نامه‌نگاری اوباما به خامنه‌ای و بحران رفتار دوگانه

فاش شدن نامه نگاری باراک اوباما به رهبری جمهوری اسلامی در خصوص پیشنهاد برای همکاری در مبارزه با داعش دور جدید از تنش در عرصه سیاسی آمریکا را پدید آورده است. این اقدام غافلگیر کننده هنوز از سوی دولت آمریکا تایید نشده است اما سیاست اجتناب از تایید و تکذیب و تاکید بر حق رئیس جمهور در استفاده از ابتکارات ویژه در مجاری غیر رسمی از سوی سخنگوی کاخ سفید احتمال درستی آن را بالا می برد و تقریبا می توان با اطمینان گفت اوباما چهارمین نامه محرمانه را نیز به خامنه ای نوشته است.
روزنامه وال استریت جورنال روز پنجشنبه ۱۵ آبان گزارش داد که باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، اواسط ماه گذشته به آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر ایران نامه محرمانه‌ای نوشته است. به گفته منابعی که از محتوای نامه مطلع هستند اوباما در این نامه بر وجود منافع مشترک در جنگ علیه شبه نظامیان گروه امارت اسلامی در عراق و شام (داعش) تاکید کرده است.

khamenehee-va-obama
بر مبنای همین گزارش اوباما همکاری در مبارزه با گروه داعش را تا حد زیادی به حصول یک توافق همه جانبه با ۱+۵ در مذاکرات هسته‌ای ۲۴ نوامبر مشروط کرده است. او همچنین تصریح کرده که حملات آمریکا در سوریه ارتش این کشور را هدف قرار نخواهد داد. در واکنش به انتشار این خبر جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، در این باره گفت :
«سیاستی که رئیس جمهوری و دولت او در قبال ایران اعلام کرده تغییر نکرده است و ایالات متحده هیچ همکاری نظامی با ایران در مبارزه علیه گروه حکومت اسلامی نخواهد داشت.»
جان کری وزیر خارجه آمریکا نیز در پکن تصریح کرد:
«هیچ گفت‌وگویی، هیچ توافقی، هیچ معامله‌ای، هیچ چیز، هیچ تفاهم یا توافق‌نامه‌ای با توجه به حوادثی که در خاورمیانه رخ می‌دهند، صورت نگرفته است.
هیچ ارتباطی میان گفت‌وگوهای هسته‌ای و مسائل دیگر وجود ندارد. من می‌خواهم این را روشن کنم؛ مذاکرات اتمی راه خود را می‌روند.»
سوزان رایس مشاور ارشد امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، نیز اظهار داشت: «ما هیچ تصمیمی برای هماهنگی با ایران در مبارزه با داعش از جمله هماهنگی نظامی نداریم.»

اما چهره های وابسته به جمهوری خواه ها حملات تندی به اوباما کردند. جان مک‌کین و لینزی گراهام، سناتورهای جمهوری‌خواه با انتشار بیانیه شدید اللحنی گفتند : .
«شرم‌آور است که درست در زمانی که فریاد نیروهای میانه‌ روی سوریه برای کمک بیشتر از سوی دولت آمریکا گوش شنوایی نمی‌یابد، باراک اوباما، رئیس جمهور، از آیت‌الله خامنه‌ای خواسته است که به جنگ علیه حکومت اسلامی بپیوندد.»
جان بینر، رئیس جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا، نیز گفت که «به رهبران ایران اعتماد ندارد و معتقد نیست که ایالات متحده نیازی به حضور ایران در کمپین مبارزه علیه گروه حکومت اسلامی دارد».
مایک راجرز، رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا در گفت‌وگو با شبکه «ام اس ان بی سی» تصریح کرد: «به شما می‌گویم که [ارسال این نامه به رهبر ایران] مایه ایجاد مشکلات واقعی با شرکای سُنی عضو اتحادیه کشورهای عرب خواهد شد که در نبرد علیه گروه حکومت اسلامی همراه ما هستند.»
در مقابل حملات سنگین جمهوری خواه ها اکثر چهره های شاخص حزب دمکرات سکوت کرده اند و تنها عده کمی از نمایندگان کنگره چون «کریس ون هولن از اقدام اوباما حمایت کرد.
سیاست دولت نیز بدون موضع گیری مستقیم در خصوص نامه تاکید بر عدم تغییر سیاست آمریکا در خصوص راه ندادن حکومت ایران به ائتلاف ضد داعش و نبود رابطه بین مذاکرات هسته ای و موضوعات دیگر است. اما با توجه به تعارض اقدامات پشت پرده دولت اوباما صحت این موضعگیری ها محل تردید است.
واکنش ها در ایران
مقامات رسمی در ایران تا کنون سکوت اختیار کرده و موضعی در خصوص نامه اوباما به رهبری نگرفته اند. برخی از نمایندگان مجلس از جمله عباسعلی منصوری آرانی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ،نسبت به اصل نامه تشکیک کرده و آن را حاوی بار روانی برای کشور در آستانه مذاکرات هسته ای عمان توصیف کرده است.
فردی به نام علی خرم که خود را مشاور جواد ظریف معرفی کرده است در مصاحبه با شرق الاوسط مدعی شده است که این نامه نگاری‌ها تأثیر مثبتی بر رهبری ایران گذاشته، و در تغییر مواضع ایران در قبال رسیدن به توافق ضروری است، حتی با این وجود که نامه منحصر به موضوع منافع مشترک در زمینه مبارزه با داعش است.”
ادعای خرم با واقعیت ها تطبیق نمی کند چون تا کنون ایران به ائتلاف ضد داعش دعوت نشده و همچنین در مواضع ضد آمریکایی بخش مسلط قدرت در ایران نه تنها تغییر ملموسی دیده نشده است بلکه تشدید نیز گشته است.
تاریخ تقریبی نامه اوباما در اوایل ماه اکتبر است. در آن زمان خامنه ای از بیمارستان مرخص شده بود و ضمن اعلام تفریح از تصمیم آمریکا در مبارزه با داعش در واکنشی خشم آلود ابراز کرد جمهوری اسلامی در ائتلافی که آمریکا در آن باشد شرکت نمی کند. او در سخنانش به تماس های پنهانی مقامات آمریکایی اشاره کرد که بر خلاف ادعا های ظاهری خواهان همکاری ایران بوده اند ولی ذکری از نامه اوباما به میان نیاورد.
سایت های وابسته به نیرو های امنیتی و تند روی حکومت نیز سعی کردند از خبر فوق تصویری تایید کننده قدرت رهبری و ضعف آمریکا و برخورد دوگانه اوباما ترسیم نمایند.
مشکلات نامه اوباما
ناکارآمدی
رصد کردن مواضع خامنه ای و دیگر مقامات اصلی تصمیم گیر در حکومت ایران آشکار می سازد که تفاوت گسترده ای بین انتظارات آنها در مبارزه با داعش و نظم مطلوب خاورمیانه با دولت آمریکا وجود دارد. همسویی مقطعی در مبارزه با داعش نمی تواند بر تضاد راهبردی بین آنها سایه افکند. رهبری جمهوری اسلامی بر اساس دیدگاه عمیق ضد آمریکایی و عدم اطمینان به آنها می خواهد مبارزه با داعش در سطح منطقه به درگیری با دولت های آمریکا و اسرائیل پیوند خورده و صف بندی اصلی در منطقه خاور میانه تضاد با آمریکا و اسرائیل باشد.
بنابراین ساده اندیشی است که تصور شود موضع وی با صدور نامه مستقیم از سوی اوباما و تشریح منافع مشترک تغییر یابد. البته خبری از سوی خبرگزاری رویترز منتشر شده است که می تواند سرنخی برای فهم این نامه نگاری باشد. این خبر گذاری مدعی شده مذاکره کنندگان هسته ای ایران طرحی را به مقامات آمریکایی پیشنهاد داده بودند که ایران حاضر است در صورت انعطاف در پذیرش مطالبات هسته ای اش در مبارزه با داعش همکاری نماید که در نهایت آمریکا این پیشنهاد را رد کرده است. مقامات ایران نیز درستی این ادعا را تکذیب کرده اند.
اما ممکن است وجود پیشنهاد باعث شده تا مشاوران اوباما وی را ترغیب به صدور این نامه کرده اند. اما واقعیت های حاکم بر صحنه گوشزد می سازند که داعش برای جمهوری اسلامی هم تهدید است و هم فرصت.
در صورت نابودی کامل داعش موازنه قوا به ضرر حکومت در منطقه به هم می خورد. بنابراین جمهوری اسلامی مانند القاعده و طالبان ضمن تضاد راهبردی با داعش سیاست تضعیف و محدود سازی آن را دنبال می کند و در این زمینه هم منتظر کسی نمی ماند و برای دفاع از خود مجبور است مستقل از اینکه آمریکا چه تصمیمی می گیرد در سوریه و عراق با داعش جنگیده و ان را تضعیف سازد. اما حاضر نمی شود در چارچوب سیاست آمریکا و متحدانش در حرکتی مشارکت کند که نابودی کامل داعش را دنبال می نماید.
اما ایراد دیگر نامه نگاری اوباما ارسال پیام غلط به رهبری جمهوری اسلامی است. خامنه ای این اقدامات را دال بر ضعف و تو خالی بودن تهدید های دولت آمریکا ارزیابی می نماید. خامنه ای در فروردین سال ۱۳۹۲ گفت :
« من به اظهارات آمریکایی‌ها خوش‌بین نیستم اما مخالفت هم ندارم. چند مطلب را باید روشن کنم. آمریکایی‌ها مرتب پیغام می‌دهند که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم. جواب این است که ما نگران این نیستیم که شما قصد این را داشته باشید یا خیر. آن‌روز هم که قصدش را داشتید و به صراحت اعلام کردید، هیچ‌کاری نتوانستید انجام بدهید و بعد از این هم نخواهید توانست.»

• رفتار دوگانه
نامه نگاری اوباما سیاست دوگانه این دولت را نشان می دهد که در پشت پرده عملی را انجام می دهد که با سیاست های اعلام شده آن تعارض دارد. نظام جمهوری اسلامی در این زمینه مسبوق به سابقه است. اما دولت آمریکا که ادعای شفافیت دارد با این اقدام ها اعتبار خود را زیر سئوال می برد و بی اعتمادی ایجاد شده حتی در مسیر مذاکره و تنش زدایی با حکومت ایران نیز ایجاد اخلال می کند. البته این رفتار دو گانه تنها محدود به دوره اوباما نیست بلکه در زمان ریاست جمهوری ریگان و جرج بوش نیز موارد مشابهی رخ داد. اگر دولت اوباما ظرفیت مثبتی در همکاری ایران در کارزار با داعش می بیند سیاست های رسمی آن نیز باید با این نگرش تطابق داشته باشد نه اینکه مسیر معکوسی را طی کرده و از ابتدا برخورد منفی با حکومت ایران داشته باشد و طبق ادعای مقامات اصلی دیپلماتیک آمریکا حضور ایران باعث نگرانی می شود!

• تاثیر منفی بر متحدان و کارزار با داعش
بر طبق ادعای منابع یا دشده اوباما کشور های عربستان سعودی ، قطر ، امارات ،ترکیه و اسرائیل را در جریان نامه نگاری و تلاش برای جلب مشارکت ایران در ائتلاف مبارزه با داعش قرار نداده است. فاش شدن چنین نامه ای باعث نگرانی متحدان فوق شده و در فعالیت های آنها تاثیر منفی می گذارد. از آنجاییکه یکی از رویکرد های اصلی داعش برای یارگیری در جهان اسلام تبدیل تروریسم به مبارزه با باز سازی امپراطوری صفویه توسط شیعیان و دامن زدن به جنگ شیعه وسنی است ،حضور تمام قد کشور های سنی و تعهد آنها به مبارزه با داعش عنصر ی کلیدی است. البته مشکل نفس حضور حکومت ایران نیست بلکه رفتار دوگانه دولت آمریکا است که از سویی می کوشد با کنار گذاشتن ایران در حوزه رسمی نظر مثبت آنها را از این طریق جلب کند و از سوی دیگر در خفا عملی را انجام می دهد که موجب نگرانی و سلب اطمینان ان کشور ها می شود.
اطمینان اوباما به خامنه ای که حکومت سوریه هدف حملات قرار نخواهد گرفت و تلویحا حکمرانی اسد بر سوریه پذیرفته می شود ، تاثیر منفی بر مبارزات مخالفان میانه روی سوری دارد و ادعا های دولت آمریکا مبنی بر تقویت آنها را زیر سئوال می برد. این اقدام در میدان مبارزه با داعش در سوریه نیز مشکل ایجاد کرده و باعث می شود بخشی از مخالفان مسلح وهمچنین نیرو های معترض سوری اولویت مبارزه با داعش را رد کنند.

در مجموع افشای نامه نگاری فوق و اثبات سیاست دوگانه اوباما در مواجهه با مسائل خاور میانه ضمن اینکه ضربه ای دیگر برای وی محسوب می شود تاثیرات منفی نیز در خاور میانه دارد و کارزار با داعش را تضعیف می نماید. آگاهی نسبت به این قضیه باعث شده است تا جان کری و دیگر مقامات بلند پایه دولت آمریکا مرتبا تاکید کنند در سیاست های آمریکا در خصوص مبارزه با داعش تغییری ایجاد نشده است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.