افزایش هزینه ناکامی در توافق هسته‌ای

در حالی که کمتر از چند روز به دور جدید مذاکرات در حاشیه نشست امنیتی مونیخ باقی مانده است، فرجام مذاکرات هسته‌ای مربوط به توافق جامع معلوم نبوده و وضعیت همچنان خاکستری است. البته به دلیل محرمانه بودن مفاد مذاکرات امکان ارزیابی دقیق وجود ندارد. اما بر اساس اطلاعات موجود چشم انداز امیدوار کننده‌ای را نمی‌توان ترسیم نمود که دو طرف موفق شوند به توافق سیاسی اولیه کلی دست یابند تا مسیر تحقق توافق جامع هموار گردد. مذاکرات که عملا به گفتگوی دو طرفه ایران و آمریکا تبدیل شده است و چهار ابرقدرت دیگر و آلمان که تنها سایه‌ای از آنها در مذاکرات مشاهده می‌شود به جاهای حساسی رسیده است. کمتر از دو ماه به موعد دستیابی به توافق سیاسی اولیه مانده است.

234324_310_0

گفتگوهای دیپلماتیک و کارشناسی در ژنو و استانبول به نتیجه مشخصی که بن بست موجود را بشکند منتهی نشد. بر مبنای برخی اخبار غیر رسمی مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکایی در حال آماده سازی طرح‌هایی برای نشست مونیخ هستند تا تحرکی به مذاکرات داده و فاصله‌ها را کاهش دهند.

حسن روحانی بعد از جلسه سران سه قوه خبر از کاهش اختلافات بین ایران و غرب در مذاکرات هسته‌ای داد. او همچنین متذکر شد این اتفاق در چارچوب پذیرش شروط ایران بوده است. پیش از این او و جواد ظریف مکرر تاکید کرده بودند که دولت‌های غربی باید تصمیمی سیاسی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات بگیرند.

البته چنین انتظاری را جان کری و فابیوس نیز مطرح ساخته‌اند که مقامات دولت ایران باید تصمیمات مهمی بگیرند. هر دو طرف کماکان از مثبت بودن و جدی بودن فضای مذاکرات سخن به میان آوردند.

در این میان عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران در حاشیه سالگرد انقلاب اسلامی اظهار داشت: «مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه ۱ + ۵ به مراحل حساس خود نزدیک شده و روند مذاکرات در روزهای آینده با شتاب بیشتری دنبال خواهد شد.»

البته وی ادامه: «هنوز اختلافاتی میان طرفین در خصوص موضوعات مطرح شده در روند مذاکرات هسته‌ای وجود دارد، اما به آینده مذاکرات بسیار خوشبین و امیدوار هستیم… دستیابی به توافق جامع و نهایی در مذاکرات هسته‌ای منوط به حسن نیت طرف مقابل در خصوص توجه به حقوق مشروع ایران بر اساس قوانین و معاهدات بین‌المللی است.»

البته علی لایجانی نیز در سخنانی ضمن حمله به دولت آمریکا خواهان تغییر سیاست واداشتن ایران به تسلیم از سوی دولت اوباما شد. او اعلام کرد مقامات کاخ سفید در اشتباه هستند اگر فکر می‌کنند می‌توانند هزینه ضعف خود را در حل مشکلات داخلی به سمت ایران منتقل کند.

حمید بعیدی‌نژاد از تیم مذاکره کننده در جریان سفر به روسیه در خصوص فرجام مذاکرات خوشبینانه صحبت نکرد و با طرح شکست مذاکرات گفت: «ایران احتمالا به وضعیت قبل از توافق موقت ژنو بر می‌گردد و در صورت تصویب تحریم‌های جدید در کنگره آمریکا برنامه‌های هسته‌‌ای ایران ادامه خواهد یافت و حتی سانتریفیوژهای بیشتری نیز فعال خواهند شد.

سخنان مقامات دولت اگر چه هماهنگ نیست و امیدواری محتاطانه‌ای را بازتاب می‌دهد اما در عین حال قابل اتکا به نظر نمی‌رسد و مشابه دوران گذشته از عدم قطعیت و بلا تکلیفی رنج برده و بیشتر نوعی فضا سازی برای افزایش شتاب مذاکرات را نشان می‌دهند.

خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از دو دیپلمات غربی گزارش داد که دولت آمریکا گامی دیگر عقب نشسته است و پذیرفته ایران اکثر سانتریفوژهای خود را نگاه دارد اما با تقلیل بازدهی میزان خروجی ناوگان تقریبا ده هزار سانتریفوژه خود را کاهش دهد. آنها همچنین شرایطی را در پیشنهاد جدید آمریکا مطرح ساخته‌اند که ایران تنها مجاز خواهد بود که مقدار معینی ذخیره گاز اورانیوم و متناسب با تعداد سانتریفوژهای فعال خود داشته باشد. همچنین ایران می‌تواند بخشی از ذخایر اورانیوم غنی شده خود را به خارج منتقل کند.

این خبر اگر درست باشد بدین معنی خواهد بود که دولت اوباما خواسته کاهش چشمگیر سانتریفوژهای فعال ایران را تقریبا کنار گذاشته و پذیرفته ناوگان تقریبا ده هزار سانتریفوژ ایران حفظ شود منتها تولید آنها کم گشته و همچنین ذخیره اورانیوم غنی شده ۵ درصدی نیز به میزان کنترل شده‌ای باشد که امکان بهره برداری سریع از آن برای مقاصد نظامی وجود نداشته باشد. احتمالا در پیشنهاد جدید آمریکا میزان ذخیره اورانیوم غنی شده مجاز ایران متناسب با نقطه گریز حداقل یک ساله تعیین می‌شود.

این پیشنهاد که به احتمال زیاد وعده روحانی مبنی بر اینکه اختلاف‌ها کاهش یافته ناظر به آن است، تطابق بیشتری با خط قرمز ترسیم شده از سوی رهبری و بخش مسلط قدرت در ایران دارد که ساختار موجود هسته‌ای بدون تغییر در توافق جامع گنجانده شود.

اما کماکان فاصله وجود دارد. مقامات ایران قبلا پیشنهاد انتقال اورانیوم غنی شده و سوخت هسته‌ای به کشور ثالث را رد کرده‌اند. همچنین کاهش بازده و تقلیل میزان تولید اورانیومی غنی شده عملا به معنای غیر فعال ساختن بخشی از سانتریفوژ‌های موجود است. در واقع وضعیت نهایی مشابه کاهش تعداد سانتریفوژهای فعال در وضعیت بالفعل است. اما به لحاظ صوری و اسمی و بالقوه حکومت ایران قابلیت هسته‌ای خود را حفظ می‌کند و می‌تواند نقطه گریز و یا بازگشت پذیری توافقات را کاهش دهد. شروط الحاقی فوق برای کاهش این مزیت برای ایران است.

ولی در مجموع پیشنهاد جدید ایران را دلگرم می‌سازد تا بر روی مساله شمار سانتریفوژها و ابعاد برنامه غنی سازی در یک چارچوب زمانی به تفاهم دست پیدا کند.

اما هنوز یک وجه دیگر مشکل لاینحل باقی مانده است. جواد ظریف در دیدار با سفیر اوگاندا تصریح ساخت که ایران دو خواسته مهم برای انعقاد مصالحه هسته‌ای دارد. نخست حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شود و سپس کلیه تحریم‌ها ملغی گردند.

حسن روحانی در سخنرانی‌اش در اصفهان نیز در اظهار نظر مشابهی گفت :

« به ما می‌گویند ایران نباید بمب اتم بسازد شما که بمب اتم ساختید چه کردید آیا شما توانستید با بمب‌های اتم خود برای اسرائیل غاصب و آمریکا و غرب امنیت درست کنید؟ … ما نیاز به بمب اتم نداریم ما ملت بزرگ و فداکار و متحد داریم ما جوانان عزیزی داریم دیدید که با همه فشارها و تحریم‌ها ماهواره به فضا پرتاب کردیم.»

روحانی با اشاره به کشور آمریکا گفت: «شما نتوانستید هنوز مردم‌تان را زیر پوشش بیمه قرار دهید، شما نتوانستید در آمریکا مساله درمان را حل و فصل کنید اما نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه ملت کاری کرد که مردم به طور متوسط تنها چهار درصد هزینه‌های درمان را پرداخت می‌کند.»

این حرف‌ها نشان می‌دهد برای دولت و دیگر بخش‌های حاکمیت برداشته شدن به یک باره تحریم‌ها و یا تعهد غرب به الغاء آنها در یک بازه زمانی کوتاه مدت مسئله کلیدی است . این مساله مانعی سخت برای دستیابی به مصالحه هسته‌ای پایدار است.

دولت اوباما توانست با اقناع بخشی از نمایندگان دمکرات در کنگره آمریکا مساله تصویب طرح جدید تحریم‌ها را به بعد از پایان ماه مارس به عنوان موعد اولیه دور جدید تمدید مذاکرات عقب بیاندازد. در این معامله اگر چه دولت اوباما دو ماه وقت خریده است اما سه ماه وقت نیز به کنگره آمریکا داده است تا کنگره در صورت ناکامی از دستیابی به توافق سیاسی اولیه، پیش از پایان موعد نهایی تمدید مذاکرات، طرح تحریم‌های جدید در صورت عدم تحقق توافق جامع در پایان ماه ژوئن را تصویب نماید.

این واقعیت باعث می‌شود تا دولت آمریکا تحت فشار بیشتری برای شکست بن بست مذاکرات تا پایان ماه مارس قرار بگیرد.

این مساله چرایی پیشنهاد جدید دولت آمریکا برای دادن مشوق‌های بیشتر به حکومت ایران را آشکار می‌سازد.

اما موفقیت این اقدام نیازمند اقدام متناسب ایران در تعدیل انتظارات در خصوص چگونگی رفع تحریم‌ها است و گرنه احتمال عبور از بن بست موجود اندک خواهد بود.

حساسیت‌های موشکی

اما دو موضوع دیگر نیز وجود دارد که فضا را برای دستیابی به توافق سخت می‌کند. نخست حساسیت دولت آمریکا به فعالیت‌های موشکی و ماهواره‌ای حکومت ایران است. جین ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بعد از پرتاب ماهواره بومی فجر به فضا گفت: «از این گزارش‌ها مطلعیم، و پیش از این هم گفته‌ایم که برنامه موشکی ایران هم‌چنان تهدیدی خطرناک برای منطقه است و موضوعی است که ما به دقت زیر نظر داریم…همان‌طور که می‌دانید، یکی از موضوعاتی که در مذاکرات با آن مشغولیم چگونگی برخورد با مساله موشک‌های بالستیک و قابلیت این موشک‌ها در حمل کلاهک‌های هسته‌ای است.»

عباس عراقچی ادعای ساکی را تکذیب کرد و گفت: «برنامه موشکی ایران در چارچوب راهبرد دفاعی کشور غیر قابل مذاکره است. این موضوع یکی از وجوه اختلاف بین طرفین را آشکار می‌سازد که به راحتی قابل حل نیست. طبق توافق نامه موقت ژنو ایران باید پاسخ قابل قبول و رضایت بخش به خواسته‌های مندرج در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل بدهد. یکی از این خواسته‌ها ایجاد محدودیت در برنامه‌های موشکی ایران است.»

محور بعدی، تحرکات بخش‌های سخت‌گیر دو طرف در پارلمان‌ها است. کنگره آمریکا مترصد تصویب تحریم‌های جدید به عنوان اهرم فشار است. همچنین گروهی از سیاستمداران نزدیک به اوباما از جمله دنیس راس نیز راهبرد افزایش سخت گیری و فشار به جمهوری اسلامی برای مهار نفوذ رو به گسترش آن در خاور میانه را توصیه می‌کنند. مجلس ایران و اصول‌گرایان افراطی نیز با تصویب یک فوریت طرح الزام آور بازگشت به شرایط پیش از توافق ژنو و افزایش درجه غنی سازی اورانیوم در صورت تصویب تحریم‌های جدید در کنگره آمریکا آمادگی اصول‌گرایان برای شکست مذاکرات را به نمایش گذاردند.

انتشار مطالبی در پایگاه اطلاع رسانی رهبری که تردیدهای وی به موفقیت مذاکرات را برجسته می‌ساخت و از ضرورت امید بست به ظرفیت‌های داخلی می‌گفت، نیز گمانه‌ای مبنی بر همراهی خامنه‌ای با آمادگی برای واکنش به شکست احتمالی مذاکرات است. همچنین نوعی سرمایه‌گذاری به عنوان امری که از قبل توسط رهبری هشدار داده شده بود را نیز نمایان می‌سازد.

افزایش اعتراضات نیروهای همسو با رهبری به قدم زدن جواد ظریف با جان کری، دریافت اولین کارد زرد وزیر خارجه دولت اعتدال نیز را محتمل ساخته است.

این برخورد‌ها نه تنها مذاکرات را پیچیده‌تر و حساس‌تر می‌سازد بلکه هزینه عدم موفقیت در موعد توافق سیاسی اولیه در پایان ماه مارس را نیز افزایش می‌دهد. دولت اوباما بعد از این کار سختی در جلوگیری کنگره از جلو بردن طرح معلق مانده افزایش تحریم‌ها خواهد داشت. در ایران نیز مخالفان مصالحه هسته ای پایدار تحرک بیشتری به فعالیت‌های سخت گیرانه خود می‌بخشند.

از این رو افرادی چون حسین موسویان که تا کنون یکی از خوشبینانه‌ترین و امیدوارانه ترین مواضع را در قبال موفقیت مصالحه پایدار داشته است، اکنون تغییر رویه داده و با متهم کردن دولت‌های آمریکا و فرانسه به زیاده خواهی احتمال موفقیت مذاکرات در موعد مقرر را بالا ارزیابی نمی‌کند.

وی در میزگردی در دانشگاه هاروارد ضرورت آماده شدن طرح آلترناتیو برای تداوم توافق محدود را مطرح کرده است که در قابل عدم غنی سازی بیست درصدی اورانیوم از سوی ایران، غرب نیز بخشی از تحریم‌ها را بردارد. او تداوم توافق ژنو را نیز به مصلحت ایران ندانست. این موضع گیری‌ها تاییدی است بر نامعلوم بودن سرنوشت مذاکرات هسته‌ای که دیگر مانند ماه‌های اولیه عمر دولت اعتدال با قاطعیت از حل مشکلات هسته‌ای و سیاست خارجی صحبت نمی‌شود.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.