سکته در مذاکرات هسته‌ای و رویارویی اراده‌های سیاسی

مذاکرات هسته‌ای در وین، ضرب‌الاجل دوم را پشت سر گذاشت و دوشنبه ۲۲ تیر به عنوان موعد جدید انتخاب شد. گفت‌وگوها از روز جمعه آهنگ متفاوتی پیدا کرد و بر خلاف خوش‌بینی‌ها و امیدهای قبلی روند معکوسی یافت که وضعیت جدیدی در مذاکرات طولانی و نفس‌گیر را نشان می‌دهد. کماکان شرایط خاکستری بر فضای مذاکرات حاکم است.

Kerry-Zarif
پیشرفت‌های صورت گرفته که بر اساس ادعای عباس عراقچی ۹۶ درصد متن توافق احتمالی را تشکیل می‌دهد و هزینه‌های عمده منطقه‌ای و جهانی شکست مذاکرات، کماکان امید به موفقیت را به عنوان محتمل‌ترین فرجام در گمانه زنی‌ها برجسته می‌سازد. اما بالا گرفتن اختلافات و تهدید دولت آمریکا به ترک نشست و همچنین افزایش حملات تیم مذاکره‌کننده ایرانی به همتایان غربی و متهم کردن آنها به زیاده‌خواهی، باعث شده تا گزینه‌های تمدید و شکست نیز جدی‌تر از قبل مطرح شوند.

تداوم مذاکرات باعث شد تا مهلت بررسی توافق احتمالی توسط کنگره آمریکا به دو ماه افزایش یابد و بدین رتیب مدت زمان رفع تحریم‌ها واجرای توافق‌نامه یک ماه به تاخیر بیفتد. همچنین مخالفان توافق اتمی و رویکرد معطوف به ایران دولت اوباما در آمریکا، فرصت بیشتری برای رد توافق در هیات حاکمه آمریکا پیدا کنند.

وضعیت تازه مذاکرات

پرده‌برداری از صحبت‌های طرفین آشکار می‌سازد که وضعیت جدیدی در مذاکرات پیش آمده است و در صورت عدم رفع موانع در روز های آینده، امکان شکست مذاکرات و بازگشت هیات‌های نمایندگی ایران و ۱+۵ به کشور های متبوع‌شان وجود دارد.

مجید تخت‌روانچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران، در ادامه سخنان کوتاه جواد ظریف مدعی شد که نمایندگان آمریکا از مفاد بیانیه لوزان عدول کرده و درصدد هستند امتیازات بیشتری بگیرند. جواد ظریف نیز با استناد به سخن آبراهام لینکلن به غربی‌ها گفت اسب را نمی توان در وسط مسابقه عوض کرد.

بنا به ادعای تخت روانچی، مواضع کشور های غربی یکسان نیست و هر یک بر روی خطوط قرمز خود پافشاری دارند که باعث شده بیشتر وقت مذاکرات به گفتگوی داخلی ۱+۵ بگذرد. اما دولت‌های غربی توپ را به زمین ایران انداخته و خواهان تصمیم ‌یری سیاسی برای نمایش جدیت در توافق هستند.

اشاره آنها به موضوع اصرار ایران بر روی رفع تحریم‌های تسلیحات متعارف است که روسیه نیز از آن حمایت می‌کند. این موضوع که در روزهای اخیر مذاکرات طرح شد، گره اصلی مذاکرات است. البته مذاکره کنندگان ایرانی بعد از عبور از ضرب‌الاجل دوم به طور نسبی، امیدوارانه‌تر از طرف‌های غربی حرف می‌زنند.

گره‌گاه‌های اصلی

برخی مقامات ایرانی مثل علی شمخانی با تردید در موفقیت مذاکرات مدعی شده‌اند این روز ها بیش از هر زمان دیگری معنای سخن ” من به مذاکرات خوشبین نیستم” آشکار شده است. هم‌چنین بر مبنای برخی از گزارش‌های تایید نشده، جلسه ویدئو کنفرانس اوباما با هیات نمایندگی آمریکا باعث شد تا جان کری نسبت به ترک مذاکرات هشدار داده و موفقیت و شکست مذاکرات را در حالت پنجاه-پنجاه قرار دهد.

مقامات آمریکایی ادعای مذاکره‌کنندگان ایرانی را تایید نکرده‌اند و اطلاعات دقیقی نیز در خصوص محتوی مذاکرات و نقاط اختلافی باقی مانده وجود ندارد. اما آنچه به قطعیت می‌توان گفت حل اختلافات نیازمند تصمیمات سیاسی جدی از سوی دو طرف است که لزوما حالت متقابل ندارد. هر دو طرف خواهان تصمیم گیری سیاسی به عنوان پوششی خنثی و محترمانه برای عقب‌نشینی از سوی دیگر هستند. بر مبنای شنیده‌ها اگر چه رفع تحریم تسلیحاتی گره اصلی است، اما کماکان در حوزه های ساز و کار بازگشت تحریم ها، بازه زمانی و چگونگی حل و فصل ابعاد نظامی احتمالی مربوط به گذشته، نحوه نظارت آژانس و تفسیر قرار داد الحاقی، مدت زمان توافق، مرجع شناسایى تخلف و نقض‌هاى احتمالى توافق و دامنه فعالیت‌هاى تحقیقاتى اتمی هنوز باقى مانده است. البته در حوزه‌های یاد شده مشکلات حل ناشدنی نیستند وبه طور نسبی زمینه برای مصالحه بیشتر مساعد است.

سرعت مذاکرات به‌شدت کند است و بخش‌های باقی مانده اگر چه به لحاظ کمی در متن و ضمائم کم هستند اما به لحاظ کیفی وزن بالایی دارند. تمدید سوم، تاثیر مخربی بر مذاکرات نداشته و در وضعیت جدید هنوز امکان توافق وجود دارد اما با توجه به ابهامات و رویارویی دو طرف، شکنندگی توافق احتمالی بیش از گذشته به نظر می‌رسد و این عامل، پایداری و با دوامی توافق را حتی اگر به تصویب برسد، در هاله‌ای از تردید قرار می‌دهد.

مسابقه کسب امتیاز

ایران و غرب در کنار تلاش برای چانه‌زنی و کسب امتیازات بیشتر در آخرین لحظات، مسابقه برای مقصر جلوه دادن طرف مقابل در صورت شکست مذاکرات را نیز شتاب بخشیده‌اند. این اقدام باعث شده است تا مواضع دولت های ایران و آمریکا به مواضع مخالفان‌شان نزدیک شود.

هر دو طرف می کوشند نشان دهند که توافق بد را امضا نمی‌کنند و عدم توافق را بر آن ترجیح می‌دهند. از این رو اصول گرایان افراطی در ایران به تعریف و تمجید از تیم مذاکره کننده هسته‌ای پرداخته‌اند. البته بخشی از آنها نیز از دولت روحانی برای پذیرش بیانیه لوزان انتقاد می‌کنند.

همچنین تنش بین اوباما و اعضاء منتقد کنگره آمریکا نیز به طور نسبی کاهش یافته است. اوباما در هفته‌های گذشته تحت فشار فزاینده‌ای از سوی سیاست‌مداران آمریکایی قرار داشت که ریسک توافق بد را بالا ارزیابی کرده‌اند. این گروه، از جمهوریخواهان و مدافعان اسرائیل فراتر رفته و بخشی از همکارات سابق اوباما و نیرو های امنیتی و نظامی آمریکا را در بر گرفته است. چنین روندی حوزه انعطاف اوباما را محدود می‌سازد.

در عین حال این احتمال نیز وجود دارد که مانورهای دیپلماتیک با هدف مدیریت مخالفان انجام می‌شود تا با نمایش مقاومت بر خواسته‌ها و خطوط قرمز، نگرانی‌های آنها برطرف گردد.

چشم‌انداز پیش‌رو

مذاکرات با عبور از وقت اضافه به روز های آخر نزدیک می‌شود. کارگزاران حکومتی صریح‌تر از قبل عنوان می‌کنند که مذاکرات ماه‌ها قبل از ریاست جمهوری حسن روحانی با هدایت رهبری شروع شده است. آنها عمر مذاکرات جدید را سه ساله می‌دانند که بنا به درخواست دولت آمریکا و یا میانجیگری پادشاه عمان شروع شده است. آنها تمایل به اتعقاد توافق در چارچوب خطوط قرمز اعلام شده از سوی رهبری را اعلام کرده‌اند. اما رعایت این توافق‌ها نیازمند تغییر روایت وزارت خارجه آمریکا از بیانیه لوزان است.

از این رو جواد ظریف در میانه مذاکرات خواهان تغییر مواضع دولت آمریکا و کنار گذاشتن تحریم‌ و فشار و اعتماد به ایران شد. اما دولت آمریکا و دیگر کشور های غربی تصریح کرده‌اند که از چارچوب‌های اصلی بیانیه لوزان عقب نمی‌نشینند، اگر چه از مواضع قبلی خود فاصله گرفته وانعطاف بیشتری در چارچوب برداشته شدن بازه زمانی تحریم‌ها و بررسی مسئله ابعاد نظامی احتمالی نشان دادند.

در عین حال، با توجه به فاصله مواضع ظاهری و پیچیدگی که تحریم‌های آمریکا دارد و برخی موارد چون تحریم بانک مرکزی، فروش نفت و سرمایه‌گذاری با مسائل پول‌شویی و تررویسم نیز گره خورده است، معلوم نیست چه راهکارهایی برای توافق نهایی تدوین شده است که نقاط اصطکاک فوق را بر طرف کرده باشد.

اختلاف روایات از بیانیه لوزان

این موارد اگر به درستی تبیین نشده باشد، می‌توانند در کنگره امریکا مستمسک مخالفت با توافق احتمالی قرار بگیرد. پایه اصلی وضعیت متزلزل کنونی مذاکرات، اختلاف فاحش بین روایت ایران و آمریکا از بیانیه لوزان بود که اینک بیش از پیش مشکلات نبود شفافیت و استفاده از عبارات مبهم و چند پهلو برای تسریع و تسهیل مذاکرات را نمایان ساخته است.

رصد علائم و شواهد نشان می‌دهد که حکومت ایران خواهان برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی بلافاصله بعد از توافق نیست، اما می‌خواهد تضمینی کسب کند که این تحریم‌ها و کلیت نظام تحریم‌ها در فاصله زمانی کوتاه مدت لغو خواهند شد اما دولت آمریکا بر حفظ تحریم‌ها تاکید دارد.

دولت اوباما مستقل از موافقت یا مخالفت، در چارچوب حساسیت‌های منطقه‌ای و موازنه قوا در عرصه سیاسی آمریکا امکان و توانایی عادی‌سازی معاملات نظامی با جمهوری اسلامی در مقطع کنونی را ندارد. توافق، نیازمند حل اختلافات باقی مانده در ابعاد دیگر نیز هست که هنوز به صورت کامل فیصله پیدا نکرده‌اند. مجموعه این عوامل باعث می‌شود تا داوری معتبر در خصوص فرجام مذاکرات در شرایط کنونی امکان‌پذیر نباشد.

توافق جامع هسته‌ای اگر چه هنوز در دسترس است اما با توجه به بالا گرفتن مشاجرات بین ظریف وکری و متشنج شدن فضای مذاکرات، گریزان‌تر از قبل نیز به نظر می رسد. ضرب‌الاجل سوم شاید با موعد های قبلی متفاوت شود و تکلیف مذاکرات طولانی جاری در وین را روشن سازد اما تمدید چند روزه و یا بلند مدت‌تر منتفی نیست.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.