حجت الاسلام محمد محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری در آیین بهره برداری از ۳۸مسجد استان چهارمحال و بختیاری در جمع مدیران استان فوق گفت:« :جوانان غیرتمند و سپاهیان و بسیجیان، اجازه نخواهند داد که دوباره پای آمریکا در این کشور باز شود.» او در بخش های دیگر از صحبتش اظهار داشت: «:مردم پس از پیروزی انقلاب اسلامی طمع آزادی و حریت را چشیده اند و به هیچ عنوان اجازه نفوذ استکبار را نمی دهند. کشورهای اروپایی مطیع و گوش به فرمان آمریکا هستند و در شورای امنیت نیز به فرمان آمریکا به طرح ‘برجام’ رای دادند…. فقط ایران اسلامی است که توان مقابله با شیطان بزرگ را دارد و همان گونه که رهبری فرمودند،ایران هرگز به دنبال جنگ نیست اما اگر آمریکایی ها بخواهند اقدامی کنند، شرمنده و سرافکنده خواهند شد.»
سخنان محمدی گلپایگانی با توجه به شخصیت حقوقی وی و نزدیکی به رهبری اهمیتی فراتر از اظهار نظر صرف دارد و می تواند نوعی فرمان برای آماده باش گروه های فشار برای جلوگیری از حضور شرکت های تجاری آمریکایی در ایران تفسیر شود. درک این موضوع در پرتو تجارب دوران موسوم به سازندگی و اصلاحات امکان پذیر است. در دوران فوق دولت ها و نیرو های مستقر در وزارت خارجه تمایل داشتند شرکت های امریکایی در بازار ایران فعال شوند. به لحاظ قانونی نیز ممانعتی برای فعالیت انها وجود نداشت. اما گروه های فشار در آن زمان اولین شعبه مک دونالد در تهران را وادار به تعطیلی کردند. همچنین در دوران اصلاحات جمعی از نیرو های لباس شخصی به اتوبوس حامل تعدادی از جهانگردان آمریکایی حمله نمودند و ریسک حضور آمریکایی ها در ایران را افزایش دادند.
بر این اساس نظام با استفاده از غوغاسالاری گروه های فشار و فعالیت پیچیده نیرو های دولتی در ظاهری مردمی مانع از حضور نماد های آمریکایی در ایران بعد از انقلاب شده است. البته در دوره ریاست جمهوری روحانی تا کنون چندین هیات آمریکایی که برخی از انها نیرو های تجاری بوده اند، وارد کشور شده و مشکلی تا کنون پیش نیامده است. اصول گرایان افراطی حساسیت نشان داده . اما علی رغم بیان هشدار ،واکنش عملی نشان نداده اند. برخورد عزت الله ضرغامی نسبت به حضور احتمالی مک دونالد در ایران فرصتی خوبی برای اطلاع از دیدگاه بخش مسلط قدرت است . وی در صفحه اینستاگرامش نوشت : «مک دونالد و پپسیکولا به عنوان نمادهای سیاسی آمریکا، دهها سال است که با ورود به کشورهای هدف، فضای تحول فرهنگى سیاسی به نفع آمریکا را القا میکنند. امروز در ایران و در دیگر کشورها، انواع فستفودهای مشابه و بهتر هم عرضه میشود؛ مراقب باشیم آمریکاییها ساندویچ را جایگزین رفع تحریمها نکنند!! حالا فست فود را بیخیال! خداییاش یک املت پرگوجه ى فلفلدار با بربری کنجدی، جایگزین دارد؟»
اقتدار گرایان و مدافعان قرائت کلاسیک از نظام نسبت به حضور نماد های آمریکایی وفعالیت شرکت های عمو سام نگاه منفی دارند وحضور آنها را زمینه ساز بروز رخنه هایی می دانند که در نهایت دست غرب را برای تقابل با گفتمان جمهوری اسلامی باز می کند. تجارت بین ایران و آمریکا بعد از انقلاب به صورت محدود جریان داشته است و حتی در دوره تحریم ها نیز مسیر تجاری کاملا مسدود نشد. اما به دلیل امتناع متقابل دو نظام تراز تجاری دو کشور تقریبا رقم ناچیزی بوده است. در فضای بعد از توافق اگر همه چیز به خوبی پیش برود و برجام با موفقیت اجرا شود فعلا تجارت پسته، فرش و هواپیما بین ایران و آمریکا برقرار خواهد شد. البته در زمینه تجارت مواد غذایی و فعالیت رستوران های زنجیره ای آمریکایی مشکلی وجود ندارد. ولی در حوزه های دیگر قوانین و تحریم ها غیر هسته ای امکان سرمایه گذاری شرکت های امریکایی و فعالیت آنها در ایران را دشوار می سازد. محصولات امریکایی فی نفسه از دید اقتدار گرایان ایرانی مشکل سازنیستند بلکه نگرانی اصلی آنها تاثیر حضور نمادین آنها است که به مرور به عادی سازی رابطه با آمریکا کمک نماید و همچنین به بستری برای نمایش تمایل و احساسات مثبت به فرهنگ آمریکایی تبدل شود. اهمیت این موضوع در آنجا است که ایرانیان به طور نسبی بیشترین نگاه مثبت به آمریکا را در کشور های اسلامی و خاور میانه دارند. از این رو نظام نسبت به اثبات عملی فقدان پایگاه اجتماعی بالای مواضع ضد امریکایی آسیب پذیر است.
از دید بخش مسلط قدرت که بنیاد گرایان و سنت گرایان مذهبی نیز با انها هم نظر هستند ارزش های امریکایی و مولفه های هویتی انها بیشترین تعارض با اسلام را دارد و مصادیق وسوسه های شیطانی در رمانه حاضر هستند. این نگاه فراتر از تحولاتی که در قوه مجریه وبخشی از کارگزاران نظام رخ داده است، مانع اصلی بازگشت بنگاه های اقتصادی و موسسات فرهنگی آمریکا است. رهبری و نیرو های همسو بار ها تصریح کرده اند که توافق هسته ای به معنای عادی شدن رابطه با آمریکا نیست و به قول سید حسن نصر الله آمریکا بعد از توافق هسته ای کماکان شیطان بزرگ است. اصول گرایان افراطی حضور هیات های امریکایی در دوره ریاست جمهوری روحانی را به مثابه حرکات مشکوکی توصیف کرده اند که بر اساس نقشه دولت آمریکا برای وارد کردن جاسوس و بهره برداری از فضای تعامل هسته ای در حال اجرا شدن هستند. آنها خطی در داخل کشور را نیز متهم می کنند که با شیفتگی به امریکا در خیال بازگشایی سفارت آمریکا در ایران هستند.
بعد از امضای برجام در وین یکی از خطوط اصلی خطبه های ائمه جمعه حمله به جریانی بود که عادی سازی رابطه با آمریکا را دنبال می کند. این حرف ها صرفا اظهار نظر های تبلیغاتی نیست بلکه هشدار و تهدید های پشت سر آن جدی است و تجربه گذشته نشان می دهد که نظام ابایی از قربانی کردن برخی از نیرو های سیاسی با سناریو سازی ندارد. اکنون برای خامنه ای و اقتدار گرایان مدیریت فضای توافق به گونه ای که از مرز های راهبرد خصمانه با امریکا عبور نکند و موقعیت نیرو های موافق به گسترش تعامل با امریکا در همه حوزه ها تقویت نگردد، مسئله کلیدی است. ابزار اصلی آنها گروه های فشار هستند تا در پوشش اعتراضات مردمی برنامه خود را جلو برده و فعالیت های دولت برای افزایش نسبی تعامل با آمریکا و توسعه مراودات اقتصادی را ناکام سازند.
البته ممکن است محدوده و دامنه تحمل آنها افزایش یافته باشد و معاملات تجاری ایران و آمریکا از گذشته بیشتر شود اما بعید است که به تغییری بزرگ منجر گردد و کماکان نظام نسبت به قوت گرفتن نماد های آمریکایی در خیابان های ایران مقاومت نشان می دهند. این حوزه آنقدر بری اقتدار گرایان اهمیت راهبردی دارد که ممکن است سناریو هایی را برای حمله به کارگزاران و حامیان دولت اعتدال اجرا کرده و آنها را به دلیل مشارکت آگاهانه و یا ندانسته در توطئه های دولت آمریکا متهم سازند.