاد از دولت آمریکا
روحانی به نحوی ملموس در قیاس با گذشته به نقد صریحتر و گستردهتر از اقدامات دولت اوباما پرداخت و اراده و قاطعیت این کشور در مبارزه با تروریسم و بهخصوص ائتلاف علیه داعش را زیر سوال برد. همچنین مخالفت خود با سیاست آمریکا در تقویت مخالفان میانهروی سوری را نشان داد و اقدام آمریکا در عدم به رسمیت شناختن دولت سوریه را مغایر با موازین حقوقی بین الملل بهشمار آورد. روحانی هنوز به تنشزدایی با آمریکا در پرونده هستهای امیدوار است، اما مواضع وی بر سر مسائل منطقهای و جهانی به دیدگاه اصولگرایان نزدیک شده است.
دستاوردهای سفر دوم روحانی به لحاظ امید آفرینی در داخل کشور نیز آشکارا کمتر از گذشته است و تاثیر بزرگی در بهبود سیاست خارجی کشور نگذاشته است.