ضرورت مقابله با برنامه‌های نرم افزاری حکومت در دانشگاه

مرکز آموزش مجازی دانشگاهیان به مناسبت روز دانشجو سومین بسته دوره آموزشی خود را با عنوان «جریان شناسی جنبش دانشجویی» منتشر کرد. مرکز آموزش مجازی دانشگاهیان زیر نظر مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کند.

721601

نهاد رهبری در دانشگاه‌ها علی‌رغم فقدان جایگاه قانونی بازیگری مهم و تعیین کننده در مدیریت دانشگاه‌ها و کنترل رسمی فضای دانشجویی است. این نهاد در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد قدرت فائقه در دانشگاه‌ها پیدا کرد. در دوره دولت روحانی اگر چه نفوذ سابق را ندارد اما کماکان وزنه‌ای مهم است و در عزل و نصب مدیران دانشگاهی و تحمیل سانسور و اختناق بر دانشگاه‌ها حضور تاثیرگذاری دارد.

این نهاد مدت‌ها است علاوه بر مشارکت در بسط فضای پلیسی و محدودیت‌های سخت افزاری در دانشگاه‌ها نسبت به فرهنگ‌سازی کاذب و ارائه هویت کژتابانه دانشجویی نیز فعال است. این بسته آموزشی که آکنده از موارد خلاف واقع او صورت بندی‌های نادرست آخرین تلاش نرم افزاری این مجموعه برای تحریف تاریخ جنبش دانشجوئی و تولید گفتمان انحرافی در دانشگاه‌ها است. بنیاد این بسته آموزشی تربیت دانشجو در چارچوب پارادایم اقتدارگرایی دینی و تنزل و تحریف خصلت نقادی دانشگاه و دانشجو به دنباله‌روی از خطوط ترسیمی ولی فقیه است.

این بسته آموزشی که در سه جلسه به فراگیران آموزش داده می‌شود، سیر تاریخ جنبش دانشجویی از تشکیل تا وضعیت فعلی تشکل‌های دانشجویی را بررسی می‌کند، آموزش سرفصل‌های این دوره توسط دکتر قربانی، مدیر سابق مطالعات سیاسی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها و عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه تدریس می‌شود.

فصل‌ها عبارت هستند از :

مفهوم و تبارشناسی تاریخی جنبش دانشجویی
تقسیمات جنبش‌های دانشجویی
آسیب‌شناسی جنبش دانشجویی

از ویژگی‌های این دوره آموزشی استفاده از نرم افزارهای چند رسانه‌ای به صورت آنلاین و آفلاین است که فراگیر در تمام دوره آموزشی، با محیطی جذاب و بدون خستگی دوره را به پایان می‌برد. همچنین دانشجویان می‌توانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی مرکز آموزش‌های مجازی دانشگاهیان ضمن ثبت‌نام و تکمیل اطلاعات و دریافت نام کاربری و رمز عبور نسبت به مطالعه و گذراندن سرفصل‌های آموزشی مربوط به این طرح اقدام کنند.

اعطای گواهی‌نامه معتبر پایان دوره از سوی مرکز آموزش‌های مجازی دانشگاهیان نهاد، اهدای جوایز و هدایای متنوع از جمله سفرهای زیارتی و هدایای فرهنگی از مزایای حضور در این دوره است. اعطای امتیازات با هدف جذب دانشجویان و در راستای رویکرد حامی پروری است. اعطاء گواهی‌نامه فوق این فرصت را مهیا می‌سازد که دارندگان هم در دوران تحصیل و هم در آینده از موهبت‌های ویژه برخوردار شوند. در واقع جذب نیروهای عقیدتی و جویندگان امتیاز توامان در دستور کار نهاد رهبری در دانشگاه قرار دارد.

 

حوزه تاثیر گذاری این گونه فعالیت‌ها بالا نیست اما می‌تواند بر روی ذهنیت دانشجویان مذهبی که تازه وارد دانشگاه‌ها می‌شوند تاثیر منفی بگذارد. در طول ۸ سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد کلیه تشکل‌های دانشجوئی و مستقل تعطیل شدند. البته دوره جنینی این رویکرد و حاکمیت تک صدایی در حوزه رسمی دانشگاه از دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی شروع شد.

عدم وجود تشکل‌های مستقل و دانشجویی واقعی که وابسته به قدرت و گفتمان رسمی حکومت نباشند گسستی را در داخل مجموعه دانشگاه ایجاد کرده است. این گسست و نبود نهاد‌ها و مجموعه‌هایی برای انتقال تجارب نسل‌های قبلی و نکات آموزشی در خصوص تاریخچه جنبش دانشجوئی و ویژگی‌ها و خصوصیت‌های اصلی کنش دانشجویی و نقاط قوت و ضعف آن وضعیت را برای تاثیرگذاری نهاد‌های کنترل کننده دانشگاه از جمله نهاد نمایندگی رهبری مساعد نماید.

در شرایطی که هنوز فضای پلیسی به صورت کامل از دانشگاه‌ها رخت بر نبسته است و کماکان دانشجویان منتقد و متعهد به سنت روشن‌گری دانشگاه با محدودیت‌ها و موانع زیادی مواجه هستند، نیروهای ولایت‌مدار آسوده خاطر و با استفاده از رانت‌ها و امکانات حکومتی فراوان و سهل‌الوصولی که در اختیار دارند به فضاسازی و فرهنگ‌سازی کاذب و بیگانه با جوهره آزادی خواه و استبداد گریز دانشگاه مشغول هستند. در واقع آنها در میدان بدون رقیب می‌تازند.

این وضعیت نابرابر وظیفه فعالان دانشجویی و علاقمندان به جنبش دانشجوئی اصیل را گوشزد می‌سازد که شایسته است بر حجم و وسعت فعالیت‌های روشن‌گرانه خود بیفزایند. امکانات فضای مجازی فرصت مناسبی برای تولید و توزیع بسته‌های آموزشی است تا حقایق جنبش دانشجوئی در اختیار نسل‌های جدید دانشجویی قرار گرفته و بر گسست و انقطاع زمانی غلبه شود. اگر چه جنبش دانشجویی در یکی از راکد‌ترین دوران حیات خود بسر می‌برد اما تحرکات و اتفاقاتی که در ۱۶ آذر امسال به‌وقوع پیوست نشان داد کماکان ظرفیت کنش سیاسی رهایی‌بخش و حق‌طلبانه و نقادی در دانشگاه‌ها بالا است. همچنان دانشجویان مطالبات مطرح در دو دهه اخیر در دانشگاه‌ها را طلب می‌کنند و برعهد و میثاق خود با آرمان‌های دانشجوئی و رسالت اجتماعی و ملی دانشگاه ایستاده‌اند.

 

این اتفاق زمینه و بستر مساعدی برای فعالیت آرام جنبش دانشجویی بر بستر رشد تدریجی است تا در شتابی منطبق با کشش و ظرفیت کنونی دانشگاه قدم‌های خود را تنظیم نماید. در این مقطع به نظر می‌رسد اولویت جنبش دانشجویی سرمایه گذاری و تمرکز بر کارهای آموزشی و انتقال تجربه است. در این خصوص فعالان سابق دانشجوئی نیز می‌توانند کمک شایان توجهی بکنند.

 

تولید محصولات آموزشی در حوزه تاریخ و جریان شناسی جنبش دانشجویی می‌تواند پروژه حکومت در ایجاد اعوجاج و التقاط هویتی در دانشگاه‌ها را خنثی سازد. در این میان جلوگیری از القاء هم‌سویی الزامی مذهبی بودن با طرفداری از ولایت فقیه ضرورت دارد. دانشجویان مذهبی جدید بیشتر آماج پروژه‌های حکومتی هستند. کارهای آموزشی و آشنا کردن آنها با اینکه در بین مذهبی گرایش‌های متکثری وجود داشته و بخش مهم و قابل اعتنایی از دانشجویان مذهبی منتقد و مخالف نظریه ولایت فقیه و نظرات خامنه‌ای بوده‌اند، بایستگی دارد.

بنیاد پروژه تولید آگاهی کاذب حکومت و به‌خصوص دستگاه ولایت فقیه در دانشگاه‌ها در محورهای زیر است:

هژمونی بخشیدن به مذهب در فعالیت‌های دانشجوئی

جنبش دانشجوئی به لحاظ هویتی و عقدیتی جریان متکثری بوده و محدود کردن آنها به مذهبی‌ها درست نیست. نسل نخستین فعالان دانشجوئی بیشتر غیرمذهبی به معنای ایدئولوژیک بوده‌اند. البته مذهبی‌ها در ادوار بعدی نیروی عمده و مهمی بوده‌اند اما بخشی از جنبش بوده و هستند.

 

وابسته‌سازی فعالان دانشجوئی منتقد به غرب

این ادعای کاذب در رای پروپاگاندای حکومتی قرار دارد. فعالان دانشجوئی گذشته و فعلی عمدتا غرب ستیز نیستند بلکه از موضعی مستقل خواهان رابطه عزت‌مند با جهان و از جمله غرب هستند.

 

محوریت بخشیدن به خامنه‌ای

نهادهای حکومتی در دانشگاه‌ها تلاش زیادی می‌کنند تا چهره محبوب و فرهمندی از خامنه‌ای در دانشگاه ترسیم کنند که حالت مرادی و پدرانه دارد. در حالی که خامنه‌ای از ابتدای انقلاب تاکنون اقبالی در بین اکثریت دانشجویان نداشته است. حکومت همچنین حق فعالیت و برخورداری از امکانات دانشجویی را حق معتقدان به ولایت فقیه و رهبری می‌داند. در حالی که دانشگاه تنها متعهد به حقیقت است و در شرایط کنونی التزام عملی به قانون اساسی برای فعالیت دانشجویی کافی است.

۱۶ آذر امسال در عین حال نشان داد حتی در شرایط رکود نیز، پایگاه حکومت در دانشگاه‌ها در اقلیت محض است و به محض باز شدن دریچه‌ای، اقتدار گرایی و مناسبات مبتنی بر خودکامگی با چالش‌های جدی مواجه می‌شوند. شعارهای دانشجویان در حمایت از موسوی، کروبی و رهنورد و تداوم مطالبه رفع حصر تمامی تلاش‌های گسترده امنیتی و سیاسی حکومت در دو سال گذشته را نقش بر آب ساخت و نشان داد دانشگاه بر پیوندش با جنبش سبز و رهبران نمادین آن استوار ایستاده است. همچنین فضای پلیسی در دانشگاه نتوانسته مطالبات و ذهنیت دانشجویان را تغییر دهد.

در چنین بستری انجام کارهای آموزشی کیفیت و وسعت دامنه فعالیت‌های دانشجویی را ارتقاء می‌دهد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.