توافق هسته ای و بحران اعتبار آژانس هسته ای

یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پس از دیدار با حسن روحانی و علی شمخانی در بازگشت به وین گفت آژانس تا پایان سال ۲۰۱۵ میلادی تکلیف ابعاد نظامی احتمالی پرونده هسته ای ایران معروف به PMD را مشخص می سازد. وی با خوشبینی محتاطانه اعلام کرد فهم جدیدی با مسئولان ایرانی برای حرکت به جلو شکل گرفته است. وی در عین حال تصریح کرد که هنوز مسائل لاینحل باقی مانده اند. در واقع مذاکرات آمانو با مسئولان ایرانی در تهران و وین هنوز منجر به پیشرفتی نشده است. آژانس طبع قراری که با سازمان انرژی اتمی ایران بعد از تصویب اقدام مشترک موقت ژنو داشت قرار شد در شش مرحله تمامی مسائل ئو اختلافات موجود فیصله پیدا کند اما دو مرحله حساس آخر حل نشده باقی ماند و آژانس نیز پیش از دور اخیر مذاکرات آشکارا اعلام کرد بررسی ابعاد نظامی اجتمالی با بن بست مواجه شده است.

11709253_1633217396964703_1878170024894390337_n (1)
طبق گزارش آژانس در زمان مدیریت البرادعی جمهوری اسلامی متهم به انجام اقداماتی مشکوک به فعالیت هسته ای نظامی شد. تکیه گاه آژانس بر بازدید از مرکز نظامی پارجین است. ایران یک بار اجازه بازدید از پادگان فوق را صادر کرد اما مجددا با توجه به ادعای آزمایش چاشنی های انفجاری دوباره موضوع بازدید مطرح شد که چندین سال است با مخالفت حکومت مواجه شده است. البته مخالفت مقامات ایرانی ظاهرا مشروط بوده و در شرایطی که یک بار برای همیشه پرونده فوق بسته شود، اجازه بازرسی را بدهد اما آژانس چنین شرطی را نپذیرفته است.
ابعاد نظامی احتمالی پرونده هسته ای حکومت بر اساس پرونده سنگین و متشکل از هزاران صفحه سند کتبی و عکس و تصویر است که بخشی از آنها ظاهرا از لپ تاپ یکی از پرسنل هسته ای ایران یافت شده است. برخی از این اسناد از برخی از کشور های عضو آژانس تهیه شده وبه تدریج در اختیار آژانس قرار گرفته است. بخشی نیز از اطلاعاتی که سازمان اتمی ایران در اختیار آژانس قرار داده استخراج شده است. موضوع پرونده ابعاد نظامی احتمالی با سه سرفصل معروف به پروژه نمک سبز( تبدیل اورانیوم خام به دی اکسید اورانیوم (UO2) و هگزا فلورایداورانیوم (UF4)) برای تهیه مواد انفجاری بمب، آزمون مربوط به چاشنی انفجاری اعم از ماشه اتمی و سوم طراحی قطعه ای شبیه کلاهک هسته ای برای موشک شهاب ۳ و آزمایش اجرایی تحمل مقاومت بمب نصب شده بر دماغه موشک مربوط است. در سال ۲۰۱۴ بحث آرمایش مواد انفجاری با قدرت بالا در پارجین نیز مطرح شد و در ادامه گفته شد که حفره بزرگی در داخل پادگان ایجاد شده وبرای ازبین بردن آثار خاکبرداری های گسترده ای صورت گرفته است. حکومت تا کنون همه این ادعا ها را رد کرده ومدعی توطئه بودن آنها از سوی دول متخاصم شده است. آژانس علاوه بر پارجین خواهان بازدید از مراکز دیگر و مصاحبه با برخی از کارشناسان و مدیران برنامه هسته ای ایران است.
در کل می توان حساسیت آژانس در خصوص برنامه نظامی احتمالی هسته ای را در چهار محور زیر به صورت کلی دسته بندی کرد:
شرکت افراد نظامی برای خرید کالاهای اتمی با کاربرد دوگانه
تلاش برای اقدامات مخفی در زمینه تولید مواد هسته ای که قابلیت استفاده در بمب اتمی را دارند
دستیابی به اسناد مربوط به تولید سلاح هسته ای از یک شبکه غیر قانونی
فعالیت در خصوص طراحی کامپیتری یک سلاح هسته ای بومی و آزمایش چاشنی انفجاری آن

بر اساس شنیده ها حل و فصل موضوع ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای از پیش شرط توافق جامع هسته ای خارج شده و به بخشی از توافقات تبدیل شده است. برخی از افراد مطلع مدعی هستند دولت آمریکا از تحقیق فوق خواهان اعتراف ایران نیست و اساسا گذشته موضوعیتی ندارد بلکه می خواهند نتیجه تحقیقات در خصوص شفافیت اقدامات آینده و افزایش کارامدی شیوه های نظارت آژانس مورد استفاده قرار بگیرد.
اما اگر این ادعا ها صحت داشته باشد که شواهد موجود آنها را تقویت می کند، نشانه بحران اعتبار آژانس است و ویژگی حقوقی وفنی آن زیر سئوال رفته است. طبق نقشه راه اقدام مشترک ژنو مسائل اختلافی ایران با آژانس هسته ای می بایست پیش از توافق جامع حل و فصل می شد. اما این اتفاق علی رغم یک سال و نیم مذاکره در دوره دولت اعتدال رخ نداد . این موضوع جزو خواسته های شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل نیز است. حال اگر فرض کنیم توافق حاصل شودو بعد معلوم شود که ادعای ابعاد نظامی احتمالی درست بوده است. انوقت معلوم نیست چه خواهد شد؟ بر اساس نوع برخورد ۱+۵ گذشته نقش تعیین کننده ای در آینده ندارد و بر این اساس می توان پیش بینی کرد که چنین اتفاقی بعید است توافق را بر هم بزند و حداکثر به تشدید نظارت های سخت و فشرده منجر خواهد شد.
از سوی دیگر مقامات حکومت اعم از رهبری و رئیس جمهور به صراحت آژانس را متهم به سیاسی کاری کرده اند و مذاکره کنندگان نیز مرجعیت آژانس را قبول ندارند. ممکن است کمیته ای مستقل از آژانس مسئول راست آزمائی تعهدات مربوط به توافق جامع و داوری پیرامون نقض آنها تعیین شود. بدینترتیب عملا آژانس بین المللی هسته ای موضوعیت و جایگاهش را از دست می دهد.

این وضعیت پیامد های نگران کننده ای برای صلح و امنیت دنیا در آینده دارد. ممکن است این بحث مطرح شود که ادعا های آژانس قوی نبوده و مقامات غربی با مصلحت سنجی و عبور آّرومندانه از مسئله چنین تصمیم گرفته اند. اما در پاسخ باید گفت در این صورت اثبات می شود که حرف های مقامات جمهوری اسلامی در دروغین بودن اتهامات و برخورد های سیاسی آژانس و متاثر بودن آن از اراده قدرت های جهانی تایید می شود و دیگر آژانس اعتباری ندارد.
تعیین تکلیف این موضوع اعم از درست یا نادرست بودن آن پیش از توافق باعث می شود تاشرایط بهتری برای پایداری و اجرا فراهم شود. اگر گزارش ها نادرست باشد آنگاه دیگر در آینده برنامه هسته ای ایران و امنیت واقتصاد کشور تحت تاثیر اثرات مختل کننده گزارش های فوق قرار نگرفته و بی اعتباری منابع اطلاعاتی مشخص می گردد. اما اگر درست باشند زمینه برای منتفی شدن کامل آنها در آینده مساعد می شود و هزینه انجام اقدامات پنهانی به صورت ملموسی افزایش می یابد.

برخورد سیاسی با آئین نامه ها و قوانین جهانی باعث بی اعتباری آنها می شود. یکی از پیش شرط های صلح پایدار در دنیا غیر سیاسی بودن نهاد های بین المللی و عمل به آنها در چارچوب قوانین و رویه های متعارف است. البته در برخی موارد استثنایی جوهره قوانین بر جنبه های شکلی می تواند به صورت مقطعی ارجحیت پیدا کند.
برخورد سیاسی با نهاد های بین المللی محدود به این موارد نیست و از سوابق متعددی برخوردار است. یکی از موارد شاخص آن بی اعتنایی به تخلفات دولت اسرائیل از قطعنامه های جهانی است. رشد و پیشرفت جهان و رسیدن به دنیای با خشونت و نا امنی کمتر نیازمند استقلال نهاد های بین المللی و قرار گرفتن آنها بر فراز اراده های سیاسی است. ضعیف شدن جایگاه آژانس در دور جدید مذاکرات موسوم به نرمش قهرمانانه پیامد های درازمدت منفی خواهد داشت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.