مناسبات ایران و آمریکا بعد از مصالحه هسته‌ای

تهران و واشنگتن: مناسبات این دو یکی از موضوع‌های تعیین‌کننده در وضعیت آینده ایران و منطقه است. اگر تفاهم جامع حاصل شده در لوزان بتواند چارچوبی شود برای توافق بر روی جزئیات و حل اختلافات باقی مانده، آنگاه فصل جدیدی در روابط ایران و آمریکا باز خواهد شد.
مسئله اصلی تاثیرگذاری این رویداد در وجه راهبردی مناسبات دو طرف است. البته شرایط سیاسی دو کشور در افق آینده نیز متغیر مهمی به حساب می‌آید. اگر اوباما بتواند جلوی مخالفت کنگره را بگیرد، آنگاه فضا به سمت تغییر می‌رود.

Obama_Rohhani_Khamenei-e1428602028648

تحولات سیاسی در ایران نیز مهم است. در صورتی که وضعیت سیاسی موجود ادامه یابد و روحانی نتواند تنش‌زدایی با آمریکا را به حوزه‌های دیگر تعمیم دهد و اقتدار گرایان به تشنج‌آفرینی در عرصه‌های غیرهسته‌ای بپردازند، روابط ایران و آمریکا ظرفیتی برای تغییر راهبردی ندارد.

اگر ائتلاف روحانی- رفسنجانی و اصلاح طلبان بتواند موازنه قوای موجود در جمهوری اسلامی را تغییر دهد آنگاه حداکثر می‌توان انتظار داشت الگویی مشابه چین شکل بگیرد. ولی وضعیت موجود در حکومت ایران فاصله بسیار زیادی با این حالت دارد. همچنین در شرایطی که معادلات در اثر اتفاقات پیش‌بینی‌ناپذیر دگرگون شود، آنگاه می‌توان تحولاتی در سطح راهبردی را نیز انتظار کشید. این در حالی است که رصد کردن شرایط موجود در دو طرف چنین چیزی را نشان نمی‌دهد.

اوباما در مصاحبه‌هایی که بعد از توافق داشت تصریح کرد اختلاف و منازعه با جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های دیگر کماکان پابرجاست. خامنه‌ای نیز در دیدار با اردوغان بار دیگر بر مقاصد خصمانه دولت آمریکا و ضرورت وحدت کشور‌های اسلامی علیه آمریکا در منطقه خاورمیانه تأکید کرد. ارزیابی نهاد‌های اطلاعاتی آمریکا نیز بر تداوم تقابل بین دو کشور تصریح دارد.

نامحتمل بودن تغییر اساسی مناسبات

از این رو انتظار تغییر راهبردی در روابط دو کشور غیر واقعبینانه به نظر می‌رسد. شکاف اصلی میان دو نظام سیاسی با دو رویکرد مختلف به جهان است که سازگاری بین آنها را ناممکن می‌کند. محصول توافق جامع هسته‌ای در چارچوب عدم تغییر در ساختار سیاسی دو کشور حداکثر تنش‌زدایی است. در حال حاضر آمریکا و ایران در یمن و سوریه رو در روی همدیگر قرار دارند. در عراق اگر چه با دشمن مشترک می‌جنگند، اما سیاست‌های متفاوت و بعضاً متعارضی را دنبال می‌کنند. در رویارویی اسرائیل – فلسطین نیز در دو قطب متضاد قرار داشته و در عرصه بین‌المللی هم سیاست‌های دو کشور در تعارض با یکدیگر است. آمریکا در موازنه قوای منطقه جانب بلوک عربستان سعودی را دارد.

تا پیش از مذاکرات اخیر هسته‌ای که با علنی کردن نرمش قهرمانانه شروع شد تضاد ایران و آمریکا به اوج خود رسیده بود. حال توافق جامع هسته‌ای می‌تواند با دور کردن اختلافات از نقطه جوش زمینه را برای تنش‌زدایی و کاهش اختلافات هموار نماید. همانگونه که قبلا توضیح داده شد فعلا زمینه‌ای برای تغییر راهبردی روابط وجود ندارد و دو کشور کماکان مناسبات خصمانه دارند.

احتمال کاهش تنش

ولی در حوزه‌های تاکتیکی امکان تحولاتی وجود دارد. همچنین در سطح راهبردی نیز ظرفیت کاهش سطح منازعه محتمل است.

در حال حاضر تضاد اصلی آمریکا در خاورمیانه سنی‌های افراطی و شبه‌نظامیان جهادی هستند. تا زمانی که این گروه‌ها مهار نشوند جمهوری اسلامی در اولویت تهدیدات علیه آمریکا به شمار نمی‌آید. خارج شدن ایران از فهرست خطرات جاری از فهرست نهاد‌های اطلاعاتی آمریکا شاهدی بر این ادعا است. منتها این وضعیت بعد از به حاشیه رفتن داعش پایان می‌یابد و حالت شکننده دارد.

ساختار امنیتی و نظامی آمریکا تا زمانی با سیاست مصالحه جویانه اوباما همراهی می‌کند که وضعیت یاد شده پابرجاست. در غیر این صورت آنها تاکید زیادی بر مهار کردن پیشروی جمهوری اسلامی در خاورمیانه دارند.

اما فعلاً زمینه برای جلو بردن سیاست‌های اوباما مساعد است و جمهوری اسلامی نیز به دلایلی ماجراجویی را کاهش داده است. منتها معلوم نیست این سیاست مقطعی نباشد. بررسی سابقه حکومت ایران بعد از آزاد‌سازی گروگان‌های آمریکایی و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ آشکار می‌سازد که پایان یک ماجراجویی منجر به آغاز تنش‌زایی در عرصه‌های دیگر شده و بحران‌سازی از کانون سیاست خارجی حکومت خارج نشده است.

سیاست اوباما

اوباما در مصاحبه اخیر خود با روزنامه نیویورک تایمز نشان داد سیاست جدید او در مواجهه با ایران فراتر از مصالحه هسته‌ای است و او می‌خواهد با گسترش سیاست تعامل و گفت‌وگو با دولت‌های متخاصم میراثی از خود در سیاست خارجی آمریکا باقی بگذارد. او اذعان دارد که ریسک مهمی را انجام داده که به نظرش پیامدهای آن محاسبه شده است. موفقیت این استراتژی با توجه به شکاف عمیق موجود در هیأت حاکمه آمریکا معلوم نیست، اما پنجره فرصتی برای کاهش درگیری‌ها با ایران باز می‌کند.

اوباما می‌خواهد به موازات افزایش گفت‌وگو و تعامل، فشار بر کشور‌های عربی غیر دمکراتیک را نیز زیاد ‌کند تا اصلاحاتی در عرصه سیاست داخلی کشور‌های‌شان داشته باشند. این سیاست در کنار فاصله‌گیری از مواضع نتانیاهو، سیاست آمریکا در منطقه را به سمت تعریف توازن جدیدی پیش می‌برد که فاصله‌اش با ایران کاهش می‌یابد.

در اصل اگر چه همسویی کلان با اسرائیل و کشور‌های عربی باقی می‌ماند ولی نسبت‌ها تغییر می‌کند. در این صورت می‌توان انتظار داشت که تماس‌هایی برای کاهش منازعه در سوریه و یمن نیز ایجاد شود. در نتیجه آمریکا به سمتی حرکت می‌کند تا سیاست‌هایش را با در نظر گرفتن متغیر ایران متوازن ساخته و از الگوی جانبداری در فضای دو قطبی ایران و اعراب دور شود. از اینرو فشار بر حکومت ایران از سوی آمریکا کاهش یافته و فضا برای افزایش نفوذ ایران مساعد می‌شود. به عبارت دیگر از ناحیه آمریکا بازدارندگی کمتری در برابر سیاست‌های منطقه‌ای حکومت ایران صورت می‌گیرد. همچنین فضا برای همکاری بیشتر اروپا و روسیه مساعد می‌شود.

البته این سیاست باعث افزایش مخالفت‌های اعراب و اسرائیل با حکومت ایران شده و دور جدیدی از رقابت‌ها را دامن می‌زند. اما دیگر آمریکا متحدی برای اعراب نیست که یکسویه به حمایت از آنها بپردازد بلکه بخشی از نقش‌آفرینی منطقه‌ای‌اش را به نتیجه طبیعی رقابت‌های منطقه واگذار می‌کند.

انتظار آمریکا از ایران

آمریکا طبعاً در انتظار امتیاز‌هایی از سوی حکومت ایران نیز خواهد بود و موفقیت راهبرد جدید آمریکا نیازمند همراهی ایران با کاهش بیشتر تنش‌ها خواهد بود.

رویکرد ظاهری خامنه‌ای و بخش مسلط قدرت تا کنون ظرفیتی برای تحقق این انتظار نشان نمی‌دهد. اما اگر همراهی صورت بگیرد آنگاه چه بسا آمریکا نقش‌آفرینی ایران به عنوان گزینه‌ای مهم در سامان‌دهی به خاورمیانه را بپذیرد و به سیاست منزوی‌سازی حکومت ایران خاتمه دهد.

دیدگاه کلان رقیب در آمریکا که توسط کسینجر به لحاظ نظری نمایندگی می‌شود مخالف این راهبرد است و تبعات منفی زیادی برای آن قائل است. اما به نظر می‌رسد اوباما تصمیم خود را برای جلو بردن راهبردش و بی‌اعتنایی به دیدگاه رقیب گرفته است. او می‌پندارد می‌تواند الگوی کسینجر در ریل‌گذاری جدید روابط با چین را در خصوص جمهوری اسلامی ایران تکرار کند.

البته چالش اصلی پیرامون این دیدگاه، تصمیم خامنه‌ای است. او اگر سیاست‌های کنونی‌اش را ادامه بدهد، بخت موفقیت راهبرد جدید آمریکا کم خواهد بود.

یکی از متغیر‌های تأثیرگذار چگونگی اجرای توافق جامع احتمالی هسته‌ای و روند راست آزمائی است. اگر اجرای توافق از تصورات آمریکا انحراف پیدا نماید آنگاه تنش‌زدائی با جمهوری اسلامی به سد بزرگی برخورد می‌نماید.

دیگر چالش پیش رو سیاست داخلی حکومت ایران خواهد بود. راهبرد اوباما به تثبیت حکومت کمک کرده و در صورت عدم تغییر در ساخت مطلقه و اقتدارگرای حکومت، برونداد راهبرد فوق را برای جامعه مدنی ایران و جنبش دمکراسی خواهی آن از نقطه نظر سیاست داخلی منفی می‌سازد. البته در نگاه افراطی به واقع‌گرایی سیاسی که اوباما با آن همدلی دارد توجهی به مسائل ارزشی نمی‌شود و تصور می‌شود بهبود روابط و بخصوص حضور در شبکه اقتصاد جهانی به صورت خودکار در دراز مدت گشایش سیاسی به ارمغان می‌آورد. ولی تجارب موجود در دنیا نشان می‌دهد تضمینی در این خصوص نیست و توسعه آمرانه شانس بیشتری برای بهره‌برداری از عادی‌سازی روابط خارجی با قدرت‌های جهانی دارد.

البته همانطور که در ابتدا گفته شد این تحلیل ناظر به موفقیت در دستیابی به توافق جامع هسته‌ای و موفقیت اوباما در خنثی‌سازی مخالفان در کنگره آمریکا است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.