کشتی کمک رسان و بازی امنیتی غیرتعجیلی حکومت

ماجرای سفر کشتی هلال احمر ایران به یمن فرصت مناسبی برای گمانه زنی پیرامون رفتار حکومت در مناقشه یمن ایجاد کرده است. بعد از موضعگیری‌ها، حضور این کشتی در یمن چالشی و بحث برانگیز شد. اما به نظر می‌رسد ادعای امیرعبداللهیان، معاون وزیر خارجه مبنی بر هماهنگی با سازمان ملل در خصوص پهلوگیری کشتی کمک رسان در آب‌های یمن، بحران را فرو نشانده است. پیش از این، حکومت با شکایت به سازمان ملل، نشان داد که به دنبال حل دیپلماتیک چالش پیش آمده است.

download
چالش یاد شده این ظرفیت را داشت که مناسبات جنگ سرد بین ایران و عربستان را به جنگی مستقیم، دگرگون سازد. البته این احتمال، ضعیف بود ولی شرایط حساس منطقه و تیرگی شدید روابط ایران و عربستان اوضاعی را بوجود آورده است که شلیک یک گلوله می‌تواند آتش جنگ را شعله ور ساخته و فضا را از کنترل خارج سازد.
در مجموع به نظر می‌رسد درگیری نظامی احتمالی تقریباً منتفی شده است. امیر عبداللهیان همچنین اظهار داشت که اعزام هوایی کمک‌های دارویی و غذایی هلال احمر ایران از طریق عمان و جیبوتی نیز در حال انجام است. بدین ترتیب ایران کماکان امکان حضور مستقیم و بی‌واسطه در خاک یمن را ندارد.
اما برای فهم ارتباط این موضوع با سیاست حکومت در یمن شرح مختصری از آنچه گذشت ضرورت دارد. ماجرا چنین شروع شد که بعد از ناکامی در فرود هواپیمای ایرانی در فرودگاه صنعا که ادعا می‌شد حاوی کمک‌های بشر دوستانه بوده است، مقامات حکومت اعلام کردند بعد از آتش بس موقت در حملات عربستان کمک‌های غذایی و دارویی را از طریق کشتی به ساحل حدیدیه یمن می‌فرستند. اما مقامات عربستان اعلام کردند کشتی ایرانی باید از سوی نیروهای ائتلاف مورد بازرسی قرار بگیرد. سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش گفت ایران اجازه بازرسی از کشتی را به نیروهای غیر یمنی نمی‌دهد. پنتاگون نیز هشدار داد که کشتی ایرانی که با اسکورت ناو ارتش همراه است نیازی به اسکورت نظامی ندارد و در ثانی باید به بندر جیبوتی برود که در آنجا سازمان ملل ارسال کمک‌های انسانی را انجام می‌دهد.
سردار جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح نیز تهدید کرد حمله به کشتی کمک‌های ایرانی آتش جنگ در منطقه را روشن می‌سازد. هیات نمایندگی دولت یمن در سازمان ملل در نامه‌ای به شورای امنیت اظهار داشت: «دولت یمن و نیروهای ائتلاف با ورود محموله‌های امدادی به یمن مخالفتی ندارند تا زمانی‌که اجازه‌های لازم از دولت قانونی یمن کسب شده‌ باشد و این محموله‌ها پیش از ورود، بازرسی شوند.»
تحولات فوق باعث شد تا امکان درگیری نظامی بین ناو ارتش با ناو‌های آمریکایی و یا هواپیماهای نظامی سعودی مورد گمانه زنی قرار بگیرد.
اینک به نظر می‌رسد راه حل مرضی الطرفینی با محوریت سازمان ملل بدست آمده است تا هم کشتی امداد رسان ایرانی در ساحل یمن لنگر بیاندازد و هم اطمینان حاصل شود که محموله کشتی فوق فقط حاوی کمک‌های انسان دوستانه است.
برای حکومت اهمیت زیادی دارد که بتواند دسترسی مستقیم به خاک یمن داشته باشد. این موضوع برای موازنه سازی قوای خارجی در یمن، ارسال کمک‌های نظامی احتمالی و بشردوستانه و تثبیت ائتلاف حوثی‌ها اهمیت زیادی دارد. ایران در شرایط کنونی برای حضور در یمن با محدودیت‌های زیادی مواجه است. وضعیت جغرافیایی تنگۀ باب المندب و حضور نظامی (دریایی و هوایی) گستردۀ عربستان سعودی و متحدانش در آن منطقه و همچنین دوری ایران از یمن، مانور ایران را محدود ساخته است. تنها برگ برنده ایران موقعیت مسلط زمینی حوثی‌ها در یمن است که با توجه به تسلط هوایی و دریایی عربستان سعودی و آمریکا امکان ارتباط بدون واسطه با آن‌ها فعلاً برای حکومت وجود ندارد.
رویداد فوق نشان داد حکومت رویه گذشته در عدم رویارویی نظامی با آمریکا را ادامه می‌دهد و همچنین علی رغم تهدیدات بنا ندارد وارد رویارویی نظامی مستقیم با عربستان در یمن شود. برنامه حکومت استفاده از تهدیدات نظامی وجنگ روانی برای تقویت ابزار چانه زنی در تماس‌های دیپلماتیک با هدف توقف هر چه سریع‌تر حملات هوایی عربستان و نیرو‌های متحد است. از سویی دیگر ایران می‌کوشد تا با حملات تند بر علیه مقامات آل سعود و مشروعیت زدایی از آن‌ها عربستان را به عنوان طرف در معادلات یمن به رسمیت نشناسد و حل منازعه در یمن با فرمول یمنی-یمنی پیش برود. اما این راهکار تاکنون پاسخ نداده و نقش آفرینی ایران را کم رنگ نموده است. عربستان سعودی نیز خواهان خروج ایران از معادلات یمن است.
اما از آنجایی که توقف حملات هوایی عربستان سعودی در شرایط کنونی موازنه قوا در یمن را بهم نمی‌زند و عبد ربه منصور هادی ناتوان از بازگشت به قدرت است لذا شرایط به نفع متحدان ایران در یمن خواهد بود تا موقعیت خود را تثبیت ساخته و مرحله انتقالی قدرت را سازمان دهند. در صورت بازگشت آرامش به یمن بازسازی آسیب‌های وارده به زیرساخت‌ها و تجهیزات نظامی یمن در مدت زمانی نه چندان طولانی امکانپذیر است. بخصوص اگر حکومت ایران موفق به انعقاد توافق جامع هسته‌ای شده و پول‌های بلوکه شدن در اختیارش قرار بگیرد.
عربستان سعودی با آگاهی از این واقعیت می‌کوشد با تداوم دخالت نظامی، حوثی‌ها را وادار سازد تا طرح شورای امنیت سازمان ملل را بپذیرند. اما مقاومت حوثی‌ها و متحدانشان در ارتش یمن تاکنون برنامه طرفداران منصور هادی و حکومت عربستان سعودی را ناکام ساخته است. در صورتی که حملات عربستان بدون موفقیت پایان یابد آنگاه ایران مشوق حوثی‌ها در واکنش درازمدت و پیچیده به حمله عربستان سعودی و مهار کردن این کشور خواهد شد. رقابت سیاسی، ایدئولوژیک، ژئوپلتیک، مذهبی و استراتژیک ایران و عربستان وارد مرحله شدیدی شده است. بازی امنیتی بزرگی که بین آن‌ها برقرار است فعلاً در محدوده مناسبات جنگ سرد است. تحولات یمن مرکز و گرانیگاه رویارویی مسابقه امنیتی دو کشور است. گسترش نفوذ ایران به باب المندب هم عربستان را بیشتر به لحاظ انتقال انرژی به ایران وابسته می‌سازد و هم شرق این کشور را در معرض بی‌ثباتی قرار می‌دهد. ازاین رو عربستان جدیت زیادی نسبت به موازنه سازی در یمن و تغییر معادلات کنونی نشان خواهد داد. جمهوری اسلامی نیز به راحتی از فرصتی که بدست آورده است، عقب نشینی نمی‌کند اما بر خلاف عربستان به جای واکنش شتابزده و سخت افزاری از راهکارهای غیرتعجیلی و نرم افزاری استفاده می‌کند. هفته‌های پیش رو نشان می‌دهد که مناقشه یمن چه سمت و سویی پیدا می‌کند اما هر نتیجه‌ای که بدست بیاید، بازی امنیتی ایران و عربستان سعودی ادامه پیدا خواهد کرد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.