محمود احمدینژاد بعد از خاتمه دوران ریاست جمهوری به حاشیه رفته و تقریبا سکوت برگزیده است. وی در جایگاه و مسوولیت خاصی نیز قرار نگرفت. روابط او با اصولگرایان همچنان تیره است. اگر چه دیدارهایی را با برخی از شخصیتهای وابسته به این جریان داشته است. اصولگرایان تند رو و مدافع گفتمان سوم تیر در عین حفظ تمایز و رویکرد انتقادی نسبت به مواضع متاخر وی اما در برابر حملات دولت روحانی به دفاع محدود از عملکرد احمدینژاد پرداختهاند. فعالیت و سمتگیری آنها هارمونی و هماهنگی با توصیه رهبری مبنی بر عدم سیاهنمایی و دوری از بزرگنمائی مشکلات در دولت های نهم و دهم دارد.
تحرکات و حضور نه چندان سازمان یافته و هدفمند احمدینژاد در برخی مناسبتها و همچنین برگزاری منظم جلسات داخلی حلقه یاران وی باعث شده است تا نسبت به فعالیت احتمالی وی در انتخاباتهای مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم در بین اصولگرایان و اصلاحطلبان حساسیت بوجود بیاید. در واقع هنوز شبح جریان احمدینژاد بر فراز انتخاباتهای بعدی وجود دارد.
جریان احمدی نژاد در انتخابات های ریاست جمهوری ۹۲ و مجلس نهم در رقابتها شرکت نکرد و شرایط برای حضور آنها مساعد نبود. احمدینژاد و تیمش در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر با اصولگرایان زاویه داشتند و از انتخاب روحانی خوشحال شدند، اگر چه وی را رقیب به حساب میآوردند. جوانفکر به صراحت اصولگرایان را سرزنش کرد که با فاصله گرفتن از احمدینژاد موجبات شکست خود را فراهم کردند.
تا کنون جز تقاضای احمدینژاد برای مناظره و پارهای از تکذیبها، جریان وی در صدد مواجهه با حملات دولت روحانی بر نیامده است. بر خلاف تصورات با اسفندیار رحیم مشایی بعد از پایان عمر دولت دهم برخورد نشد. سکوت و عدم فعالیت علنی وی این گمانه را قوت میبخشد که کنارهگیری ظاهریاش از سیاست تضمینی بر عدم برخورد قضائی و امنیتی است. رحیمی نیز اگر چه در دادگاه بدوی محکوم شده است اما قطعیتی وجود ندارد که مجازات وی اجرا شود و ممکن است مصلحتاندیشی سیاسی نظام وی را از تحمل کیفر رها سازد.
علی رغم ادعاهای زیاد و پارهای از مستندات در خصوص تخلفهای مالی و قانونی فاحش در دولتهای نهم ودهم ولی هیچ نشانهای وجود ندارد که قوه قضائیه در این پروندهها ورود نماید.
هنوز مشخص نیست برنامه احمدینژاد چیست و مواضع وی نسبت به دوران آخر ریاست جمهوری چه وضعیتی پیدا کرده است. بر مبنای ادعای داوود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم از اسفندیار رحیم مشایی فاصله گرفته است. این ادعا از سوی احمدینژاد تایید نشد. اما اخیرا او در هر جایی ظاهر شده مشایی در کنارش نبوده است و بیشتر افرادی چون غلامحسین الهام وی را مشایعت کردهاند. او در عیادت با خامنهای کوشید تا روابط را ترمیم نماید.
اصولگرایان و اصلاحطلبان کماکان روی خوش به او نشان ندادهاند. احمدینژاد علائمی تا کنون از خود بروز نداده است که نشان دهد در آیندهای پیش دیدنی قصد بازگشت به عرصه سیاست را دارد. اما رفتار وی در گذشته و بهخصوص ویژگیاش در اتخاذ تصمیمات غافلگیر کننده باعث شده تا حضور بالقوه وی به عنوان متغیری در عرصه سیاسی ایران مطرح باشد.
او حامیانی در بین اصولگرایان تند رو چون روح اللهحسینیان دارد که میتوانند پلی برای بازگشت وی به اقتدارگرایان و نیروهای مدافع بسط ولایت مطلقه خامنهای باشند. حیدر مصلحی با اعلام همراهی مشروط، پالسی به احمدینژاد صادر کرد تا در صورت بازگشت به مسیر قبلی میتواند جایگاه از دست رفته را بازیابد. اما هنوز نه تنها اراده و تمایلی دال بر چنین سمتگیری در وی مشاهده نشده است، بلکه برخی از اخبار و اقداماتش نشان میدهد او در فکر سرمایهگذاری بر نزدیکی به نیروهای معترض به وضع موجود است.
میرتاجالدینی معاون پارلمانی وی در دولت دهم در مورد دلیل سکوت احمدینژاد چنین توضیح داده است: «آقای احمدینژاد میگفت که دولت روی کار آمده و باید کارها را انجام بدهد و بر امورات کشور مسلط شود، بنابراین اگر ایشان ورود پیدا کند و در هر موضوعی بحث کند یک فضای سنگینی پیش میآید، لذا آقای احمدینژاد ترجیح دادند که وارد منازعات و بحثها با دولت نشوند. اما مرحله دیگری که همه خدمات دولت قبل زیر سئوال رفت، آقای احمدینژاد آنجا اظهار کرد این بیانصافی است که همه چیز را صفر کنید و من حاضرم دفاع و مناظره کنم و در مقام مناظره از عملکرد دولت قبلی دفاع کنم. من احساس میکنم فعلا همین رویکرد را دارند اما ارتباطاتشان با مردم، گروههای مختلف در دفترشان و رفتوآمدها همیشه هست.»
او دیداری با حسن خمینی داشت. از جزئیات این دیدار خبری به بیرون درز نکرده است اما برخی از منابع مدعی شدهاند او برای همکاری سیاسی رایزنی کرده است. با توجه به اطلاعات موجود امکان راست آزمائی پیرامون این ادعا وجود ندارد.
اما مساله جنجالیتر، ادعای تقاضای دیدار وی با سید محمد خاتمی است. سید حسن رسولی از نزدیکان عارف و از اعضاء بنیاد باران و بنیاد امید ایرانیان در گفتگو با ایسکا نیوز گفته است دفتر احمدینژاد تماسی را با دفتر سیدمحمد خاتمی داشته اما هیچ حساسیت و واکنشی نسبت به این تماسها از طرفین نشان داده نشده است.
وی درباره دیدارها و ارائه درخواست از سوی احمدینژاد با برخی شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: «احمدینژاد شخصاً یا با واسطه با برخی چهرههای اجتماعی و فرهنگی اصلاحطلب تماس گرفته و از آنها درخواست کرده تا در انتخابات آینده در لیست انتخاباتی وی قرار گیرند.»
او در ادامه میگوید: «جریان سیاسی اصلاحطلبان و شخصیتهای شاخص این جریان همچون حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی، عارف و … هوشمندتر از آنند که بازیگر چنین کارگردانی همچون احمدینژاد شوند و هیچگاه تلاشهای وی در زمینه جلب نظر جریان اصلاحطلب به سوی خود به سرانجام نخواهد رسید و شاید طیفهای کوچک، بینام و نشان و مدعی این جریان سیاسی جذب عناصری با جاذبههای مالی – انتخاباتی احمدینژاد شوند اما استراتژی همگرایی وی با اصلاحطلبان یک سرنوشت منتهی به شکست است.»
این اظهارات از سوی دفتر احمدی نژاد تایید نشده است. میر تاج الدینی با رد این ادعا می گوید: «من از محتوای همه صحبتها [دیدار با حسن خمینی] هم خبر ندارم ولی آن مقدار که خودشان اظهار میکردند که در مورد مسائل کلان انقلاب صحبت کرده بودند اما درخواست دیدار با آقای خاتمی یا دیدار با ایشان را تکذیب کردند. من از نزدیکانش هم پرسیدم گفتند که خود آقای دکتر گفته است که چنین درخواستی نکردیم و چنین برنامهای هم نداریم.»
این ادعا بر اساس مناسبات گذشته عجیب به نظر میرسد . اما اگر احمدینژاد بخواهد رویه دوران متاخرش را ادامه دهد غیر منطقی نیست که در مسیر تنش زدایی با اصلاحطلبان قدم برندارد. اما شکاف بین اصلاحطلبان با جریان احمدینژاد عمیقتر از آن است که حداقل تا انتخابات مجلس پر شود. اصلاحطلبان هنوز تمایل دارند وی را به عنوان تضاد اصلی خود تعریف نموده و دست دوستی به سمت اصولگرایان سنتی و میانه دراز کنند. بخصوص خاتمی همچون روحانی و رفسنجانی از ایدهای پشتیبانی میکند که بار اصلی مشکلات کشور را بر دوش جریان احمدینژاد بیاندازد و رهبری و نظام را نبرئه سازد.
ماههای آینده مشخص میسازد که آیا معادله اصلاحطلبان و جریان احمدینژاد تغییر پیدا میکند؟ اما وضعیت کنونی کشور برای بازگشت احمدینژاد مساعد نیست. او برای هموار سازی جبران ناکامی های گذشته نیاز به کار های زیاد و بازسازی گفتمانی و سیاسی دارد.