مسجد ضرار انگلیس ساخته

حجت الاسلام محسن اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در نشست ماهانه مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم مدعی شد عده ای می خواهند مسجد ضرار در قم بسازند. او که خود سال های متوالی در کشور انگستان زندگی کرده است مدعی طرحی از سوی دولت بریتانیا برای تعمیق شکاف شیعه – سنی انگلیس ، توهین به اهل سنت و ترویج قمه زنی به اجرا گذاشته شده و تلویحا جریان شیرازی ها را متهم کرده که مجری پروژه دولت انگلیس هستند. او در ادامه حملات خامنه ای ،آیت الله سید صادق شیرازی را به صورت غیر مستقیم مرجع ساخته و پرداخته انگلیس خواند.

oouu-o10

اما مهمترین بخش سخنان وی ابراز نگرانی از در حاشیه قرار گرفتن مدافعان حکومت در حوزه علمیه قم است. این نگرانی قبلا از سوی شیخ محمد یزدی و همچنین رهبری ابراز شده بود که از گسترش ایده جدایی دین از دولت و مذهب و سیاست احساس خطر کرده بودند.

فراز هایی از سخنان اراکی که عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز است برای روشن شدن بحث در ادامه ذکر می شود (۱) :

« نباید اجازه دهیم در قم مسجد ضرار درست شود، قم مرکز انقلاب و امام است. نخستین خطری که قم را تهدید می کند این است که باید مراقب بود برای ما مرجع انگلیسی نسازند. هیئت های حسینی قم همیشه پیشتاز انقلاب و پرچمدار جریان خط امام و رهبری بوده اند اما امروز پول در برخی هیئت های قمی تقسیم می شود تا علیه خط رهبری و امام رفتار کنند.»

” در هیاتی مداحی می آید و افراد را لعن می کند و می گوید هرکسی قبول نکند بر وی هم لعنت بفرستید؛ مگر رهبر انقلاب اسلامی، حضرات آیات عظام وحید خراسانی و مکارم شیرازی … اعلام نکردند این کارها حرام است؟ آیا باید در قم به مرجعیت و انقلاب توهین شود و علیه خط امام و رهبری این گونه اقدام شود و همه ساکت باشند و هیچ عکس العملی نشان ندهند؟

وی با تاکید بر اینکه هدف این توطئه های بزرگ و پیچیده براندازی نظام است، اظهار داشت:« امروز مسئله قمه زنی و لعن مطرح نیست که آن را مطرح کرده اند؛ هدف دشمنان، تضعیف انقلاب و خط امام و رهبری و شورش در آینده است. این اقدامات، با هدف براندازی است و می خواهند براندازی نظام را از روی مرجع ساخته انگلیس با ابزار هیئت حسینی شروع کنند. هیئات حسینی قم باید الگو باشند، انقلاب پیشتاز برائت از دشمنان رسول خدا و امیرالمومنین(علیه السلام) است؛ مگر جوانانی که در دوران دفاع مقدس خون دادند پیشتازان برائت نبودند و مگر صدام تجسم دشمنان اهل بیت نبود؟ مگر رزمندگان ما نیستند که با داعش می جنگند، بچه های ناب انقلاب بی صدا در حال جنگ هستند و ما هنوز داریم خون می دهیم؛ حرم حضرت زینب(سلام الله علیها)، سامرا، کربلا، نجف و ولایت علی(علیه السلام) را در سوریه و عراق چه کسانی نگاه داشته اند؟»

« افراد بی انصاف انقلابیون را متهم به این می کنند که اهل برائت نیستند، برائتی که آمریکا می خواهد ما اهل آن نیستیم؛ ما اهل برائتی هستیم که امام صادق(علیه السلام) تبیین کرده اند و فرمودند به مساجد اهل سنت بروید و با آن ها زندگی کنید. اهل سنت بدنه جامعه اسلامی و امانت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)هستند و ما باید آن ها را برای ظهور آماده کنیم و با اهل بیت(علیهم السلام) آشنا سازیم و با معارف اهل بیت آشتی دهیم؛ چرا کاری می کنید که بدنه جامعه اسلامی از حسین بن علی(علیه السلام) جدا شود؟»

« آیا با اهل سنت مراسم عزاداری برگزار کردن رفتار حسینی است یا کشتن و خون ریختن؟ چه کسانی در رکاب حضرت علی(علیه السلام) در جنگ با معاویه می جنگیدند؟ فکر می کنید همه شیعه اثنی شعری بودند؟ مگر چه کسانی پای درس امام صادق بودند؟ مگر درب خانه امام صادق(علیه السلام) به روی شیعه و سنی باز نبود؟ ما موظف هستیم بدنه جامعه اسلامی را برای ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده و تربیت کنیم.»

دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در انتقاد به کسانی که بین شیعه و سنی اختلاف افکنی می کنند گفت : « اگر شما راست می گویید شیعه هستید چرا یک مرتبه مشاهده نکردیم به جای قمه زنی، از معارف حسینی و اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) سخن بگویید.

… امام صادق(علیه السلام) قمه می زد یا مراجع تقلید قمه زده اند؟ چرا اصرار دارید آن را پیشانی شیعه کنید؛ در دهه اول محرم چه کردند و ماهواره های انگلیسی دائم می گفتند در خیابان ها قمه بزنید. سامرا شهری است که اغلب ساکنان آن اهل سنت هستند سال هاست که همین اهل سنت از شیعیان پذیرایی می کنند، بزرگان نقل کرده اند فرد مداحی هرروز در سامرا روضه حضرن زهرا(سلام الله علیها) می خواند که پس از پیگیری با چند واسطه متوجه شدند فردی در سفارت انگلیس بانی این روضه خوانی بوده است. بنده اطلاع دارم امروز کسانی به نام تاجر پیدا شده اند که پول از عربستان و سفارت انگلستان می گیرند و خرج قمه زنی می کنند و به هیئاتی که قمه زنی کنند اهدا می کنند.»

 

سخنان فوق مجموعه ای متناقض همراه با اتهام زنی و پاره ای از ادعا ها خلاف واقع است که در چارچوب سناریوی حکومت برای تسلط کامل ولی فقیه بر حوزه علمیه و برخورد با جریان های سنتی ایراد شده است.

اراکی در این سخنان در دفاع از ادعا های خامنه ای بدون اینکه سند و مدرک معتبری ارائه می دهد مدعی می شود سید صادق شیرازی مرجعی است که توسط دولت انگلیس معرفی شده و این دولت بر روی نفوذ در حوزه علمیه و جریان سازی بر علیه حکومت با هدف براندازی سرمایه گذاری کرده است.

بررسی واقعیت ها و فکت ها آشکار می سازد که این ادعا ها جز دروغ پراکنی و ترور شخصیت و دادن آدرس غلط هدف دیگری را دنبال نمی کند. بر اساس اسنادی که تا کنون از مواضع دولت بریتانیا بیرون آمده است در طول حیات جمهوری اسلامی روابط فراز و نشیب زیادی داشته و در بیشتر اوقات تیره بوده است اما هیچگاه دولت بریتانیا از براندازی و تغییر حکومت دفاع نکرده و سیاست های آن را تشکیل نداده است.

اراکی در این حمله خواسته و یا ناخواسته با ذهنیتی همراه شده که از دیر باز کلیت روحانیت و یا بخشی از آنها را به وابستگی به بریتانیا متهم کرده و می کنند.

به احتمال فعالیت های شیکه های وابسته به شیرازی ها و دیگر جریانات شیعه منتقد و مخالف حکومت در کشور انگلستان باعث شده تا اراکی به اتهام زنی روی آورد. اراکی یا نمی داند و یا خود را به تجاهل می زند که بریتانیا یک کشور آزاد است و جریان های مختلف در چارچوب قانون می توانند از امکانات رسانه ای استفاده کنند.

بنابراین نفس فعالیت یک رسانه در کشور انگلستان لزوما به معنای همراهی و حمایت دولت این کشور نیست. اما اگر این منطق غلط پذیرفته شود آنگاه خود محسن اراکی بیش از همه در مظان اتهام وابستگی به بریتانیا قرار می گرد. این روحانی میانسال که متولد نجف است سابقه سیاسی خاصی در جمهوری اسلامی ندارد و شخصیت شناخته شده ای نیست. اما مورد توجه خامنه ای است و در سایه حمایت های وی رشد کرده است. بررسی عملکرد وب سایتش در خصوص بزرگنمایی شخصیت و اقدامات او نیز آشکار می سازد که عطش زیادی به رشد موقعیت خود در نظام دارد.

اراکی اولین سمت مهمی که گرفته راه اندازی نمایندگی رهبری در کشور انگلستان است. او در سال ۱۳۷۳ به دستور خامنه ای جهت تأسیس مرکز بزرگ اسلامی انگلیس و راه‏ اندازی نمایندگی ‏رهبری در انگلیس به این کشور اعزام گردید. او در طی ۱۸ سال اقامت در لندن بر اساس ادعای خودش موفق به تاسیس مراکز زیر شد. بررسی صحت وسقم این ادعا از حوصله این مطلب خارج است:

مرکز بزرگ اسلامی انگلیس در لندن، مرکز بزرگ اسلامی Sakina Trust، مسجد امام حسین لندن، مسجد اسلامی کرولی لندن، مرکز اسلامی منچستر، مرکز اسلامی بیرمنگهام، مرکز اسلامی نیوکاسل، مرکز اسلامی کاردیف، مرکز اسلامی اهل ‏البیت گلاسکو، مجتمع آموزشی و فرهنگی ایرانیان در لندن، مؤسسهٔ بهار (ویژهٔ تازه‏مسلمانان)، بنیاد جوانان فجر، مؤسسهٔ بانوان مسلمان

او در زمینه فعالیت های آموزشی و تعلیمی نیز فعال بود و توانست حوزه و دانشگاه های دینی زیر را پایه گذاری کند:

« حوزهٔ‏علمیه امام‏حسین (ع) در لندن (از مراحل ابتدایی تا مرحلهٔ خارج)، کالج (دانشکدهٔ) علوم‏اسلامی لندن Islamic College for Advanced Studies، دانشکدهٔ Oxford Academy در شهر علمی آکسفورد (که هم اکنون در اختیار دانشگاه آزاد است و با نام Azad University مشغول به فعالیت است)، کرسی شیعه‏ شناسی در دانشگاه بزرگ کمبریج، کرسی شیعه‏شناسی در دانشگاه بریستول، دفتر همکاری‏های علمی اسلامی در دانشگاه SOAS لندن، انجمن علمای مسلمان اروپا

بنابراین با این حجم فعالیت اگر قرار باشد ادعای اراکی معیار داوری قرار بگیرد آنگاه باید وی را عامل انگلستان بشمار آورد! و دولت انگلیس را حامی خامنه ای که این چنین نمانیده اش مجال فعالیت گسترده یافته است.

اما این دیدگاه دایی جان ناپلئونی که عمیقا خامنه ای نیز به آن باور دارد جدا از غلط بودن فضا را نیز مسموم می سازد.

کسی که خود از امکانات موجود در کشور انگلستان استفاده کرده نباید به دیگرانی که استفاده مشابهی می کنند اتهام بزند! شایسته است او به نقد عملکرد وبرنامه های رسانه ها بپردازد.

ادعای بلا استناد اراکی مبنی بر کمک مالی از سوی دولت های انگلستان و عربستان سعودی نیز در ادامه پروپاگاندای حکومت است که تا کنون مدرک معتبری برای آن ارائه نشده است.

آیت الله سید صادق شیرازی بر اساس رویه سنتی موجود در حوزه های علمیه مرجع تقلید شده است و این موضوع هیچ ارتباطی به انگلستان و یا هیچ قدرت خارجی ندارد.

دولت انگلستان نیز نفعی در گسترش دعوای شیعه و سنی ندارد و از این ناحیه حتی متضرر می شود . با توجه به جمعیت قابل توجه و رو به رشد شیعیان و سنی ها در بریتانیا ، تشدید نزاع آنها مشکل امنیتی در پی دارد.

اصل نقد اراکی به کسانی که بر لعن و نفرین بزرگان اهل سنت اصرار دارند ، حرف قابل دفاعی است و جریان شیرازی ها در این زمینه مستحق انتقاد و نکوهش هستند. اما مبنا و پایه انتقاد اراکی بر استدلال و اصول و موازین اسلامی و تاکید بر اخوت و جلوگیری از تبعات مخرب امنیتی نیست ،بلکه ا ز دریچه قدرت وارد موضوع شده و مذمت کار را به دلیل رویارویی مدافعان این اقدام در برابر اوامر ولی فقیه می داند!

ورود از این منظر مشکل ساز است چون می خواهد با طرح مبحثی دینی مشروعیت و اقتدار دینی برای خامنه ای بسازد. این روش جواب نمی دهد. ضرورت کنار گذاشتن بحث های تخریبی و دعوا های فرقه ای باید بر اساس اصول اسلامی و تکیه بر اجماع مراجع و شخصیت های مذهبی طراز اول دنبال شود.

ژرف کاوی سخنان اراکی و اظهارات مشابه نشان می دهد دغدغه اصلی آنها افت جایگاه خامنه ای و مراجع تقلید حامی حکومت در حوزه علمیه قم است. جریان سنتی در حوزه علمیه قم که در چارچوب اعتقاداتش با سکولاریسم سیاسی همراهی دارد ،فقط در برخورد تند با اهل سنت تعریف نمی شود. این جریان از تکثر درونی نیز برخوردار است. بخشی از جریان های سنتی قائل به پر رنگ کردن تمایز با اهل سنت و لعن به رهبران آنها نیستند. از جمله بزرگان این نگرش آیت الله سید موسی شبیر زنجانی است.

به نظر می رسد حکومت که از ابتدا با این جریان مشکل اساسی داشته است ،اینک از فرصت حساسیت افکار عمومی نسبت به دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی می خواهد استفاده کند و فصل جدیدی از برخورد و محدودیت را بر علیه جریان سنتی شیعه راه بیاندازد. هدف اصلی در این برخورد ها مراجع تقلیدی هستند که منتقد خامنه ای بوده و رویکرد آنها باعث مشروعیت زدائی از ولی فقیه می شود.

اراکی در خصوص قمه زدن نیز صورت بندی غلطی انجام می دهد. قمه زدن دامر غلطی است و خارج از شئون مذهب در شکل صحیحش است. اما قمه زدن و کلا آزار بدنی برای کسب ثواب د رعزاداری امام حسین امر ریشه داری در بین شیعیان و سنت عزاداری است. در حال حاضر شیرازی ها برجسته ترین جریان مدافع قمه زنی هستند، اما آیت الله وحید و برخی از مراجع دیگر نیز نظر مثبتی نسبت به قمه زدن دارند. ق

مه زدن کار انگلیس یا کشور خارجی نیست. از زمانی که عزاداری برای امام حسین به آئین اصلی تشیع بدل شد. اقداماتی چون قمه زنی نیز راه افتاد. در سندی که مراجع تقید و روحانیت بلند پایه در اواخر دوران قاجار برای تعیین شیوه های درست عزاداری تنظیم کردند، قمه زنی نیز وجود دارد. امضای افرادی چون میرزای نائینی و آیت الله اصفهانی بر پای این سند قرار داده شده است.

امروزه قمه زنی رونق سابق را ندارد اما شکل گیری و رواج آن داخل خود شیعیان رخ داده و ارتباطی با خارجی ها ندارد. ریشه اختلاف سنی و شیعه نیز به جهان اسلام و قرون اولیه برگشته و امری داخلی است. اراکی به درستی گفته است که سپاهیان امام علی و امام حسین شیعه به معنایی که مد نظر فقها است نبودند. شیعه متداول امروز یک هویت و مکتب خاص است که دو قرن بعد از تولد اسلام شکل گرفته و در دوران معاصر امامان شیعه اساسا چیزی مشابه شیعه ای که امروز در قرائت های گوناگون دیده می شود وجود نداشت.

اما لازمه منطقی این ادعای بزرگ اراکی کنار گذاشتن نظریه ولایت فقیه و اساسا برتری طلبی در فقه شیعه است. اگر بپذیریم که یاران امام علی و امام حسین همه شیعه نبوده اند دیگر معنی ندارد بر اساس تمایز بین شیعه و سنی عمل نمود و احکامی را تدوین کرد!

اما بدیهی است اراکی حاضر به پذیرش چنین نتایجی نمی شود . اوا به شکل گزینشی با طرح ادعا های متعارض می خواهد فضا به نحوی مدیریت شود که خامنه ای در حوزه علمیه قم معارض نداشته باشد! امری که علی رغم تمهیدات گوناگون اقتدار گرایان محقق نخواهد شد.

 

منبع :

۱- www.mohsenaraki.com/portal/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/1347-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AD%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF.html

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.